اظهارات مطرح شده در جلسات دادگاه حسین هدایتی، بار دیگر بحث تاثیر توهمزای کثرت توجه عمومی در شبکههای اجتماعی بر میزان اثرگذاری واقعی اشخاص را پیش کشید؛ دو مقولهای که بارها ثابت شده هیچ ارتباط معناداری با هم ندارد اما همچنان منجر به رفتارهای نامتعارفی میشود که متاثر از همین احساس برابری تعداد دنبال کنندگان یک شخص با تعداد هوادارانش است.
به گزارش «تابناک»؛ «آقای هدایتی در بازداشتگاه به من گفت هزینه بازداشتم برای حاکمیت گران است؛ یک میلیون و 200 هزار فالور و طرفدار دارم و همانطور که کارگران لوله نورد اهواز را به خیابان آوردم، این یک میلیون و 200 هزار نفر را نیز به خیابان میآورم.» این بخشی از اظهارات یکی شرکا و از متهمان پرونده فساد اقتصادی حسین هدایتی است که تاکنون سه جلسه از دادگاه آن به صورت علنی برگزار شده است؛ اظهاراتی که با توجه به ادعا بودن توسط متهم دیگر نمیتوان به صورت قطعی بر آن صحه گذاشت اما حاوی یک گزاره قابل تامل است.
سوای اینکه این اظهارات تا چه میزان قابل اتکاء باشد، فحوای کلام این متهم آشنا بود و بیارتباط با رفتار چهرهها و به ویژه برخی سلبریتیها در فضای مجازی نبود. نمونه اگزجره چنین واکنشهایی از سوی امیرحسین مقصودلو مشهور به تتلو رخ داد که در نهایت پس از صدور حکم محکومیت برای او، منجر به متواری شدنش به ترکیه شد. تتلو با دنبال کنندگان میلیونی تصور میکرد عقبه فوق العادهای دارد. تجمع گروه کوچکی از نوجوانان برای ارائه وثیقه و آزاد کردنِ تتلو در دوره بازداشت پس از توهین و تهدید به قتل قاضی، این توهم را در او پررنگتر نمود.
او با توجه به تعداد فالوئر میلیونیاش تصور میکرد، این گروه به کنسرت او خواهند آمد اما کنسرتش در ترکیه با شکست در بلیتفروشی مواجه شد و سرخوردگیاش را در پی داشت که منجر به رفتارهای عصبی و عدم تعادلش بیشترش شد. تتلو با حجم بالای دنبال کننده انتظار نداشت دستکم آنچه به عنوان سرمایه اجتماعی تلقی کرده بود در حد خرید یک بلیت کنسرت او را همراهی نکرد و به همین دلیل پس از این ماجرا، به یک باره دهها پست غیراخلاقی منتشر کرد و در نهایت پست غیراخلاقی علیه زنان، حسابش در اینستاگرام با گزارش گسترده حذف شد.
اگرچه هنرمندان به شکل طبیعی رفتارهای خارج از عرف و عدم تعادل مرسوم چهرههایی چون تتلو را ندارند اما سایه فالوئرها بر رفتار و انتخابهایشان به وضوح سایه انداخته است. برخی از هنرمندان در جریان مذاکرات حرفهای برای توافق بر سر پروژههای مختلف به ویژه در پروژههای سینمایی، با اشاره به تعداد فالوئر خود، آن را برابر با تعداد بینندگان آن محصول تلقی میکنند و بدین ترتیب خواستار رقمهای بالاتری میشوند. البته با یک مرور ساده پرفالوئرترین بازیگرها میتوان دریافت که تعداد فالوئر یک بازیگر نسبتی با میزان فروش محصولی که او در آن بازی کرده باشد، ندارد.
برخی اظهارنظرهای رادیکال شماری از بازیگران نیز متاثر از همین جایگاه است و از قضا یکی از بازیگرانی که تعابیر نامناسبی را درباره چهل سال اخیر به کار برده بود، به تاثیر فالوئرها بر رفتار بازیگران و تاثیرپذیری از خواست آنها اشاره کرده بود. این یک واقعیت است که دست کم در این دوران، تعداد فالوئرها در شبکههای اجتماعی ما به ازای بیرونی ندارند و به خصوص در مواردی که برای فالوئرها دارای هزینههای فراتر از کمک مادی به یک امر خیریه داشته باشد، اغلب دنبال کنندگان حاضر به همراهی نیستند.
در واقع این قدرت بالقوه بسیج عمومی که تصور میشود یک سلبریتی با چند میلیون فالوئر داشته باشد، در موارد جدی ظرفیت عملیاتی و عینی ندارد و حتی وقتی منابع مردم برخلاف خواسته فالوئر باشد، کمپینهایی نظیر کمپین خرید خودرو به سادگی شکست میخورد و در این حد نیز امکان تاثیرگذاری وجود ندارد. این مصادیق به خوبی نشان میدهد نه تنها این سلبریتیها بلکه برخی جریانهای سیاسی که به دنبال سرمایه گذاری برای استفاده از برخی از این سلبریتیها هستند نیز دارای ارزیابی دور از واقعیت هستند و تنها زمانی با بخش سخت واقعیت مواجه میشوند که در شرایط هدایتی یا تتلو قرار بگیرند.
واقعیت آن است که دنبال کنندگان یک بازیگر زن الزاماً تماماً هوادارانش نیستند، بلکه طیف وسیعی برای کنجکاوی و پیگیری جزئیات، حواشی و سبک زندگی بازیگران، فوتبالیستها، خوانندگان و... آنها را دنبال میکنند و اگر حتی قرار بود این دنبال کردم ما به ازای تجاری داشته باشد، پرمخاطبترین بازیگران در اینستاگرام باید صاحب پرفروشترین فیلمهای تاریخ سینما و در عین حال بالاترین دستمزد میبودند؛ رویکردی که صادق نیست و نشان میدهد این ارتباط تا چه میزان مخدوش است.