مسعود فراستی، شش نامه را به چهار قسمت از برنامه کتابباز با اجرای سروش صحت برده و خوانده و آنها را نوشته فئودور داستایوفسکی خوانده است؛ اقدامی که با واکنش نویسنده این نامهها مواجه شد و او از بیم آنکه با این حرکت، از این پس نوشتههایش به نام داستایوفسکی در ایران منتشر شود، نسبت به چنین اقدامی معترض شده و بدین ترتیب ماجرای انتشار نامههای جعلی چارلی چاپلین به دخترش در ایران تکرار شده است.
به گزارش «تابناک»؛ «یکی از دوستانم برایم شش تا نامه فرستاده که این نبوده و نامههای یک آدمیه که هم تو و هم من به شدت دوستش داریم و نامهها اساسیاند. شش تا نامه کوتاهه. امیدوارم بتونیم توی دو تا نشست هر شش تا رو بریم و حرف بزنیم و داستایوفسکی بزرگه دیگه» این سخنان مسعود فراستی در آغاز یکی از قسمتهای مجموعه برنامه کتاب باز است که با چنین جملاتی از سروش صحت مجری این برنامه همراه شد: «به به به به، اصلاً نامه خیلی چیز خوبیه، چون نامهها بیواسطه افکار و عقاید خیلی خودمونی و راحت نوشته میشه و خیلی حس و حال صمیمی تری داره.»
این دیالوگها، آغاز یکسری برنامه کتاب باز مشتمل بر چهار قسمت بود؛ برنامهای که ظاهراً با هدف افزایش توجه عمومی به مطالعه با آوردن چهرههای مطرح و معرفی کتاب و کتابخوانی توسط آنها طراحی و از شبکه نسیم پخش میشود. پس از خواندن این نامهها در این سلسله برنامهها و بحثهای فلسفی درباره متن آنها و همچنین تشبیه آنها به اشعار مولوی و استخراج مفاهیم شگرف از متون این نامههای کوتاه، مسعود فراستی این نامهها را در مجله خود به نام داستایوفسکی منتشر کرد و این اتفاق، واکنش نویسنده واقعی نامهها را در پی داشت.
«شش پرده از زندگی فئودور داستایوفسکی» نامههایی است که آیدین آرتا با اتکا به ادبیات داستایوفسکی و به نوعی از نظرگاه خود نسبت به داستایوفسکی نوشته و با یک جستجوی ساده در فضای اینترنت، میتوان نه تنها متن آنها را با نام خود پیدا کرد، بلکه او این نامهها را در قالب صوت خوانده و در یوتیوب و دیگر فضاها نیز آپلود کرده و این صوتها نیز با اندکی توجه قابل مشاهده بود. البته شاید نتوان از شخصی چون فراستی انتظار چنین کاری را داشت، چرا که او درباره هیچکاک کتاب منتشر نکرده اما اسم درست برخی فیلمهای او را نمیداند یا دستکم استفاده نمیکند!
در مقابل از عوامل برنامه «کتاب باز» یا دستکم معاونت سیما انتظار میرفت نظارت سردبیری جدیتری در چنین برنامههایی وجود میداشت و محتوایی که قرار است محور یک مجموعه برنامه به صورت سریالی قرار گیرد، در حد بررسی صحت و سقم و اصالتش، مورد ارزیابی کارشناسی قرار بگیرد و به چنین آبروریزی برای شبکه نسیم منتهی نشود. نکته جالب اینکه اعتراض نویسنده اصلی این نامهها انعکاس اندکی داشته و او نیز در اعتراض ابراز نگرانی کرده که پس از این اقدام، نوشتههایش به نام نوشته داستایوفسکی در ایران منتشر شود!
این کمدی سیاه شبیه انتشار مجموعه جعلی نامههای چارلی چاپلین به دخترش در ایران است که هیچ منشأ واقعی نداشت و ریشه تولیدش در ایران بود؛ بنابراین، بعید نبود در آیندهای نه چندان دور، این نوشتهها نیز به عنوان مسلمات جزو نامههای داستایوفسکی در نظر گرفته شود و حتی به دیگر زبانها نیز ترجمه شود و رسوایی ماجرا تا بینالمللی شدنش مکتوم باقی بماند!