چهارمین روز سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر در حالی برگزار میشود که در کنار نمایش شماری از مهمترین فیلمهای سینمای ایران، کارگاههای مهمی برای فیلمسازان جوان از سوی اساتید فیلمسازی برگزار شد و برخی از فوتهای کوزهگری به نسل تازه فیلمسازان ایران و فیلمسازانی که از دیگر کشورها برای حضور در این دورهها آمده بودند، منتقل شد.
به گزارش «تابناک»؛ سی و هفتمین جشنواره جهانی فجر از روز گذشته -بیست و نهم فروردین- رسماً آغاز شد و تا ششم اردیبهشت تداوم خواهد داشت. در این دوره طیف وسیعی از فیلمها برای نخستین بار به نمایش در خواهند آمد و در کنار آنها، طیف وسیعی از فیلمسازان در کارگاههای جشنواره حضور دارند. برنامه نمایش جشنواره را از اینجا دانلود کنید.
در این دوره از جشنواره فیلم فجر، سی و پنج سینماگر زن به عنوان «فیلمساز»، «داور» و «برگزارکننده ورک شاپ» در مجموع از ۲۰ کشور حضور دارند، همچنین در بخش بازار فیلم و مهمانان جشنواره، ۵۸ فیلمساز زن از ۳۲ کشور حضور دارند. فیلمسازان زن از کشورهای استونی، روسیه، لیتوانی، کره جنوبی، فرانسه، عراق، قزاقستان، لبنان، ارمنستان، اسلوونی، انگلستان، سوئد، بلغارستان، داوران از کشورهای هند، پرتغال، گرجستان، سوریه، ایتالیا و ایران در این رویداد سینمایی حضور دارند. ۳ فیلمساز زن چینی در بخش مرور سینمای چین و یک فیلمساز زن آلمانی در بخش مرور سینمای آلمان حضور دارند. در بخش ورک شاپ ها؛ سینماگران زن از هلند، چین، آلمان، رومانی و ایتالیا مهمان جشنواره جهانی فیلم فجر هستند.
برنده اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسیزبان در ترکیب داوران جشنواره فجر
کارگردان فیلم اسکاری «کاراکتر» و فیلم های برگزیده «شگفتی» و «لاله ها» آثار بخش مسابقه بین الملل سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر را داوری می کند.
مایک فان دایم کارگردان و فیلمنامهنویس هلندی است. او در سال ۱۹۸۹ از مدرسه فیلم آمستردام فارغالتحصیل شد و جایزه آکادمی فیلم دانشجویی را برای ساخت تریلر ۴۵ دقیقهای «آلاسکا» دریافت کرد.
اولین فیلم بلند او با نام «کاراکتر» جایزه اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسیزبان در سال ۱۹۹۸ را دریافت کرد. او پس از وقفه ای ۱۷ ساله در مسیر فیلمسازی، با فیلم کمدی-رمانتیک «شگفتی» به سینما بازگشت و جوایز متعددی را به خود اختصاص داد.
فیلم «لالهها» ساخته فان دایم نیز تاکنون در هشت جشنواره بینالمللی موفق به کسب جایزه شده است.
کارگردانان مراسم اختتامیه جشنواره جهانی فیلم فجر معرفی شدند
مجید توکلی کارگردان سینما و کیوان کثیریان، کارگردانی مراسم اختتامیه سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر را عهده دار شدند. این مراسم، روز پنجشنبه ۵ اردیبهشت ساعت ۱۸ در تالار وحدت با حضور مهمانان خارجی، داوران بخش های مختلف، اهالی رسانه و… برگزار می شود.
دبورا یانگ منتقد آمریکایی:
۹۰ درصد هالیوود ضد ترامپ است / کارگردانان جدید ایرانی فیلمهای نامتعارف و عجیب میسازند
دبورا یانگ منتقد فیلم آمریکایی یکی از مهمانان سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر است. با او که با سینمای ایران آشنایی دیرینه دارد و در جشنوارههای مختلف جهانی فیلمهای ایرانی را تماشا میکند و در وبسایت هالیوود ریپورتر درباره فیلمهای ایرانی نقد مینویسد، به گفتوگو نشستهایم.
شما همیشه حامی سینمای ایران بودهاید. در جشنوارههای خارجی فیلمهای ایرانی را تماشا و پیگیری میکنید. نظرتان نسبت به فیلمهای ایرانی که در سال گذشته دیدهاید، چیست؟
فکر میکنم سال بسیار خوبی بود. فیلمسازان جوان جدیدی آمدهاند که پیشتر نمیشناختم و بهتازگی ظهور کردهاند. سینمای شما در وضعیت تحول قرار دارد. فکر میکنم فیلمسازان بزرگی مانند عباس کیارستمی راه را برای جوانان تازه، فیلمسازان جوان و موضوعات نو باز کردند. فیلمسازان در فیلمهایشان حرفهای تکراری نمیزنند. کارگردانان جوان جدیدی آمدهاند و فیلمهایی میسازند که نامتعارف و عجیب هستند و آثارشان کمی پیچیده است. اما به گمانم احساسات و بیان مدرنتر و بهروزتری دارند.
میتوانید نام یکی از این فیلمها را اشاره کنید؟
سال گذشته فیلمی به نام «رضا» ساخته علیرضا معتمدی را دیدم. شخصیت اصلی فیلم یکسری آگاهی نسبت به زنان زندگیاش دارد. داستان غیرمنتظره و بازیها بسیار خوب است. فکر میکنم مزیت بزرگی برای سینمای ایران است که نسل جدیدی از بازیگران ظهور کردهاند، جوانانی که چهره سینمای کشور شما را بسیار باورپذیر نشان میدهند.
پس از درگذشت عباس کیارستمی، سینمای ایران را در سالهای اخیر چه گونه ارزیابی میکنید؟ به نظرتان سینمای ایران وارد فاز جدیدی شده است؟
سینمای ایران در حالت فعلی جذاب است. شکاف مشخصی میان زمان حال و چند سال گذشته وجود ندارد. در مجموع صنعت سینمای ایران ریشههای قوی دارد. نسلهای گذشته مانند نسل عباس کیارستمی ریشههای بسیار قوی سینمای ایران را دواندند و جوانان از این ریشهها شکوفه دادهاند. آنها گلهای رز خودشان هستند و ایدههای خودشان را دارند. در آنها اعتمادی میبینم که در صنعت سینمای کشورهای دیگر ندیدم.
از میان نسل جدید، بازیگر محبوب شما کدام است؟
نوید محمدزاده.
در صنعت سینمای کشور خودتان آمریکا یا هالیوود، جنبش #Metoo «من هم همینطور» همچنان ادامه دارد و بازیگران و کارگردانانی مانند وودی آلن یا کوین اسپیسی دچار دردسر شدهاند. نظرتان چیست؟
سؤال بزرگی است که قرار است چه بر سر وودی آلن بیایید. ما میدانیم هاروی واینستین از سینما حذف شده است، اما بازیگر خوب و مشهور دیگری مانند کوین اسپیسی شاید دیگر نتواند فیلم بازی کند. این جنبش موضوع جدی است و آمریکاییها کمی افراطی رفتار کردهاند، اما آنها برای پیشرفتی جدید، ایجاد محیطی که زنان با امنیت کار کنند، بسیار جدی هستند. زنان نباید خودشان را در اختیار تهیهکنندگان، کارگردانان و بازیگران همکار قرار بدهند. میدانید مسئله واقعاً درباره تلاش برای اجبار مردان در هالیوود به درک این نکته است که زنان در اختیار آنها قرار ندارند. آنها نمیتوانند از زنانی که همکارشان هستند، سوءاستفاده کنند.
وودی آلن فیلم جدیدش را در اسپانیا میسازد. بعضی از کمپانیهای آمریکایی روی پروژه جدید او سرمایهگذاری نکردند.
نگرانی بزرگ من نیز وودی آلن است، چون او در مقام کارگردان بسیار محبوب است. موقعیت دیگر برای مایکل جکسون است. مستند «ترک کردن نورلند» نگاه من به او را تغییر داد. او هنرمند شگفتانگیز و مستعدی بود، همینطور وودی آلن، اما این یک رفتار انسانی دردآور است. فکر میکنم وحشتناک است و در نهایت از جنبه دیگر مثبت نیز است. امیدوارم محیطهای کاری بهتر شود.
در هالیوود نظرات ضدترامپ زیاد منتشر میشود و ترامپ مخالفان زیادی دارد. برداشت شما چیست؟
میتوانم بگویم ۹۰ درصد در هالیوود ضد ترامپ است. علتش را نمیدانم. منظورم این است سینما مشخصاً یک فرم هنری است و تمام فرمهای هنری مردم را با نقطه نظرهای مختلف دور هم جمع میکند، کسانی که نگاه مستقل دارند و دنبال پول نیستند. بنابراین هیچ ارتباطی این دسته افراد و ترامپ وجود ندارد.
ایتالو اسپینلی کارگردان ایتالیایی:
جشنواره جهانی فیلم فجر مکان خوبی برای دیدن فیلمهای شرقی است
ایتالو اسپینلی کارگردان، فیلمنامهنویس و بازیگر ایتالیایی است. او کارگردان هنری جشنواره آسیاتیکا در رم است. این جشنواره به فیلمهای آسیایی اختصاص داده شده است و به مثابهی پیوندی بین سینمای ایتالیا و آسیا عمل میکند.
شما پیش از این نیز در جشنواره فجر شرکت کردهاید.
بله. من از سال ۲۰۰۰ تاکنون به دفعات به اینجا آمدهام. من برای جشنوارههای فجر و حقیقت به ایران میآیم. فجر جشنواره خوب و جالبی است که فرصت دیدن و برگزیدن فیلمهای ایرانی را به من میدهد. این جشنواره همچنین مکان خوبی برای دیدن فیلمهای شرقی است.
حتماً فیلمهای ایرانی زیادی را دیدید. نظر شما درباره سینمای ایران چیست؟
فکر میکنم سینمای شما یکی از بهترینها در جهان است. این سینما از سنتی طولانی و کیفیتی بالا برخوردار است. کارگردانان خوبی در اینجا هستند. من میتوانم یک فهرست بزرگ از کارگردانان ایرانی مورد علاقهام تهیه کنم. ایران کارگردانان جوان خوبی دارد. نمیتوانم کارگردانان خوب ایرانی را بشمارم چرا که تعداد آنها بسیار زیاد است، بهویژه در میان کارگردانان معاصر. میتوان به نامهای زیادی چون اصغر فرهادی، عباس کیارستمی و رضا درمیشیان کارگردان جوان اشاره کرد. فیلمهای کارگردانان ایرانی بسیار شگفتانگیز است و آنها بسیار بااستعداد هستند. نام بردن از همه آنها کار سختی است.
درباره جشنواره خودتان به ما بگویید. چند سال قدمت دارد و روی چه چیزی متمرکز است؟
جشنواره آسیاتیکا در رم از ۲۰ سال پیش یعنی از سال ۲۰۰۰ آغاز به کار کرده است که برای نشان دادن فیلمهای خوب و کشف استعدادهای جدید تلاش میکند. این جشنواره کشورها و فرهنگهای آنها را معرفی میکند. جشنوارهی آسیاتیکا تنها فیلمهای آسیایی را نمایش میدهد.
چرا یک جشنواره را به طور کامل به فیلمهای آسیایی اختصاص دادهاید؟
این یک داستان طولانی است. چرا که در رم و ایتالیا بخت چندانی برای دیدن فیلمهای آسیایی وجود ندارد. برای سالها واقعیت را از چشمانداز غرب نشان دادیم، اما اکنون نیاز به چشماندازی از شرق داریم. به نظرم کیفیت فیلمهای آسیایی هر روز بهتر میشود. تمرکز سینما در حال انتقال از غرب به شرق است. فیلمهای خوبی از ایران، جنوب آسیا، فیلیپین، تایلند، چین، ترکیه، آسیای میانه، تاجیکستان و افغانستان میآیند.
روایت لوکا بیگاتزی از همکاری با عباس کیارستمی و پائولو سورنتینو
لوکا بیگاتزی فیلمبردار ایتالیایی یکی از مهمان ویژه سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر است. بیگاتزی که متولد ۱۹۵۸ در میلان است، طی سه دهه با فیلمسازان مطرح ایتالیایی و بینالمللی همکاری کرده و چند بار نیز برنده جایزه داوید دوناتلو شده است که از آن بهعنوان معادل ایتالیایی جوایز اسکار یاد میشود. او مدیریت فیلمبرداری «کپی برابر اصل» به کارگردانی عباس کیارستمی سینماگر فقید ایرانی را بر عهده داشت و با پائولو سورنتینو کارگردان هموطنش در چند پروژه از جمله فیلم برنده اسکار فیلم خارجیزبان «زیبایی بزرگ» همکاری کرد. در ادامه مصاحبه بیگاتزی با ستاد خبری جشنواره جهانی فیلم فجر را میخوانید.
شما کار خود را در سینما با ساخت آگهیهای تبلیغاتی آغاز کردید.
کارم را بهعنوان دستیار کارگردان آگهیهای تبلیغاتی شروع کردم، اما واقعاً از کار تبلیغاتی متنفر بودم. این سبک و این نوع نورپردازی را دوست نداشتم. کاری برای پول درآوردن و گذران زندگی بود. خیلی کم سن و سال بودم، هجده، نوزده سال داشتم. من به فیلمبرداری علاقهمند بودم. سینما را دوست داشتم. تمام مدت و تمام روزها تا جایی که میتوانستم در سالنهای سینما فیلم میدیدم. پس از چند سال و پس از فارغالتحصیلی، دوست خوبم سیلویو سولدینی که هممدرسهای بودیم، در دانشگاه نیویورک شروع به تحصیل کرد. او میخواست کارگردان شود. ما تولید فیلمهای کمهزینه را شروع کردیم. فیلمهای سیاهوسفیدی را با گروهی از دوستانم میساختیم. کانونی راهاندازی کردیم و در ۱۹۸۳ در شهر میلان فیلم «Paesaggio con figure»را ساختیم. فیلم ما در بخش مسابقه جشنواره لوکارنو پذیرفته شد و ما به جشنواره دعوت شدیم. فیلم مورد توجه قرار گرفت. ما که ۲۲ یا ۲۳ سال داشتیم به فیلمسازی در میلان ادامه دادیم. به این شکل کار من در سینما شروع شد، اما من هرگز برای تحصیل رشته سینما به دانشگاه نرفتم.
پس فردی خودآموخته هستید.
دقیقاً، و به این افتخار میکنم، چون هرچه آموختم از اساتید قدیمی سینما یاد گرفتم. همیشه تلاش کردهام نگاه واقعگرایانه داشته باشم، اما دانش فنی نداشتم. در اواسط دهه ۱۹۸۰ فیلمهایی تولید شد که در آن فیلمبرداری آسانتر بود و توانستیم این کار را بدون وسایل نورپردازی قدیمی و ابزاری که در گذشته برای فیلمبرداری لازم داشتیم انجام بدهیم. ما فیلمهای مستقل میساختیم و از این طریق با فیلمسازان دیگر آشنا شدیم.
شما مستندساز هم هستید. چه انگیزهای باعث شد پشت دوربین بروید؟
چیزهای زیادی وجود دارد که میتوانیم از واقعیت بیاموزیم، نه تنها درباره داستان بلکه درباره نورپردازی. نور واقعی جذابیت بیشتری دارد. در حال حاضر دوربینها و لنزها حساسیت بیشتری به نور طبیعی دارند و به همین دلیل باید در استفاده از نور طبیعی دقت بیشتری شود. در غیر این صورت همه چیز مصنوعی به نظر خواهد آمد.
شما با فیلمسازان بیشماری همکاری کردهاید. لطفا از همکاری با پائولو سورنتینو بگویید.
اولین فیلم مشترک من و پائولو «پیامدهای عشق» (۲۰۰۴) بود. تهیهکننده یکی از فیلمهای ماریو مارتونه که من را خوب میشناخت ازم خواست فیلمبرداری «پیامدهای عشق» را انجام بدهم. من و پائولو ابتدا حرف هم را نمیفهمیدیم و زیاد بحث میکردیم، اما کمکم همدیگر را خیلی خوب درک کردیم. واقعیت این است که حق با او بود و من اشتباه میکردم. پائولو نیز فیلمسازی مستقل است. او مانند من به مدرسه فیلمسازی نرفته و کار را از اساتید این رشته یاد گرفته است. پائولو بیش از ۱۰ سال از من جوانتر است، اما من از او زیاد آموختم.
شما با عباس کیارستمی در «کپی برابر اصل» نیز همکاری کردید. آیا از قبل با فیلمهای او آشنایی داشتید؟
بله. ایتالیاییها فیلمهای ایرانی را تماشا میکنند. فیلمهای ایرانی عامهپسند نیستند و برای آنها تبلیغات فراوانی نمیشود، اما سینما دوستان آنها را دوست دارند. سینمای ایران یکی از سینماهای محبوب من در دنیاست. به همین خاطر فیلمهای کیارستمی را دیده بودم. او تصمیم گرفت در توسکانی فیلم را بسازد و علاقهمند بود با یک گروه ایتالیایی همکاری کند. آنجلو بارباگالو تهیهکننده فیلم از من دعوت به همکاری کرد. از این دعوت شوکه شدم چون کیارستمی یکی از فیلمسازان محبوب من در دنیا بود. همکاری ما تجربه جالبی بود چون عباس همه ما را غافلگیر میکرد. فکر میکردم کیارستمی سبک واقعگرایانه و مستند دارد. اما او کاملاً متفاوت بود. او حس ارزشمندی نسبت به قاببندی، تدوین و …داشت. ما بعد از فیلمبرداری با هم وقت میگذراندیم و رابطه دوستانه خوبی بین ما شکل گرفت. ابتدا به زبان انگلیسی شکستهبسته با هم حرف میزدیم. حرف هم را خیلی خوب نمیفهمیدیم. دلیلش را نمیدانم. شاید چون او غافلگیرم میکرد. همانطوری که قبلاً گفتم ذهنیت دیگری نسبت به او داشتم. او یک روز پیش من آمد و به شوخی گفت، «من تازه متوجه شدم چرا ما همدیگر را درک نمیکنیم، چون من از راست به چپ مینویسم و شما از چپ به راست مینویسید!» بعد از این روز رابطه ما بهتر و به شناخت بهتری از هم دست پیدا کردیم. تجربه زیبایی بود.
زیلکه بوئر: طراحی صحنه در زیر متن به شدت بر مخاطب تاثیرگذار است
کارگاه طراحی صحنه زیلکه بوئر طراح صحنه آلمانی ظهر امروز (شنبه ۳۱ فروردین) در سالن شماره ۴ پردیس سینمایی چارسو برگزار شد.
وی در ابتدا با معرفی خود و اشاره به همکاری با برخی فیلمها نظیر «۴ دقیقه»، «غنچه دیروز» و «هیچ وقت به آن سو نگاه نکن» درباره تجربههای خود بیان کرد: فیلم «هیچ وقت نرو» داستانی درباره هنر مدرن و مقطع زمانی تقسیم آلمان به شرقی و غربی است و این موضوع که هنر مدرن چگونه ایجاد شد و در آلمان ریشه گرفت. این فیلم در واقع داستان ۳۰ سال را در کشورهای مختلف روایت میکند.
این مدرس با نمایش تصاویری از فعالیتهای خود در این فیلم از جمله یک اتاق کار، به توضیحاتی درباره چگونگی طراحی صحنه آن پرداخت که تصاویر شهری نابود شده در آلمان، یک خانه، ویرانههای جنگ و… نیز از جمله این تصاویر بود.
بوئر همچنین به فیلم «خاطرات پل» اشاره کرد و گفت: داستان این فیلم درباره خانوادهای در مقطع زمانی جنگ جهانی اول است و فیلم قصد دارد شرایط اروپا را در این مقطع تاریخی نشان دهد. برای این منظور جایی را طراحی کردیم که نتایج جنگ را به خوبی به تصویر بکشد و در آن دوران بسیاری از آلمانها، این کشور را ترک کردند. برای ساخت این فیلم مجبور بودیم کلبههایی را طراحی کنیم و دکور بزنیم که کاراکترهای فیلم را در شرایط جنگ به تصویر بکشد و به دلیل این که خانههای مطلوب را پیدا نکردیم مجبور به ساخت آنها شدیم.
وی افزود: تصمیم من این بود که برای کاهش هزینهها این خانه کنار دریا ساخته نشود، اما این اتفاق افتاد و در مقایسه با این که بخواهیم در استودیوها فیلمبرداری کنیم، بودجهای دو برابری صرف خانهسازی شد. ایده ساخت این خانه و سمبولیک بودن آن از بطن فرهنگی اروپا که بر داستان نیز تاثیر زیادی داشت، آمد. این خانه سمبلی مذهبی از دوران جنگ جهانی اول است.
این طراح صحنه با نمایش تصاویری از اتاقهای مختلف لوکیشن اصلی خانه در فیلم «خاطرات پل» عنوان کرد: هر فیلمنامه جوهرهای وجودی دارد و قصدش انتقال پیامی خاص است. من اگر کارگردان یک اثر باشم باید مطمئن شوم که آیا طراح صحنه این مضمون را درک کرده است یا نه، او باید بتواند تصمیم خود را به طور اجرایی روی تصویر نیز به من نشان دهد. در فیلم این تصاویر هستند که روایت میکنند و طراحی صحنه در زیر متن و بکگراند میتواند به شدت بر مخاطب تاثیرگذار باشد.
بخش بعدی این کارگاه به پرسش و پاسخ اختصاص یافت.
بودجه در طراحی صحنه اهمیت زیادی دارد
وی در پاسخ به این پرسش که معمولا چند درصد از بودجه فیلم به طراحی صحنه اختصاص مییابد، عنوان کرد: این مقدار برابر با حجم کاری است که انجام میدهیم و در هر فیلمی متفاوت است، اما برای فیلم «خاطرات پل» ۲۰ درصد بودجه کل فیلم به طراحی صحنه اختصاص یافت. بعد از ساخت خانهای ویژه به کشوری دیگر برای ادامه فیلمبرداری سفر کردیم؛ جایی که شرایط متفاوتی به لحاظ فرهنگی داشت و به طور کلی من ۱۰۰ هزار یورو برای طراحی صحنه این اثر دریافت کردم.
وی در جواب این سوال که با سایر گروهها در بخش طراحی صحنه چطور تعامل برقرار میکند، گفت: برای من مهم است که کارم را در یک پروژه زود شروع کنم، به همین دلیل به فیلمنامه توجه جدی دارم و با تهیهکننده پیش از تولید بسیار صحبت میکنم و برایم مهم است که او و کارگردان چه ایدهای در ذهن دارند.
بوئر در پاسخ به این پرسش که تعامل طراح صحنه با فیلمبردار باید چطور باشد، گفت: طراح صحنه و فیلمبردار باید تفکر نزدیکی به هم داشته باشند و شرایط لوکیشن را در تعامل با یکدیگر طراحی کنند. به همین دلیل یک بار در آکادمی لوکس بورگ ورکشاپی ویژه طراحی صحنه و فیلمبرداری و تعامل بین آنها برگزار کردیم. همچنین طراحان صحنه و فیلمبرداران دپارتمانی در اختیار دارند که همه چیز را از قبل آماده میکند.
وی بیان کرد: در گفتگوی بین فیلمبردار و طراح صحنه صحبتهایی نظیر جایگذاری نور، فیلمبرداری در استودیو یا خارج از آن، جایگاه قرارگیری مدلها و… رد و بدل میشود و برای این منظور باید قبل از شروع پروژه فرصت کافی داشت.
این مدرس سینما درباره طراحی و انتخاب المانهایی نظیر رنگ توضیح داد: گاهی از یک رنگ غالب برای تاکید بر رئال بودن فضای فیلم استفاده میشود، برای مثال رنگ آبی در فیلم «خاطرات پل» غلبه داشت.
وی درباره راهکارهای طراحی صحنه مطلوب با بودجه کم عنوان کرد: در این شرایط باید از ابزارهای موجود بهترین بهره را برد. وقتی بودجه کم است، قاعدتا طراح صحنه احساس راحتی ندارد. من به شخصه وقتی بودجه زیاد باشد در بخش طراحی صحنه همکاری میکنم اما نمونههایی از فیلمهای خوب نیز وجود دارد که طراحی صحنه آنها با بودجه کم انجام شده است.
هر کشوری رنگ خاص خود را دارد
بوئر در پاسخ به پرسش دیگری درباره جایگاه رنگها در طراحی صحنه گفت: این عنصر برای فیلمهایی که در لوکیشن یا استودیو ساخته میشوند، متفاوت است. وقتی کشورهای مختلف را به تصویر میکشیم باید در نظر داشته باشیم که هر یک از آنها رنگ یا رنگهای خاص خود را دارند، برای مثال آلمان بیشتر با اتمسفر سبز و آبی شناخته میشود و رنگهای صورتی و قرمز در آمریکای جنوبی و حتی ایران جای بیشتری دارند. در طراحی صحنه باید ابتدا تعیین کنیم کجا و در چه اتمسفری هستیم و رنگ غالب آن چیست.
وی در ادامه نشست درباره فیلم «بین دنیاها» که طراحی صحنه متفاوتی از «خاطرات پل» دارد، صحبت کرد.
این طراح صحنه گفت: این فیلم در شرایط جنگ در افغانستان فیلمبرداری شد و من به عنوان طراح صحنه به کار ویژهای برای تولید یک فیلم مهیج فکر میکردم. داستان درباره یک سرباز بود که نه حکومتی است نه دشمن و نه دوست! مردم افغانستان در جریان ساخت این فیلم بسیار به ما کمک کردند. در ابتدا با تهیهکننده جلسهای داشتم و درباره این که فیلم دارای چه محور کلی است، صحبت کردیم و مشخص شد که موضوع امنیت و حفاظت در این فیلم محوریت دارد.
وی افزود: عوامل فیلم «بین دنیاها» یک ماه در چادر زندگی کردند و برای ورود و خروج مان شرایط ویژهای داشتیم و چک میشدیم، بنابراین لازم بود بسیار دقیق و منظم باشیم زیرا اصلا امکان خطا وجود نداشت. در این فیلم نیز رنگهای سبز و زرد را به عنوان رنگهای غالب به کار بردیم، پیش از این در خیالم نیز این کشور را با این رنگها تصور کرده بودم.
بوئر درباره شیوه طراحی صحنه در مستند نیز بیان کرد: در طراحی صحنه مستند باید دید هنری داشته باشیم. اثر مستند با داستانی در بخش طراحی صحنه برای طراح تفاوت چندانی ندارد، زیرا طراح صحنه در نهایت به این فکر میکندکه قرار است چه موضوعی را منتقل کند و اگر او بودجه مناسبی در اختیار داشته باشد، قطعا میتواند بهتر عمل کند.
این طراح صحنه در معرفی خود با اشاره به اینکه کارش را با طراحی داخلی شروع کرده است، گفت: سال ۹۸ اولین طراحی صحنه ام را در سینما انجام دادم و در این سال ها با کارگردان هایی چون کریس کراس «Chris Kraus»، فلورین هنکل وان دونرسمارخ «Florian Henckel von Donnersmarck» و فئو آلاداگ «feo aladag» بیشتر کار کرده ام.
وی سپس با نمایش تصاویری از صحنه پردازی فیلم «هرگز رویت را برنگردان» جزییاتی را روی هر عکس بیان کرد؛ تصاویری مانند بیمارستان بمباران شده و خانه هایی که بر اثر جنگ به تلی از خاک تبدیل شده اند و یا هواپیمایی که سقوط کرده است.
«خاطرات پل» به کارگردانی کریس کراس دومین اثری بود که بوئر تصاویری از صحنه پردازی آن را به نمایش گذاشت و درباره آن گفت: داستان این فیلم درباره خانواده ای است که در استونی زندگی می کردند. کارگردان اصرار داشت خانه این خانواده دارای هویت باشد و چون خانه مورد نظر را پیدا نکردیم، با انتخاب ناحیه مناسب آن خانه را ساختیم. خانه قرار بود نمادی از اروپا باشد؛ اروپای قدیمی و شکننده قبل از جنگ اول جهانی که با کمترین مشکلی فرو بریزد. خانه را به صورت قدیمی طراحی کردیم و آن را به یک شرکت ساختمانی برای اجرای سازه سپردیم. در آلمان قوانینی وجود دارد که از ساخت هر سازه ای حتی برای فیلمبرداری توسط شرکت های غی ساختمانی جلوگیری می کند.
وی افزود: همچنین به دلیل محدودیت های مالی مجبور شدیم تصاویر نمای داخلی را نیز در داخل همان بنا بسازیم و تنها جلوه ویژه کامپیوتری در طراحی این فیلم، شهر سوخته بود که در یکی از سکانس ها قرار داده شد.
این طراح صحنه در بخش دیگر نشست در مورد رسیدن به خلاقیت در تولید یک اثر هنری، بیان کرد: وقتی کلیات کار را به دستیارانم می سپرم می توانم درمورد جزییات بهتر فکر کنم. همچنین قبل از شروع فیلم باید خلاقیت داشت چون زمان تولید نمی شود زمانی برای فکر کردن روی طراحی ها صرف کرد.
وی درباره نحوه تعامل طراح صحنه با کارگردان گفت: بهترین کار برای کارگردان این است که با ایده و فیلمنامه سراغ طراح صحنه برود. بهترین راه تعامل این است که حال و هوای کارگردان را درک کنید تا آن همکاری به نحو مناسبی شکل بگیرد.
فیلم بعدی که تصاویر صحنه پردازی آن به نمایش درآمد «زندگی دیگران» بود. این طراح صحنه آلمانی در مورد این اثر گفت: «زندگی دیگران» فیلم بسیار کم هزینه و اولین کار فلورین هنکل وان دونرسمارخ بود. محدود بودن منابع مالی سبب شد زمان تولید را کاهش دهیم ولی در عوض پیش تولید زمان زیادی طول کشید. این فیلم ۱۶ سال پس از فرو ریختن دیوار برلین ساخته شد و چون خیلی زود آثار آلمان شرقی را از بین بردند، پیدا کردن جایی که شبیه به آلمان شرقی باشد کار سختی بود لذا تصمیم گرفتیم خیلی از رنگ ها را از فیلم حذف کنیم تا حال و هوای فیلم واقعی تر شود.
این هنرمند آلمانی با اشاره به اینکه هر کشور رنگ خاص خودش را دارد، توضیح داد: مثلاً رنگ فضای عمومی افغانستان سبز و زرد است که در فیلم «دنیاهای میانی» سعی کردم همه جا آن را نمایش دهم، اما برای «زندگی دیگران» رنگ نارنجی و قرمز را انتخاب کردم و همچنین دقت کردم که اصلاً رنگ آبی وجود نداشته باشد.
در این کارگاه دقایقی از فیلم «زندگی دیگران» برای مخاطبان به نمایش گذاشته شد.
محمدحسین مهدویان در کارگاه کارگردانی «دارالفنون»:
هرگز واقعیتی واحد از رخدادی واحد وجود ندارد/ فاصله حقیقت با واقعیت در فیلم
محمدحسین مهدویان کارگردان آثاری همچون «آخرین روزهای زمستان»، «ایستاده در غبار»، «ماجرای نیمروز» و مستند «ترور سرچشمه» مدرس کارگردانی دارالفنون سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر بود.
این کارگردان در ابتدای کلاس از دانشجویان خواست نظرشان را برای پیش بردن کلاس عنوان کنند. وی سپس از آنان خواست تفاوتهای فیلم مستند و فیلم داستانی را بیان کنند و نظرات آنان مانند تفاوت در روایت، فیلمنامه، درام و همچنین تفاوت این دو ژانر در پلات و تخیل را روی تخته یادداشت کرد.
مهدویان در ادامه با تاکید بر اینکه خط تمایز سینمای مستند و داستانی بسیار باریک است، گفت: همانطور که متوجه شدید، بیان وجوه تمایز این دو ژانر بسیار سخت است. با این حال شاید بزرگترین تفاوت این دو ژانر مسئله «حقیقت» باشد. بیشترین سوالی که از من میشود در مورد کارهایم این است که آنها چقدر به حقیقت نزدیک هستند. پس اجازه دهید با این سوال شروع کنیم که واقعیت چیست؟
کارگردان فیلم سینمایی «ایستاده در غبار» بخش بزرگی از تاریخ فلسفه را به تفاوت تعاریف فیلسوفان از واقعیت عنوان کرد و گفت: واقعیت موضوع مانایی نیست و تا به وقوع میپیوندد، تمام میشود. از طرف دیگر فیلسوفانی مانند کانت معتقدند همه انسانها عینکی روی چشم دارند که با آن دنیا را نگاه میکنند و هیچ وقت به ذات واقعی حقیقت پی نمیبرند. در حقیقت هر کسی واقعیت را از پشت فیلترهای این عینک به صورت خیلی شخصی درک میکند و در نتیجه ما هرگز یک واقعیت واحد نخواهیم داشت.
وی این موضوع را در تمام وجوه یک فیلمساز عیان دانست و اظهار کرد: از لحظه انتخاب کادربندی که کارگردان تصمیم میگیرد قسمتی از واقعیت را که از نظر خودش اهمیت بیشتری دارد در قاب دوربین قرار دهد، تا زمان تدوین که متناسب با درکش، بخشهایی را برای بازنمایی انتخاب میکند، همگی از نگاه او به واقعیت سرچشمه میگیرند. به این اضافه کنید که دو عنصر مهم در واقعیت یعنی مکان و زمان هم به شدت مفاهیم نسبی هستند، بنابراین درک هر کس از این دو رخداد منحصر به فرد است، ضمن اینکه فیلمساز لاجرم از محدودیتهای تکنیکی هم تاثیر میگیرد، بنابراین محصول نهایی حتی در مستند، فرسنگها با واقعیت فاصله دارد.
کارگردان مستند «ترور سرچشمه» ادامه داد: چیزی که میتواند تمایز فیلم مستند و داستانی باشد همان باورپذیری در مستند است. این نگرانی اساسا بیهوده است که واقعیت در سینما گم شود. مثلا فیلم «پروژه جادوگر بلر» به دلیل باورپذیری شدیدی که داشت، تبدیل به یکی از پر فروشترین آثار مستقل سینمای دنیا شد. مخاطبان فکر میکردند فیلمسازان آن کشته شدهاند و تصاویر اثر، بازماندههای فیلمبرداری آنان است.
مهدویان دخل و تصرف در واقعیت را فاکتوری عنوان کرد که کارگردانان مستند هم گاهی مجبور به انجام آن هستند و تشریح کرد: اینها محدودیتهایی است که مدیوم برای ما ایجاد میکند. یک جمله معروف در مورد فیلم مستند وجود دارد که فیلم مستند تفسیر خلاق واقعیت است، اما آیا میتوان در مورد فیلمهای داستانی هم این تعریف را به کار برد؟ جواب مثبت است. درام عناصر مشخصی مانند شخصیت، کنش و پلات دارد که بدون هر کدام از آنها تقریبا میتوان گفت سینما بوجود نمیآید.
وی سپس با پخش تصاویر مستند صامت و سیاه و سفید از نبرد نرماندی در جنگ دوم و همچنین صحنههایی از درگیریهای فیلم «نجات سرباز رایان» و مقایسه این دو با هم گفت: در فیلم اول صدا و رنگ وجود نداشت و این باعث میشد بخشی از حقیقت برای ما ناپیدا باشد و در عین حال آن فیلم را بسیار خیالانگیز کرده بود. در حقیقت در فیلم «نجات سرباز رایان» کارگردان با توجه به برداشت خودش از آن نبرد، واقعیت آن را بازسازی میکند که همان واقعیت شخصی او است.
استاد دارالفنون در پایان تاکید کرد: در مورد هر اثری میتوانیم هر احساسی داشته باشیم، ولی همانطور که گفتم، واقعیت یک امر به شدت گریزنده است و مانایی ندارد. آن چیزی که مرا به سمتی برد که اینگونه فیلم بسازم، همین دو موضوع بود: واقعیت و درام.
پنل تهیهکنندگی با حضور لیو ژوان برگزار شد؛
تولید فیلم هنری در چین شرایط مشابهی با ایران دارد/ یافتن اعتبار جهانی با سینمای آوانگارد
پنل تهیهکنندگی با حضور لیو ژوان تهیهکننده و کارگردان چینی که مدیرعامل شرکت دونگ چان فیلمز است ظهر روز شنبه ۳۱ فروردین ماه برگزار شد.
ژوان در ابتدای این پنل در معرفی خودش گفت: من از سال ۲۰۰۶ کار تهیهکنندگی انجام میدهم و اکثر فیلمهایی که تهیهکنندگی کرده ام هنری و مستقل هستند. برخی از فیلمهای من در جشنواره های توکیو، برلین و ونیز حضور داشته و موفق به دریافت جوایزی شدهاند.
وی با اشاره به اینکه تولید فیلمهای هنری در ایران شرایط مشابهی با تولید فیلمهای هنری در چین دارد، توضیح داد: از سال ۲۰۱۵ پیدا کردن بودجه برای فیلمهای مستقل مارکت بهتری پیدا کرده که این موضوع به دلیل رشد بازار فیلمهای مستقل در چین است.
به گفته وی، در حال حاضر حدود ۱۶ هزار سالن نمایش فیلم در چین وجود دارد و نیاز رو به رشدی برای انواع فیلم در این کشور وجود دارد.
ژوان با اشاره به جریان اصلی سینمای چین گفت: اگرچه جریان اصلی سینما در چین به تولید فیلمهای بازاری برمیگردد ولی فیلمهای هنری و کمبودجه هم مورد توجه قرار میگیرند. در چین قبل از شروع به ساخت یک فیلم باید از مسئولان فرهنگی چین مجوز دریافت کنیم و موظفیم خلاصهای از فیلمنامه را به کمیتهای از چین ارائه دهیم. در چین روی مسایلی مانند خشونت، سیاست و مذهب حساسیت بسیاری وجود دارد و به سختی میتوانیم روی آنها کار کنیم.
او تاکید کرد: از وقتی دولت جدید چین روی کار آمده است دیگر نمیتوانیم درباره انقلاب در فیلمهایمان صحبت کنیم یا به آن بپردازیم ولی با همه محدودیتها سال گذشته حدود ۲ هزار فیلم ارائه شدند که حدود ۴۷۰ عنوان آنها در چین به نمایش درآمدند. البته فیلمهای هنری آمار کمی داشتند ولی سینمادوستان چینی سعی میکنند همین بخش کوچک هنری را به خوبی دنبال کنند و همین تعداد کم فیلمهای هنری و آوانگارد برای سینمای بینالملل چین اهمیت ویژهای دارد.
ژوان درباره تهیهکنندگی فیلم «نسیان سرخ» گفت: ما معمولا برای فیلمهای اینچنینی رو به سرمایهگذاریهای اروپایی میآوریم ولی برای این فیلم به دلیل محدودیت زمانی نمیتوانستیم سراغ سرمایههای اروپا برویم.
او ادامه داد: وقتی فیلم «نسیان سرخ» تمام شد، قبل از اینکه به جشنواره فیلم ونیز برویم مشکلات بسیاری داشتیم تا از بخش ممیزی بگذریم. با تمام افراد کمیته ممیزی صحبت کردیم تا به آنها ثابت کنیم که دنبال انتقاد از دولت نیستیم و فقط میخواهیم وجدان مردم را بیدار کنیم. بعد از آن سال، بازار فیلم انفجار بسیار مثبتی داشت.
ژوان درباره تهیهکنندگی فیلم «جانور پیر» نیز گفت: ما سال بعد با کارگردانان مغولی فیلم کمبودجهای ساختیم ولی بازهم به مشکل برخوردیم چون مغولها در چین اقلیت هستند.
این تهیه کننده چینی اضافه کرد: ما برای ساخت این فیلم، اول سراغ بازیگری مغولی رفتیم که مشهور بود بنابراین توانستیم موافقت کمیته فیلمسازی را بگیریم. نکته اینجا بود که وقتی فیلم تمام شد تازه دولت آن ناحیه متوجه نظر ما درباره ساختوساز و توسعه در آن منطقه شد و مجبور شدیم نام تمام افراد دولتی را از تیتراژ فیلم حذف کنیم. بسیار جالب است که این فیلم در جشنواره توکیو نمایش داده شد و بازیگر نقش اول هم جایزه بهترین بازیگر را از تایوان گرفت.
ژوان با توجه به کمبودجه بودن این فیلم بیان کرد: ما برای ساخت این فیلم توانستیم هزینه را از یک پلتفرم اینترنتی تهیه کنیم، ولی توزیع آن اینترنتی نبود و سال ۲۰۱۷ اکران شد.
او درباره ساخت آخرین فیلمش «تا دیدار بعد، پسرم» با موضوع فرزندآوری در چین که در جشنواره فیلم برلین موفق به دریافت دو خرس نقرهای شد، گفت: در چین سیاست تک فرزندی تا سال ۲۰۱۵ وجود داشت ولی بعد ازاین سال این سیاست منحل شد چون دولت متوجه شد، نسل قبلی در حال پیر شدن هستند. بسیاری از مردم چین همان تک فرزند را هم طی سالها از دست دادند بنابراین نوعی از خانواده بدون فرزند در چین به وجود آمد.
ژوان تاکید کرد: مردم چین پس از مدتی به تغییر سیاستها عادت میکنند ولی این دلیل نمیشود که ما درباره این تغییر سیاستها صحبت نکنیم.
او با اشاره به بالا رفتن دستمزد سازندگان فیلم در چین به دلیل تغییرات سینمای چین گفت: هزینه ساخت فیلم در عرض یک سال بسیار بالا رفت و اینقدر کار فشرده شد که حتی اگر پول کافی هم داشتید نمیتوانستید همه افرادی را که میخواهید داشته باشید چون هرکسی سر چندین کار بود. به این دلیل بود که ما سراغ سازندگانی از کشورهای دیگر رفتیم. در نهایت این تولید مشترک که با حضور گروههایی از کره، تایوانی و انگلستان رخ داد بسیار بهتر از تجربیات گذشتهام بود که همه تیم سازنده از چین بودند.
شهاب اسفندیاری در کارگاه «سینما، جهانی شدن هویت»:
کشورها باید مراقب سینمای ملی خود باشند / تاثیر مهاجرت بر فیلمسازان ایرانی
کارگاه «سینما، جهانی شدن هویت» با حضور شهاب اسفندیاری رییس دانشگاه صداوسیما ظهر امروز یکشنبه ۱ اردیبهشت در سالن شماره ۴ پردیس سینمایی چارسو برگزار شد.
وی در ابتدا با خوشامدگویی به هنرجویان ایرانی و خارجی بیان کرد: از رضا میرکریمی که از ایده من برای بردن جشنواره به دانشگاه ها استقبال کرد، تشکر می کنم.
وی با معرفی خود و اشاره به کارنامه کاری اش ادامه داد: من مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد را در زمینه مطالعات فیلم گرفته ام و مقطع دکترا را در دانشگاه ناتینگهام در همین زمینه گذرانده ام. تزی هم در زمینه سینمای ایران و جهانی شدن نوشته ام. مجموعه مستندی نیز با عنوان «جهانشهری ها» ساختم که شامل ۱۴ اپیزود درباره افرادی در خانواده های چند ملیتی است. این اثر در انگلیس ضبط و از تلویزیون ایران نیز پخش شده است. همچنین درباره تاریخ برده داری و تمدن در پرو و… نیز فیلم هایی ساخته ام.
«میلیونر زاغه نشین» مصداقی از جهانی شدن در سینما
وی پس از بیان این مقدمه درباره فیلم «میلیونر زاغه نشین» توضیح داد: این فیلم از یک کتاب هندی برداشته شده و برا ساس مسابقه ای تلویزیونی به نام «کی می خواد میلیونر بشه؟» نوشته و تبدیل به فیلم شده است. این مسابقه تلویزیونی در انگلیس پایه ریزی شد و بعدها فرمت تلویزیونی آن را سایر کشورها برداشت کردند و مسابقه های متعددی برگرفته از آن ساختند. برای مثال در ایران مسابقه «کرور کرور» با اجرای داوود رشیدی در دو شبکه تلویزیونی اجرا شد. اخیرا نیز برنامه «برنده باش» با اجرای محمدرضا گلزار برگرفته از همین فرم در حال پخش است.
اسفندیاری خاطرنشان کرد: بدین ترتیب فیلمی که توسط یک کمپانی بریتانیایی با اقتباس از یک رمان، تولید می شود و حتی به دلیل نداشتن بودجه کافی از شرکت های فیلم سرمایه گذار خارجی جذب می کند، چندین جایزه از بفتا، گلدن گلوب و… را به خود اختصاص می دهد و در گیشه هم به خوبی فروش می کند.
وی با اشاره به دو نظر درباره نحوه بازنمایی تصویر هندی ها در این فیلم اظهار کرد: نقدهای متفاوتی درباره این که این فیلم تصویر هندی ها را چگونه در جهان بازنمایی می کند، وجود دارد. استفاده از لغت سگ در عنوان فیلم در هند اعتراضاتی را به دنبال داشت زیرا «میلیونر زاغه نشین» فیلمی انگلیسی بود که در ارتباط با مردم آنجا از واژه سگ استفاده می کرد. از سویی دیگر موفقیت های این فیلم نیز در هند برجسته شد و این که توانست تا این حد موفق باشد، نظرات مثبتی را هم جلب کرد.
پنج فیلمساز، پنج مسیر متفاوت
رییس دانشگاه صداوسیما با اشاره به عملکرد برخی از فیلمسازان مطرح بین المللی ایران عنوان کرد: در ایران فیلمسازان مهمی در جهان نامی برای خود ایجاد کرده اند اما هریک راه متفاوتی برای خود انتخاب کرده اند. عده ای از آن ها مهاجرت را بر ماندن در ایران ترجیح داده اند، عده ای در حال رفت و آمد هستند و برخی دیگر فیلمسازی در ایران را بیشتر می پسندند اما آنچه آن ها را در جهان به شهرت رسانده، فیلمسازی در کشور خودشان است. فیلم هایی از این فیلمسازان که در کشور دیگری ساخته شد هرگز موفقیت فیلم های ساخته شده شان در ایران را به دست نیاورد. مجید مجیدی، عباس کیارستمی، اصغر فرهادی، محسن مخملباف، امیر نادری از جمله این فیلمسازان هستند.
وی با اشاره به فیلم های امیر نادری عنوان کرد: فیلم «دونده» ساخته امیر نادری اولین فیلمی است که موفقیت بین المللی سینمای ایران را به دنبال داشت و پوستر سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر نیز عکسی از این فیلم است اما امیر نادری به نیویورک سفر کرد و در مصاحبه ای از این که نمی تواند دیگر فیلمی مرتبط به ایران بسازد، سخن گفت زیرا مرور این خاطرات او را آزار می دهد.
فیلم های فرهادی رنگ تازه ای به جایگاه سینمای ایران در جهان بخشید
این مدرس دانشگاه با اشاره به کارنامه کاری محسن مخملباف گفت: این فیلمساز نیز جریان متفاوتی را در سینما دنبال و ابتدا در فضایی مذهبی کارش را شروع کرد. بعدها منتقد دولت شد و راهش را تغییر داد. از ایران رفت آن هم در زمانی که اصلاح طلبان بر سینما نظارت می کردند و می توان گفت شرایط حاکم بر سینما خوب بود. سپس به هند، تاجیکستان و… رفت و فیلم ساخت اما فیلم هایش خوب نبودند و آثار اخیر او در جشنواره ها دیده نشده و جایزه مهمی دریافت نکرده اند.
اسفندیاری با بیان این که اصغر فرهادی ستاره سینمای ایران بعد از سال ۲۰۰۰ است، توضیح داد: وقتی که گرایش به سینمای ایران در جهان بعد از فیلم های کیارستمی کاهش می یافت، اصغر فرهادی با سبکی متفاوت که تقلید از فیلمسازان دیگر نبود، به یکباره جایگاه دوباره ای به سینمای ایران در دنیا بخشید. فیلم های او با ظاهر رئالیستی، ساختارهایی قوی داشتند. بعد از نمایش فیلم «درباره الی» همزمان با فیلمی از امیر نادری در نیویورک، نکته جالب این بود که فیلم فرهادی جایزه اصلی را دریافت کرد.
رییس دانشگاه صداوسیما افزود: در ادامه او «جدایی نادر از سیمین» را نوشت و به فیلمنامه اش را به بسیاری از منتقدان ارائه کرد. فرهادی خود در مصاحبه ای می گفت که منتقدان، این فیلم را بیشتر کاری داخلی می دانستند نه فیلمی با ظرفیت های بین المللی شدن اما او این فیلم را ساخت و تمام رکوردها را با گرفتن دو اسکار شکست و «جدایی نادر از سیمین» به بزرگترین فیلم سینمای ایران از نظر فروش تبدیل شد.
وی به موفقیت های کیارستمی در جشنواره های بین المللی اشاره و بیان کرد: کیارستمی فیلمساز مطرح دیگر ایرانی است که بیشتر به جشنواره های خارجی نظر داشت اما قطعا این نسخه به فیلمسازان جوان نمی گوید که می توانند با همین رویکرد موفقیت های او را تکرار کنند.
برای موفقیت در سینمای جهان باید متفاوت عمل کرد
این پژوهشگر افزود: جشنواره ها دیگر فیلمسازانی شبیه فرهادی یا کیارستمی نمی خواهند. فیلمسازی نظیر فرهادی نباید خود را تکرار کند، بنابراین اگر می خواهید مورد توجه باشید باید متفاوت عمل کنید. البته متفاوت بودن یک اجبار نیست بلکه از تجربه های زیسته فیلمساز ناشی می شود. موفق ترین فیلم ها، آثار متعلق به کارگردانانی هستند که علم و تکنیک را همزمان تجربه می کنند.
اسفندیاری با اشاره به یک مصداق موفق از کارگردانان جوان ایرانی خاطرنشان کرد: برای مثال محمدحسین مهدویان از جمله کارگردانان جوان ایرانی است که این مسیر را طی می کند زیرا در عین حال که از سینمای شهید آوینی اقتباس کرده، فرم جدید و خودساخته ای را ارائه می کند.
وی درباره چیره شدن یک فرهنگ جهانی بر عمده کشورها بیان کرد: دنیای بدون تنوع فرهنگی، دنیای خسته کننده ای است بنابراین باید از فرهنگ های ملی و قومی، صنایع فیلمسازی و موسیقی داخلی محافظت کنیم اما امروز متاسفانه حتی سینمای هند نیز که از صنعت فیلمسازی خود در برابر صنعت فیلم هالیوود محافظت می کند، نیز از این شرایط متاثر است. با این حال همه کشورها تلاش می کنند از فرهنگ خود و سینمایشان محافظت کنند و این بهترین واکنش در برابر سیاست جهانی شدن است.
در ادامه یکی از هنرجویان این نقد را وارد کرد که در این نشست از سینماگرانی چون سهراب شهیدثالث یادی نشد.
در کارگاه «فیلمنامهنویسی» جشنواره جهانی فیلم فجر مطرح شد:
آندرئا پاللائورو: ایده خامی که در ذهن شماست فیلمنامه نیست
آندرئا پاللائورو کارگردان و فیلمنامهنویس ایتالیایی در ابتدای کارگاه فیلمنامهنویسی در دانشگاه سینمایی سوره در بخش کارگاههای دانشگاهی سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر از دانشجویان حاضر سوال کرد که چند نفر از شما دوست دارید در آینده فیلمساز و فیلمنامهنویس شوید که با جواب مثبت همه دانشجویان روبرو شد. پاللائورو که از این جواب دانشجویان هیجانزده شده بود با خوشحالی کارگاه فیلمنامه نویسیش را آغاز کرد.
پس از آن پاللائورو با بیان اینکه در فیلمنامهنویسی روشهای متنوع و زیادی وجود دارد و هر کس میتواند روش نوشتنش را انتخاب کند، گفت: روشهای متنوعی در فیلمنامهنویسی وجود دارد و هیچ کس نمیتواند روش مشخصی را برای تدریس و آموزش تعیین کند زیرا فیلمنامهنویسی و یادگیری آن روشهای بسیار زیادی دارد. یکی از جنبههای مهم سینما که توجه به آن ضروری است مخاطبان سینما هستند و شما باید به دیدگاه آنها احترام بگذارید. خودتان را به جای مخاطب قرار دهید و فیلمنامه را بنویسید و دنبال کنید، آن وقت خواهید دید که فیلمنامه شما چقدر مخاطبپسند خواهد بود.
وی افزود: برخی معتقدند باید درباره چیزهایی بنویسند و فیلم بسازند که در مورد آنها تجربه دارند اما من اعتقاد دارم باید فیلمنامههای هیجانانگیز بنویسیم. نوشتن درباره شخصیتها یعنی اکتشاف شخصیتها و این موضوع امر مهمی در فیلمنامهنویسی است. باید بدانید که کاراکترها در فیلم شما چه چیزی میخواهند و موانع آنها در طول فیلمنامه چیست؟ رسیدن به اهداف در ایجاد شخصیتها مهم نیست بلکه طی کردن مسیر توسط کاراکتر از اهمیت زیادی برخوردار است، اینکه در مسیر چه اتفاقاتی برای شخصیت قصه شما میافتد از اینکه چه هدفی برای شخصیت اصلی خود تعیین کردهاید، مهمتر است.
فیلمنامه هر چه سادهتر باشد برای مخاطب باورپذیرتر خواهد بود
پاللائورو بعد از صحبتهای اولیه درباره فیلمنامهنویسی از دانشجویان دانشگاه سوره خواست که در این بحث مشارکت کرده و مباحث ذهنی خود را بیان کنند.
وی در پاسخ به پرسشی درباره اینکه آیا فیلم حتما باید دارای پیامی باشد، گفت: هر فیلم لزوما نباید پیامی داشته باشد و فقط میتواند یک قصه را روایت کند، اینکه فیلم شما پیام داشته باشد یا خیر به طرز فکر و خواسته شما بازمیگردد.
مدرس کارگاه فیلمنامهنویسی افزود: اکنون میخواهم درباره روش خودم در فیلمنامهنویسی صحبت کنم که یکی از بی نهایت روشهای فیلمنامهنویسی در دنیا است. من تا به حال دو فیلم بلند ساختم و سومین فیلمم را در تابستان خواهم ساخت. چینش تصاویر در کنار یکدیگر بخش مهمی از فیلمسازی است، وقتی تصاویر را در کنار یکدیگر قرار میدهیم به یک کلاژ دست پیدا می کنیم. وقتی تجربیاتتان را در فرمت فیلمنامه و جزییات را در کنار این کلاژ قرار میدهید، پیام خوبی به همه عوامل منتقل میشود و برای مخاطب نیز قابل قبول خواهد بود؛ این فرایند بسیار حساس است و باید بتواند روی پرده برای مخاطب باورپذیر باشد.
وی ادامه داد: احساسات شخصی در فیلمنامه ارتباط آن را با مخاطب خطرناک میکند بنابراین فیلمنامه هر چه سادهتر باشد برای مخاطب باورپذیرتر خواهد بود و مخاطب ارتباط بهتری با آن برقرار خواهد کرد. در فیلمنامهتان احساسات را توصیف نکنید و فقط راوی باشید و تجربه خودتان را به این روایت اضافه کنید. ایده خامی که در ذهن شما وجود دارد، فیلمنامه نیست؛ ایدههایتان را بخوانید، برای آن شخصیتسازی کنید و بعد آن را به فیلمنامه تبدیل کنید.
هنر به ما شجاعت و جرات میدهد که داستانهایمان را به تصویر بکشیم
مدرس ایتالیایی کارگاه فیلمنامهنویسی از دانشجویان خواست تا خاطرات خود را به صورت فیلمنامه تعریف کنند، چند نفری خاطراتشان را بیان کردند که بسیار پرهیجان و شتابزده بیان شد، پاللائورو بعد از شنیدن این فیلمنامهها گفت: تصویرسازی بسیار خوبی داشتید و شرح داستان چند نفر را دوست داشتم، برخی از شما کاملا یک مستند را تعریف کردید و من حس میکردم که در داستانهای شما حضور داشتم. با شنیدن برخی از داستانها پویایی را در بیان شما دیدم، به کوچکترین مسائل اشاره کردید که میتواند در بحث تصویر برای مخاطب جذاب باشد. فیلمنامههایی کاملا سینمایی و پیشرونده را شنیدم که کاراکتر را در داخل خودش شکل داده بود.
وی افزود: جزئیاتی که در برخی از داستانها بیان شد، شاید به نوعی متعلق به کشور خودتان بود اما میتوان آنها را کاملا درک کرد، میتوان با این داستانها همذاتپنداری کرد و هر انسانی در هر کجای دنیا میتواند با این فیلمنامهها ارتباط برقرار کند. هنر این شجاعت و جرات را به ما میدهد که داستانهایمان را بیان کنیم و به تصویر بکشیم. هر چه بیشتر به درون توجه کنیم و سادهتر مسائل را بیان کنیم قطعا فیلمنامههای بهتری خواهیم نوشت و این فیلمنامهها وقتی به تصویر در بیایند ارتباط بهتری با مخاطبان برقرار خواهند کرد.
«مدهآ» حاصل تجربه و خاطرات کودکی خودم و دوستانم است
پاللائورو با اشاره به اینکه اولین فیلم او «مدهآ» حاصل تجربه و خاطرات خودش و دوستانش در کودکی است، گفت: برای ساخت این فیلم از خاطرات کودکی خودم و دوستانم استفاده کردم و سعی کردم تجربیات و خاطراتم را به تصویر درآورم. به شدت علاقهمند به عکاسی و نقاشی هستم و همیشه از عکسها و آثار نقاشی که دیدهام، در نوشتن فیلمنامه و تصویرسازی فیلمهایم استفاده میکنم.
او در پایان برای دانشجویان نحوه نوشتن فیلمنامه را تشریح کرد و گفت: من در ابتدا سعی میکنم فیلمنامه را با جزئیات کامل بنویسم، نوشتههایی که بتوان آنها را به یک فیلم خوب تبدیل کرد. در ابتدا هر آن چیزی را که به ذهنم میرسد روایت میکنم و دراماتورژی آن را با روایت داستان به دست میآورم و بعد از چند جلسه دیالوگها و صحنهها را با وسواس بیشتری انتخاب میکنم. همه شما انبوهی از داستانهای فوقالعاده دارید که باید هر چه زودتر آنها را به تصویر بکشید و از تجربیات خود بنویسید؛ امیدوارم همه شما فیلمنامهنویسان و فیلمسازان خوبی شوید.
نادر طالب زاده:
جشنواره جهانی فیلم فجر رویدادی با شاخصههای علمی است / اهمیت جدا بودن بخش ملی و جهانی
نادر طالب زاده نویسنده و پژوهشگر که شنبه ۳۱ فروردین ماه و در سومین روز سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر به پردیس چارسو محل برگزاری سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر آمده بود، گفت: امروز اولین روزی است که به محل برگزاری جشنواره آمده ام و نکته ای که نظرم را جلب کرد نظمی است که در عین شلوغی جریان دارد.
وی افزود: جشنواره جهانی فیلم فجر رویدادی علمی است که با استقبال خوبی که در این مدت شاهد آن بوده ایم، می تواند به سینمای ما کمک های فراوانی کند.
این پژوهشگر با تاکید بر اهمیت تعاملات بین المللی در سینمای ایران، بیان کرد: به نظرم امور بین الملل جشنواره می تواند کمک بسیار زیادی به جهانی تر شدن این جشنواره کند. رضا میرکریمی و گروهی که با او همکاری می کنند تیم بسیار خوبی هستند که به نظرم به بهتر شدن برگزاری این جشنواره کمک زیادی کرده اند.
طالب زاده در پایان درباره جدا برگزار شدن جشنواره ملی و جهانی فیلم فجر نیز گفت: به نظرم جشنواره جهانی فیلم فجر نباید با جشنواره ملی فیلم فجر ادغام شود چون قبلا سابقه همزمانی این دو جشنواره مهم سینمایی را داشتیم و می دانیم که اتفاق مثبتی در آن زمان درباره بخش بین الملل نمی افتاد.
معصومه ابتکار: با تروریست خواندن نیروی نظامی ما نمیتوانند مقاومت مردم ایران را بشکنند
معصومه ابتکار معاون امور زنان و خانواده رییسجمهوری عصر شنبه ۳۱ فروردین ماه با حضور در کاخ جشنواره سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر به تماشای فیلم «زن مبارز» نشست. وی پس از نمایش این فیلم ضمن ابراز خرسندی از این اثر آن را فیلمی جذاب، هنری و آرمانگرایانه عنوان کرد و گفت: این فیلم تم زیست محیطی قویای داشت.
ابتکار حضور بانوان هنرمند خارجی در جشنواره جهانی فیلم فجر را دلیلی برای کم اثر بودن محدودیت های ظالمانه خارجی علیه ایران دانست و گفت: ایران جزو کشورها و فرهنگ هایی است که مورد سوءتفاهم قرار گرفته است. با اینکه انقلاب اسلامی ایران یک انقلاب فرهنگی بود و کشورمان عمیقاً با تمدن، فرهنگ، تفکر، فلسفه و هنر عجین شده است ولی سوء تفاهمی که نسبت به فرهنگ، توانمندی و جایگاه ایران به وجود آوردند، ضرورت تلاش برای برقراری ارتباطات انسانی و هنری و دیپلماسی عمومی را خیلی بیشتر می کند.
وی ادامه داد: خوشبختانه جشنواره جهانی فیلم فجر در این سال ها گام های موثری برداشته تا با برقراری ارتباطات هنری و پیوندهای فرهنگی این سوء تفاهمات را برطرف کند.
معاون امور زنان و خانواده رییس جمهوری با ابراز تاسف از تلاشی که برای نشان دادن ایران به عنوان یک کشور مساله دار می شود، گفت: نیروی نظامی ما را تروریست معرفی می کنند و یا تحریم ها و انواع محدودیت ها را اعمال می کنند تا مقاومت ایران را بشکنند. این جشنواره ها پیام روشنی به دنیا می دهد و آن این که مردم ایران با وجود تمام محدودیت ها محکم ایستادند و از هنر، فرهنگ، سینما و همه این عرصه ها چیزی کم نگذاشتند. خلاصه اینکه تحریم ها کار را مشکل کرده است ولی بی شک تاثیری در مسایل کلان برای ایران نخواهد داشت. ایران مسیر خود را پیدا کرده و با استحکام آن را ادامه می دهد.
وی درمورد راهکار جلوگیری از سیاست زدگی هنر گفت: در بخش بین الملل باید متوجه شوند، ایران کشوری است که هم از نظر تنوع قومی، فرهنگی، هنری و ادبیات بسیار غنی است و نمی توان محدودیت هایی را اعمال کرد.
ابتکار در پایان از «شبی که ماه کامل شد» و «متری شیش و نیم» به عنوان بهترین فیلم هایی که در سال ۹۷ دیده است، یاد کرد.
جشن سینما در گذر برادران مظفر/ سری به شهر فرنگ بزنید
چادر بزرگ سفیدی در خیابان سنگفرش شده برادران مظفر برپا و زیر چادر صندلیهایی برای علاقهمندان به تماشای فیلم چیده شده است؛ اینجا «گذر سینما» است که به مناسبت سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر برپا شده و هر روز در غرفه هایش برنامه های متنوع هنری اجرا می شود.
وحید قاسمی مدیر رویدادهای شهری سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر درباره این گذر سینمایی که امسال نخستین تجربه خود را با همکاری شهرداری تهران پشت سر می گذارد، میگوید: گذر سینما اتفاقی است برای اینکه مردم را با سینما آشتی دهد و فضایی بسازد که جشنواره را از درهای بسته بیرون بیاورد و شهر را درگیر خودش کند.
وی ادامه میدهد: جشنواره جهانی فیلم فجر یک رویداد تخصصی و نخبهپرور است که در اهداف خود می خواهد کمک کند سینمای ایران هم در سطح داخلی هم جهانی ارتقا یابد و از سوی دیگر میتواند رویداد شهری باشد و با شهر ارتباط برقرار کند و همین دیدگاه باعث شد گذر سینما در کنار سینما فلسطین شکل بگیرد.
قاسمی درباره برنامههایی که در گذر سینما برگزار میشود، میگوید: در «گذر سینما» برنامههای نمایشنامهخوانی، فیلمنامهخوانی، نمایش فیلمهای برگزیده جشنواره در دوره قبل، اجرای موسیقی زنده و خیمهشببازی داریم و سعی کردیم در این گذر فضای متفاوت و سرگرمکنندهای را برای مردم به وجود بیاوریم.
غرفههای حجمسازی، کاریکاتور، نمایش عروسکی، شهر فرنگ و فروش محصولات فرهنگی بخشهایی از گذر سینماست. مسئول شهر فرنگ به شهروند علاقهمندی توضیح میدهد که در دورهای گردانندگان شهر فرنگ با برش اسلایدهای فیلمهای واقعی برای خودشان فیلمهای جدیدی درست میکردند و در ازای چند سکه آن را به مردم نشان میدادند.
برنامههای گذر سینما هر روز از ساعت ۱۷ تا ۲۳ اجرا میشوند. موسیقیهایی که در گذر سینما اجرا میشوند، موسیقی فیلم هستند و همچنین هر شب یک هنرمند مهمان «گذر سینما» است و نمایشنامهخوانی یا فیلمنامهخوانی با حضور او برگزار میشود.
در «گذر سینما» عکس بگیرید، برنده شوید
عکسهای تعدادی از بازیگران سینما در بعضی از فیلمهای معروف، تصویرسازی شده و بهصورت پوستر در خیابان برادران مظفر به نمایش در آمده است.
شهروندان تهرانی و مخاطبان میتوانند حین عبور و بازدید از این محل با این پوسترها عکس و سلفی بگیرند و آنرا به صفحه اینستاگرامی گذر سینما بفرستند.
در پایان جشنواره عکسهای ارسالی داوری و انتخاب خواهند شد و جایزه ویژه و متفاوتی به برندگان اهدا می شود.
زمان شرکت در این مسابقه تا پایان جشنواره جهانی فیلم فجر است.
اپلیکیشن اختصاصی جشنواره جهانی فیلم فجر رونمایی شد
طراحی و راهاندازی اپلیکیشن اختصاصی جشنواره جهانی فیلم فجر در راستای دسترسی آسان مخاطبان به اخبار و اطلاعات تمامی برنامهها و رویدادهای دورههای گذشته و جاری جشنواره انجام شده است.
این اپلیکیشن بهصورت دو زبانه، انگلیسی و فارسی و برای گوشیهای اندروید طراحی شده است.
در منوی اپلیکیشن اختصاصی جشنواره جهانی فیلم فجر امکان دسترسی آسان و سریع به بخشهای مختلفی از جمله فیلمها، اخبار، رویدادها، کارگاهها، دارالفنون، مصاحبههای تخصصی و دیگر موارد مرتبط فراهم شده است.
همچنین اخبار کامل رویدادها و بخشهای مختلف جشنواره همزمان با سایت و کانالهای اطلاعرسانی در فضای مجازی، روی صفحه اصلی اپلیکیشن در دسترس علاقهمندان قرار دارد.
لینک دانلود اپلیکیشن از سایت رسمی جشنواره: www.fajriff.com/files/fiff-1.0.0.apk
داریوش فرهنگ در مراسم رونمایی از نسخه مرمتشده فیلمش:
«طلسم» طلسم حرف زدن از عشق را شکست
در ابتدای مراسم اکران و رونمایی از نسخه مرمت شده فیلم سینمایی «طلسم» در بخش فیلمهای کلاسیک مرمتشده که در آخرین ساعات چهارمین روز از سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر در سینما فلسطین برگزار شد، شادمهر راستین مدیر بخش باشگاه جشنواره ضمن خوشامدگویی به عوامل فیلم و حاضران در مراسم گفت: فیلم سینمایی «طلسم» در دوره خودش بسیار تاثیرگذار بود. این خاطره از آن دوران قابل ذکر است که فیلم سینمایی «طلسم» اولین فیلمی است که سیدرضا میرکریمی دبیر جشنواره به همراه همسرش در سینما دیده است.
پس از صحبتهای اولیه شادمهر راستین، سیدرضا میرکریمی دبیر جشنواره با حضور روی سن درباره فیلم سینمایی «طلسم» گفت: خوشحالم که برنامه و جشنواره ای که با کمک دوستان هنرمندم مسئولیت آن را به عنوان دبیر برعهده دارم، سر منشاء اتفاقات خوبی در سینما شده است.
وی ادامه داد: بخش فیلم های کلاسیک مرمت شده یکی از جذابترین بخش های جشنواره جهانی فیلم فجر طی ۴ سال گذشته بوده که مورد استقبال مخاطبان نیز قرار گرفته است. این بخش با حمایت فیلمخانه ملی ایران توانسته فیلم های مهم و تاثیرگذار سینما را مرمت و بازسازی کند. خاطره ای که شادمهر راستین به آن اشاره کرد برای من بسیار خاطرهانگیز است؛ فیلم سینمایی «طلسم» اولین فیلمی بود که من به همراه همسرم در سینما دیدم.
در ادامه این مراسم داریوش فرهنگ با حضور روی سن با بیان این که هنرمندان مایه از جان میگیرند و خرد از خردورزی، سخنان خود را آغاز کرد و گفت: خوشحالم که در این مراسم حضور دارم و فیلم مرمت شده «طلسم» را روی پرده و در کنار تعدادی از عوامل آن میبینم.
وی افزود: «طلسم» اولین فیلم سینمایی من بود، یک فیلم کلاسیک که سعی کرد تمام قواعد سینمای کلاسیک را رعایت کند. از همه عوامل فیلم تشکر میکنم، تمام آنهایی که در این سالن حضور دارند و یا در بین ما نیستند. همچنین جا دارد از آهنگساز این فیلم زندهیاد بابک بیات، تدوینگر این فیلم زندهیاد روحالله امامی و زندهیاد روبیک منصوری صداگذار فیلم که دیگر در بین ما نیستند، اما روحشان همراه ما و در این سالن است، یاد کنم.
فرهنگ بیان کرد: تشکر ویژهای از علیرضا زریندست دارم که در این فیلم کنار من بود. من در خلال فیلمبرداری این فیلم به او میگفتم علیرضا زرینچشم. این فیلم را به بازیگر بی تکرار سینما و کسی که ارزش و احترام ویژهای به بازیگری داد تقدیم میکنم، سوسن تسلیمی، بازیگری که در اوج کار خود نامهربانی دید و عطای کار بازیگری را به لقایش بخشید و خانهنشین شد. وظیفه من بود که این فیلم را به او تقدیم کنم.
این کارگردان در پایان صحبتهایش اظهار کرد: از دبیر وعوامل جشنواره بینالمللی فیلم فجر بخاطر راهاندازی گذر سینما و بخش فیلمهای کلاسیک مرمت شده تشکر ویژه دارم. همچنین از لادن طاهری مدیر فیلمخانه ملی ایران که ترمیم فیلمها را با ظرافت و خلاقیت انجام داد نیز سپاسگزارم.
در ادامه این مراسم مهرزاد دانش منتقد سینما روی سن حضور پیدا کرد و گفت: فیلم سینمایی «طلسم» جزو فهرست گنجینههای سینمای ایران است. این فیلم در دوره خود با پرمهری منتقدان وقت مواجه نشد ولی زمان ثابت کرد که چه فیلم ارزشمندی است.
وی ادامه داد: فیلمهای دهه ۶۰ جزو بهترین فیلم های سینمای ایران بود و به واقع دهه ۶۰ را باید دهه طلایی سینمایی ایران نامید. دهه ۶۰ زمینهای را فراهم کرد تا فیلمسازها خودشان را نشان دهند و این مسئله که چرا پس از آن فیلمها و فیلمسازان این دهه دیگر تکرار نشدند، مسئلهای است که باید آسیبشناسی شود.
دانش اظهار کرد: فیلم «طلسم» سه ژانر وحشت، معمایی و رومنس را در خود داشت و در زمان خودش جزو فیلمهایی بود که در سینمای ایران جریانسازی کرد.
پس از آن داریوش فرهنگ بیان کرد: فیلم طلسم لایه های مختلفی دارد؛ این فیلم درباره عشق است در حالیکه در آن دوران فیلمها در ژانر عاشقانه تولید نمیشدند و ساختن فیلم و حرف زدن درباره عشق جرم بود. «طلسم» شکننده طلسم حرف زدن از عشق بود و توانست جایگاه خود را تثبیت کند.