عکاس مجموعه عکس جنگ خاموش ضمن ارائه توضیحاتی در مورد این نمایشگاه و دلایل برگزاری مجددش، از تلاش برای دعوت از وزیر امور خارجه جهت بازدید از این نمایشگاه سخن گفت.
به گزارش تابناک، برای دومین بار نمایشگاه گزیده ای از مجموعه عکس «جنگ خاموش» روز جمعه اول شهریورماه 98 ساعت ۱۷ در خانه هنرمندان افتتاح می شود. این در حالی است که با افتتاح این نمایشگاه از سایت اختصاصی این پروژه و نسخه دیجیتال کتاب آن هم رونمایی خواهد شد.
سید مهدی حسینی هنرمندی که این مجموعه را با زحمت و دغدغه عکاسی کرده است، در گفتگو با خبرگزاری موج در مورد برپایی مجدد نمایشگاه عکس جنگ خاموش گفت: این نمایشگاه دو سال پیش در خانه عکاسان برپا شد و از کتاب آن هم رونمایی شد. متاسفانه آنچنان که باید این نمایشگاه دیده نشد و چاپ اول کتاب کم تیراژش هم به پایان رسیده است؛ اما با توجه به عدم حمایت از این پروژه و گرانی بیش از اندازه کاغذ در بازار، امکان تجدید چاپ آن نبود. بنابراین با مشاوره اساتیدی همچون محمدمهدی رحیمیان، برای برگزاری مجدد این نمایشگاه و راه اندازی سایت اختصاصی این پروژه و ارائه کتاب دیجیتالش اقدام کرده ام.
وی تصریح کرد: به این منظور بارها به خانه هنرمندان برای برگزاری این نمایشگاه مراجعه کرده بودم اما به رغم اینکه این آثار یک پیام جدی دارد و انعکاس ظلمی است که به مردم ایران به واسطه اعمال تحریم ها می شود، با بیان اینکه نمایشگاه تلخی است، از برگزاری آن حمایت نشد تا اینکه با انجمن عکاسان مذاکره کرده آنها قول مساعدت و همکاری دادند.
حسینی ادامه داد: بعد از آن بود که با برپایی نمایشگاهم در گالری محیطی خانه هنرمندان ایران موافقت شد و البته بازهم موفق نشدم که در فضای گالری های داخلی خانه هنرمندان، نمایشگاهی داشته باشم.
این هنرمند عکاس در مورد تعداد آثار حاضر در نمایشگاه گفت: در این نمایشگاه عکس هجده اثر به همراه بیانیه و پوستر نمایشگاه به معرض دید گذاشته خواهد شد. این در حالی است که در نمایشگاه قبلی، من 28 اثر را به نمایش گذاشته بودم و کتاب عکس «جنگ خاموش» شامل 54 فریم است.
وی در مورد برنامه جنبی این نمایشگاه هم گفت: دوشنبه هفته آینده، با همراهی انجمن عکاسان ایران، نشست نقد و بررسی این آثار هم با حضور خودم برگزار خواهد شد.
حسینی افزود: در آیین افتتاحیه نمایشگاه منتظر همه هنر دوستان و دلسوزان ایران زمین هستیم؛ من برای بازدید از این نمایشگاه یا حضور در نشست آن، با وزارت امور خارجه و شخص دکتر ظریف مکاتبه کرده ام. در نمایشگاه قبلی هم چنین تلاشی داشتیم که موفق نشدیم اما امیدوارم که این بار ایشان از این نمایشگاه دیدن کرده و از کتابش برای رساندن پیام مظلومیت ایرانیان و بیماران ایرانی که در ظاهر در تحریم دارو نیستند اما مشکلات بانکی و کشتیرانی دسترسی آنها به دارو را بسیار سخت و پرهزینه کرده است، به گوش جهانیان برسانند. به امید روزی که تحریم ها در جهان برای هر کشوری متوقف شود.
سید مهدی حسینی در پایان اظهار داشت: هنوز پدر من بیمار است و حتی مبتلا به سرطان هم شده و با تمام وجود مشکل تاثیر تحریم ها بر تامین دارو را حس می کنم و این نمایشگاه نه تنها فلسفه برگزاری اش را از دست نداده بلکه کاملا موضوع به روزی است. گرچه من تا کنون نتوانستم از حمایت خاصی برخوردار شوم اما در تهیه این مجموعه از راهنمایی و همراهی صادقانه عزیزانی بهره بردهام که باید از آنها تشکر کنم: آقایان محمدمهدی رحیمیان، فرهاد سلیمانی، محمد نوروزی، سعید کیائی ، محمد حسین ایروانی و خانم مرضیه شفیع خانی.
شایان ذکر است این هنرمند در مورد انگیزه اش از کار کردن بر روی چنین موضوع و پروژه ای در بیانیه نمایشگاه و ابتدای کتابش هم توضیح داده است: "همه چیز از روزهای پایانی سال 1391 شروع شد ، لحظهای که خبر ناگوار بیماری پدرم را شنیدم." تشخیص پزشکان (سیروز کبدی) بود. سیروز کبدی بیماری است که در آن بافت کبد تخریب میشود. این بیماری علل گوناگونی دارد. سیروز کبدی گاهی ناگهانی و در مدت کوتاهی رخ میدهد گاهی هم مدت زمان زیادی طول میکشد. سیروز کبدی بیماری خطرناکی است و اگر خیلی زود اقدامات درمانی آغاز نشود ممکن است کبد بطور کامل از کار بیفتد.
نمیدانم چرا این بیماری به جان پدر افتاده بود. حال پدر رو به وخامت بود و ما شاهد تحلیل جسم و جان او بودیم. اما پزشکان به ما این امید را دادند که احتمال بهبودی وجود دارد. درمان پدر در حالی آغاز شد که با تغییرات اجتماعی و اقتصادی ناشی از تحریمهای اعمال شده علیه ایران مواجه بودیم. بیماری پدر از یک سو و شرایط بد سیاسی اجتماعی ناشی از تحریمها از سوی دیگر خانواده ما را با بحران عظیمی مواجه کرده بود. همزمان با تلنبار شدن کاغذپارهها در سازمان ملل و نهادهای بینالمللی، بخشی از خانه نیز از حجم کاغذپارههایی که نام داروهای نایابی بر آنها نوشته بود ، پُر میشد.
دغدغهی تهیه داروهای نایاب و گران قیمت در آن روزهای پرتلاطم، بیماران و همراهان مستأصل را به مراکز متفاوت درمانی دولتی یا خصوصی میکشاند. قحطی دارو فشاری به مراتب بیشتر از خود بیماری به بیماران و خانوادههایشان وارد میکرد.
منع انجام تراکنشهای مالی با کشورهای خارجی موجب نایابی دارو، صعود تساعدی قیمتها و ورشکستگی بسیاری از شرکتهای وارد کنندهی دارو شده بود. ولی این تنها درد صاحبان شرکتها نبود، بلکه درد طیف عظیمی از بیماران بود که سلامت و حیات خویش را در گرو تهیه داروها میدیدند. با یک نگاه گذرا به وضعیت اجتماعی آن روزهای ایران، میتوان پیوندی نامرئی میان مردم را مشاهده کرد که ناشی از دغدغهها و رنجهای مشترک آنها بود.
تحریمهای داروئی ایران در دورهای که هر یک روزش برای بیمار و خانوادهاش به مثابه یک قرن میگذشت، جنگی خاموش و به دور از هیاهو و جنجال رسانهای بود که بیماران و خانوادههای آنان را مظلومانه قربانی دلالان تحریمها کرده بود.
مجموعهی حاضر سعی دارد نه تنها زندگی این بیماران و دردها و رنجهای نهانشان را به تصویر بکشد، بلکه قصد دارد به جریانهای اجتماعی آن روزهای ایران نیز توجه داشته باشد. معضلات اجتماعی که تنها یکی از جنگهای خاموش جامعهی ما در ده سال گذشته است."