دوران نظام‌های دوحزبی تمام شده است

لیونید برشیدسکی
کد خبر: ۸۸۲۳۷۴
|
۱۱ اسفند ۱۳۹۷ - ۱۴:۴۴ 02 March 2019
|
2955 بازدید

ظهور یک «گروه مستقل» در پارلمان انگلستان، جایی که 11 نماینده از دو حزب اصلی این کشور از قوانین احزابشان سرپیچی کرده‌اند و یک تشکیلات میانه روی جدید را شکل داده‌اند، سؤالات مهمی را برای نظام‌های دوحزبی جهان مطرح می‌کند: اینکه آیا این نظام‌ها با توجه به نیازهای دوران جدید هنوز هم مناسبند و می‌توانند اهدافی را که به خاطرشان شکل یافتند محقق سازند؟

شاید خیلی وقت است که غالب نظام‌های دوحزبی به تاریخ پیوسته و فقط باید کسی پیدا شود که با کوبیدن چکش بر سندان، قاطعانه اعلام کند دیگر کافی است. کلافگی سیاستمداران میانه رو از مطالبات احزابشان بود که به تولد «گروه مستقل» در انگلستان انجامید.

این روزها فردی که عضو حزب محافظه کار انگلستان است، حتی اگر شخصاً به برگزیت اعتقاد نداشته باشد، باید به خاطر حفظ اتحاد حزب، از آن حمایت کند. یک عضو حزب کارگر نیز می‌بایست دیدگاه‌های چپ افراطی رهبر این حزب، جرمی کوربین را، که به گمان برخی سبک و سیاق ضد یهودی نیز پیدا کرده است، بپذیرد. حتی اگر با آنها موافق نباشد. اما اگر شما بر این باور باشید که برگزیت، آن هم نوع سختش، یک اقدام اساساً احمقانه است و کمونیسم به بن‌بست رسیده، آن وقت چه؟ آیا بجز حزب لیبرال که بسیار از کار افتاده است، تشکیلات سیاسی دیگری در انگلستان برای شما وجود دارد؟

نیاز به چنین تشکیلاتی در سال 2017 در فرانسه احساس شد. در انتخابات ریاست جمهوری آن سال، وقتی که یک نظام دو حزبی فرسوده نتوانست پاسخگوی چالش‌هایی باشد که از سوی احزاب راست و چپ افراطی ایجاد می‌شدند، مکرون مجبور شد یک نیروی معتدل را از ابتدا تأسیس کند تا میانه روی سیاسی در این کشور پیروز شود. بین موقعیت فرانسوی‌ها، موقعیت کنونی بریتانیا و حتی موقعیت امریکا در انتخابات ریاست جمهوری سال 2020 شباهت‌هایی وجود دارد.

برخی در امریکا همین حالا هم درباره تغییر چهره احزاب سیاسی صحبت می‌کنند. شعور متعارف یک میانه رو امریکایی به او می‌گوید که پیدا کردن یک تشکیلات سیاسی میانه در این کشور بسیار سخت است. مؤسس استارباکس، هوارد شولتز، از سوی جناح چپ در این کشور مورد انتقاد شدید قرار گرفته است. او یک دموکرات باسابقه است؛ با این حال برایش سخت است که در زمین فعلی نامزدهای ریاست جمهوری حزب دموکرات بازی کند. از آن طرف، سناتور سابق حزب جمهوریخواه، جف فلیک، به این علت که ضد ترامپ است، از سوی هواداران ترامپ مورد تحقیر و نفرت آشکار قرار گرفته است.

چسبیدن به احزاب کنونی و بی‌اعتنا ماندن به ساختارهای معیوب آن‌ها، برای این سیاستمداران وسوسه‌کننده است. هر چه باشد این احزاب بسیار باسابقه هستند که برای اعضای خود منفعت دارند. از قبیل اینکه هزینه‌های تبلیغات سیاسی آنها را تأمین می‌کنند.

اما در امریکا، نامزدهایی از یک حزب سوم همواره به چشم یک خرابکار نگریسته شده‌اند. بسیاری مشتاقند شولتز را از وارد شدن به صحنه رقابت منصرف کنند تا مبادا ناخواسته سبب شود ترامپ با جذب آرای دموکرات‌ها در دور بعدی نیز پیروز انتخابات شود.

در مورد «گروه مستقلِ» انگلستان می‌توانم بگویم که مخالفت آنها با ایده‌های مسلط احزاب سابق‌شان به قدری قوی بود که باعث شد آنها حاشیه امن این احزاب را رها کنند. من فکر می‌کنم که چنین اتفاقی برای سایر نظام‌های دوحزبی نیز رخ خواهد داد.

در پایان قرن 19، ابوت لارنس لاول، حقوقدان امریکایی، گفت «برای آنکه شکل پارلمانی دولت همیشه مثمر ثمر باشد»، فقط دو حزب باید در مجلس سفلای پارلمان ملی حضور داشته باشند.
در دهه 50 میلادی، جامعه شناس فرانسوی، موریس دوورژه استدلال کرد که نظام‌های دوحزبی مخالفان (و همین‌طور دولت) را متعادل نگه می‌دارند.

کافی است فقط نیمی از توئیت‌های ترامپ را بخوانیم یا به نیمی از سخنرانی‌های کوربین گوش دهیم تا به این نتیجه برسیم که این جامعه شناس تا چه حد اشتباه کرده است. بسیاری از دانشگاهیان برای مدت‌های طولانی بر این باور بودند که نظام‌های انتخاباتی، نظیر نظام‌های انتخاباتی امریکا و انگلستان، لاجرم نظام‌های سیاسی دوحزبی را شکل می‌دهند. منطق می‌گوید، عدم تناظر آرا و کرسی‌ها، به‌ این معنی است که احزاب بزرگتر شانس بهتری برای جذب آرای متکثر و فرستادن آدم هایشان به پارلمان دارند؛ بنابراین معنی ندارد که سیاستمداران برای رأی آوردن به احزاب کوچکتر بپیوندند.

در سال 2017، دانشمند علوم سیاسی اهل استونی، رین تاژبرا و همکار امریکایی وی، متیو شوگارت، با مطالعه انتخابات مختلف در 49 کشور، به این نتیجه رسیدند که کسب کرسی‌های پارلمان توسط احزاب به دو عامل بستگی دارد: تعداد صندلی‌های پارلمان و تعداد نمایندگان در هر حوزه انتخابی. سایر عوامل مانند تنوع قومی یک کشور، نقش بسیار ناچیزی در این مورد دارند، هر چند هنوز می‌توانند بر شکل نظام سیاسی تأثیر بگذارند.مدل تاژبرا-شوگرات نشان می‌دهد که به‌طور مثال، اسپانیا، با یک نظام انتخاباتی مشابه نباید فقط دو حزب قوی داشته باشد- که اخیراً، اینچنین نیست. بشدت پیش‌بینی می‌شود که در کانادا و اغلب کشورهای حوزه کارائیب نیز این اتفاق رخ دهد.

بر اساس این مدل در کشور‌های انگلستان و امریکا باید به ترتیب 2.29 و 2.27 حزب بزرگ فعال باشند. پس چرا چنین چیزی هنوز رخ نداده است؟

دلیلش تا حد زیادی روانی است. در عصر پلتفرم‌های اجتماعی و کلان داده‌ها، دیگر لازم نیست که یک حزب برای پیروز شدن در زمین‌های بزرگی مثل رسانه‌های جریان اصلی مبارزه کند. این را انتخاب ترامپ در امریکا، مکرون در فرانسه و رأی آوردن جنبش 5 ستاره در ایتالیا بخوبی ثابت می‌کند.

امروز جنبش‌های سیاسی می‌توانند برای معرفی نظرات و ایده‌های خود، اتاق‌هایی در اینترنت داشته باشند. دیگر برای رأی جمع کردن لازم نیست به خیابان‌ها بروند و در خانه‌ها را بزنند، کافیست از ظرفیت فیس‌بوک استفاده کنند. سیاستمداری که با خطوط اصلی یک حزب مخالف است، دیگر نیازی ندارد که هر طور شده به این حزب پایبند بماند. شواهدی که از انتخابات فرانسه، آلمان و اسپانیا در سال‌های اخیر به دست آمده بخوبی نشان می‌دهد که بسیاری از رأی دهندگان هم دیگر احساس نمی‌کنند فقط دو انتخاب استاندارد پیش روی خود دارند. آخرین باری که دو حزب اصلی بزرگ در انگلستان شکل گرفت (دهه 80 میلادی)، اینترنت هنوز وجود نداشت و هسته مرکزی حزب، به‌عنوان تعیین‌کننده اصول و قواعد آن، بسیار پراهمیت بود. این روزها سیاستمداران امریکایی و انگلیسی باید شجاعت به خرج دهند و این قالب را بشکنند و رأی دهندگانی را نمایندگی کنند که هر روز بیش از پیش نسبت به گزینه‌های استاندارد دلزده می‌شوند. در مورد انگلستان، زمان است که مشخص می‌کند آیا «گروه مستقل» چنین شجاعتی را دارد یا خیر.
در مورد امریکا، شاید شولتز کسی باشد که این اقدام را می‌کند، اما دیر یا زود یک فرد این کار را می‌کند. امریکا کشور تنوع و رقابت است. این کشور نمی‌تواند وقتی سایر کشورها خود را با واقعیت‌های سیاسی جدید تطبیق می‌دهند، همچنان خود را به نظام‌های قدیمی غل و زنجیر کند.

منبع: بلومبرگ
مترجم: عاطفه رضوان نیا

این مطلب نخستین بار در روزنامه ایران منتشر شده است.

اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳
بلیط هواپیما تبلیغ پایین متن خبر
برچسب منتخب
# قیمت طلا # مهاجران افغان # حمله اسرائیل به ایران # انتخابات آمریکا # ترامپ # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سردار سلامی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
عملکرد صد روز نخست دولت مسعود پزشکیان را چگونه ارزیابی می کنید؟