«ماموریت عدهای محدود در داخل جریان اصلاحات شکاف انداختن در داخل این جریان است». این را ما نه بلکه محمدرضا عارف رئیس شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان میگوید. او طی دیداری که با فعالان سیاسی اصلاح طلب استان تهران و مرکزی داشت از انتقادی که برخی اصطلاح طلبان به شورای عالی و نحوه مدیریت در جریان اصلاح طلب میکنند، انتقاد کرد و گفت: «برخی هجمهها در ظاهر به یک فرد خاص است، ولی در نهایت گفتمان اصلاحات را نشانه گرفته است». به اعتقاد عارف «جریان اصلاحات ظرفیت جبران اشتباه را دارد و اگر در گذشته بر اساس مصلحت اندیشیها، محدودیتها و پذیرش توصیه افراد کسانی در لیستهای انتخاباتی قرار گرفتند که در موقعیتهای حساس از پشت به ما خنجر زدند مطمئنا در انتخابات پیش رو به گونه دیگرعمل خواهیم کرد.»
گلهگذاری عارف از اصلاحطلبان تازگی ندارد، اما به نظر میرسد که این بار بهانههای بهتری برای طرح انتقاد داشته باشد. اظهارات اخیر غلامحسین کرباسچی و بعد هم حسین مرعشی درباره مدیریت در جریان اصلاحات با انتقادی بسیاری از سیاسیون این جریان همراه بود. سیاسیونی که رویکرد سیدمحمد خاتمی در پیشبرد اهداف جبهه اصلاح طلب را تایید کرده و معتقدند که اظهارات اینچنینی نتیجهای غیر از تضعیف اصلاح طلبان ندارد. مصاحبه اخیر صادق خرازی و سخن گفتن از «پدرخواندههای غیرحزبی» هم با انتقادات گستردهای همراه بود. بدون شک افزایش انتقادات اینچنینی ایجاد انسجام درون جریانی را برای اصلاح طلبان سخت و بیش از همه آن دسته از اصلاحطلبان که مدافع حضور بدون شرط در انتخابات هستند را ناراحت خواهد. از همین رو است که طیف نزدیک به عارف به زبان آمده و خواستار پایان دادن به این رویه است.
حسن رسولی، عضو شورای شهر تهران و از چهرههای سیاسی نزدیک به محمدرضا عارف در گفتوگویی با
«آزادی» این رویکرد را موجب تکرار تجربه انتخابات ۸۴ دانست و از اصلاح طلبان خواست که دوباره به این دام نیفتند.
*آقای خرازی در اظهارنظری گفتهاند که نباید پدرخواندههای غیر حزبی برای همه تصمیم بگیرند. وجود این پدرخواندهها در جریان اصلاحات را تایید میکنید؟ چه کسانی هستند؟من هم اظهارنظر اخیر آقای دکتر خرازی را خواندم و خیلی هم به آن فکر کردم، اما متوجه نشدم منظورشان چیست. برای من هم سوال است، زیرا حزب ندا که با حمایت و پشتیبانی ایشان ایجاد شده یکی از احزاب فعال در شورای عالی سیاستگذاری است و نماینده آن به صورت مرتب در همه جلسات حضور دارد. تبعا آقای دکتر خرازی نیز از کم و کیف عملکرد شورای عالی سیاستگذاری، ترکیب اعضا و مراحل و فرایندها مطلع هستند. من به واقع متوجه منظور ایشان نشدم و حدس میزنم که در ثبت و ضبط و انتقال مقصود ایشان اشتباهی رخ داده باشد. اگر هم واقعا حرف ایشان باشد که من متوجه منظورشان نشدم.
*با توجه به انتقاداتی که اخیرا کارگزارانیها طرح کردند میتوان به این نتیجه رسید که ایجاد انسجام برای اصلاح طلبان سختتر از انتخاباتهای پیشین خواهد بود؟شرایط کشور به ویژه از لحاظ مشکلاتی که مبتلابه مردم و اقشار کمدرآمد است با سالهای ۹۲، ۹۴ و ۹۶ کاملا تغییر کرده و به طور طبیعی هر قدر که دامنه این مشکلات اقتصادی و معیشتی گسترده شود، پرداختن به سیاست برای عموم مردم از اولویت خارج میشود و در این شرایط راهبری پروژه انتخابات سراسری کار پیچیده و دشواری خواهد بود. انجام این کار پیچیده و سنگین که امروز بنا به اجماع جمعی اصلاح طلبان به شورای عالی سیاستگذاری اصلاحات محول شده مستلزم تلاشهای به مراتب بیشتر از ادوار قبلی است که همین سازوکار پیروزی پی در پی اصلاح طلبان را رقم زده بود.
من خطاب به دوستانی که اشاره فرمودید، یادآوری میکنم که ما یک بار تجربه تلخ فقدان اهلیت و توانمندی اجماعسازی را در جریان اصلاحات در سال ۸۴ تجربه کردیم و تبعا یک جریان ریشهدار مثل جریان اصلاحات نبایستی دوباره از همان مسیر و با افتادن در همان دام از توان اجماعسازی خود بکاهد.
*میگویید که شورای عالی اصلاحطلبان پذیرای انتقادات است و میتوان اشکالات را رفع کرد.قاعدتا هیچ مجموعهای - چه حقوقی مثل شورای عالی اصلاحات و چه حقیقی مثل افراد تاثیرگذار – تقدس ندارد و قابل نقد هستند. قبلا هم در همه مراحل انتخابات و بعد از پایان پروژه این انتقاد در دستور کار بوده و مصاحبههایی انجام شده یا پرسشنامههایی به دوستانی حزبی داده شده که بر اساس آن برای تقویت نقاط قوت و کاستن از نقاط ضعف عمل شود. این فرایند حتما قابلیت تداوم دارد. یعنی هر یک از دوستان که نسبت به هر بخشی از ساختار، فرایندها، شاخصها، سیاستها و راهبردها نقطه نظراتی دارند، میتوانند بیان کنند.
شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان اولا مولود احزاب اصلاحطلب است. تمامی دبیران کل احزاب اصلاحطلب و یا نمایندگان تامالاختیار معرفی شده از سوی احزاب در این شورا عضویت دارند و اتفاقا از نظر کمیت دو برابر تعداد چهرههای غیرحزبی است لذا هر کدام از این بزرگواران اگر نسبت به هر بخشی ایراد و نقدی دارند به جای طرح آن رسانهها از روشهای موجود انتقادات خود را بیان کنند. به نظر من طرح اینگونه مسائل در رسانهها میتواند بر نارضایتیهای اقتصادی مردم افزون شده و در سطح جامعه تردید بیشتری نسبت به ورود حوزه انتخاباتی و سیاست ورزی ایجاد کند. همچنین میتواند در جامعه اصلاح طلب به ویژه در بدنه و در استانها ابهام افزایی کند.
*و نتیجه این ابهام افزایی در میان اصلاح طلبان و گریزانی مردم از مشارکت در سیاست ورزی چه خواهد بود؟ شکست اصلاح طلبان؟
به نظر من در شرایط فعلی باید نگران باشیم که بعد از سال ۸۴ مجددا دچار عارضه کمتوانی جریان اصلاحات در اجماعسازی و ایجاد همگرایی بین همه احزاب اصلاح طلب نشویم. در سه انتخابات گذشته ایجاد این همگرایی با محوریت آقای خاتمی جزء نقاط بیبدیل جبهه اصلاحطلب بوده و ادامه روند نادرست فعلی به آن لطمه جدی میزند. من به عنوان یک فعال سیاسی کوچک اصلاحطلب از این بزرگان خواهش میکنم که مراقب باشند تا خدای نکرده دوباره به دام کمتوانی در اجماع سازی سال ۸۴ نیفتیم، زیرا در آن صورت عوارض پیش آمده به مراتب از هشت ساله بعد از سال ۸۴ بیشتر خواهد بود.
در شرایط فعلی که همه ارکان شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان و سیاستهای آن با ارکان جدید که به لحاظ نسلی، جنسیتی، شمولیت و پوشش تحت تاثیر آن آسیبشناسی تغییرات جدی یافته است، شخصیتهای تاثیرگذار نیز باید تلاش کنند تا این مرجع اجماعساز هرچه بیشتر تقویت شود.
*شورای عالی در تهیه فهرستهای انتخاباتی نیز تغییر رویکرد میدهد؟
مهمترین مرحله انتخابات تعیین لیستهای انتخاباتی در سراسر کشور است. اساسا شورای عالی اصلاحطلبان در گام اول نقش تعیین کنندهای در تعیین نامزدها ندارد. چنانچه در حوزههای انتخابیه سراسر کشور بین شوراهای اصلاحات استانی وشهرستانی اختلاف نظری پیش آید، شورای عالی تلاش میکند که با استفاده از سرمایه اجتماعی بزرگان خود حل اختلاف کند و ورود منسجم در انتخابات را رقم زند تا اگر انشالله فضای انتخاباتی ۲ اسفند به لحاظ نحوه بررسی و رسیدگی به صلاحیتها بازتر از ادوار گذشته باشد، مجموعه جریان اصلاحات که قالب بر سی حزب رسمی ثبت شده عضو شورای عالی هستند، امکان آن را داشته باشد تا با حفظ وحدت در قالب تشکیلاتی که برای دستیابی به آن زحمت بسیار کشیده شده است، در انتخابات حاضر شود و علی رغم همه مشکلات موجود در کف جامعه با کمک همگان امکان ایفای نقش انتخاباتی، سیاسی و تاریخی خود را داشته باشد. به شخصه من این نوع اظهارنظرها را به خصوص در فضای مجازی متناسب با هدف اصلی اصلاح طلبان که اجماعسازی است نمیدانم و انتظار دارم که دوستان در ادامه آن تجدیدنظر کنند.