پس از گذشت 40 سال از استقرار نظام اسلامی و ورود به دهه پنجم انقلاب اسلامی، در خصوص این نظام، دو رویکرد مطرح میشود؛ نخست آنکه، نظام اسلامی «پروژه»ای بود که در سال 57 و با سقوط نظام شاهنشاهی انجام شد و رویکرد دوّم آن است که انقلاب اسلامی «پروسه و فرآیندی» است که مستلزم مراحل متعددی است که نخستین گام آن در سال 57 رقم خورد و با پیروزی بر رژیم طاغوتی، به تأسیس یک نظام سیاسی در کشور ایران منجر شد و مراحل بسیاری از آن در سالیان بعد باید تحقق پیدا کند. این مراحل بنا به تعبیر مقام معظم رهبری، مراحل پنجگانه «انقلاب اسلامی»، «نظام اسلامی»، «دولت اسلامی»، «جامعه اسلامی» و «تمدن اسلامی» است.
رهبر معظم انقلاب در بیانیه مهمی که در آستانه چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ارائه کردند و از آن به «گام دوم انقلاب» تعبیر شده است، چهل سال آغاز انقلاب را گام نخست برای انقلاب اسلامی برشمردند که باید گامهای بعدی را در پی داشته و مستلزم آن باشد که حرکت نظام اسلامی به گونه استمرار و پویا ادامه یابد.
مطابق دیدگاه ایشان، انقلاب اسلامی نه فقط بهدنبال ایجاد یک «نظام سیاسی ساختاری» یعنی، یک حکومت مبتنی بر آموزههای دینی است بلکه در پی تأسیس یک «نظام معرفتی» است که بر آموزههای دینی مبتنی باشد و توانایی اداره جامعه وسیع و حکومت دینی را داشته باشد.
بدیهی است مراحل پنجگانهای که رهبر معظم انقلاب برای حرکت انقلاب (به مثابه چشمه جاری و مستمر) تصویر کردند باید به «تمدّن نوین اسلامی» برسد. به این اعتبار، چشماندازها، سیاستگذاریها و تدوین نظامهای معرفتی انقلاب اسلامی نیز باید بر همین اساس شکل گیرد.
برای اینکه، نظام اسلامی به «تمدن نوین اسلامی» سوق یابد باید نکاتی را مدنظر داشت که از مهمترین آنها میتوان به ملاحظه رویکرد نظامواره در خصوص فهم آموزههای دینی اشاره کرد. بدین صورت که همه آموزههای دینی در یک راستا و آن هم در راستای هدایت حداکثری جامعه و وصول به یک سعادت حداکثری امکان تحقق پیدا کند. همچنین بتواند مشکلات نظام را حل کند و نسبت به مسائل آن پاسخگو باشد و بتواند همه شئون زندگی انسانها را در عرصههای مختلفی مثل سیاست، اقتصاد، فرهنگ، امور نظامی، انتظامی و موارد امنیتی تأمین نماید. در خصوص رویکرد نظامواره باید گفت دو گونه رویکرد نظامواره وجود دارد؛ از یک سو، دین به معنای عام، با همه عرصههایش (عقاید، شریعت و اخلاق) باید به گونه نظامواره فهم شود و از سوی دیگر، فقه (به مثابه بخش اعظم و مهم دین) و بهعنوان نرمافزار اداره جامعه لحاظ شده و همه ابواب و مسائل آن در راستای یک نظم معنایی و معرفتی، جهت اداره مطلوب و کارآمد یک کشور و یک جامعه، مورد استنباط قرار گیرد. رویکرد فقه شیعه باید مستلزم جامعیت نسبت به همه شئون نیازهای جامعه باشد.
بر این اساس، نظام اسلامی باید در مرحله تأسیس یک ساختار و یک حاکمیت محدود نشود بلکه به سمت ایجاد یک «تمدن نوین اسلامی» حرکت کند و در این راستا بتواند نرمافزار مستقل، متناسب و بومی برای اداره جامعه خویش ارائه نماید. همچنان که تمدن غرب، متناسب با منطق و مبانی مادّی خویش، نرمافزاری مادّی و سکولار عرضه کرده است. البته این رویکرد مستلزم آن است که بتوانیم در عرصههای مختلف تمدنسازی، علوم اسلامی را در رویکرد دانشی از علوم انسانی مادّی موجود غرب متمایز کرده و قرائت بومی از آن (علومانسانی اسلامی) ارائه نماییم، زیرا نمیتوان بر اساس منطق علومانسانی غرب حرکت کرد و انتظار تأسیس تمدن اسلامی را داشت بلکه باید علومانسانی متناسب با آموزههای اسلامی داشته باشیم و آن را پس از بازخوانی، به «دانش» تبدیل کنیم. لذا آنچه رهبر معظم انقلاب در این بیانیه تأکید کردند، که البته در سالیان قبل هم به گونههای مختلفی این را تذکر داده بودند، این بود که ما در نقطه آغاز حرکت انقلاب قرار داریم و همچنان باید برای رسیدن به این تمدن تلاش کنیم. از این روی، برخلاف آنان که گفتند ظرفیت نظام تمام شده و تمامی امکانات معرفتی نظام اسلامی به پایان رسیده است، این انقلاب تنها در گام نخست خود قرار دارد و همچنان در مسیر تمدنسازی در حال حرکت است.
گامهای تحقق این نظام هم طبیعتاً بیش از اینکه مبتنی بر رویکردهای اجرایی باشد به مبانی معرفتی و دانشی مبتنی است و رمز بقا و پایایی آن، این است که در راستای جهتگیری تمدنی شکل گیرد. با عنایت به پیموده شدن گام نخست انقلاب و رویکرد انقلاب اسلامی به سمت تمدّن نوین اسلامی، باید همچنان که گام نخست انقلاب، به دستان با کفایت جوانان به گام دوم رسید، در گام دوّم هم باید فرآیند تولید علومانسانی اسلامی را به دست جوانان به مثابه متفکران و کارگزاران آینده نظام اسلامی سپرد.سپردن امور به جوانان و تأکید بر واگذاری این وظایف به جوانان از آن رو است که انقلاب یک نسخه روزآمد برای همه افراد دارد. یعنی همچنان که در سال 57 این انقلاب را جوانان به عهده گرفتند و اموری چون جنگ، تولید، تفکر و... را بسامان رساندند، طبیعتاً نقطه روزآمد نظام معرفتی انقلاب اسلامی یعنی تهیه و تدوین نرمافزار علومانسانی در راستای پویایی و پایایی نظامسازی اسلامی را نیز باز باید جوانان طراحی کنند؛ طبیعتاً این امر تلاش و روحیهای جوانانه میطلبد، از آنجا که انقلاب هم همچنان جوان است، نیازمند رویکرد و تفکر جوانانه انقلاب است.
* استاد فقه سیاسی
این مطلب نخستین بار در روزنامه ایران منتشر شده است.