صادق خرازی، دبیرکل حزب ندای ایرانیان درباره برنامه حزب ندا برای انتخابات مجلس در سال آینده گفت: «در سراسر کشور در حال شناسایی نیروهای خود هستیم و سعی داریم کنشگران سیاسی خودمان را از میان جوانان شایسته، متخصص و متعهد انتخاب کنیم. بالاترین هدفی که برای انتخابات سال آینده داریم این است که جوانان تحصیلکرده، جوانانی که دارای فکر و اندیشه و دانش هستند را روی کار بیاوریم.»
به گارش «تابناک» به نقل از اعتماد، او ادامه داد: «در کشور ما باید سن نمایندگان مجلس بین 25 تا 35 باشد و قدرت تعامل داشته باشند. نمایندگان باید قدرت تلاش شبانهروزی داشته و روزی 20 ساعت کار فکری انجام دهند. جوان است که درد جوان را میفهمد. همین است که جوان بیکار است و پیرسالان به او اجازه حضور نمیدهند و جوان در اوج بدبختیهای خود غرق شده است، بزرگان متوجه نیستند که چه اتفاقی میافتد. این چالش و پارادوکس و این دوگانگی به این دلیل است که تصمیمگیران، پیرسالان باتجربه هستند و کنشگران، جوانانی هستند که باید کیفکش آقایان در دولت و برخی از افراد حاکمیت باشند. با این شرایط و نگاه کشور به جایی نمیرسد. کشور رییسجمهوری میخواهد که بتواند روزی 20 ساعت کار کند، کشور وزیری میخواهد که روزی 20 ساعت کار کند و شب و روز نشناسد. حزب ندا برای مجلس بهترین جوانان را انتخاب خواهد کرد و به مردم معرفی میکند.»
دبیرکل حزب ندا به این سوال که «اخیرا شاهد تشدید اختلافات سیاسی بین احزاب هستیم چرا احزاب به نتیجهای نمیرسند و دلیل این همه اختلاف چیست؟» پاسخ داد: «جنگ قدرتهاست. 30 گروه اصلاحطلب با هم به نتیجه نمیرسیدند چون جنگ منافع است. با مفاهیم و گفتمان 30 سال پیش میخواهند درباره حال صحبت کنند. نمیشود با ژیان و فولکس در میدان مسابقه با مازراتی مسابقه داد، مشکل ما نقص فنی است. هواپیمایی که با نقص فنی بلند شود معلوم نیست بتواند بنشیند. کنشگران سیاسی ما همه با نقص فنی صحبت از سیاست میکنند. کسانی که ادعای جامعه مدنی دارند هنوز قوانین و قواعد جامعه مدنی را نمیدانند. آنکس که ادعای جامعه دموکراتیک دارد برای جامعه دموکراتیک خودش حاضر نیست، وقت بگذارد. چگونه به اینجا رسیدیم خدا میداند، ولی میتوانم بگویم جنگ قدرت ما بسیار ناجوانمردانه است و خودزنی میکند.»
به گفته او، در حال حاضر فاقد قدرت رهبری در جریانات سیاسی هستیم. وقتی جریان و جناح سیاسی فاقد رهبری شود یا رهبری یک جریان سیاسی فاقد جسارت و قدرت کافی باشد، نتیجهاش همین دعواها و کشمکشها میشود که در نهایت 30 یا 40 گروه سیاسی مرجع به وجود میآید که همهشان هم یکدیگر را خنثی میکنند. من معتقدم همه احزاب اصلاحطلب باید یکی شوند، همه احزاب اصولگرا باید یکی شوند، همه احزاب مستقل باید یکی شوند و کشور با دو سه حزب فرآیند تصمیمگیریهای خودش را طی کند؛ همانطور که دنیای مدرن دارد پیش میرود. ما کشور عجیبی شدیم، از زیباییها و دشواریهای دموکراسی، مردمسالاری و استبداد هرچه بدی بوده گرفتیم و خوبیهایش را رها کردیم. باید یک روزی به این موضوع برسیم که کشور با دو، سه حزب و در نهایت 4 حزب اداره شود.
دبیرکل حزب ندا با اشاره استعفای دکتر ظریف و تاثیر هجمههای گروههای سیاسی بر استعفای او ادامه داد: «آقای ظریف یک شخصیت ویژه بینالمللی است، خرابش نکنیم. آقای ظریف را حراج نکنیم. این کار درستی نیست. آقای ظریف را در جدولبندیهای سیاسی نمیتوان گنجاند. آقای ظریف مبنای اختلافانگیزی با حاکمیت، نیروی قدس و سردار سلیمانی را نداشت. من میدانم آقای ظریف دوستدار سردار سلیمانی است. نیروی قدس و وزارت خارجه دو بال موتور سیاست خارجه هستند. آقای سلیمانی و بچههای قدس با وزارت خارجه هماهنگ هستند و وزیر خارجه را مجری و کاپیتان اصلی سیاست خارجه میدانند.»
او در ادامه گفت: «گاهی وقتها خستگیها افزون میشود و سوءتفاهم به وجود میآید. به نظر من این ماجرای استعفا یک سوءتفاهم با برداشت نادرست بود و خیلی زود حل شد. شما دیدید که این سوءتفاهم طولانی نشد و ابعاد نداشت، عقبه و عطف هم نداشت. قانون مشخص کرده وزارت خارجه مجری سیاستهای اصلی نظام است. وزارت خارجه محور هماهنگی همه مناسبات، مراودات و تعاملات خارجی و بینالمللی ایران با سایر دول و کشورهای مختلف و سازمانهای بینالمللی، مناسبات منطقهای و مناسبات دوجانبه است.» خرازی درباره سیاست خارجه دولت دوازدهم گفت: «سیاست خارجه دولت آقای روحانی فراز و نشیب داشت و برخوردار از شانس و بیشانسی بود. موفقیتها و تلاشهای شگرفی بچههای کاوشگر سیاست خارجه داشتند ولی بدشانسی این است که با یک رییسجمهور غیرمترقبه و غیرقابل محاسبه در کشور امریکا روبهرو هستیم. ما نمیتوانیم بگوییم سیاست خارجیمان ضعف داشته، زیرا ما با یک واقعیتهای جدیدی روبهرو شدیم. ما نمیتوانیم بگوییم دولت آقای روحانی دولت مقصری است، میتوانست تدبیرهای بیشتری انجام شود اما دولت آقای روحانی بدشانسی آورد.»
دبیرکل حزب ندا در ادامه با اشاره به نقش سردار سلیمانی گفت: «سردار دوست ندارد الکی مطرح شود. قاسم یکی است. اگر 10 قاسم سلیمانی داشتیم امروز نه در بعد داخلی مشکل داشتیم نه در بعد خارجی. خیلی سربسته میگویم اگر چندتا مثل قاسم سلیمانی داشتیم، نیروهایی که غم این مملکت را میخورند، امروز مشکل جدی نداشتیم. من در نقش آقای سردار اسلام سرلشکر سلیمانی اغراق نمیکنم، میدانم ایشان هم خوشش نمیآید. او کسی است که دنیا به او برای مقابله با محور تروریسم نیاز دارد.»
به گفته خرازی، اینکه میگوییم دنیا به سلیمانی نیاز دارد به دلیل این بوده که او یک نظامی استراتژیست است و موقعیت جغرافیایی منطقه را خوب میشناسد. ایران به عنوان یک ابرقدرت منطقهای از نیروهای بسیار باهوش، زیرک و قدرتمندی برخوردار است که همه منطقه را مثل کف دست میشناسند. آقای اردوغان مورد خیانت داخلی قرار میگیرد و علیه او کودتا میشود. او دست به دامن قاسم سلیمانی و ظریف برای تامین امنیت کشورش میشود زیرا ایران در جهت ثبات در منطقه تلاش میکند. این ثبات در منطقه به مثابه یک نیروی قدرتمند واکنش سریع است که میخواهد دور تا دور ایران آرامش برقرار شود.