بارندگیهایی که در کلام بسیاری از کارشناسان و مسئولان، کم سابقه و بی سابقه لقب میگیرند و گاه به رغم خسارات فراوان و حتی مرگبار بودنشان، نعمت خوانده میشوند تا این گونه به نظر برسد که دوران خشکسالی به پایان رسیده و ورق به نفع ترسالی برگشته است؛ پایان دورانی سخت که اتفاقی مبارک به شمار میآید.
اما آیا این گزاره، گزاره درستی است؟ آیا حق با آنهایی است که میگویند دوران ترسالی شروع شده و بر اساس این باور حتی تزهایی برای ساخت سدهای پرشمار برای مهار سیلابها را میدهند یا حق با گروه دیگری است که میگویند خشکسالی ادامه دارد و این بارشها هم قادر به متوقف کردنش نیست؟
آیا ممکن است پاسخ گزینه دیگری جز بله و خیر باشد و آنهایی درست بگویند که مدعی هستند، «فعلا برای قضاوت درباره ورود به ترسال زود است»؟ آنهایی که میگویند «آغاز عصر یخبندان و دوره ترسالی بعید نیست» چه؛ این حدس و گمانها چقدر قابل اعتنا و توجیه پذیر هستند؟
بی گمان در میان این همه گزاره، پیدا کردن پاسخی که بتواند همه را قانع کند، کاری دشوار و چه بسا ناشدنی است، اما بهتر است به نظریات افرادی رجوع کنیم که هم در این عرصه متخصص هستند و هم اوضاع را رصد کرده و مبتنی بر نکات فراوان، میکوشند اوضاع را تحلیل و تفسیر کرده و نتیجه گیری کنند.
از جمله این افراد میتوان به دکتر ناصر کرمی اشاره کرد؛ اقلیم شناسی که استاد دانشگاه برگن نروژ است و بیشتر به واسطه فعالیتهای محیط زیستی اش در کشورمان شناخته میشود. فردی که کوشیده دلایلی ارائه دهد که نشان میدهند نه تنها تغییری از خشکسالی به ترسالی در اقلیم میهنمان در حال وقوع نیست که فراتر از آن، ایران به سمت «خشکیدگی» حرکت میکند؛
۱- اینکه ایران در سه دهه گذشته معنادار و مستمر خشک تر و گرمتر شده، موضوعی است به راحتی قابل اثبات. وبسایت سازمان هواشناسی آمار ماهانه بارش و دما برای تمام نقاط ایران با مأخذ هفتاد ساله را رایگان در اختیار همگان قرار داده است. برای ایجاد یک روند آماری از آنچه در گذشته رخ داده، فقط کافی است از ریاضی در حد چهار عمل اصلی بلد باشید. خلاصه اینکه ایران بین یک تا دو درجه سانتیگراد گرمتر شده و به طور متوسط 20 درصد نیز با کاهش بارش روبه رو بوده است.
۲- اگر حوصله چنان جمع و تفریقی را ندارید، برای جستوجو در گوگل وقت بگذارید و دو کلیدواژه "خاورمیانه" و "تغییر اقلیم" را با هم جستوجو کنید. فقط مقالات دانشگاهی که توسط ژورنالهای معتبر علمی منتشر شدهاند را مورد توجه قرار دهید؛ بیش از 90درصد مقالات بر خشک تر شدن خاورمیانه در سه دهه گذشته و البته تداوم این روند در دهههای پیش روی تأکید دارند.
۳- یک کار دیگر این که مقالات اولین و دومین کنفرانس ملی اقلیم شناسی ایران را ببینید. در هر کنفرانس حدود صد مقاله ارائه شده؛ حاصل عمر اقلیم شناسان ایران در چند سال گذشته. تقریبا تمام این مقالات بر تغییر اقلیم در ایران به شکل خشکسالی مستمر تأکید میکنند.
۴- از استاد سرشناسی نقل شده که "تغییر اقلیم میتواند ایران را مرطوبتر کند". این حرف خطرناک است، چون هیچ منطق علمی ندارد و از سوی دیگر، سرود یاد مستان حوزه مدیریت آب میدهد که اوضاع آنچنان هم خراب نیست. به صورت خیلی محدود ممکن است مثلا منطقهای مثل چابهار به خاطر اثرپذیری از موسمیهای اقیانوس هند مرطوبتر شود، ولی همچنان که گفته شد، اجماع مطلق تحقیقات علمی میگوید ایران خشکتر میشود.
۵- بعضا از تکذیب ادعای ناسا درباره خشکسالی سی ساله ایران برای تکذیب مفهوم خشکیدگی استفاده میشود. تصور میشود کسانی که چنین تکذیبی میکنند فرصت مرور سابقه این بحث را نداشتهاند. سال ۲۰۱۳ یک مؤسسه وابسته به ناسا تحقیقی منتشر کرد؛ با این مضمون که ۲۳ مدل اقلیمی نشان میدهند روند عمومی خشکسالی خاورمیانه "دستکم" تا بیست و هفت سال آینده ادامه دارد. از همان جا هشدار خشکسالی "دستکم" سی ساله در رسانهها منتشر شد. هیچ کس نگفت ناسا پیشبینی کرده خاورمیانه وارد یک دوره سی ساله خشکسالی شده. بحث این بود که تحقیقی از ناسا میگوید تا حدود سی سال آینده نشانهای از توقف روند خشکسالی وجود ندارد. البته در حد فاصل ۲۰۱۳ تاکنون صدها تحقیق دیگر نیز بر همین انگاره تأکید کرده اند. اساسا آن تحقیق ناسا در روش و در قالب حالا قدیمی شده و دیگر نیازی به ارجاع به آن نیست.