چرا با خیل فارغ التحصیلان بیکار مواجهیم؟ این سوالی است که اگرچه مسئولان آموزش عالی در کشورمان سعی دارند دلیل آن را در مختل بودن ارتباط دانشگاه و صنعت یا بازار کار یا بی توجهی به اموری مانند مهارت آموزی در دانشگاهها نشان دهند، اما میتوان پاسخهای ساده تری هم به آن داد.
پاسخی مانند آنچه مسعود پزشکیان، نایب رئیس مجلس شورای اسلامی میدهد: «متاسفانه در کشور حدود ۲۷۰۰ دانشگاه داریم؛ در هیچ جای دنیا به ویژه در کشورهای توسعه یافته به اندازه ایران دانشگاه درست نشده است، اما برونداد دانشگاههای آنها با دانشگاههای ایران بسیار متفاوت است. آمریکا به این اندازه دانشگاه ندارد که ما داریم.»
سخنانی قابل تامل که اگرچه بی نیاز از تفسیر به نظر میرسد، اما بد نیست نگاهی دقیقتر به آن بیاندازیم. نگاهی موشکافانه که نائب رئیس مجلس کوشیده در گفتگو با خانه ملت برخی نتایج نامطلوب آن را یادآوری کند، از جمله مشکلاتی که در زمینه رشد علمی در کشور، حتی با وجود تاکیدات موکد رهبر انقلاب در این زمینه دیده میشود.
مشکلاتی که به باور پزشکیان، میبایستی تجزیه تحلیل شوند تا علت بروزشان شناسایی شده و سپس به دنبال راهکار مناسب برای رفعشان باشیم، اما این گونه نمیشود. تجزیه و تحلیلی که میبایست در خصوص کثرت دانشگاهها در کشورمان نیز صورت گیرد. وفور دانشگاههایی که به تاکید پزشکیان، بسیاری از فارغالتحصیلان آنها چشم انتظار دریافت پست و سمت از طرف دولت هستند.
دانشگاههایی که روز به روز در حال تکثیر هستند تا جایی که آمار و ارقام حکایت از رقم خوردن وضعیتی عجیب در کشورمان دارد؛ وضعیتی که برای توصیف آن همین بس که اشاره کنیم کشور چین با آن جمعیت بسیار بسیار بزرگش، تنها حدود ۵۰۰ دانشگاه دارد و ایران بالغ بر ۵ برابر آن یعنی حدود ۲۷۰۰ دانشگاه!
آماری که اگر قرار باشد درباره برخی دیگر از کشورهای جهان هم بیان شود، شاید کافی است اشاره کنیم که انگلیس ۲۹۱ دانشگاه و کشور آلمان ۴۱۲ دانشگاه دارند. اعداد و ارقامی که اگر باشد در میزان تولید علم و دانش مد نظر قرار گیرند، پی خواهیم برد که چقدر وضعیت دانشگاههای کشورمان در این حوزه نامطلوب و ضعیف است.
وضعیتی که موجب شده دانشگاه در کشورمان چیزی جز ادامه تحصیلات مدارس نباشد. تحصیلی به قصد دریافت مدرک و پیوستن به صف فارغ التحصیلانی که بسیاری شان چشم انتظار فرصتی مناسب برای استخدام در نهادهای دولتی یا وابسته به دیگر قوا هستند. فارغ التحصیلانی که اغلب احساس نادیده گرفته شدن رهایشان نمیکند چراکه خواسته هایشان در عرصه اشتغال جامه عمل نمیپوشد و مجبورند با چالش بیکاری یا کار در امور غیرمرتبط با تحصیلاتشان سر کنند.
شرایطی که اگرچه امثال نائب رئیس مجلس هم بر نامطلوب بودن و ضرورت تغییر آن تاکید دارند، اما ظاهرا قرار نیست تغییر کند و روز به روز در حال وخیم شدن است؛ وخامتی که برای توصیف آن همین بس که شمار دانشگاههای کشورمان در سال ۱۳۹۰ کمتر از ۲۴۰۰ دانشگاه بوده و حالا به حدود ۲۷۰۰ دانشگاه رسیده است؛ افزایشی برابر با کل تعداد دانشگاههای انگلیس در هفت سال!