به گزارش «تابناک»؛ نخستین منظر، آسیبهایی است که به سیل زدگان وارد آمده است. آسیبهایی که به منازل و اثاثیه یا به معاش ایشان (کشاورزی یا باغداری یا کسب و کارهای دیگر سیل زدگان) وارد آمده و نه تنها حال و روز ایشان، که آتیه سیل زدگان را هم تحت الشعاع قرار داده است. آتیه مردمانی که در شرایط بحرانی اقتصاد در کشورمان، گرفتار بحران سیلاب شده اند.
مجموعه خسارات هنگفتی که دولتمردان قول جبران آنها را داده اند، اما گزارشهای رسیده از مناطق سیل زده حکایت از کوتاهی در عمل به این وعدهها تا به امروز دارد. قصوری که فارغ از نابخشودنی بودن آن، در مناطقی چون خوزستان، منجر به وارد آمدن لطماتی دیگر به کشاورزان شده است، چراکه در این خطه حاصلخیز، موعد کشت دوم از راه رسیده است.
موعدی که برخی کشاورزان سیل زده در تأمین و مهیاسازی شرایط کشت در آن ناتوان شده اند و در نتیجه متضررتر از قبل میشوند؛ ضررهایی که این بار حتی وعدهای برای جبران آنها هم داده نمیشود و عواقب آن تماما متوجه کشاورزان است. کشاورزانی که برخی شان به تازگی به خانههای سیل زده خود بازگشته اند و برای تأمین مایحتاج اولیه زندگی با انواع مشکلات دست به گریبانند.
به این مشکلات، انبوه رسوبات بر جای مانده بر مزارع بر اثر سیلاب را هم باید افزود که میتواند منبع شکل گیری گرد و غبارهای جدید و البته وسیع باشد. رسوباتی که یکی از راههای تثبیت آن، سرعت بخشیدن به آماده سازی این زمینهای کشاورزی برای کشت و زرع است؛ فرایندی که لازمه آن، عمل مسئولان به وعده جبران خسارات و همراهی با کشاورزان است.
اتفاقی مهم که برای رقم زدن آن حتی باید از اقدامات جهادی نیز بهره گرفت و چه بسا ضرورت دارد نیروهای مردمی نیز به کمک گرفته شوند. همان نیروهایی که در روزهای پس از سیلاب نقش به سزایی در نجات مردم از سیلاب و دور کردن خطر سیل از تمامی شهرهای مجاور سیلاب و بسیاری از روستاها داشتند و حالا به خانه و کاشانه خود بازگشته اند و جای خالی شان به شدت محسوس شده است.
به صف این موارد، از بین رفتن و آسیب دیدن بسیاری از زیرساختها در مناطق سیل زده را هم باید افزود که رفعشان ضرورت دارد، اما فرایند رفعشان به شدت کند است. فرایند بازسازی، نوسازی و حتی احداث راههای ارتباطی، پل ها، رفع آسیب و در صورت لزوم نوسازی خطوط انتقال برق، آب و گاز، دایر کردن زیرساختهای بهداشتی و... زیرساختهایی که از جمله آنها، مدارس هستند و به گفته مسئولان آموزش و پرورش، رفع تمامی خسارات وارد آمده به آنها در سیلابهای اخیر غیرممکن است و تمرکزشان بر احداث مدارس تخریب شده قرار گرفته، نه مدارسی که بر اثر سیلاب آسیب دیده، اما سر پا مانده اند.
همه اینها در حالی است که میدانیم هنوز فرایند رفع کامل آثار سیلاب از بسیاری از مناطق به اتمام نرسیده و دست کم به گواه تصاویر رسیده، مناطق بسیاری با گل و لای برجای مانده از سیلاب و فاضلابهای رها شده در سطح معابر و گندابی شدن آبهای برجای مانده از سیل دست به گریبان هستند و ورای اینها، پروسه ارزیابی خسارات ناشی از سیلاب هم فرجام نیافته است؛ پروسهای که گام نخست رفع خسارات است و هنوز برداشته نشده است!
وضعیتی غیرقابل که نشان میدهد اوضاع سیل زدگان به مراتب وخیمتر از قبل است، هرچند سیلاب فروکش کرده و نگرانیهای شدید هر روزه از بالا رفتن سطح آب و پیگیری اخبار دبی ورودی و خروجی سدها پایان یافته است؛ نگرانیهایی که جایشان را نگرانیهایی به مراتب بزرگتر گرفته و حتی ارسال شدید کمکهای مردمی و حضور نیروهای جهادی هم نیست که کمرنگشان کند.