فقط مانده برای عزاداری‌ها گیتار بیاورند!

من نمی‌فهمم. ارگ می‌آورند، طبل جاز می‌آورند، درام می‌آورند، ریتم باکس می‌آورند، کلارینت می‌آورند. فقط مانده که گیتار و چیزهای دیگری نیز بیاورند. خب این یعنی چه؟ چه کاری است اصلا؟ آیا عزاداری است؟ نه! این نوآوری است؟ نه! بلکه تحول فرهنگی منفی است. تمام ضد ارزش‌ها تبدیل به ارزش شده‌اند و تمام ارزش‌ها تبدیل به ضدارزش شده‌اند. هرچه هم که حرف می‌زنیم گوش شنوایی وجود ندارد. برای همین همه ساکت نشسته‌ایم و ساکت نگاه می‌کنیم.
کد خبر: ۹۲۱۷۷۳
|
۱۲ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۵:۴۳ 03 September 2019
|
5264 بازدید

فرهنگ عزاداری عاشورایی سال‌هاست که در میان ما ایرانی‌ها جا دارد و در هر منطقه دارای رنگ و بویی خاص است. نوحه‌خوانی و شرکت در دسته‌های سینه‌زنی و زنجیرزنی از بخش‌های اصلی مراسم عزاداری حسینی است. امروزه می‌بینیم که این دسته‌ها با طبل‌های بزرگ و سیستم‌های صوتی قوی همراه هستند و سر و صدای زیادی را به راه می‌اندازند.

به گزارش تابناک، از طرفی بارها مشاهده شده است که مداحان روی ملودی و ریتم آهنگ‌های لس‌آنجلسی یا پاپ داخلی اشعار مذهبی می‌گذارند و در مراسم‌های عزاداری اجرا می‌کنند. حال در این راستا تصمیم گرفتیم با هوشنگ جاوید، کارشناس موسیقی آیینی و نواحی صحبت کنیم و علت و تاثیرات مخرب چنین امری را از او جویا شویم.

ساز و دهل نداشته‌ایم، بیشتر نوحه‌خوانی بوده است

جاوید در ابتدای گفت‌وگو با ایسنا گریزی به نحوه عزاداری در ایران در گذشته می‌زند و توضیح می‌دهد: بر اساس تاریخ در آن زمان اصلا اجرای ارکستری که اکنون در دسته‌ها داریم، نداشته‌ایم. از طرفی ما در ایران آواز را جزو موسیقی حساب می‌کنیم. گرچه که در جهان، آواز جزو موسیقی نیست و تنها موسیقی بی‌کلام موسیقی به حساب می‌آید و آواز خواندن وکال (vocal) است. ولی چون در جامعه ما بیشتر بخش موسیقی‌مان آوازی است، ترانه‌ها را نیز جزو موسیقی حساب می‌کنیم. بنا بر تاریخ سوگواری در پیش از اسلام در دوره اساطیری و بنا بر سندهایی که شاهنامه می‌دهد، می‌بینیم که در آن زمان در زمان سوگواری از طبل‌های کوچک استفاده نمی‌شده‌ و به طور کلی آنها را کنار می‌گذاشتند. از طرفی طبل‌های بزرگ را که صدای خیلی قوی داشته، وارونه می‌کرده‌اند. همچنین دور طبل‌های متوسط را سیاه می‌کرده‌ و استفاده می‌کرده‌اند. در آن زمان حتی سنج هم بوده که به صورت خیلی محدود از آن استفاده می‌کرده‌اند.

او ادامه می‌دهد: در دوره پس از اسلام، زمانی که نوحه‌گری‌ها؛ یعنی شکل سوگواری‌هایی که امروزه انجام می‌دهیم راه می‌افتد، اتفاقات متفاوتی در عزاداری‌ها ایجاد می‌شود. به گونه‌ای که از ادوات موسیقی صرفا برای خبر کردن آغاز سوگواری و نظم‌بخشی به حرکت دسته‌ها استفاده می‌کردند؛ به عنوان مثال من در کاشمر به یک نی‌لبک چوبی به اسم توتک برخوردم. عین همان را در اردکان یزد نیز استفاده می‌کردند و به آن شوتک می‌گفتند. من به همراه آقای درویشی با نوازنده و سازنده این ساز صحبت کردیم. او گفت: «در اردکان از شوتک‌ تنها در عزاداری استفاده می‌کنیم و برای استفاده، دیگر نه آن را می‌سازم و نه به کسی به می‌دهم. اگر هم کسی بخواهد موسیقی دیگری با آن بزند خود اختیار است ولی من این‌ها را برای عزاداری می‌سازم».

جاوید در ادامه درباره استفاده مناطق دیگر ایران از سازهای مختلف در مراسم‌ عزاداری بیان می‌کند: در استان اصفهان در هیئت‌ها از نی همراه با مرثیه‌خوانی استفاده می‌کردند و هنوز هم می‌کنند. در خیلی از جاهای دیگر ایران نیز از نی هفت بند به همراه مرثیه خوانی استفاده می‌کردند. کاربرد کرنا و دهل نیز بیشتر همراه با آیین‌های سوگواری اجتماعی مردم زاگرس‌نشین استفاده می‌شده است. آنها آیین‌های خاصی با نام‌هایی خاص مانند راو، چمر، سوسیوش، دندال و ... دارند که برای سوگ مردمی است.

 

 

خیمه عزاداری امام حسین(ع) - سیرجان

نگاهی به نوازندگان اصیل موسیقی مذهبی در سراسر کشور

این کارشناس موسیقی اظهار می‌کند که در مناطقی از ایران به دلیل وجود مذهب‌های مختلف، نحله‌های فلسفی و نگرشی که مردم آن مناطق نسبت به عاشورا دارند، از سازهای دیگری هم استفاده کرده‌اند. منتهی از یک نمونه‌ ساز و نَه از ۱۰ نمونه؛ مثلا ترکمن‌ها مرثیه‌خوانی با دوتار داشتند که مرحوم «حسین هیوه‌چی» در گنبد کاووس این کار را انجام می‌داد و پس از مرگ او دیگر کسی نیست که این کار را انجام دهد. او زندگانی امام حسین (ع) را با دوتار به تصویر می‌کشید.

او اضافه می‌کند: در حال حاضر استاد علی غلام‌رضایی در خراسان شمالی واقعه به میدان رفتن حضرت عباس (ع) را با دوتار اجرا می‌کند؛ یا مثلا نوازنده و خواننده‌ای به نام حیدر علی و شکرعلی در منطقه دره گرد هستند. حیدرعلی کمانچه می‌زند و شکر علی مرثیه می‌خواند، منتهی کاملا حزین. اینها نمونه‌های بازمانده هستند؛ یعنی فقط یک نفر هست که برای عزای حسینی کمانچه می‌زند. این افراد در مجلس عمومی این کار را نمی‌کنند بلکه در مجالس سوگواری که در خانه‌ها دارند، اجرا می‌کنند. در کرمانشاه نیز یک سری‌ تنبورنواز براساس تفکرات مذهبی که داشته‌اند با نواختن تنبور، مرثیه‌خوانی می‌کرده‌اند.

جاوید می‌گوید که در حال حاضر موسیقی بی‌کلام خاصی که در کشور ما وجود دارد، کرنا نوازی‌های گیلان است که همراه با چاووش محرم انجام و صرفا برای خبر کردن استفاده می‌شود.

وی اضافه می‌کند: در بوشهر نیز در ابتدای محرم با استفاده از طبل، بوق و سنج آغاز محرم را خبر می‌دهند. در موسیقی مذهبی سمت قشقایی‌ها و کرمان نیز به نقاره و کوس‌های بزرگ برمی‌خوریم. در آنجا از یکسری موسیقی حربی و حسینی استفاده می‌کنند. موسیقی‌های جنگی درباره وقایع بیرونی که به میان عزا کشیده شده بوده ولی موسیقی‌های حسینی ویژه محرم است. در دزفول نیز می‌بینیم که طبل‌های بزرگ با نام تبیره و طبل‌های سنگین وجود دارد که از آن نیز به عنوان نظم‌دهی استفاده می‌کنند. با توجه به این نمونه‌ها از ادوات موسیقی به صورت بسیار محدود برای تعریف واقعه عاشورا و مرثیه‌خوانی بهره می‌گرفته‌اند. در غیر این صورت عزاداری رایج امروزه وجود نداشته و بخش اصلی عزاداری آنها آواز بوده که به صورت ریتمیک استفاده می‌شده که در نهایت منجر به سینه‌زنی و زنجیرزنی می‌شده است. از طرفی گاهی نوحه‌خوانی‌ها به صورت آوازهای گروهی بوده است.

او در پایان این بخش درباره آواز گروهی می‌گوید: شکل دیگری از آوازهای گروهی در ایران داریم که ما را به آوازهای کهن یا حالت اپراخوانی نزدیک می‌کند. این امر را می‌توان در سقاخوانی‌های مناطق مختلف در استان خراسان، مرکزی، اصفهان و یا همدان به ویژه در کاشان مشاهده کرد. در سقاخوانی گروهی بین دو تا سه صدا شنیده می‌شود و هیچ سازی همراه آن نیست.

هنوز هم عده‌ای از موسیقی مذهبی سوءاستفاده مالی می‌کنند

جاوید در بخش دیگری از سخنان خود درباره به وجود آمدن این سبک از عزاداری می‌گوید: امروزه در حال گذر از دوره سنتی به مدرنیته هستیم؛ به دلیل اینکه مدرنیته به شدت روی زندگی‌مان در حال تأثیرگذاری است، خواه یا ناخواه با این مسائل مواجه می‌شویم. از انتهای دهه ۷۰ که این شکل از نوحه‌گری‌ یا مداحی‌های جدید شروع شد، من و بسیاری از دوستانم تذکر دادیم که این امر به مرور می‌تواند آسیب‌رسان باشد ولی گوش‌شنوایی وجود نداشت؛ زیرا عده‌ای در این قضایا به دنبال تجارت بودند. درواقع روابط عمومی شرکت‌های مختلف به دنبال این بودند که با حمایت از این مداحان و ارائه سبک جدیدی در مداحی برای شرکت‌های خود تبلیغات کنند. این شرکت‌ها گاهی حتی شامل  شرکت‌های بزرگ وارداتی و حتی خارجی نیز می‌شد. این شرکت‌ها با یک برنامه‌ریزی دقیق و حساب شده‌ای که آن سوی آب‌ها و عمدتا در انگلیس صورت گرفته بود، شیوه‌های تبلیغی مدنظر خود را توسط نوحه‌گران یا ذاکران انتخابی خود پیاده می‌کردند و از آنها سو استفاده می‌کردند.

او ادامه می‌‎‌دهد: این روند تا دوره‌ای وجود داشت تا اینکه جریان شناسی شد و بخشی از آن از بین رفت. ولی هنوز هم عده‌ای به دلیل تجارتی که در جریان هنر ایران به وجود آمده بخش‌هایی از آن روند را دنبال می‌کنند. گرچه که این افراد اقتصاد هنر را با تجارت قاطی کرده‌اند و اصلا اقتصاد هنر تا به امروز تعریف مشخصی نداشته است. اقتصاد هنر در مملکتی که غالبا بیشتر به صورت تشویقی، فله‌ای و حمایتی بوده، برای خود من هم نامشخص مانده که یعنی چه و اصلا برای موسیقی مذهبی چه معنایی دارد؟

 

مراسم تاسوعا و عاشورای حسینی - نطنز

 

نقش رادیو و و تلویزیون در به وجود آمدن این سبک عزاداری

این کارشناس موسیقی در ادامه به نقش غالب رادیو و تلویزیون در به وجود آمدن سبک امروزه عزاداری بیان می‌کند: در حال حاضر رادیو و تلویزیون به عنوان واسطه فرهنگی مردم عمل می‌کند و در این امر ناگزیر است. تأثیر رادیو و تلویزیون در ایجاد این سبک از عزاداری به دهه‌های قبل بازمی‌گردد. یکی از الزاماتی که اکنون برای رسانه رادیو و تلویزیون جمهوری اسلامی به وجود آمده، این است که تپش آنتن به یک سری تولیدات جدید نیاز دارد. این تولیدات در وقت مناسبات مختلف باید ویژه آن مناسبت باشند، یعنی با احترام به آن زمان و ایام باشد. زیرا زمان مقدسی است. به همین دلیل براساس تاریخی که در زمینه سوگ‌ترانه‌ها در مملکت ما وجود داشت، یک سری سوگ ترانه نو تولید کردند و برای این کار از آهنگسازان و هنرمندان کمک گرفتند.

او تصریح می‌کند: اولین کارهای تولیدی را افرادی همانند امیرحسین مدرس خواندند. کارهای بدی هم نبودند ولی تنها به عنوان موسیقی مناسبتی میان برنامه خوب بودند و از آنها استفاده شد. در همان زمان نقش رادیو و تلویزیون به لحاظ جامعه‌شناسی و فرهنگ شناسی در جامعه از سوی دستگاه‌های فرهنگی ما نادیده گرفته شد؛ زیرا همان زمان رسول نجفیان ترانه «عجب رسمیه» را خواند. این ترانه یک قطعه مردمی و کوچه بازاری برای آن زمان حساب می‌شد. ولی یک عده مداح از آن ملودی برای ساخت نوحه‌های مردمی استفاده کردند و توجیحشان این بود که از رادیو و تلویزیون پخش شده است. گرچه که از ابتدا باید توضیح داده می‌شد که این اثر مخصوص رسانه است و به درد نوحه‌گری عمومی نمی‌خورد. به همین دلیل دیدیم که مشکلات عزاداری امروزه شروع شد و خانه از پای بست ویران شد.

استفاده از ملودی‌های غربی و لس‌آنجلسی روی نوحه‌خوانی

او همچنین درباره استفاده از ملودی‌های غربی و لس‌آنجلسی روی نوحه‌خوانی توضیح می‌دهد: پس از مدتی شرایطی به وجود آمد که در نوحه‌های سیدمحمدجواد ذاکرطباطبایی از ملودی‌های خارجی مانند «سلین‌دیون» (خواننده زن کانادایی) استفاده کردند؛ یعنی از یک شاعر خواسته بودند که روی آن ملودی شعر بگوید و ذاکر، آن را در عزاداری‌ها بخواند. در نهایت کار به انحراف رفت. یک عده نیز سوگ ترانه‌هایی به صورت سوگ ترانه‌های خاص برای رادیو و تلویزیون با استفاده از پاپ ارکستری خواندند. البته نمی‌توان به آنها پاپ گفت چون موسیقی‌های تلفیقی هستند که امروزه به اسم پاپ مد شده‌اند.

جاوید ادامه می‌دهد: رادیو و تلویزیون بهانه‌ای شد برای سواستفاده بازاری‌ها و هنرمندانی که می‌خواستند جیب خود را پر کنند و روی دایره شهرت بروند. ولی روی صحنه شهرت رفتن به چه قیمت؟ از طرفی هیچ نظارتی روی اینکه این آثار ویژه رادیو و تلویزیون است، نه برای استفاده در هیئت‌ها انجام نشد. ما مملکتی هستیم که در استفاده از فرهنگ همیشه ۵۰ سال عقب هستیم. وقتی کمربند ایمنی را برای ماشین ساختند هیچ کسی کمربند نمی‌بست تا اینکه با جریمه حالی کردند که باید برای حفظ جان خود. درمورد اینگونه کارها نیز گویا باید جریمه یا توبیخ اعمال کنند که بفهمند نباید به این شکل نوحه‌گری کنند.

او می‌گوید که متأسفانه هیچ کسی صدایش درنمی‌آید و آنها نیز از انتهای دهه ۷۰ تا همین یکی دو سال پیش وقت و بی وقت تذکر داده‌ و به اندازه کافی فریاد زده‌اند و الآن دیگر صدایشان در نمی‌آید. هر چقدر فریاد می‌زنند گوش شنوایی وجود ندارد.

این کارشناس موسیقی درباره واحد نظارتی روی آثار مداحی گفت: چیزی به اسم کانون‌های مساجد داریم. اینها اصلا نگاهی به این قضایا ندارند و تنها مسئله آنها این است که برای هیئت‌ها غذای کافی درست کنند و هیچ برنامه‌ای بابت روشن‌گری، تفکیک و بالا بردن تشخیص برای اینکه چه چیزی برای اجرای هیئت‌ها لازم است، وجود ندارد و هیچ کس به فکر آن نیست. تنها به فکر آن هستند که افراد بیشتری در هیئت‌ها بیایند و غذایشان را چگونه بدهند؟ و چگونه برای روزهای عزاداری مایحتاج را تکمیل کنند؟

او ادامه می‌دهد: در طول سال هیچ نوع فرهنگ‌سازی در این زمینه صورت نمی‌گیرد. من خودم یکی از کسانی هستم که می‌گویم یکی از مشکلات مملکت ما در این است که موسیقی مذهبی خود را خوب نشناخته و خوب معرفی نکرده‌ایم. ولی آسیب‌هایی که در حال شکل گرفتن است، بدترین نوعی است که می‌تواند در یک جامعه صورت بگیرد. این آسیب‌ها در حال حاضر دارند خود را نشان می‌دهند. آهنگ‌سازان صدا و سیما به دلیل اینکه نمی‌توانند کار خود را در ماه‌های مناسبتی تعطیل کنند، موظف هستند سوگ ترانه و ترانه‌های محزون را با موضوعیت مناسب و با رنگ و بوی مذهبی تولید کنند تا در فواصل برنامه‌ها یا در میان برنامه‌ها از آنها استفاده کنند.

ریشه موج نابه‌سامان نوحه‌خوانی‌ها کجاست؟

او درباره ریشه اصلی آغاز این موج نابه‌سامان نوحه‌خوانی‌های نامناسب می‌گوید: این آسیب از دوران قاجار شروع شد. یک موسیقیدان خارجی به نام لومر گروه موسیقی قشون را وادار کرد که قطعه آتشنشانان نانت فرانسه را اجرا کنند. اگر در سفرنامه‌ها بخوانید، می‌بینید که آسیب از آنجا شروع شده و کسانی که از خارج می‌آمده‌ در خاطرات خود در این باره نوشته‌اند. چون آهنگ فرم محزونی داشته است، مردم ایران با آن گریه می‌کرده‌اند و خارجی‌ها می‌خندیدند. در حال حاضر به جایی رسیده‌ایم که روی ملودی‌های ترانه‌های لس‌آنجلسی و فرنگی، ملودی‌های لاله‌زاری سخیف سابق، آهنگ‌های سبکی که اصلا جایی برای نوحه گری ندارد، با هر کلام عامیانه‌ای نوحه پیاده می‌کنند و فکر می‌کنند هنر کرده‌اند و این نوحه‌ها را به خورد جامعه می‌دهند.

جاوید درباره مقابله با این مشکلات می‌گوید: انحراف و آسیب ایجاد شده به گونه‌ایست که اگر بخواهیم جلوی آن بایستیم، ۱۰ سال طول می‌کشد؛ چون مانند این است یک سم پاش بزرگ بردارید و همه را از دم سم پاشی کنید و کنار بگذارید. ولی نمی‌شود، نمی‌توانند و ول کرده‌اند. آن عده‌ای که در دستگاه‌ فرهنگی کار می‌کنند می‌گویند چرا سر بی دردسر خود را دردسردار کنیم؟ کار فرهنگی نمی‌کنند. موسیقی که در هیئت‌ها اجرا می‌شود جایگاه و سابقه خاصی دارد و میراث فرهنگی است. هویت اصلی این میراث فرهنگی با رپ و راک و متال اصلا همخوانی ندارد. چه دردی است که از اینها استفاده می‌کنند؟ من نمی‌فهمم. ارگ می‌آورند، طبل جاز می‌آورند، درام می‌آورند، ریتم باکس می‌آورند، کلارینت می‌آورند. فقط مانده که گیتار و چیزهای دیگری نیز بیاورند. خب این یعنی چه؟ چه کاری است اصلا؟ آیا عزاداری است؟ نه! این نوآوری است؟ نه! بلکه تحول فرهنگی منفی است. تمام ضد ارزش‌ها تبدیل به ارزش شده‌اند و تمام ارزش‌ها تبدیل به ضدارزش شده‌اند. هرچه هم که حرف می‌زنیم گوش شنوایی وجود ندارد. برای همین همه ساکت نشسته‌ایم و ساکت نگاه می‌کنیم.

اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما
برچسب منتخب
# مهاجران افغان # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سوریه # دمشق # الجولانی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
تحولات اخیر سوریه و سقوط بشار اسد چه پیامدهایی دارد؟