به گزارش «تابناک»؛ دو ماه پس از نخستین اعتراض شماری از جوانان کره خاکی به تغییرات فراگیر اقلیمی در جهان در ۱۵ مارس، بار دیگر جوانان معترض در سراسر جهان، روز جمعه گذشته به خیابانها آمدند تا دومین اعتراض جهانی را رقم بزنند که هدف آن درخواست برای اقدام فوری به منظور متوقف کردن روند مخرب تغییرات اقلیمی است.
تظاهراتی فراگیر که پلاکارد هشدار دهندهای با متن «تنها ۱۲ سال برای نجات زمین فرصت باقی است»، نقش پررنگی در آن ایفا میکرد؛ هشداری که قصد دارد همگان را از خواب غفلت بیدار کرده و به شکل گیری تدابیری ویژه برای نجات زمین منجر شود. نجات سیارهای که در معرض آسیبهای فراوانی است و نشانههای شوم نابودی آن را در سراسر جهان میتوان دید.
اتفاقاتی که در کشورمان نیز به اشکال گوناگون بروز و نمود داشته است؛ از جمله در سیلابهای اخیر که در پی خشکسالیهای وسیع از راه رسیده و بخشهایی از میهنمان را دچار خسارات وسیعی کرد، در حالی که بخشهای وسیع دیگری از کشورمان، هنوز با خشکسالی دست به گریبان هستند؛ وضعیتی که به باور اقلیم شناسان، باید ورای کشورها و در اتفاقات مخرب جهانی ریشه یابی اش کرد.
همان رویکردی که موجب شکل گیری اعتراضات فراگیر جهانی شده که نقش آفرینانش جوانان هستند؛ جوانانی که میگویند «ما به خیابان میآییم تا بزرگترها از خواب بیدار شوند.» و روز به روز بر شمارشان افزوده میشود تا جایی که از بروکسل، پایتخت سیاسی اتحادیه اروپا گرفته تا بسیاری از شهرهای بزرگ اروپایی، اخباری از تجمع جوانان معترض به تغییرات اقلیمی مخابره شده است.
اعتراضاتی که به گزارش یورونیوز، سازماندهندگان آن خبر از برگزاری ۱۳۵۱ تجمع در بیش از ۱۱۰ کشور جهان در جمعه اخیر میدهند و برخی گزارشها حاکی از شکل گیری آن در ۱۳۰ کشور جهان هستند. آمار و ارقامی بزرگ که البته هنوز نامی از ایران در آن به چشم نمیخورد؛ جای خالی عجیبی که نشانگر مسائل قابل توجهی است.
تنها کافی است اظهارنظرهای مسئولان کشورمان در خصوص خشکسالی و ترسالی و سیلاب و مسائل دیگر را مرور کنیم تا دریابیم، چگونه تغییرات اقلیمی اغلب انکار شده و گاه به جای توجه به اصول محیط زیستی و بایدها و نبایدهای اقلیمی، تئوریهایی در خصوص ابر دزدی و امثال آنها مطرح شده است؛ رویکردهایی که یا در راستای انکار موضوع اتخاذ شده اند و یا در جهت فرافکنی و انداختن قصور و تقصیر به گردن دیگران.
این در حالی است که اعتراضات جهانی یاد شده نشان از خطری میدهد که همه کشورها، حتی کشورهای پرآب اروپایی را تهدید میکند و بسیار جدی است؛ خطری که سیلاب و خشکسالی، دو نشانه و حتی عارضه ناشی از آن هستند و برای جلوگیری از بروزشان باید سلسله اقدامات زیادی را در دستور کار قرار داد، اما ظاهرا ترجیح مسئولان کشورمان چیز دیگری است!
خطری که در کمین جهانیان نشسته و کمترین فایده پذیرش آن، تلاش برای ایفای سهم در دور کردن این خطر خواهد بود. ایفای سهمی که میتواند در رعایت اصول زیست محیطی و دعوت کشورهای همسایه به رعایت آنها باشد یا حتی تلاش برای شکل گیری کمپینهایی وسیع برای محکوم کردن کشورهای بی توجه به این ضروریات (مانند آمریکا که از توافقنامه پاریس خارج شده)، اما حتی به پیوستن جوانان ایرانی به اعتراض جهانی علیه تغییرات اقلیمی نیز منجر نشده است!