علی حیدری در یادداشتی درباره تاثیر هنر در مقابله با تهاجم خارجی نوشت: تهاجم در گونه های فرهنگی، اقتصادی، نظامی و سیاسی... اهرمهایی هستند که دشمنان برای تمکین ملل دیگر به اجرا میگذارند. برای نیل به هر کدام نیز ابزارهایی در اختیار دارند با استراتژی مشخص. در برابر، مللی که مورد تهاجم بیگانگان قرار گرفته اند نیز مجموعه اقداماتی را به منظور دفع، خنثی سازی، کاهش تأثیر اقدامات دشمن و جلوگیری از دستیابی دشمن به اهداف خود انجام می دهند که در اصطلاح به این عمل دفاعی، «پدافند» گفته میشود که در برابر «آفند» یا همان حمله دشمن قرار میگیرد.
پدافند و آفند هر کدام اجزاء و عناصر خاص خود را دارد و به صورت طبیعی طراحی و اجرای آن بیحضور کارشناسان در هر بخش، بیثمر خواهد بود. بیتعارف باید گفت که گاهی در شناخت ابزارهای آفند و پدافند کوتاهی میشود. شاید به این دلیل که هنوز آگاهی کافی یا درک مناسبی از اهمیت موضوع وجود ندارد. یکی از این ابزارها «هنر» است با تمام قابلیت هایی که در شاخههای مختلف داراست. هنر بیواسطه و موثر، پدافندی است در برابر انواع تهاجم. هنر عکاسی، خشونت مهاجم را به صورت عریان به داوری افکار عمومی میگذارد.
سینما با لایههای پیچیدهاش سپری است در برابر محتواهایی که از سوی دشمنان با اهداف خاص مخابره میشود. «نقاشی» مخاطب را به تامل و واکنش وامی دارد. مجسمه، تجلی روحیه مردمانی است که فرهنگ آنها را ایستا به نمایش میگذارد و به همین شکل برای هر بخش از اجزای فرهنگ و هنر میتوان سخنان بسیار گفت و نوشت.
اما چرا با این همه هنرمند نامور جهانی، هنوز این بخش از قابلیت های هنر ناشناخته باقی مانده و در این زمینه از قافله جا ماندهایم؟ چرا با وجود تاکیدات فراوان رهبری در خصوص توجه به موضوع تهاجم فرهنگی، هنوز به ابزارهای موثر در این بخش مجهز نشدهایم؟ پرسشها بسیار و البته توجیه متولیان امر هم بیشتر از آن است. میماند همت خود مردم که ستون اصلی مقاومت در برابر تهاجم فرهنگی بوده و هستند و بیتردید به همین دلیل بوده است که رهبری فرمان «آتش به اختیار» را صادر کردند.
باید به عرصه آمد. بهانه و کارشکنی روا نیست. جبهه فرهنگی نیازمند کارشناسان فرهنگی است و باید میدان را برای این حضور، مین روبی کرد. این مین روبی همان برداشتن موانع و از جمله مخالفتهای بیدلیل جناحی است که اگر چنین نباشد چرخ دندههای سیستم فرهنگ و هنر ملت ایران، سرانجام زیر فشار و رگبار تهاجم های فرهنگی از حرکت باز خواهد ایستاد.
این میزان از تهاجم دشمنان اگر چه فشارهای متعددی را بر ملت وارد ساخته اما همدلی و اتحاد از برکات مقاومت مردم در برابر این فشارها بوده است که این مفاهیم باید سرانجام به «خود باوری» پیوند بخورد.
عرصه فرهنگ و هنر هنوز جاهای خالی و پر نشده بسیار دارد. از جمله در زمینه خلق آثار هنری و عرضه آن ها که اگر چه تاکنون فعالیتهای چشمگیری در این زمینه صورت گرفته است ولی تعداد آنها به اندازه نیاز و پتانسیل این بخش از هنر کشور نبوده است.
رویداد «حراج تهران» را به عنوان یکی از مهمترین رویدادها در این زمینه می توان مثال زد. رویدادی که سالی دو بار، امکانی برای عرضه و فروش مجموعهای از آثار هنرمندان این مرز و بوم فراهم می کند. آثار عرضه شده در این حراج نیز از تنوع بسیار بالایی برخورد است، از آثار هنرمندان کلاسیک و مدرنیست گرفته تا آثاری از هنر معاصر کشورمان در این رویداد پیش روی خریداران قرار می گیرد.
آثار ارزشی و انقلابی هنرمندان پیشکسوت و نسل جدید نیز بارها در این رویداد خوش درخشیدهاند و از طریق همین حراج به رویدادهای معتبر خارجی معرفی شده اند. به طوری که می توان گفت این رویداد توانسته به مثابه پنجره ای رو به جهان بیرون، امکانی برای معرفی و دیده شدن آثار هنرمندان ایرانی در سطح جهانی باشد و توجه جهانیان را به ویژه به بخش هنر معاصر کشورمان جلب کند و به آنها نشان دهد که قابلیت های هنر ایران منحصر به قرون گذشته نیست و هنر معاصر ما نیز توانسته همگام با دنیا پیشرو باشد.
اینها را نمیگوییم که صرفا تمجید شده باشد که البته نقدهایی هم بر آن وارد است که گاهی به سازندگی و اصلاح حراج تهران هم مدد رساندهاند. مخالفتهایی هم به گوش می رسد که اگر چه باید مورد مداقه مجریان حراج قرار گیرد اما گاهی فحوای این مخالفتها چیزی نیست جز ناکارآمد ساختن این پدافند فرهنگی و این در هنگامهای که ملت، سپر مقاومت در برابر انواع تهاجمها را به دست گرفته، گناهی است نابخشودنی و تاریخ هم به سادگی از آن نخواهد گذشت.
از جمله عناصر یک پدافند موثر، «همدلی و اتحاد» مجموعه عوامل درگیر با موضوع است. عوامل آن هم بسیار گسترده است از بخشهای متعدد دولتی تا حوزههای فعال خصوصی. نبود اتحاد در هنگامه انواع تهاجمها و تحریمها، واگذاری عرصه به دشمنان را تسهیل خواهد کرد.
سخن دیگر آن که هنر یک ویژگی بارز و متمایز دیگری در هنگامه تهاجم دارد که میتواند به طور همزمان به عنوان یک عامل پدافندی و آفندی عمل کند. بنابراین بیآنکه هزینه چندانی صرف آن شود، میتوان با یاری بخش خصوصی و واگذاری این عرصه به هنرمندان، ابتکار عمل در میدان این نبرد را با قدرت و استحکام به دست گرفت و از ویژگی آفندی و پدافندی هنر در هنگامه تهاجم ها و تحریم ها بهره مند شد. اما با این وجود هنوز برخی افراد هستند که در زمینه «خود باوری» سعی در ایجاد تردید دارند که شاید خطر آنها کم از اقدامات دشمنان ما نباشد.
در پایان این نوشتار به تأکید باید گفت که هنرمندان ایرانی اندیشههای فاخر بسیار دارند. اندیشه هایی که رسا، کم هزینه و البته دوربرد که نه! بلکه گیتی پیماست. در کنار این قابلیت ها و توانمندی ها، بخش خصوصی نیز با تجربه تسهیلگری در این حوزه، سالیان مدیدی است که حضور فعال دارد، میماند همان اتحاد به هنگام تهدید دشمنان که رمز پیروزی ما در این نبردهاست. باید رژهها منظم باشند و همه در کنار هم بایستیم و ایستادگی کنیم.