جنگ ایران و عراق به عنوان طولانیترین جنگ متعارف و دومین جنگ طولانی در قرن بیستم میلادی پس از جنگ ویتنام در چنین روزی در سال هزار و سیصد و پنجاه و نه به مردم ایران ـ که یک انقلاب نوپا را تجربه میکردند ـ تحمیل شد. «تابناک» پیش از این به مقدمات شروع و پیشروی عراق و همچنین موفقیتهای ایران تا بازپس گیری مناطق تحت اشغال و پیشروی در خطوط دشمن پرداخت که با ورود علنی آمریکا به جنگ با ایران پرداخت و اکنون به فرجام و تجربیات حاصل از آن میپردازد.
«تابناک»، مهدی خرم دل؛ سی و یکم شهریور هزار و سیصد و پنجاه و نه، آغاز تجاوز ارتش بعث عراق در دوران رژیم صدام حسین به ایران و آغاز دفاع هشت ساله مردم ایران از سرزمینشان بود؛ جنگی که باید در روایتی تحلیلی به ابعاد مختلف آن با گذر قریب به چهار سال توجه کرد و سردار حسین علایی نخستین فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران در کتاب تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق به بررسی این نبرد بزرگ از آغاز تا فرجام با در نظر گرفتن همه ابعاد آن پرداخته است.
سردار حسین علایی در فصل نهم کتاب تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق با نام «پایان جنگ» درباره وضعیت جنگ پس از ورود علنیتر آمریکا به نفع عراق به جنگ و تقویت قوای نظامی عراق مینویسد: در اویل فروردین ۱۳۶۷ مطابق با دهه سوم ماه مارس ۱۹۸۸ عراق اطلاعاتی از سازمان اطلاعات مرکزی دریافت کرد (خاطرات سرلشکر وفیق السامرائی) که نشان میداد ایران بخشی از واحدهای توپخانه خود را از شرق اروندرود به عقب کشیده است. این اقدام بیانگر عقب نشینی بخشی از یگانهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز بود. از این زمان کار آماده سازی نیروهای عراقی برای عملیات تهاجمی به فاو آغاز شد.
ارتش عراق پس از یک هفته پاتک سبک در منطقه عملیاتی والفجر ۱۰ در استان سلیمانیه عراق، این منطقه را از روز هشتم نبرد رها کرد و قوای فکری خود را بر تهاجم به مواضع ایران در جبهههای جنوب متمرکز ساخت. ارتش عراق با دریافت اطلاعات از آمریکا به این نتیجه رسید که زمان مناسب برای بازپسگیری فاو و ایجاد اختلال در موازنه نظامی ایران در جنگ فرا رسیده است؛ بنابراین، ارتش عراف به جای کشیده شدن به دنبال ایرانیها در نبردهای سخت کوهستانی، در پی به دست گیری ابتکار عمل در جبههها رفت. با این تدبیر، روز یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۶۷، ارتش عراق به منطقه عملیاتی والفحجر ۸ و به مثلث فاو حمله کرد.
از آنجا که این تهاجم ۱۷ آوریل ۱۹۸۸ برابر با روز اول ماه مبارک رمضان آغاز شد، رژیم عراق اسم این عملیات را «رمضان المبارک» گذاشت. حمله به فاو در شرایطی صورت گرفت که بیشتر فرماندهان و نیروهای تهاجمی سپاه در غرب کشور و در منطقه عملیاتی والفجر ۱۰ حضور داشتند. البته این فرماندهان بلافاصله پس از شروع تهاجم عراق خود را به فاو رساندند. حدود ساعت ۹ صبح روز ۲۸ فروردین ۱۳۶۷ یگانهای نیروی زمینی ارتش عراق وابسته به دو سپاه هفتم و گارد ریاست جمهوری پس از بمباران موشکی، هوایی، شیمیایی گسترده و همچنین حملات توپخانهای، عملیات خود را آغاز کردند. عراق از بمباران هوایی برای انهدام پلهای عقبه از جمله پلهای آبادان و اروندرود و از گازهای شیمیایی سیانور برای از کار انداختن توپخانه و ادوات ایران استفاده کرد.
تعداد توپخانه ایران در جبهه فاو به کمتر از ۳۰ عراده میرسد. در همان ساعات اولیه حمله با گازهای اعصاب، حدود ۲ هزار مصدوم به بیمارستان شیمایی ابوالفضل در فاو و تعداد ۵۰۰ رزمنده نیز به بیمارستان صحرایی فاطمه الزهرا در عقبه انتقال یافتند. پس از بمباران روز اول که ۳۱۸ مورد حمله هوایی بود، ارتش بعثی با استعداد یک سپاه که حدود ۴ لشکر میشد، از سه محور ام القصر، جاده استراتژیک و جاده البحار به مواضع نیروهای ایران حمله کرد. مجموعاً ایران در خط پدافندی ۳۰ کیلومتری فاو حدود ۴ هزار نیروی پیاده مانوری داشت و حداکثر توان نیروهای ایران در منطقه فاو، حدود یک لشکر برآورد میشد.
این در حالی بود که عراق با ۴۰ هزار نیرو یعنی ده برابر استعداد نیروهای مدافع و با کمک ۱۴۵۰ تانک و نفربر و ۳۵ گردان توپخانه و ۳۱۸ مورد حمله هوایی به مواضع ایران هجوم آورد. ارتش عراق با به کارگیری گازهای شیمیایی VX در خط اول دفاعی نیروهای ایران، خط را سقوط داد و با استفاده از گازهای خردل و آتش سنگین توپخانه و همچنین به کارگیری واحدیهای زمینی توانست در بعد از ظهر ۲۹ فروردین ۱۳۶۷ منطقه فاو را از دست نیروهای ایران خارج کند و باز پس گیرد... در این روز آمریکا نیز دومین حمله گسترده به تاسیسات نفتی جمهوری اسلام ایران در خلیج فارس (در واکنش به برخورد ناو جنگی ساموئل بی رابرتز) را انجام داد و ناوهای جنگی آمریکا به دو سکوی نفتی ایران به نامهای سلمان و نصر حمله کردند و این دو پایانه نفتی را کاملاً منهدم ساختند.
حدود سه ساعت بعد، کشتیهای جنگی آمریکا در منطقه میانی و در اطراف جزیره سیری به ناوچه جوشن و در منطقه شمالی خلیج فارس به ناوشکنهای سهند و سبلان نیروی دریایی ارتشق حمله کردند و ناوهای جنگ وین رایت و سیمپسون ناوچههای ایران را هدف اصابت موشکهای پیشرفته هارپون قرار دادند و غرق کردند. در همین روز قایقهای تندروی سپاه در واکنش به اقدام آمریکا به ناو تدارکانی دیلی تاید حمله کردند و آن را هدف قرار دادند. همچنین یک فروند نفتکش انگلستان و یک فروند کشتی تجاری قبرسی هدف قرار گرفت. پس از این درگیریها آمریکا اعلام کرد با ناوگان جنگی خود از همه کشتیهایی که در خلیج فارس تردد میکنند، حمایت میکند.
علایی در ادامه به تحولات این دوران از جمله قطع روابط عربستان و ایران، مطرح شدن مکرر طرح ادغام ارتش و سپاه، عملیات بیت المقدس ۶ در منطقه سلیمانه عراق و سپس حمله ارتش عراق به شملچه میپردازد. علایی درباره پیشروی دوباره عراق در شلمچه مینویسد: تمامی تدابیر و امکانات لازم برای پدافند از خط شلمچه پای کار آمد و فرماندهان یگانها هم در منطقه عملیاتی حضور یافتند، اما اجرای این اقدامات هم چاره ساز نشد و حملات بعدی ارتش عراق به منطقه کربلای ۵ به فاصله یک ماه و اندی پس از تهاجم به فاو در ۴ خرداد ۱۳۶۷ صورت گرفت. در این منطقه لشکرهای کربلا، ثارالله، نجف، فجر و تیپهای المهدی و الغدیر تحت امر قرارگاه کربلا پدافند میکردند.
نیروهای عراقی با اجرای آتش انبوه توپخانه و به کارگیری سلاحهای شیمیایی و استفاده از واحدهای زرهی و پیاده توانستند ظرف هشت ساعت تا مرز شلمچه جلو بیایند. تداوم حملات ارتش عراق به مواضع نیروهای ایرانی موجب پرداختن به بحث چگونگی مدیریت جبههها شد. علایی در ادامه تشکیل ستاد فرماندهی کل قوا برای وحدت کامل نیروهای نظامی را راهبرد مدیریت جنگ در ادامه برمیشمارد و سپس به عملیات بیت المقدس ۷ در ۲۲ خرداد ۱۳۶۷ اشاره شد که در محور شلمچه و پنج ضلعی با موفقیت و پیشروی همراه بود، اما دلایل متعدد از جمله پاتک سنگین عراق باعث شد ایران نتواند این مناطق را حفظ کند. سپس عملیات چلچراغ منافقین در مهران در ۲۹ خرداد ۱۳۶۷، تخلیه منطقه ماووت به واسطه شدت حملات عراق و دیگر عقب نشینی به واسطه حجم شدید حملات عراق اشاره شد.
علایی در جمع بندی این مقطع از جنگ مینویسد: از تابستان سال ۱۳۶۶ تا سال ۱۳۶۷ شرایط بسیار سختی برای طرفین جنگ به وجود آمد. در این مدت جنگ شهرها وسعت بیسابقهای یافت و شمار زیادی از غیرنظامیان در معرض مستقیم آسیبهای جنگ قرار گرفتند. تهران و بغداد و بسیاری از شهرهای بزرگ دو کشور نیز هدف بمبارانهای هوایی و موشکهای زمین به زمین قرار گرفتند. همچنین جنگ در خلیج فارس توسعه یافت و نفتکشهای زیادی هدف اصابت قرار گرفت. علاوه بر این، ناوگان جنگی آمریکا در خلیج فارس دست به حملات بیسابقهای علیه ایران زد. این در حالی بود که جنگ در جبهههای زمینی همچنان ادامه داشت. ایران نیز در واکنش به حملات عراق سیاست تهاجمی را در زمین و دریا و هوا در پیش گرفت.
در اواخر تیر ماه ۱۳۶۶ قطعنامه ۵۹۸ به تصویب شورای امنیت سازمان ملل متحد رسید و پس از آن قدرتهای بین المللی به ویژه آمریکا فشار همه جانبهای به منظور پذیرش آن به ایران وارد آوردند. همچنین ارتش عراق طی سه ماه حمله مداوم که از ۲۹ فروردین ۱۳۶۷ آغاز کرد و بدون وقفه آن را ادامه داد، توانست نیروهای ایران را از اراضی عراق عقب براند. در همین حال حمله ارتش آمریکا به قایقهای تندرو سپاه و ناوهای جنگی و منافع ملی ایران در خلیج فارس توسعه یافت. سرانجام در فاجعه آمیزترین جنایت جنگی، ناو جنگی آمریکا، هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی را با حدود ۳۰۰ سرنشین در تنگه هرمز سرنگون کرد.
در نهایت با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران، آتش بس در جبهههای جنگ برقرار شد، ولی عراق حدود یک ماه دیگر ادامه داد. در ادامه جنگ، رزمندگان ایرانی یک بار دیگر ارتش عراق و منافقین را شکسن دادند و به این ترتیب روندی آغاز شد که بر اساس آن جنگ هشت ساله به پایان رسید. صدام از اجرای قطعنامه ۵۹۸ خودداری میکرد و میکوشد با طرح مساله مذاکرات مستقیم آنچه را در جنگ به دست نیاورده بود، از راه مذاکره به دست آورد. در این اثنا کویت درخواست وامهایی را کرد که در جریان جنگ با ایران به عراق داده بود. این موضوع باعث ناراحتی صدام شد، زیرا او مدعی بود به نمایندگی اعراب با ایران جنگیده است.
صدام دومین جنگ خود را پس از پایان جنگ با ایران آغاز کرد و تمام سرزمینهای کویت را به اشغال درآورد. ورود عراق به یک جنگ جدید، موجب شد این کشور که در مکاتبات با رهبران ایران به جایی نرسیده بود، به منظور در امان ماندن از اقدامهای احتمالی ایران، معاهده ۱۹۷۵ الجزایر را بپذیرد و شروع به آزادی اسرا و عقب نشینی از اراضی اشغالی ایران پس از دو سال از پایان جنگ با ایران کند. از سوی دیگر با تغییر دیدگاه آمریکا و بعضی از دارندگان حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل نسبت به عراق، پس از حمله این کشور به کویت، فضایی به نفع جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل ایجاد شد که به کمک آن برخی از بندهای قطعنامه ۵۹۸ به اجرا درآمد.
درباره کتاب تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق
کتاب تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق در دو جلد به ابعاد مختلف جنگ، از ابتدای پیروزی انقلاب تا شروع تهاجم عراق، عملیات ها، جنگ شهرها، جنگ نفتکش ها، حملات شیمیایی عراق و... تا رویدادهای پایان جنگ می پردازد.
کتاب تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق که در چاپ اول با عنوان روند جنگ ایران و عراق به چاپ رسیده بود، با استقبال فراوان خوانندگان عزیز به ویژه رزمندگان دوران دفاع مقدس مواجه شد.
بازخوردهایی که از پیشکسوتان جهاد و شهادت، اساتید دانشگاه و نیز علاقه مندان به تحلیل وقایع جنگ تحمیلی دریافت شد، مشخص کرد در بعضی قسمت ها به توضیحات بیشتری نیاز است.
از سوی دیگر، با گذشت زمان، اطلاعات عادی و محرمانه بیشتری از دوران جنگ انتشار یافت که با استفاده از آنها محتوای کتاب کامل تر شد.
همچنین عکس های بیشتری در متن کتاب قرار گرفت تا بر شواهد تصویری بر مطالب کتاب افزوده شود.
این کتاب را از اینجا میتوانید تهیه نمایید.