با اخراج «جان بولتون» از مشاورت امنیت ملی رئیس جمهور آمریکا توسط «دونالد ترامپ» بسیاری در داخل و و خارج برکناری این سیاستمدار تندروی آمریکایی و از مخالفان جدی جمهوری اسلامی را که به واسطه نزدیکی اش به منافقین تلاش زیادی برای تغییر نظام جمهوری اسلامی و همچنین براندازی کرد، از شروط ایران برای باز کردن باب مذاکره و حتی دیدار احتمالی رؤسای جمهور دو کشور در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل خواندند و چنین اقدامی را بالاتر از این مسائل تلاشی برای معامله و توافق دو ایران و آمریکا دانستند. موضوعاتی که فقط در حد گمانه زنی ماند.
به گزارش «تابناک»؛ در همین رابطه «حسین موسویان» مذاکره کننده اسبق هستهای و استاد دانشگاه پرینستون آمریکا پیشنهادهایی برای دستیابی به یک توافق بهتر در صورت صحت داشتن زمزمههایی که اخیرا در این رابطه شنیده میشود، مطرح و تأکید کرده است «ایران به جای سیاست فعلی "خروج گام به گام از برجام"، باید بلادرنگ از برجام خارج شده و همزمان عضویت خود در معاهده عدم اشاعه هستهای (ان پی تی) را به تعلیق درآورده و سپس با ترامپ در مورد یک معامله "حقوق هستهای در برابر تعهدات هسته ای" در چهارچوب معاهده ان پی تی وارد مذاکره مستقیم شود.»
او در مقاله برای میدل ایست آی نوشته است: «با خروج ترامپ از برجام و اعمال سیاست بیمارگونه فشار حداکثری علیه ایران، تخاصم در روابط ایران و آمریکا بعد از انقلاب ۱۹۷۹ ایران، به نقطه عطف نزدیک می شود. قدرتهای بلوک شرق همچون چین و روسیه که خود نیز دچار چالش تجاری با آمریکا هستند، تلاش صادقانه تری نسبت به بلوک غرب برای حفظ برجام انجام می دهند، در حالی که تلاشهای اروپا شکست کامل خورده است. اروپا در شعار، از برجام حمایت می کند، ولی در عمل کاملا تسلیم فشارهای آمریکا شده و از تحریمهای آمریکا پیروی می کند. تلاشهای مکرون رئیس جمهور فرانسه به نمایندگی از اتحادیه اروپا نیزتاکنون به شکست انجامیده است.»
سیاست خروج تدریجی
برجام در جولای ۲۰۱۵ بین ایران و قدرتهای جهانی (شامل آمریکا، آلمان، انگلیس، فرانسه، روسیه و چین) توافق شد. طبق تأییدات مکرر آژانس بین المللی انرژی اتمی، ایران بیش از سه سال برجام را کامل اجرا کرد، در حالی که با کمال تعجب، کشورهای امضاکننده گروه ۱+۵ یا ناقص اجرا کردند و یا تسلیم زورگوییهای آمریکا شدند.
عدم بهره مندی ایران از منافع اقتصادی برجام موجب ناامیدی ایران شد و لذا اعلام کرد که به تدریج برجام را ترک می کند و هر زمان سایر امضاکنندگان بدان برگردند، به اجرای کامل آن بازخواهد گشت. با ادامه این روند، پیش بینی می شود تا پایان دوره اول ریاست جمهوری ترامپ، آمریکا سیاست " فشار حداکثری" را تکمیل و ایران نیز کامل از برجام خارج خواهد شد.
این بن بست سه عامل مهم دارد؛ نخست اینکه ترامپ خواستار گفت وگو و معامله مستقیم با ایران است و برای رسیدن به این آرزو، سیاست تحریمها و فشارها را اتخاذ کرده است. منتهی او خود عملا با خروج از برجام، میز مذاکره را ترک کرد. بعد هم با تحریم مقام معظم رهبری و وزیر خارجه ایران و تعیین سپاه پاسداران ایران به عنوان سازمان تروریستی، شانس هر گفتوگویی را نابود کرد.
دوم آنکه کارگزاران اصلی او یعنی جان بولتون، مشاور امنیت ملی و پمپئو وزیر خارجه سیاست تغییر رژیم را فعال دنبال کردند.
عامل سوم هم این که نتانیاهو نخست وزیر اسراییل به دنبال کشاندن آمریکا به جنگ با ایران بوده است. او هفته قبل مجدد مدعی شد که ایران مخفیانه دنبال ساخت بمب هستهای بوده است.
ادعاهای بی پایه
نتانیاهو در کتاب سال ۱۹۹۵ خود به نام "مبارزه با تروریسم" مدعی شد که ایران سه تا پنج سال دیگر به بمب هستهای دست خواهد یافت. او در اوایل سالهای ۲۰۰۰ با جعل اسناد و مدارک، آمریکا را قانع کرد که صدام دارای سلاحهای کشتار جمعی است و بدین ترتیب آمریکا را وادار به حمله نظامی به عراق کرد. نتانیاهو همچنین نقش اساسی در تحریک آمریکا برای حمله و گرفتار کردن آمریکا در گرداب افغانستان داشت.
در وضعیت فعلی، دو احتمال جدی وجود دارد؛ نخست اینکه ترامپ به برجام برنخواهد گشت. دوم آنکه ایران هم برجام را یکطرفه ادامه نخواهد داد.
برجام جامعترین سند تاریخ عدم اشاعه بمب هستهای است. در عین حال پاداش ایران برای اجرای حداکثر شفافیت و بازرسی و محدودیت در تاریخ هسته ای، گستردهترین و بیرحمانهترین تحریمهای آمریکا بود. علیرغم اینکه آژانس بین المللی انرژی اتمی هم مکرر صلح آمیز بودن برنامه هستهای ایران را تأیید کرده، دولت آمریکا همچنان ایران را درمورد بمب هستهای متهم می نماید؛ بنابراین آمریکا، اعتبار آژانس بین المللی انرژی اتمی را نیز از بین برده است.
اما پرسش این است اکنون که ترامپ جان بولتون، مشاور امنیت ملی جنگ طلب خود را اخراج کرده است، آیا شانسی برای خروج از بن بست فعلی بحران روابط آمریکا و ایران وجود دارد؟ نکته کلیدی این است که ترامپ گفتوگو و معامله مستقیم با ایران می خواهد، تأکید می کند که برجام فاجعه است و تنها خواستار این است که ایران بمب هستهای نداشته باشد و لذا توافق جدید هستهای با ایران می خواهد؛ اما واقعیت این است که آمریکا برجام را نابود کرده و قدرتهای جهانی هم توان احیای آن را ندارند.
یک معامله بهتر
اگر ترامپ به دنبال یک معاملهای است که موضوع هستهای و منطقه را دربرگیرد، می تواند از برقراری یک سیستم همکاری جمعی در منطقه خلیج فارس بین هشت کشور: ایران، عربستان، عراق، امارات، کویت، عمان، قطر و بحرین حمایت کند، سیستمی که درقالب آن، کشورهای مذکور در برای صلح و ثبات منطقه و مقابله با تروریسم همکاری جمعی داشته باشند و به عاری سازی منطقه از سلاحهای کشتار جمعی و هستهای متعهد باشند. برای چنین ابتکاری، ترامپ باید از رئیس جمهور ایران، سران کشورهای خلیج فارس وسران کشورهای عضو دایم شورای امنیت دعوت به عمل بیاورد.
اما اگر ترامپ دنبال یک معامله دوجانبه هست، باز هم شانس وجود دارد اگر آمریکا به قوانین بین المللی در موضوع هستهای احترام بگذارد.
قدم بعدی
دراین صورت، ایران به جای سیاست فعلی "خروج گام به گام از برجام"، باید بلادرنگ از برجام خارج شده و همزمان عضویت خود در معاهده عدم اشاعه هستهای (ان پی تی) را به تعلیق درآورده و سپس با ترامپ در مورد یک معامله "حقوق هستهای در برابر تعهدات هسته ای" درچهارچوب معاهده ان پی تی وارد مذاکره مستقیم شود.
نتیجه این مذاکرات هم باید این باشد که آمریکا تمام تحریمهای مرتبط با موضوع هستهای را لغو کند و متقابلا ایران تمام تعهدات هستهای در چهارچوب ان پی تی را بپذیرد.
توافق ترامپ ـ روحانی درمورد چنین معامله سه خاصیت دارد: اولا معاهده ان پی تی اعتبار خود در جامعه جهانی را بازخواهد یافت.
ثانیا، تبعیضات هستهای علیه ایران که از انقلاب ۱۹۷۹ ادامه دارد، منتفی می شود؛ و ثالثا ترامپ هم به آرزوی خود برای مذاکره و یک معامله بزرگ با ایران میرسد.
رویکرد فضای داخلی ایران درباره توافق با آمریکا
اکنون در داخل و خارج کشور بحثهای زیادی مطرح میشود که اخراج بولتون از کاخ سفید علاوه بر ناکامیهایی که او در پیگیری سیاستهای آمریکا در خصوص کوبا، ونزوئلا و کره شمالی و حتی مخالفتش با مذاکرات آمریکا و طالبان داشت؛ خیلی مستقیمتر به مساله ایران بر میگردد و رئیس جمهور آمریکا به دنبال آن است که دست خالی خود در انتخابات ۲۰۲۰ را با در پیش گرفتن سیاستهایی نو در حوزه سیاست خارجی پر کند.
آمریکاییها پس از روی کار آمدن ترامپ و به کارگیری بولتون در کاخ سفید، تلاش زیادی برای ایجاد فشار بر جمهوری اسلامی ایران از طریق خروج از برجام و اعمال تحریمهای مکرر و مداوم کردند. آنها در اعمال فشار موفق بودند و کار را برای پیشبرد برجام توسط سایر طرفین حاضر در این قرارداد بین المللی قفل کردند، اما در نتیجه گیری از آن که در وهله اول براندازی و در مرحله بعد فروپاشی اقتصادی و وادار کردن ایران به نشستن پای میز مذاکره در شرایط فشار بود، هیچ گاه موفق نبودند.
هرچند برجام توسط آمریکاییها در عمل کارایی اش را از دست داد و دست ایرانیها را از مواهب این قرارداد بین المللی خالی گذاشت، درسهای زیادی هم به همراه آورد. چه در انجام مذاکره دوباره و شروطی که باید به کار بست تا شاهد تکرار چنین عاقبتی برای یک قرارداد بین المللی نبود و چه برای مسئولان، جناحها و مردم که بدانند همه مشکلات کشور با یک قرارداد حل نمیشود یا اینکه تا چه اندازه میتواند انعقاد چنین قراردادهایی به نفع کشور در نظام بین المللی باشد.
سؤالاتی که نیاز به پاسخ صریح دارد
در حال حاضر، بحثهای داخلی زیادی در خصوص اینکه اقدام اخیر آمریکا به ایران ارتباط دارد یا نه؟ در صورت ارتباط داشتن به ما، ایران باید چه واکنشی نشان بدهد و چگونه رفتار کند؟ آیا مذاکرهای بین ایران و آمریکا در خواهد گرفت یا خیر؟ آیا آمریکاییها برای توافق با ایران و نشستن پای میز مذاکره تحریمها را ملغی خواهند کرد یا خیر؟ و آیا روحانی همانطور که پیشتر هم گفته در صورت تحقق شرایط به نفع مردم ایران تابوی دیدار با رئیس جمهور آمریکا را خواهد شکست یا خیر؟
همه این موضوعاتی که شرح آن رفت مخالفان و موافقانی در داخل کشور دارد، اما همانطور که در ارتباط با خروج گام به گام از برجام و کاهش تعهدات برجامی اجماع داخلی خوبی ایجاد شده و نتیجه بخش هم بوده است؛ در صورتی که قرار باشد با اصلاح رفتار و تصمیمات طرف آمریکایی، رویکرد تازهای اتخاذ شود یا نشود، بهتر است در این زمینه هم یک اجماع داخلی خوبی نظیر آنچه این روزها درباره تصمیمات هستهای شاهد آن هستیم، صورت بگیرد.
ایران برای معامله بهتر چه باید بکند؟
طبعیتا معامله خوب برای مردم ایران یعنی به رسمیت شناخته شدن حق غنی سازی هسته ای، رفع هم تحریمهای هستهای و حتی غیر هستهای که رئیس جمهور آمریکا اعلام کرده در این زمینه مشکلی ندارد و مدعی شده بیشتر نگران دستیابی به ایران به سلاح هستهای است که البته ما از این بابت هیچ مشکلی نداریم، چون بر اساس فتوای رهبر انقلاب، «ایران تلاشی برای دستیابی به سلاح هستهای نخواهد کرد، زیرا دسترسی به چنین سلاحی را حرام میداند.» و این مسأله نیات صلح طلبانه جمهوری اسلامی در بهره گیری از انرژی هستهای را نشان میدهد.
همان طور که «حسین موسویان» مذاکره کننده اسبق هستهای و استاد دانشگاه پرینستون آمریکا پیشنهاد کرده، اگر ترامپ معامله خوبی با ایران میخواهد انجام بدهد، بهتر است جمهوری اسلامی ایران به جای سیاست فعلی "خروج گام به گام از برجام"، باید بلادرنگ از برجام خارج شده و همزمان عضویت خود در معاهده عدم اشاعه هستهای (ان پی تی) را به تعلیق درآورده و سپس با ترامپ در مورد یک معامله "حقوق هستهای دربرابر تعهدات هسته ای" در چهارچوب معاهده ان پی تی وارد مذاکره مستقیم شود.