سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر یک فرصت برای تنفس فیلمسازان ایران در یک رویداد استاندارد و حرفهای است اما همچنان برخی توقع دارند این رویداد تنه به تنه جشنوارههای جهانی نظیر ونیز، برلین و کن بزند؛ اما آیا اساساً این اتفاق قابل تحقق است و لوازم تحقق چنین خواستهای چیست و باید برای رسیدن به رویدادی با چنین سطحی از تأثیرگذاری بر سینمای جهان، چه مسیری در پیش گرفت؟
«تابناک»، مهدی خرم دل؛ سی و هفتمین جشنواره جهانی فجر برای پنجمین دوره پیاپی مستقل از جشنواره ملی و برای چهارمین دوره با دبیری رضا میرکریمی به شکل استاندارد برگزار شد. تداوم دبیری میرکریمی به عنوان یک سینماگر که تجربه دو دوره مدیرعاملی خانه سینما و حضور در صدها جشنواره بینالمللی فیلم را داشته، شکل گیری یک روند استاندارد، دقیق و کم نقص در برگزاری بود که حتی از سوی منتقدین این رویداد نیز انکار نشده است.
جدیترین منتقدین این دوره از جشنواره که از ماهها پیش از جشنواره تا روزهای پس از جشنواره به نقدهایشان با شدیدترین تعابیر ادامه دادند، کوچکترین غذا از دورچین در سفره این جشنواره است. آنها تاکید دارند که برگزاری جشنواره به شکل مستقل اولاً اصراف منابع عمومی است و ثانیاً هیچ حاصلی ندارد و نقطه قوت این رویداد به جای آنکه فیلمها و سینماگران طراز اول باشند، رویدادهای جنبی نظیر ورکشاپها و سینماگرانی است که به مقصد حضور در این رویدادها به تهران سفر میکنند و نه برای رونمایی از آثارشان.
به تعبیر دیگر، در شرایطی که فرم پیشین برگزاری بخش بینالملل جشنواره فیلم فجر اساساً موجودیت نداشت و شبیه یک مهمانی خصوصی بود، میرکریمی توقعی را در بخشی از مطالبه گران در سینما به وجود آورده که با هر قصدی اعم از حسن نیت یا تسویه حساب، خواستار جشنوارهای در سطح جشنواره کن هستند و چنین دورنمایی از میرکریمی مطالبه میکنند. هرچند ملاحظات فرهنگی میتواند رسیدن به جایی که جشنوارههای کن، برلین و ونیز ایستادهاند را دشوار کند، شاید بتوان حتی به جشنواره کن رسید؛ اما چگونه؟!
برای پاسخ به این پرسش باید ببینیم یک جشنواره بزرگ جهانی چه ویژگیهایی مهمی دارد که اغلب صاحبنظران به عنوان نقاط قوت یک فستیوال فیلم بین المللی مهم روی آن وحدت نظر دارند و باعث میشود جشنواره کن پررنگتر از جشنواره لوکارنو باشد و جشنواره لوکارنو به نسبت برخورداری بیشتر از این ویژگیها، پررنگتر از جشنواره فجر باشد؟ در یک جمعبندی میتوان پنج مسأله کلیدی را به عنوان ویژگیهای برجسته جشنوارههای مهم بینالمللی مورد توجه قرار داد؛
1- پوشش گسترده بین المللی
2- بازار فیلم پر رونق
3- نخستین نمایش فیلم های مهم یا فیلمهای نه چندان مهم از کارگردانهای مهم
4- حضور بازیگران سرشناس در سطح جهان
5- برخورداری از پشتوانه مالی مناسب با حضور اسپانسرها
این پنج عامل روابط علت و معلولی بدین ترتیب دارند که تحقق هر یک از آنها را وابسته به یک یا چند عامل دیگر مینماید و بدین ترتیب، باید یک زنجیره شکل بگیرد تا یک جشنواره موفق شود و همین روابط علت و معلولی، شکل دادن به یک جشنواره بینالمللی تأثیرگذاری در گستره جهانی را پیچیده میسازد؛
1- «رسانه های بزرگ جهان» به جشنوارهای میآیند که فیلم ها و بازیگران مطرح در سطح جهان در آنها باشد و در واقع تبلیغات از طریق حضور فیلم ها و بازیگران مهم رخ می دهد.
2- «بازار فیلم»: بازار فیلم به عنوان بستر عقد قراردادهای همکاری و به طور خاص خرید و فروش رایت فیلمها و بعضاً فیلمنامهها زمانی پر رونق می شود که فیلمهای مهم به نمایش درآیند و کمپانیهای بزرگ حس کنند صاحبان فیلمهای مهم برای فروش رایت اثرشان به جشنوارهای میآیند که قرار است فیلمشان در آن رونمایی شود.
3- «نخستین نمایش»: کمپانیهای بزرگ فیلمهایشان را برای نخستین رونمایی به جشنوارهای میدهند که منجر به دیده شدن بیشتر فیلم از طریق دریافت جایزه و پوشش جهانی این جایزه به عنوان یک دستاورد هنری در رقابت با چهرههای مطرح دیگر باشد و ارزش رایت فیلمشان از طریق این تبلیغات در قالب پوشش رسانهای بینالمللی افزایش یابد.
4- «حضور بازیگران سرشناس در سطح جهان»: حضور بازیگران مطرح به مراتب پراهمیتتر از حضور تهیه کنندگان و کارگردانان مطرح است، چون آهنربای جذب توجه و پوشش خبری جهانی یک رویداد سینمایی است. در واقع حضور بازیگری نظیر جورج کلونی به مراتب انعکاس رسانهای گستردهتری از حضور مارتین اسکورسیزی در یک جشنواره دارد. این حضور علاوه بر آنکه وابستگی به حضور و نخستین نمایش فیلمشان، به شکل معناداری وابسته به حضور اسپانسرها و پوشش جهانی رویداد است، بسیاری از بازیگران برای پوشششان در رویدادهای پرمخاطب مثل اسکار یا جشنواره کن با کمپانی های لباس، قراردادهای سنگینی میبندند و پیش نیاز این قرارداد، پوشش رسانهای بسیار گسترده است.
5- «پشتوانه مالی با جذب اسپانسر»: حضور اسپانسرها به طور معناداری وابسته به حضور سینماگر به ویژه بازیگر مطرح جهانی است و خودروسازهای حامی جشنوارههای تراز اول اروپایی نظیر بی ام دبلیو با حضور این ستارهها، اسپانسر این رویدادها میشوند تا لوگوی برندشان در بک گراند بازیگرها و یا خودروی تولیدی شان در زمان حمل و نقل این بازیگرها به کاخ جشنواره دیده شود. به همین دلیل، جشنوارههای اروپایی معمولاً برخی فیلمهای پربازیگر آمریکایی که لزوماً با ذائقه جشنواره همخوانی ندارد را دعوت میکنند تا بازیگران آنها نیز حضور یابند و نظر اسپانسرها تأمین شود.
حال در این زنجیره. حلقه اول کجاست؟ بیشک تبلیغات. یعنی برای داشتنِ یک رویداد بین المللی -ولو به قیمت پوشش رسانهای از طریق تبلیغات تجاری- باید یک رویداد انعکاس جهانی گستردهای توسط رسانههای دارای گستره جهانی نظیر سی ان ان داشته باشد تا سایر اتفاقات رخ دهد. تا در سطح جهان و رسانه های بزرگ اخبار این رویداد دیده و شنیده نشود و توجه عمومی را جلب نکند، سایر ملزومات یک جشنواره بزرگ به دست نخواهد آمد. موفقیت یک رویداد یا محصول بینالمللی وابسته به تبلیغات بینالمللی است و موفقیت یک رویداد یا محصول ملی وابسته به تبلیغات ملی است و قاعدتاً با تبلیغ ملی نمیتوان یک محصول بین المللی با مشتریانی با حجم و کیفیت رقبا داشت.
اگر قرار است جشنواره جهانی فجر به سرعت به جشنوارههای جهانی برسد یا در قاره کهن حرف اول را بزند، باید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سرمایه گذاری قابل توجهی برای تبلیغات این رویداد در رسانههای خبری بزرگ جهان را از همین امروز آغاز کند تا حاصل آن را در دوره سی و هشتم این جشنواره ببیند.