حضرت امام علی (ع) در روزگاری زیست که بسیاری از مردمانش از عقل و علم تهی بوده و قدر و منزلت او را درک نمیکردند.
نقل است که امام علی(ع) فرمود: «بپرسید از من پیش از آنکه مرا نیابید؛ زیرا من راههای آسمان را از زمین بهتر میشناسم.» مردی به نام «تمیم ابن اسامه» برخاست و گفت: برای من از تعداد موی سرم خبر بده که چه مقدار است؟
امام (ع) فرمود: به خدا سوگند من تعداد آنها را میدانم. ...؛ ولی اثبات آن بر تو مشکل است. ...امّا بدان تو در خانه خود بچّه ای فرومایه را تربیت میکنی که عاقبت در قتل فرزند پیامبرخدا (ص)، حسین (ع) شرکت جوید .... و آنچه را که فرموده بود، واقع شد؛ چون در آن روز (حصین) در خانه او کودکی شیرخوار بود، وقتی بزرگ شد، در واقعه کربلا رئیس شُرطههای عبیداللَّه بن زیاد بود. (1)
مرحوم علامه محمدتقی جعفری، جملهای از «جبران خلیل جبران» نقل میکند که گفته: «نمیدانم چرا خدا علی را در آن زمان قرار داد(زمانی که مردم قدر او را نمیدانستند) اما ما که نمی فهمیم؛ خدا بهتر می داند؛ چون «ولربک فیما یشاء حکمه»؛ حتما حکمتی بوده است.»
علامه در پاسخ او میگوید: «جوابش همین است که علی در آن روز، کار میکرد تا امروز ما بگوییم: ای بشر با ارزشها بازی نکن! این [شناخت فعلی ما از علی] مال همان موقع است. این مهم است که در آن جامعة بلاخیز طوفان خیز مشعل نصب کرد که ای بشر از این راه برو! و الا در یک جامعه ساکت و آرام و همه چیز به جای خود که جوهر معلوم و تشخیص داده نمی شود. این چراغهایی است که امام آن روز روشن کرده و روشن خواهد ماند؛ همانگونه که مشیت الهی برای بقای ارزشهای انسانی پایدار خواهد ماند. علیبن ابیطالب در همان چندسال بزرگترین خدمت را به بشر کرد.» (2)
غدیر دو پیام دارد؛ یکی عام و یکی خاص: پیام خاص غدیر، لزوم تبعیت و پذیرش ولایت امام معصوم(ع) و گردن نهادن عملی به امر اوست، برای همة بشر«اللهم وال من والاه و عاد من عاداه وانصر من نصره واخذل من خذله ...»
پیام عام آن، محوریت جامعه اسلامی در پذیرش عملی ولایت کسی است که در غیاب امام معصوم پا جای پای او بگذارد.
این تبعیت از اول انقلاب تا به امروز از سوی تودة مردم به خوبی جامة عمل پوشیده؛ اگر مردم همراهی نمیکردند، امکان نداشت این انقلاب با اینهمه دشمن، چهل سال روی پای خود بایستد و امروز به این اقتدار عظیم جهانی نایل شود.
اما تبعیت از ولی، روی دیگری هم دارد و آن تبعیتِ عملیِ مدیران و مسئولان و متولیان امور جامعه از ولایت است . کسی ادعا نمیکند مسئولان عامدانه از اطاعت ولایت سر باز زدهاند؛ اما می توان به جرئت اذعان کرد: چون پای ثروت و قدرت در میان بوده، بسیاری از آنها خواسته یا ناخواسته منافع شخصی را بر خواست ولایت که همان منافع عمومی است، ترجیح دادهاند و کم کم از اطاعت ولایت خارج شدهاند؛ دلیل ما هم، همین برخوردهای اخیر قوة قضاییه است که البته اصل مفاسد به هیچوجه در شأن نظام اسلامی نیست اما این برخوردها انصافا دلگرم کننده است.
امروزه کسانی که با مردم محشورند به خوبی میبینند که مردم در یک ناباوری قرار دارند؛ از طرفی باور نمی کنند که اراده نظام بر برخورد جدی با مفاسد باشد! همین امر یک پیام دلگرم کننده دارد و یک پیام بد؛ پیام دلگرم کننده اش این است که در دل این ناباوری، امید نهفته است؛ یعنی باطن این ناباوری اذعان به مسیر درست قوة قضائیه است؛ اما پیام بد دیگری هم دارد و آن این است که چرا در جامعه ای که خود را پیرو عدل علی(ع) می داند برای عمل به عدالت مردم باید به دیده حیرت به آن نگاه کنند؟ کجای کار تا بدینجا ایراد داشته است؟
و بدتر از همة اینها این است که صاحبان قدرت با هوچیگری و خالیکردن دل رییس و قضات پاکدست دستگاه قضا، این دستگاه را در حرکت خود دچار تردید کنند؛ آب را درجایی دیگر گلآلود کنند تا زهرچشمی باشد برای رییس این قوه که اگر از خط قرمز ما عبور کردید، چنین و چنان می کنیم!
امام علی(ع) در خصوص اهمیت دستگاه قضا می فرماید: «امر مردم و بلاد جز با اقامة حدود از سوی قضات، اصلاح نمی شود» (3)
اگر قوای سه گانه مدعیاند غدیریاند، باید پیام غدیر را دریابند؛ نصب امام علی(ع) در روز غدیر نصب نمادین یک شخص نبود؛ بلکه نصب تمام فضیلتها و خوبیها، نصب عدالت، نصب آینة تمام نمای رسالت پیامبر(ص) بود؛ امری حقیقی بود که بیانگر حقیقتی محض بود که جز با پیروی از امام علی(ع) کار جهان و بشریت سامان نخواهد گرفت.
امروزه غدیر زنده است اگر انقلابی واقعی از بالا به پایین آغاز شود؛ انقلابی برای برگشت مسئولان به مردم وآرمانهای نظام اسلامی.
1- امام علی(ع) درباره برگشت بیتالمال به جای خود فرمود: «بهخداوند سوگند اگر بیابم آن مال را که تزویج شده باشند به آن زنان و ملک شده باشند به آن کنیزان هر آینه آن را بر میگردانم » (4)
* غدیر زنده است اگر:
دستگاه قضا هر آنچه از اول انقلاب تاکنون و به ناحق از بیتالمال به دیگران سپرده شده را بیمماشات به مردم بازگرداند.
2- امام(ع) خود را محور معرفی کرد و از دیگران خواست حول او گرد آیند: «وَ اِنَّهُ لَیعْلَمُ اَنَّ مَحَلّی مِنْها مَحَلُّ الْقُطْبِ مِنَ الرَّحی»(5) گرچه این جمله به تمام معنا فقط علی را شامل می شود؛ اما از حیث اهمیتِ رهبری و ولایت، مطلق است.
* غدیر زنده است اگر
مدیران ارشد و میانی از مرکب غرور و نخوت پایین بیایند و موبه مو دستور و خواستههای به حق ولایت و رهبری را اجرا کنند و با کمکاری خود توپ را در زمین ایشان نیندازند و او را سپر بیکفایتیهای خود قرار ندهند.
3- علی(ع) بسیار مصلحت اندیش بود؛ سالها سکوت کرد؛ اما این مصلحتاندیشی نه برای منفعت خود، بلکه برای زنده ماندن احکام الهی و نفع عمومی جامعه بود:« خار در چشم، پلک بر هم نهادم و آب دهان خود را با استخوان در گلو، فرو بردم و براى فرو خوردن خشم، بر تلخ تر از حنظله و دردآورتر از خنجر بر جگر، شکیبایى کردم.» (6)
* غدیر زنده است اگر
مدیران ارشد، منافع خود را فدای دین و مصلحت عمومی کنند؛ به دشمن گرا ندهند؛ تا جامعه میخواهد روی آرامش به خود ببیند با گفتن حرفهای نسنجیده برای منافع حزبی، آن را به هم نریزند؛ سکوت کنند و بدانند مردم در این سکوت، اقدامات احتمالیِ آنها بهتر دیده میشود ؛ دعواهای شخصی را کنار بگذارند؛ روزی که منصب به دستشان است، اگر از رفیق خود اجحافی دیدند و منفعت عامه به خطر افتاده، فریاد بزنند؛ حتی اگر به ضررشان باشد؛ صادقانه و شجاعانه نقدها را بپذیرند و به اشتباه خود اعتراف و از مردم عذرخواهی کنند.
4- امام(ع) فلسفة وجود نظام قضایی را برای گرفتن حق ضعفا و بیچارگان میدانست: «حكم و قضاوت، معيار و ميزان عدالت خداوند است كه در زمين به منظور احقاق حق منصفانه مظلوم از ظالم و گرفتن حق ضعيف از قوي و برپايي حدود خدا بر اساس سنت و روش الهي وضع شده است.» (7)
* غدیر زنده است اگر
دستگاه قضایی، واحدی را تاسیس کند که به دنبال بیچارگان و مستضعفانی که تا چشمشان به قاضی می افتد، دچار لکنت زبان می شوند، راه بیفتد. و به دادشان برسد.
* غدیر زنده است اگر
دستگاه قضا دوربین بگذارد و لحظه لحظه، رفتار قضات را نظاره کند و برخورد یک قاضی با مستضعف پابرهنه و ثروتمند متکبر را با هم مقایسه کند و در صورت تخطی، بیتعارف برکنارش کند؛ از اول هم به صورت رسمی از قضات امضا بگیرد که
شما قرار است در چنین دستگاهی، کار کنی؛ اگر نمیتوانی عذر خود را بخواه.
5- امام (ع) فرمود باید مدیریتها به افراد لایق واگذار شود: «ای شریح! تو بر مقام و منصبي قرار گرفتهاي كه جز نبي يا وصي نبي و يا شقي كسي بر آن قرار نميگيرد.» (8)
هرچند سیر تحول فرمانداران و مدیران در زمان حکومت امام علی (ع) آرام بود؛ اما هنگام مشاهدة تخلف با کسی مماشات نکرد.
* غدیر زنده است اگر
دستگاه قضا بگردد و ببیند چند مدیر، بدون رابطه و با ضابطه بر مسند کارند و چند بیکار در فامیل و بستگان درجه چندم مدیران و مسئولان وجود دارد و اینها را با مظلومان و پابرهنگانی که جز خدا پشتیبانی ندارند و چه بسا توانایی و دانش و تخصص و تعهد بیشتری دارند، مقایسه و در عمل چاره اندیشی کند.
گرچه احتمالا بسیاری باید در این گردونه دچار برخورد سلبِ مسئولیت شوند؛ اما بسیارتر، مردماند که به دستگاه قضا و نظام و در نتیجه اسلام و احکام امیدبخش آن دلگرم خواهند شد.
6- امام (ع) وقتی مسئولی در راس هرم مسئولیت بود و خلاف کرد، در همان لحظه آبرویش را برد: «... روز جمعه او را از زندان بیرون بیاور و 35 ضربهی شلاق به او بزن... او را بردار و در بازار اهواز بگردان وبگو این بازرسی است كه پول گرفته و چیزی نگفته است و به بازاریها بگو: اگر از كس دیگری هم گرفته است، بیاید بگوید. ... شبها زندانیها را آزاد كن كه در زندان بیایند و قدم بزنند اما بازرسی كه خیانت كرده است پایش را باز نكن. اگر دیدی جان دارد یك 35 تای دیگر هم به او بزن.» (9)
* غدیر زنده است اگر
دادگاه پابرهنگان و فقرا و مستضعفان علنی نباشد و در مقابل دادگاه مفسدان برای علنی شدن و نام بردن ونشان دادن چهره، هزار اما و اگر داشته باشد! (برای یک مستضعف چه دادگاهی علنیتر از اینکه پول دوا و دکتر را ندارد و آبرویش میرود؟ چه دادگاهی علنیتر از اینکه اجاره منزل را ندارد و کنار خیابان چادر میزند؟ چه دادگاهی علنیتر از اینکه از فرط فقر، به گدایی و کارتن خوابی و اعتیاد و طلاق و ترک تحصیل و ... رسیده؟ چه کسی آبروی این مستضعف را برده، جز آن دانه درشتِ مفسد اقتصادی که هنوز قانون اجازه نمیدهد از او نام برد؟ (راستی، چه کسی چنین قانونی را مینویسد و به نفع چه کسانی؟)
7- امام (ع) به کارگزار خود فرمود: به مردم و عوام، گیر نده و وقت خود و حاکمیت را صرف نظارت بر کار حاکمان و مدیران کن: «برای مردم مانند درندهای نباش که خوردن مردم را غنیمت شماری؛ زیرا آنها دوگروه بیش نیستند: یا برادران دینی تواند، و یا در آفرینش همانند تو انسان اند.» (10)
«و عیون نظارتی را قرار داد تا ببیند مدیران و حاکمان چگونه با مردم رفتار می کنند..«پس در كارهايشان تفقد كن و كاوش نماى و جاسوسانى از مردم راستگوى و وفادار به خود بر آنان بگمار؛ زيرا مراقبت نهانى تو در كارهايشان آنان را به رعايت امانت و مدارا در حق رعيت وامى دارد.» (11)
* غدیر زنده است اگر
قضات به میان زندانیان بروند و گرفتاران در بند را یک بار دیگر مورد توجه قرار دهند(همان کاری که هفتة گذشته رییس دستگاه قضا انجام داد)؛ مبادا از رهگذر حقد و کینة مدیران یا طرفهای وابسته به قدرتِ دعوا، کسی، بیجهت گرفتار پروندهسازی و حبس شده باشد! (شوخی نیست وقتی نزدیکترین شخص به دستگاه سابق قضا، امروز خودش متهم است، چه اطمینانی وجود دارد که در بسیاری از پروندهها او و امثال او دخالت نکرده و بیگناهی را به دام نینداخته باشند.)
* غدیر زنده است اگر
مردم را حاکم بر حاکمان بدانیم، در ستاندن حق خودشان؛ و حاکمان را حاکم بر مردم بدانیم در تامین امنیت و خدمترسانی به ایشان؛ و حرف آنها نه تصنعی، بلکه به تمام معنی شنیده شود.
به فرمودة امام راحل «انقلاب، انقلاب پابرهنگان ومستضعفان است»؛ نه انقلاب مرفهان بی درد و زر و زورمدار.
8- روش امام(ع) در مواجهة با مردم نصیحت بود و عطوفت و گذشت و در مواجهة با مدیران و والیان خود زبان زور بود و تهدید و برکناری و شلاق.
* غدیر زنده است اگر
نهج البلاغه را خصوصا بخشهایی که به حقوق جامعه و تکالیف مدیران اشاره دارد، همانند اوایل انقلاب به متن جامعه و رسانهها بازگردانیم و حقوق مردم را در یک نظام به تمام معنا اسلامی، برای آنها گوشزد کنیم؛ اگر چنین کردیم مردم راه را پیدا میکنند و حق خود را از مدیران مطالبه میکنند و جامعه اصلاح خواهد شد. مگر «النصح لأئمة المسلمین» جز از این راه امکان پذیر است؟
9- امام (ع) غذا و پوشاک و مرکب شخصی خود را از بیتالمال فراهم نکرد و حتی شمعِ کارهای شخصی و عمومیاش از هم جدا بود. و نفس خود را به رنجِ فقیرترین افراد احتمالی تحت حکومت خود عادت داده بود: «اگر میخواستم هر آینه میتوانستم به عسل مصفّا، و مغز این گندم، و بافتههای ابریشم راه برم، اما چه بعید است كه هوای نفسم بر من غلبه كند، و حرصم مرا به انتخاب غذاهای لذیذ وادار نماید در حالی كه شاید در حجاز یا یمامه كسی زندگی كند كه برای او امیدی به یك قرص نان نیست، و سیری شكم را به یاد نداشته باشد،» (12)
* غدیر زنده است اگر
کسی که مستقیما با معیشت و اقتصاد مردم سروکار دارد و بودجه و امکانات مملکت و نحوة هزینه کرد آن به دست اوست، غذا و نان معمولی بخورد؛ مدیران خود را موظف کند مرتبا و بدون هیچ غروری به میان مردم و پابرهنگان بروند؛ یک شب همانند آنان کنار خیابان بخوابند؛ یک شب مثل آنان غذای خود را نان خالی بدون کنجد و پنیر و مربا و عسل میل کنند؛ حرف دل آنها را بشنوند؛ و مزة فقر و نداری را برای یک شب هم که شده از نزدیک بچشند.
اینکه مدیری ادعا کند در دوران بچگی و قدیم روستایی بوده و طعم فقر را چشیده، کفایت نمیکند؛ چشیدن طعم فقر، اکنون که کلید طلایی رفع گشایش به دست آنهاست اهمیت دارد؛ تعریف از فقر و نداری گذشته، دردی را دوا نمیکند؛ جز اینکه اکنون از تو بپرسند: «اینهمه دارایی را از کجا آوردی؟»
10- علی(ع) میدانست خودش الگوی مردم است و هرکاری میکرد و هر حرفی میزد میدانست که روی مردم اثر تربیتی دارد: «اَلنّاسُ بِاُمَرائِهِمْ اَشْبَهُ مِنْهُمْ بِآبائِهِمْ» (13)
* غدیر زنده است اگر
مردم به دنبال مسئولان راه نیفتند و التماس کنند که به راه انقلاب و اسلام برگردید؛ بلکه آنها جلوتر باشند و مردم از آنها الگو بگیرند. (چقدر این صحنه هایی که امروز از تلویزیون پخش می شود دردناک است؛ آنجا که مردم به گزارشگر میگویند از مسئولان میخواهیم به آرمانهای انقلاب برگردند و عمل کنند!) چه کسی باید آنها را برگرداند؟!
11- دزدی و اختلاس و سپردن مناصب به نزدیکان و رانت و پارتیبازی که هیچ؛ حتی چیزی را از بیتالمال که برای مدتی اندک به امانت برده باشند بی تعارف برگرداند: «اگر (دخترم ) آن را به صورت ( عاریه مضمونه مردوده) نگرفته بود، اول هاشمیه اى بود که به جرم دزدى دستش را قطع مى کردم .» (14)
* غدیر زنده است اگر
مردم ببیند برای نخستین بار یکی از گردن کلفتها که به ناحق و با رانت و فامیل بازی، بیتالمال را بالا کشیده، سریعا عزل و در میدان شهر شلاق بخورد.
12- امام(ع) جز لباسی کهنه، چیزی از بیت المال را تصاحب نکرد: «به خدا قسم من از دنیای شما طلایی نیندوخته، و از غنائم فراوان آن ذخیرهای برنداشته، و عوض این جامه كهنهام، جامه كهنه دیگری آماده نكردهام... به خدايى كه دانه را شكافت وپديده ها را آفريد، اگر اين گزارش درست باشد، در نزد من خوار شده و منزلت تو سبك گرديده است !» (15)
* غدیر زنده است اگر
دستگاه قضا حتی خریدن یک صندلی برای اتاق اداری را مورد بازخواست قرار دهد. اجازه ندهد در وضعیت اسفبار اقتصادی که میلیونها جوان در شرف ازدواج به خاطر نداری به راههای نبایسته کشیده میشوند از پول بیتالمال، ماشینها و استخرها و دکوراسیونهای و ساختمانهای لوکس و لاکچری به اسم آبروداری نظام خریداری کنند.
مگر امام و رهبری با کدام امکانات و تشریفاتِ چشم نواز، اقتدار کنونی ایران اسلامی را به رخ جهان کشیده و می کشند؟ مگر جز یک منزل کلنگی و یک مبل و اتاقکی محقر، جای دیگری هم دارند؟
* غدیر زنده است اگر
قوة قضاییه بی مماشات، پرسش «از کجا آورده ای و به اذن کدام مردم هزینه کردهای» را از مدیران ارشد و دخیل در زدو بندهای احتمالی حیف و میل بیتالمال، قاطعانه طلب کند.
* غدیر زنده است اگر
همانگونه که در سالهای نخستین انقلاب، مادرانی میامدند و فرزندان ضد انقلاب خود را به نهادهای امنیتی و انتظامی معرفی میکردند و از آنها برائت می جستند، اکنون پدران و مادرانی که فرزندانشان زندگیهای لاکچری برای خود فراهم کردهاند، یا ثروتهای بادآورده آنها را به بیت المال برگردانند یا به مراکز امنیتی و قضایی معرف کنند؛ چرا که مبارزة امروز اقتصادی است که فرهنگ و هویت ایرانی اسلامی مردم را به شدت هدف قرار داده و در حال فرو ریختن آن است.
* غدیر زنده است اگر
در کنار اقتصاد مقاومتی، «مدیریت مقاومتی» هم در کشور شکل گیرد و مدیرانی پاکدست و شجاع که از هجمههای داخلی و خارجی نمیهراسند به میدان بیایند. اقتصاد مقاومتی، مدیریت مقاومتی میخواهد.
* غدیر زنده است اگر
مردم نیز از مسئولان به صورت جدی و مستمر، عدالت را طلب کنند و خستگی به خود راه ندهند.
اگر مسئولان، غدیر را زنده نکنند، فقط مقام امامت و ولایت را کوچک نیانگاشتهاند؛ بلکه به شعور و درک و فهم مردم و بلکه بشریت توهین کرده اند.
* غدیر زنده است اگر
اعتقاد داشته باشیم که امام علی(ع) مربوط به همه دوران و همه بشریت است و این عقیده را در عمل به جهان ثابت کنیم؛ وگرنه غدیر را با دستان خود در همان گودال غدیر دفن کرده ایم و بی خود لاف ولایت میزنیم.
---------------------------------------
پاورقی
1. احقاق الحقّ ج 7 ص 619.( در منابع دیگر با تفاوتهایی دیگر هم ذکر شده)
2. سخنرانی علامه جعفری در دهمین کنگره نهجالبلاغه، حسینیة ارشاد، سال 1372
3. مستدرک الوسائل، باب 2، از ابواب آداب قاضی، ح4، ج 13، ص 151.
4. نهج البلاغه، شرح ابن ابی الحدید، ج 1، ص 269.
5. نهجالبلاغه، خطبه شقشقیه
6. نهج البلاغة، خطبه ۲۱۷.
7. مستدرك الوسائل، ج 13، ص 151
8. جملة امام علی ع به شریح قاضی (الکافی، ج 7، ص 406)
9. دعائمالاسلام، قاضی نعمان، ابیحنیفه، ج 2، ص 3
10. تحف العقول، ص 127
11. نهجالبلاغه، نامة 53
12. نهج البلاغه، ترجمه انصاریان، ص۶۶۱.
13. تحف العقول، ص208.
14. سخن قاطع امام(ع) برای گردنبندی که برای مدتی کوتاه توسط یکی از عمال حکومت به امانت نزد حضرت زهرا سلام الله علیها گذاشته بود.
15. نهج البلاغه ، نامه 43، كه نامه اى است به "مصفلة بن هبيره شيبانى "فرماندار اردشیرخوره
* مدرس معارف دانشگاه