پس از آنکه با توافق دو سازمان دولتی، موتور ساخت سالنهای سینما با کمک بلاعوض ۱.۸ میلیارد تومانی در شهرستانها به گفته مسئولین مرتبط روشن شد، این پرسش مطرح گشت که در صورت ساخت این مجموعه سالن سینما، مشتری وسیعی نیز خواهد داشت و به سوددهی قابل توجهی خواهد رسید و در این شرایط اقتصادی در شهرستانهایی که فقر محسوس است، طیف وسیعی به سینما میروند که چرخ سالنداری برای سینمادار بچرخد؟
به گزارش «تابناک»؛ حسین انتظامی، رئیس سازمان سینمایی با انتشار متنی در صفحه شخصی خود در توئیتر از احداث سینما در بیست شهر فاقد سینما تا پایان امسول خبر داده و با دو هشتگ «عدالت فرهنگی» و «ایران تهران نیست» تأکید کرده است: «در ۱۸۱ شهر سینما داریم، اما هنوز هزار شهر سینما ندارند. امسال با مشارکت سازمان برنامه، سازمان همیاری شهرداریها و سازمان سینمایی ۲۰ شهر در قالب پروژه سینما امید صاحب سینما میشوند. زیرساختهای فرهنگی لازمه توسعه فرهنگی است.»
این خبر رئیس سازمان سینمایی البته تازگی ندارد، چون چندی پیش مسعود نصرتی، جانشین رئیس سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور جزئیات آن را مطرح کرده و گفته بود به موجب تفاهم نامه همکاری مشترک بین سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور و سازمان امور سینمایی و سمعی بصری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با استفاده از ظرفیت طرفین تفاهم نامه و با مشارکت شهرداریها در شهرهای فاقد سالن سینما، پردیس سینمایی امید ساخته میشود.
بر اساس این طرح که امروز جزئیات بیشتری از آن مشخص شده، قرار است مجموعاً ۴۷ سالن سینما در استانهای ایلام، بوشهر، سیستان و بلوچستان، کردستان، خوزستان، آذربایجان غربی، هرمزگان، خراسان رضوی، خراسان جنوبی، اردبیل، کرمان، استان مرکزی، فارس، کهکیلویه و بویر احمد و چهارمحال و بختیاری ساخته شود که به بخش خصوصی که ۳ تا ۵ میلیارد تومان سرمایه گذاری برای ساخت سالن در این استانها نماید، بین یک میلیارد و دویست تا یک میلیارد و هشتصد میلیون کمک بلاعوض میشود.
در این چارچوب سازمان امور سینمایی و سمعی بصری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کار صدور مجوز و ارائه مشاورههای فنی، تهیه نقشه و طراحی سازه و پرداخت ۷۰۰ میلیون تومان به صورت کمک بلاعوض را بر عهده دارد. همچنین شهرداریهای شهرهای فاقد سینما که در احداث پردیس سینمایی امید مشارکت دارند تا سقف ۵۰۰ میلیون تومان، با پیشرفت فیزیکی پروژه، بصورت کمک بلاعوض پرداخت میکند. از سوی دیگر برای سالنسازی در پنج استان ایلام، بوشهر، سیستان و بلوچستان، کردستان و خوزستان، ۶۰۰ میلیون تومان نیز کمک سازمان برنامه و بودجه در نظر گرفته شده است.
مسعود نصرتی جانشین رئیس سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور تاکنون در یازدهم شهر این پروژه با اعلام آمادگی شهرداریها آغاز شده و ساخت پردیس سینمایی امید در ایلام با چهار سالن و ۴۰۰ صندلی، در اندیمشک خوزستان با سه سالن و ۴۱۰ صندلی، در گناوه بوشهر شامل سه سالن با ۳۶۰ صندلی، در ایرانشهر سیستان و بلوچستان شامل سه سالن با ۳۷۳ صندلی، در بانه کردستان شامل سه سالن با ۲۶۵ صندلی و در منطقه آزاد ماکو آذربایجان غربی شامل سه سالن با ۳۶۵ صندلی پس از اعلام آمادگی شهرداریها در مراحل تأیید نقشه تا عقد قرار است و ساخت سه سالن در میناب هرمزگان، تربت حیدریه خراسان رضوی و طبس خراسان جنوبی در مرحله انعقاد قرارداد تهیه نقشه است.
توسعه زیرساخت فرهنگی از جمله توسعه سالنهای سینمایی، جزو وظایف دولت و شهرداریهاست که با معافیت عوارض برای سالنهای سینما در مجتمعهای تجاری به اندازه ابعاد سالن احداثی که منجر به ایجاد موجی از سالنهای سینما در مالها شد، نخستین گام در این زمینه بود. اقدام تازه نیز میتواند یک مشوق موثر برای گسترش زیرساخت فرهنگی و افزایش دسترسی عمومی به ویژه در شهرستانهای محروم به سالنهای سینما به عنوان یک ظرفیت هنری و تفریحی است و از این منظر هر گامی در این زمینه قابل توجه و حمایت است، اما آیا ساخت سالن سینما به منزله رفتن مردم این شهرستانهای محروم به سینما و تماشای فیلمهای روز است و آیا اساسا مردم شریف این شهرستانهای محروم پول خرید بلیت دارند؟!
با این تفاسیر مسئولین تصور میکنند، اگر در شهرستان محروم زمین تنیس یا زمین گلف ایجاد شود، جای سوزن انداختن در این زمینها نخواهد بود؟! به تعبیر سادهتر، آیا مشکل صرفاً زیرساخت است و اگر زیرساخت در هر حوزهای به وجود بیاید، مصرف کننده برای آن وجود دارد؟! سوابق نشان میدهد قطعاً چنین نیست. شاهد مثال اینکه برخی نهادها در جنوب تهران شماری سالن سینما را نوسازی و سالنهای مدرن را در این چند سال در این مناطق احداث کردند، اما این سالنها در اغلب اوقات خالی و به جز چند سانس آخر شب روزهای تعطیل، تماشاگر بسیار اندکی به این سالنها مراجعه میکند.
از قضا اینکه تا امروز سینماگران سراغ ساخت سالن در شهرستانها کوچک و محروم نرفتهاند و اگر مجموعهای نیز ساخته شده در مراکز استانهای بزرگ نظیر شهرهای مشهد، اصفهان و شیراز بوده، به واسطه عدم سوددهی سالنسازی در شهرهای کوچک بوده است. واقعیت آن است در شهرهای محروم مردم بعضاً برای دسترسی به نیازهای اولیه یعنی خوراک، پوشاک و مسکن نیز به کمک نیاز دارند، بنابراین توان پرداخت مداوم هزینه به قصد استفاده مداوم از تفریحاتی نظیر سینما را ندارند و در بهترین حالت، بخشی از جمعیت این شهرها در روزهای افتتاح از سر کنجکاوی و یک بار در آخر هفته در سال از سینما استفاده میکنند.
از قضا این شهرها جمعیت میلیونی نیز ندارند که عنوان شود اگر حتی کسری از جمعیت این شهرها یک بار در سال به سینما بروند، هزینه سالن سینما تأمین میشود و سینما سودده است؛ بنابراین صرفاً ساخت سالن در این شهرستانها، راهبرد اشتباهی است که در بلندمدت به تعطیلی این سالنهای سینما و شکست این طرح همچون طرحهای مدیران پیشین سازمان سینمایی در طولانی مدت و دوران مدیران بعدی سینما منجر خواهد شد.
روش واقعی برای توسعه سالنهای سینما، ایجاد تقاضا و مصرف در شهرهای کوچک برای مردم کمتر برخوردار این شهرها از طریق توزیع یارانه فرهنگی است. دستکم نه هزار میلیارد تومان ردیف بودجه فرهنگی است که کسر کوچکی از این رقم میتواند به عنوان یارانه فرهنگی به مردم شهرستانهای محروم ارائه شود و آنها با استفاده از این یارانه بتوانند از محصولات فرهنگی اعم از کتاب، سینما و تئاتر به انتخاب خودشان استفاده کنند. وقتی قدرت خرید برای این گروه از مردم به وجود آید، قاعدتاً بخش خصوصی برای جمع آوری منابعی که در قالب یارانه در اختیار این گروه از مردم قرار گرفته، بدون یارانه اقدام به ساخت سالنهای سینما، تئاتر، کتاب فروشی و... مینماید.
روش فعلی شاید منجر به ایجاد آمار ساخت تعدادی سالن شود، اما سالن بدون مشتری چه ارزشی دارد؟ مهم حضور گسترده مردم در شهرستانهای کوچک در سالنهای سینما و بزرگتر شدن گردش مالی سینما و افزایش فروش فیلمهای سینمایی است که تولید باکیفیتتر و پزهزینهتر را ممکن میسازد. اگر تصور شود سینما صرفاً با «سالن سازی کوپنی» توسط اشخاص خاص توسعه مییابد، باید بیش از پیش نسبت به دوربینی و آینده نگری اقتصادی مدیران فرهنگی شک کرد و البته این برداشت خوشبینانه نسبت به اجرای چنین طرح ابتری است.