آلبوم موسیقی «ایران من» به باور بسیاری از ناظران بهترین مجموعه موسیقی منتشر شده در سال هزار و سیصد و نود و هفت بود؛ اما این مجموعه و دیگر آثاری که محصول همکاری همایون شجریان و سهراب پورناظری بود، بسیار جنجال برانگیز شد، چرا که به باور بسیاری از ناظران، این دو جوان قرار است میراثدار پدرانشان شوند که جزو چهره موثر در موسیقی سنتی ایران هستند و این آثار ارتباط معناداری با موسیقی اصیلی که خاندان شجریان و پورناظری نداشتند؛ اما آیا اساساً چنین تکلیفی بر دوش شجریانها و پورناظریها است و اساساً چه دورنمایی برای موسیقی اصیل ایران قابل تصور است؟
به گزارش «تابناک»؛ آغاز همسفری پورناظریها و همایون شجریان به ویژه همکاری فرزند کیخسرو موسیقی ایران و پسر استاد نامآشنای آواز در موسیقی ایرانی، خیلیها را نگران کرد؛ عدهای نه فقط مخاطب که از اهالی فن، که سهراب و همایون را از سالها قبل در کنار پدرانشان روی صحنه دیده بودند و این جوانان را پیش از حضورشان در کنار یکدیگر، نمایندگان موسیقی ردیفی و دستگاهی ایرانی میدانستند و متاثر از همین نگاه امروز نگران سرنوشت موسیقی ایرانیاند، چراکه در ذهن و اندیشهشان به احتمال بالا همین جوانان را وارث میراث پدری میدانستند و کسانی که قرار است این میراث را پاس دارند و صحیح و سالم به نسل بعدی بسپارندنش.
سازندگان در ویژهنامه نوروزی با اشاره به این سابقه در گزارش مفصل پیرامون مسیر پیشروی پورناظریها و شجریانهای جوان تاکید کرده است، بیشترین بلوا زمانی به پا شد که صدای همایون شجریان روی آهنگی از سهراب قرار گرفت و شد تیتراژ فیلمی به کارگردانی حمید نعمت الله: «آرایش غلیظ». بعد از آن نوبت رسید به «رگ خواب» و قطعه «آهای خبردار» که شد تیتراژ فیلم. آهنگساز این اثر درباره فضای موسیقایی حاکم بر آن گفته بود: «اگر آن را موسیقی سنتی بنامم خودم را گول زده ام» تمام این اتفاقات و به قول عدهای جسارت، شجاعت یا حتی هنجارشکنیها، یک طرف و کنسرت نمایش «سی» یک طرف؛ پروژهای که به قول برگزارکنندگان استانداردهای اجرای صحنهای در ایران را جابه جا کرد.
این اجرا بارها و بارها تمدید شد و جمعیت چند ده هزار نفری از آن دیدن کردند. از این گروه خوشمان بیاید یا نه، اتفاقی را رقم زدند که شاید بسیاری از فعالان موسیقی حتی فکرش را هم نمیتوانند بکنند... «ایران من» آلبومی بود که به قول آهنگسازش 200 ساعت کار مداوم برای ضبطش لازم بود و در سه کشور ایران، ترکیه و آمریکا آماده شد... برخی از منتقدان با شنیدن قطعات مختلف این آلبوم معتقد بودند که فضای آثار در این کار ارتباط چندانی نداشتند. دلیل چنین مسئلهای به احتمال بالا دوره زمانی چهار، پنج ساله ساخت و ضبط این آلبوم بوده است.
با توجه به اتفاقی که آثار ساخته شده از سوی سهراب پورناظری با خوانندگی همایون شجریان در میان طبقات مختلف مردم رقم زده است، فارغ از تایید یا رد رویه آنها، شاید هم بتوانند این را قبول کنند که فاصله نسل جوان امروز با شعر و موسیقی ایرانی با همکاری این زوج، کمتر شده است؛ نسلی که که به احتمال با شعر کلاسیک و موسیقی ایران قهره کرده بود و لااقل امروز دارد به اشعاری گوش میدهد که پیش از این اصلاً به سراغش نمیرفت...
زوج هنری سهراب و همایون تا اینجای کار اغلب مخاطبان موسیقی از مخالف و موافق را غافلگیر کردهاند. «ایران من» آخرین اثر مشترک این دو تا امروز است. باید دید آنها در سال پیش رو چه اتفاقاتی را رقم خواهند زد؟ عبور از آنچه تا پیش از این حد و مرز منطقه ممنوعه بوده برای این دو و گروهشان دیگر نمیتواند غافلگیری ایجاد کند. موج انتقاد از سوی عدهای از اهالی موسیقی و برخی مخاطبان موسیقی ایران هم همچنان پررنگ است اما طرفداران این همکاری هم کم نیستند. باید منتظر ماند و ادامه داستان پورناظریِ پسر و البته شجریانِ پسر را دید.