به گزارش «تابناک»، حسین شریعتمداری در شماره امروز روزنامه «کیهان» و در یادداشت کوتاهی با عنوان «آبشخور این شبکه کجاست؟!» به موضوع جنایت اخیر در همدان و پشت صحنه آن پرداخت و نوشت:
۱- بعد از شهادت مظلومانه طلبه همدانی، برخی از عوامل بدسابقه و آلوده به وطنفروشی که میدانستند نفرتپراکنی آنان در ارتکاب این جنایت نقش غیرقابل انکاری داشته است، در اقدامی غیرمنتظره که به وضوح از شتابزدگی و دستپاچگی آنها خبر میداد به میان آمده و کوشیدند تا از یکسو، با پیش کشیدن این گزاره که رفتار و مواضع بخشی از فلان جناح سیاسی (اصولگرایان!!) عامل این جنایت بوده است، از خود رفع اتهام کنند! و از سوی دیگر با القای این توهم که جنایت یاد شده ناشی از گسترش خشونتطلبی! در جامعه است به مراجع قضایی و اطلاعاتی آدرس غلط داده و مسیر تحقیق و بررسی ماجرا را به بیراهه بکشانند و در نتیجه مانع از پیگیری جنایت و کشف عوامل پشت صحنه آن بشوند!
۲- آقای عباس عبدی که همکاری با سازمانهای آمریکایی برای زیر سؤال بردن اقدام دانشجویان پیرو خط امام در تسخیر لانه جاسوسی را در سابقه خود دارد (ماجرای عذرخواهی از باری روزن، جاسوس آمریکایی) و سابقه نظرسازیهای جعلی برای موسسه آمریکایی گالوپ که به دستگیری وی منجر شد نیز در کارنامه ایشان ثبت و ضبط است، با نوشتن مقالهای در روزنامه اعتماد (همان روزنامهای که یادداشتهای شبکه بیبیسی انگلیس را با تغییر نام نویسنده به چاپ میرساند)! ادعا کرد که این جنایت کار بخشی از اصولگرایان است! چرا؟! به چه علت؟! و با کدام دلیل یا شاهد و قرینه؟! پاسخ به این سؤالات را دیگر وظیفه خود نمیدانست! ماموریت احتمالی او کشاندن ماجرا از حوزه قضایی به عرصه دعواهای سیاسی بود! با این انگیزه که در پیگیری قضایی و اطلاعاتی ماجرا اخلال ایجاد کرده و مانع از کشف پشت صحنه آن شود!
سؤال این است که اولا؛ از کی تا به حال و در کدام سیستم حقوقی، ادعای کسی که سابقهای شناخته شده در همراهی با دشمنان نظام دارد، قابل پذیرش است؟! ثانیا؛ چه کسانی و کدام طیف به دشمنی با روحانیت انقلابی شهرت دارند؟! کدام نیروی اصولگرا را میتوانید نام ببرید که با روحانیت سر ستیز داشته باشد؟! ثالثا؛ چه انگیزهای باعث شده است که آقای عبدی با دستپاچگی به میدان آمده و انگشت اتهام را به سوی اصولگرایان نشانه رود؟! آیا پاسخ به همین سه سؤال ساده و خالی از ابهام نمیتواند به وضوح نشان بدهد چه کسانی از پیگیری قضایی این جنایت به هراس افتاده و با تمسک به ترفند فرار به جلو درپی آنند که از کشف پشت صحنه این جنایت پیشگیری کنند؟!
۳- در حالی که دولت عراق اعلام کرده بود با تحریمهای آمریکا علیه ایران همراهی نمیکند و در بحبوحه همکاری و همراهی ایران و عراق برای مقابله با تروریستهای داعش و حماسه ماندگار اربعین حسینی(ع) و... دو روزنامه زنجیرهای و یک خبرگزاری مدعی اصلاحات با ساخت و انتشار این دروغ شاخدار که زائران عراقی برای عقد موقت زنان ایرانی به مشهد مقدس میآیند! جنجال فراوانی را با هدف برهم زدن رابطه دو ملت ایران و عراق پدید آوردند که بعد از پیگردهای قضایی و تحقیقات میدانی ناچار شدند به دروغبافی خود اعتراف کنند! یک هنرپیشه زن دستچندم، دروغها و شایعات جهتداری را که دقیقا همسو با اهداف اعلام شده دشمنان اسلام و انقلاب و مردم طراحی شده است به میان میکشد که تازهترین آن، نسبت دادن جهاد نکاح! به یک روحانی و توصیه به صیغه شدن خانمهای ایرانی برای اعضای حشدالشعبی است! که جعلی بودن آن برملا میشود ولی آیا این نفرتپراکنی علیه روحانیت، در ترغیب قاتل روحانی شهید همدانی بیتاثیر بوده است؟!
۴- اکنون جای این پرسش است که آیا مواردی از این دست که این روزها در میان یک جریان بدسابقه به فراوانی دیده میشود و فقط به چند نمونه از آن اشاره شد، بیارتباط با یکدیگرند و با هم رابطه ارگانیک نداشته و از یک کانون واحد مدیریت نمیشوند؟! آبشخور این شبکه کجاست؟ کشف آن دشوار نیست. هست؟!