به گزارش «تابناک» به نقل از فارس، بحث سلامت روان خصوصا روانپزشکی در حیطه پزشکی قانونی برای همه از جذابیت زیادی برخوردار است و شاید برای شما هم جالب باشد که بدانید وقتی مجرمی به مرکز روانپزشکی پزشکی قانونی ارجاع داده میشود بیماری وی را چگونه تشخیص میدهند و این تشخیصها چقدر دقیق هستند؟ برای همه ما روشن است که عموم پزشکان در حیطه فعالیت خود، با استفاده از عکس و آزمایشها میتوانند تشخیص دهند که وضعیت سلامت بیمار مراجعه کننده چگونه است، اما در حرفه روانپزشکی به لحاظ اینکه غالباً چنین روشهای تشخیصی وجود ندارد، روانپزشکان با کار پیچیدهتری مواجه هستند خصوصأ وقتی فرد مراجعه کننده مجرم باشد و قاضی و دادگاه برای رعایت عدالت نیاز به نظر روانپزشک داشته باشند.
سید مهدی صابری، عضو هیأت علمی سازمان پزشکی قانونی کشور، از سال ۱۳۷۷ به طور رسمی در این سازمان مشغول به کار بوده و ۱۵ سال است که به عنوان رئیس بخش معاینات روانپزشکی سازمان پزشکی قانونی استان تهران به مراجعان خدمت ارائه میدهد پاسخگوی سوالات ما بود، سوالات مختلفی از قبیل نحوه رسیدگی به پروندههای جنایی، تا نتیجه پرونده روانپزشکی شهردار جنجالی تهران و آخرین آمار از تغییر جنسیت در کشور و...!
آقای دکتر از حیطه فعالیت خودتان برایمان توضیح دهید؟
مسائل حقوقی و کیفری شامل مسائل حقوقی که به قوانین مدنی مربوط میشود یا قوانین حقوق خانواده از جمله موارد مراجعه ما است. به عنوان مثال فردی به دادگاه مراجعه کرده و اظهار داشته است که بر اثر بیماری روانی اقدام به ارتکاب جرمی کرده و وظیفه ما است که با بررسی و انجام تستها اعلام کنیم که آیا فرد به دلیل اختلال و مشکلات روانی دست به انجام این کار زده است یا خیر. یا در موردی دیگر برخی افراد معاملات مالی را با استناد به این موضوع نقض میکنند که ما به بیماری روانی مبتلا هستیم یا اینکه همسری ادعا میکند به دلیل بیماری شوهرش نمیتواند زندگی را با او ادامه دهد که صحت این ادعاها با کارهای کارشناسی و انجام تستهای روانپزشکی امکانپذیر است.
مواردی از جمله درخواست از کار افتادگی، درخواست تغییر جنسیت، نحوه ارتکاب جرم، قدرت تشخیص افراد در زمان ارتکاب جرم و سایر از این دست مسائل توسط روانپزشکان پزشکی قانونی بررسی میشود؛ به طور مثال زندانی که اظهار میکند به دلیل مشکلات روانی تحمل زندان را ندارد و باید آزاد شود. یا خانم بارداری که ادعا میکند به دلیل سابقه بیماری روانی باید سقط جنین انجام دهد که این موارد پس از معاینات ما تأیید یا رد میشود.
آیا فردی که میخواهد اهدای عضو انجام دهد نیز نیازمند انجام تستهای روانشناسی است؟
بله، در زمان معاینات این افراد ما به این موضوع توجه میکنیم که آیا فرد از روی آگاهی کامل اقدام به انجام این تصمیم گرفته یا اینکه بر اساس تحمیل یا احساسات این کار را انجام میدهد.
نوجوانان زیر 18 سالی که تقاضا دارند در زندگیشان استقلال مالی داشته باشند نیز توسط کارشناسان شما تحت معاینات روانشناسی قرار میگیرند؟
بله، این یکی دیگر از اقدامات کارشناسان ما است و باید معاینات روانپزشکی بر روی این افراد صورت گیرد تا مشخص شود که فرد توانایی ذهنی و روانی انجام معاملات و استقلال فردی را دارد یا خیر.
مصاحبه،گفتوگو و مشاهده رفتار، ابزار تشخیص جرم
شما برای انجام معاینات از چه ابزارهایی استفاده میکنید؟
در تمام دنیا و با توجه به میزان پیشرفت تکنولوژی و علم هنوز هم اساس تشخیص در روانپزشکی مصاحبه،گفتوگو و مشاهده رفتار فرد است. روانپزشکی در بین رشتههای طب رشتهای منحصر به فرد بوده و تنها رشتهای است که نیاز به معاینات فیزیکی ندارد. مشاهده رفتار فرد از نحوه حرف زدن، راه رفتن، توجه و تمرکز وی و واکنشها و طرز پاسخ دادن مراجعهکننده گرفته تا آغاز کردن جملات، تن صدا،هیجان فرد و حتی نحوه نشستن و حرکات دستها توسط روانپزشکان بررسی میشود. شاید از نظر عموم مردم این یک کار آسان باشد اما این مهارتها با تجربه و دانش طولانی مدت به دست آمده است.
گاهی ما میشنویم که قاضیها میگویند که روانپزشک تنها با صحبت کردن با متهم به این نتایج دست یافته است و فکر میکنند که صحبت کردن و تشخیص نحوه ارتکاب جرم کار آسانی است و اعلام میکنند که این افراد چرا در زمان مصاحبه با ما این صحبتها را نکردهاند که این موضوع خود نشاندهنده اهمیت حیطه کار روانپزشک در پزشکی قانونی است.
توانایی تشخیص دروغ و تناقضگویی را داریم
آیا سؤالات خاصی از این افراد پرسیده میشود؟ و نوع سوالات برای هر فرد متفاوت است؟
مصاحبه روانپزشکی تخصصی است و نحوه پرسیدن سؤالات اهمیت ویژهای دارد به دلیل اینکه وقتی به مجرمی اجازه صحبت کردن داده شود فرد مصاحبه را به سمت و سویی پیش میبرد تا نظرات خود را تحمیل کند. در مصاحبات روانپزشکی باید توانایی تشخیص دروغ و تناقضگوییرا داشته باشیم. مصاحبه روانپزشکی از روانپزشک انرژی زیادی را میگیرد و برای کسب این تجارب پزشک پس از اتمام دوره تحصیلات 4 سال آموزشهای لازم را میبیند و با برخورد با انواع مختلف بیماران این تجارب را میآموزد. برای تشخیص حالات روانی از آزمونها و تستهای روانشناسی استفاده میکنیم و افراد باید در زمان انجام این تستها از آمادگی کامل برخوردار نباشند، خستگی مفرط نداشته باشند و برای پاسخ دادن از تمرکز کافی برخوردار باشند، همچنین نحوه پرسش سؤالات از هر فردی برای فرد دیگر متفاوت است. ما معمولاً از تستهای هوش، تستهای تعیینکننده خلق و افسردگی، تستهای روانپریشی استفاده میکنیم.
دقت این تستها چقدر است؟
برخی از تستها خود گزارشدهی هستند و فرد سؤالات مشخصی را پاسخ میدهد که در این موارد روانپزشک دقیقا از حالات فرد اطلاعی ندارد و ممکن است فرد در زمان پاسخگویی مصاحبه را منحرف کند. این تستها برای مواقعی مناسب است که افراد با صداقت به پرسشها پاسخ دهند، اما در کار پزشکی قانونی این تستها کاربرد چندانی ندارد. به دلیل اینکه افراد میخواهند به اهداف خودشان برسند.
در پزشکی قانونی از تستهایی استفاده میکنیم که توانایی سنجش دروغ داشته باشند و سؤالات طوری طراحی میشود که روانشناس متوجه میشود که فرد اطلاعات دروغ را به وی ارائه میدهد یا نه. معمولاً برای انجام این تستها از تستهای برونفکنی کردن استفاده میکنیم، این تستها نیازی ندارد که فرد در مورد شخصیت خود چیزی را اعلام کند بلکه تکالیفی به وی ارائه میشود و باید به آنها پاسخ بدهد به طور مثال تصاویر و فیلمهایی را به مجرم نمایش میدهیم و وی نظرات خود را اعلام میکند، یا اینکه ممکن است تصاویر مبهمی به افراد ارائه شود و افراد برداشت خود را از آنها اعلام کنند که در این موارد امکان دروغ گفتن افراد بسیار کم است.
از دیگر ابزارهای تشخیصی میتوان به عکسبرداری مغزی اشاره کرد مثلاً اگر کسی ادعا میکند که چیزی را به خاطر نمیآورد یا حافظهاش دچار اختلال است یا رفتار غیرارادی را انجام داده میتوان با گرفتن تصاویری از مغز وی دید که آیا وی از سلامت مغزی برخوردار است یا نه. توجه داشته باشید که نوار مغزی به ندرت به کمک ما میآید اما استفاده از آزمایشهای اندازهگیری سطح خونی دارو کمککننده هستند به دلیل اینکه برخی افراد ممکن است اعلام کنند به دلیل استفاده از مواد مخدر یا محرک جنایتی را انجام دادهاند که ما با این آزمایشها میتوانیم نحوه رفتار را تشخیص دهیم.
تشخیص مصرف الکل یا مواد مخدر توسط مجرم چگونه انجام میشود؟
ممکن است فردی در زمان اعلام جرم اعلام کند که الکل مصرف کرده است و ما با انجام آزمایشها میزان الکل موجود در خون را بررسی کرده و نتایج را اعلام میکنیم، بررسی سوابق و بیماریهای قبلی نیز کمک زیادی به تشخیص بیماری افراد میکند و ما رفتار بیمار را بررسی میکنیم و اگر شخصی بیماری ادواری داشته باشد با تطابق نوع جرم با رفتارهای اخیر وی میتوانیم اعلام کنیم که وقوع جنایت به دلیل بیماری بوده یا خیر.
مطالعه پرونده افراد، طرز رفتار، انگیزه فردی و واکنشهای پس از تکمیل جنایت نیز از جمله مؤلفههایی هستند که با قرار گرفتن در کنار یکدیگر میتوانیم به این نتیجه برسیم که فرد در زمان ارتکاب جرم دچار چه حالت روانی بوده است.
۹۰ درصد مجرمان بیمار روانی نیستند
آیا عموم قاتلان یا مجرمان به بیماری روانی مبتلا هستند؟
در مواقعی که قتلهایی صورت میگیرد برخی اعلام میکنند که قاتل حتماً مشکل روانی داشته یا اینکه به جنون مبتلا بوده است اما واقعیت این است که بسیاری از جنایات تحت تأثیر بیماری روانی اتفاق نمیافتد و به عبارتی میتوان گفت که آمار جنایت در بیماران روانی بالاتر از افراد عادی نیست. عموم مردم این تصور را دارند که عموم مردم دست به جنایت و آدمکشی میزنند در صورتی که اینگونه نیست و ما هر روزه با تعداد زیادی مجرم مواجه هستیم که دست به قتل، آدمربایی، سرقت مسلحانه، زورگیری، تجاوز به عنف و ... مواجه هستیم که ۹۰ درصد آنها بیماری روانی نداشتهاند.
بیماران روانی بیشتر از سایر افراد جامعه مرتکب جرائم خشونتآمیز نمیشوند اما وقتی اعلام میکنیم که فردی در زمان جنایت بیماری روانی نداشته است منظورمان این است که وضعیت روانی او در حدی نبوده که مسؤول رفتار خودش نباشد. از نظر علمی و منطقی هر جرمی به خصوص جرایم خشن مانند آدمکشی در حالت عادی اتفاق نمیافتد، اما این موضوع به معنی اینکه فرد بیماری روانی است نیست. این موضوع در حالت غیرعادی روانی رخ میدهد که برای هر کسی ممکن است پیش بیاید. هر انسان معمولی که خشم و نفرتش به حدی برسد که مرتکب قتل شود حالت عادی نداشته اما این که فرد از کار خود آگاهی دارد و نتیجه عمل خود را میداند برای ما و دادگاه اهمیت دارد. در واقع رفع مسؤولیت فقط برای مواقعی است که فرد نمیداند اقدامی که انجام داده مجرمانه بوده و دارای مجازات است یا خیر و این وضعیت در بیماران روانی بسیار کم رخ میدهد.
مشکلات روانی عامل سلب مسؤولیت افراد از ارتکاب جرم نیست
آیا مشکلات روانی باعث سلب مسؤولیت افراد از ارتکاب جرم میشود؟
برای پاسخ دادن به این سوال دو موضوع را باید از یکدیگر تفکیک کنیم، مشکلات روانی و اختلالات روانی که رفع مسئولیت میکنند با یکدیگر تفاوت دارند عموم مردم جامعه از مشکلات روانی رنج میبرند به طور مثال فردی توانایی پایینی در کنترل رفتار خود دارد و بلافاصله عصبانی میشود و فرد دیگری نمیتواند راحت و آسوده بخوابد. یا اینکه ممکن است شخص دیگری بسیار پرحرف باشد یا ارتباطش با مردم محدود است. اینها در دسته مشکلات روانی قرار میگیرند و در کتب روانپزشکی برای تمام این مشکلات اسامی در نظر گرفته شده است.
ممکن است این مشکلات روانی نیاز به درمان داشته باشند. به طور مثال فردی که نمیتواند شبها بیش از 2 الی 3 ساعت راحت بخوابد میتواند با مراجعه به روانپزشک درمان شود اما اینها عاملی برای ارتکاب جرم و ناآگاهی از نحوه مجازات نیستند. در روانپزشکی ما به دنبال اختلالاتی هستیم که مسؤولیت فرد را منتفی میکند.
به طور مثال قاضی به دنبال این است که بداند آیا فردی که جرمی را انجام داده به دلیل بیماری شدید اقدام به انجام این کار کرده یا نه و در صورتی که مجرم بیماری شدیدی داشته باشد نحوه صدور رای متفاوت است. حدفاصل مشکل روانی تا بیمار روانی که مسؤول عمل خود نیست، یکسری اختلالات روانی قرار دارند که از حد مشکل روانی فراتر است به طور مثال فرد بسیار افسرده است و به فکر خودکشی است اما در عین حال غیرمسؤول نیست و میداند کارش چه عواقبی در پی دارد. در این موارد اعلام میکنیم که فرد بیماری روانی دارد اما مسئول عمل خود نیز هست. بسیاری از معاینات ما روی این حیطه این بیماران تمرکز دارد. بیمارانی که مشکلشان فراتر از اختلال روانی است و در حدی نیست که اعلام کنند مسؤولیت اعمال خود را نمیتوانند به عهده بگیرند.
در روانپزشکی اینگونه نیست که اعلام کنیم هر فردی اختلال روانی دارد دیوانه است به عبارتی در اصطلاحات روانپزشکی جنون و دیوانگی وجود ندارد و این اصطلاحات عرف مردم است.
شما در روز چند نفر را معاینه میکنید؟
روانپزشکی در پزشکی قانونی بر خلاف پزشکان عمومی توانایی مصاحبه با افراد زیادی را ندارند و تنها ما قادر به انجام کار کارشناسی برای ۴ یا ۵ بیمار هستیم. در صورتی که مطبها ممکن است پزشک عمومی بیماران زیادی را در طول یک روز معاینه کند.
۲۵ درصد مردم جامعه دچار اختلال روانی هستند
وضعیت سلامت روان جامعه را چگونه ارزیابی میکنید آماری در این خصوص دارید؟
به طور طبیعی ۲۵ درصد مردم جامعه دچار اختلال روانی هستند یعنی از هر 4 نفر یک نفر به اختلال روانی مبتلاست و باید برای درمان به روانپزشک مراجعه کند. مشکلات روانی افراد که بر سایر افراد جامعه اثرگذار است، از این رقم نیز بالاتر بوده اما لزوماً آنها بیمار نیستند و خستگی و فشار عصبی باعث بروز این نوع رفتارها در آنها میشود.
سیاستگذاران سلامت عموماً هدفشان رسیدگی به افرادی است که مشکل روانی دارند اما باید علاوه بر ۲۵ درصدی که به اختلال روانی مبتلا هستند به ۵۰ درصد افرادی که به سمت و سویی مشکلات روانی در حال حرکت هستند نیز توجه ویژه صورت گیرد.
آمار مراجعات شما به طور روزانه چقدر است؟
در استان تهران معمولاً ۵۰ مورد برای بررسیهای روانپزشکی به ما مراجعه میکنند که برای ۵ الی ۱۰ مورد آنها کمیسیون تشکیل میشود.به طور روزانه ۵ الی ۱۰ معاینه در خارج از سازمان انجام میشود به طور مثال افرادی که دچار مشکلات حرکتی هستند یا در وضعیت نامناسب جسمی قرار دارند توسط کارشناسان در محل معاینه میشوند.
۳۰ هزار پرونده را بررسی کردهام
شما طی سالهای فعالیت خود حدود چند پرونده را بررسی کردهاید؟
۲۱ سال است که در این حیطه فعال هستم و بیش از ۳۰ هزار پرونده را بررسی کردهام.
بررسی پرونده افراد به صورت شخصی صورت میگیرد یا تیمی؟
عموماً نتایج و رأیهای ما به صورت بررسیهای انفرادی صورت میگیرد اما ممکن است فردی به رأی ما اعتراض داشته باشد یا اینکه مدارک و شواهد کافی در اختیار نداشته باشیم که در این زمینه پروندهها در کمیسیونها بررسی میشوند.
از بررسی پرونده «بیجه» تا شخصیتهای سیاسی
خاصترین پروندههایی که از لحاظ روانپزشکی مورد بررسی شما قرار گرفتهاند چه پروندههایی هستند؟
باید توجه داشت ما به دلیل شرایط شغلیمان عموم پروندههایی را که بررسی میکنیم خاص هستند از پروندهای کیفری گرفته تا پروندههای حقوقی اما از جمله مهمترین آنها میتوان به رسیدگی پرونده بیجه قاتل کودکان، پرونده قتل ستایش دختر افغانستانی، پرونده نجفی شهردار تهران، پرونده باند کرکس سیاه که اقدام به تجاوز و کشتن زنان میکردند و پرونده مدرسه معین اشاره کرد. البته توجه داشته باشیم که معاینه شخصیتهای سیاسی که هیچگاه رسیدگی نمیشود از جمله پروندههایی است که توسط ما بررسی شدهاند.
مصاحبه دو ساعته روانپزشکی از شهردار سابق
شما در خصوص بررسی پرونده شهردار سابق سخن گفتید درباره نتایج و جزئیات بررسی این پرونده بیشتر برایمان توضیح دهد؟
پرونده آقای نجفی در دو مرحله مورد بررسی قرار گرفت.در شب مراجعه بیش از 45 دقیقه مصاحبه و کارهای کارشناسی فردی انجام شد و در روز دوم حدود یک ساعت و نیم، تیمی از کارشناسان و روانپزشکان با وی ملاقات کردند، به طور کلی بیش از دو ساعت این پرونده را مورد بررسی قرار دادیم.
نجفی اختلال روانی نداشت
آیا آقای نجفی از اختلال روانی برخوردار بود؟
معاینات ما نشان داد که وی اختلال روانی که مسؤولیتش را سلب کند نداشته اما این موضوع به این معنا نیست که از هر نظر سالم بوده است. وی هم ممکن است مانند سایرین مشکلات روانی که پیشتر در موردش توضیح دادیم را داشته باشد، اما شهردار سابق اختلال روانی در حدی که نداند اقدام به چه کاری کرده یا کنترلش از دستش خارج شده باشد، نداشته است. به طور کلی بررسیهای ما نشان داد وی به اختلال روانی در آن لحظه مبتلا نبوده است.
آیا در زمان قتل قاتلان از انگیزه خود آگاهی دارند؟
در تمام پروندههای جنایی انگیزه و تصمیم اولیه توسط روانپزشکان در نظر گرفته میشود اینکه فرد نسبت به جنایت خود آگاه است موضوعی است که توسط ما بررسی میشود اما باید گفت وقتی فردی دست به قتل میزند که در شرایط بحرانی قرار داشته و حتی میزان خشم او به قدری بوده است که به التماسهای مقتول توجهی نمیکند.
طبیعی نبودن شرایط به معنای بیماری روانی نیست؛ در مواردی مانند قتل همسر از جمله مواردی هستند که خشم و نفرت به حدی میرسد که فرد اقدام به جنایت میکند و در بسیاری از جنایات نیز شاهد همین اتفاقات هستیم. ما موارد را از این منظر بررسی میکنیم که آیا از لحاظ منطقی فرد این احتمال را میدهد که ممکن است با به دست گرفتن اسلحه منجر به قتل شود یا خیر که معمولاً پاسخ ما به طور قطع بله است؛ چون نتایج کارشناسی نشان میدهد که فرد آگاهی لازم را از انجام این عمل دارد و برای بررسی پرونده شهردار سابق نیز بیش از دو ساعت زمان صرف شد و مشخص شد آقای نجفی اختلال روانی نداشته است و واکنش خشم بیش از حد توسط وی به دلیل بیماری روانی نبوده است.
جنون آنی به چه معناست؟
جنون آنی به این معناست که فرد از گذشته هیچ سابقه بیماری نداشته و در لحظه جنایت به حد جنون رسیده است و مرتکب جنایتی شده و پس از انجام جنایت نیز هیچ مشکلی ندارد و با استناد به این موضوع فرد به زندان نمیرود و مجازات نمیشود که استفاده از این استدلال توسط دادگاهها منطقی نیست به دلیل اینکه مقولهای به نام جنون آنی در روانپزشکی وجود ندارد.
استفاده از این موضوع با توجه به غیر علمی بودن آن در دادگاهها صحیح است؟
جنون آنی در دفاعیات کشورهای غربی مدت زیادی است که استفاده نمیشود و از سال ۲۰۰۰ به بعد در کشور آمریکا نیز به دفاعیات جنون آنی استناد نمیشود و اکثر قضات این موضوع را قبول نمیکنند.
در روانپزشکی اختلال کنترل تکانه را داریم که نزدیک به مفهوم جنون آنی است ممکن است افرادی در کنترل رفتار پرخاشگرانه خود دچار نقص باشند اما ا ین موضوع با جنون آنی متفاوت است و این افراد مسئولیت کیفری دارند و من امیدوارم روزی در دادگاهها شاهد این موضوع باشیم که ارائه دفاعیه جنون آنی مورد پذیرش قرار نگیرد به دلیل اینکه از لحاظ منطقی و علمی این موضوع مورد تأیید نیست.
از لحاظ علمی ممکن است توانایی کنترل خشم به دلیل بیماری مختل شده باشد و فرد جرمی را انجام دهد اما در این نوع موارد نیز بیماری قبلی فرد موردبررسی قرار میگیرد.
پشت سر مصرف شیشه بیشترین جنایات قرار دارد
تأثیر مصرف موادمخدر بر سلامت روان چگونه است؟
صابری: به طور قطع مصرف موادمخدر منجر به بروز رفتارهای پرخاشگرانه میشود اما بیشترین مجرمانی که اقدام به جنایات شدید زدهاند مصرفکنندگان شیشه هستند و پشت سر مصرف شیشه بیشترین جرم قرار دارد. شیشه ماده مخدر محرک است و منجر به توهم افراد میشود همچنین مصرف کوکائین و الاسدی در موارد بعدی قرار دارند اما به دلیل اینکه دسترسی به آنها دشوار است کمتر شاهد وقوع جرم به دلیل مصرف این موادمخدر هستیم. ارتکاب جرم در مصرفکنندگان تریاک و هروئین زیاد بالا نیست و معمولاً این افراد دچار جرایمی مانند کیفقاپی، سرقت خودرو و سایر جرایم دیگر میشوند. اما مصرفکنندگان شیشه به دلیل توهم جنایات سنگینی را مرتکب میشوند.
شیشه قابل تشخیص است
آیا پزشکی قانونی میتواند در آزمایشهای خود مصرف شیشه را تشخیص دهد؟
بله، به طور حتم ما میتوانیم این موضوع را تشخیص دهیم حتی در مواقعی که 10 روز از وقوع جرم گذشته ما میتوانیم با انجام مصاحبه حدس محکمی را داشته باشیم که فرد مصرفکننده شیشه بوده است.
آخرین وضعیت تغییر جنسیت در کشور را توضیح دهید؟
بحث تغییر جنسیت از جمله مباحثی است که همیشه وجود داشته و ما با افرادی در جامعه مواجه هستیم که از جنسیت خود ناراضی هستند در برخی از کشورها انجام اعمال تغییر جنسیت مرسوم شده و برخی از کشورها مانند قطر، این موضوع را به رسمیت نمیشناسد و ممنوع اعلام کرده و در برخی دیگر جنسیت سوم را به رسمیت شناختهاند.
در کشور ما نیز اجازه انجام عمل جراحی داده میشود و طبق آمارها از هر 50 هزار نفر یک نفر به این عارضه مبتلا میشود که شیوع آن در پسران کمتر است.
دختران بیشترین تقاضای تغییر جنسیت را دارند
بیشترین درخواست تغییر جنسیت از سوی آقایان بوده یا خانمها؟
اخیراً طی 10 سال گذشته میبینیم که دختران بیشترین تقاضای تغییر جنسیت را دارند که عموم این افراد باید به روانپزشک مراجعه کنند تا در صورتی که اختلال روانی در کار نبود، یا اینکه فرد تحت تأثیر رفتار دیگران قرار نداشت و برای ما اثبات شد که وی دچار اختلال است با تأیید پزشکی قانونی از دادگاه مجوز تغییر جنسیت دریافت خواهد کرد.
سن عموم درخواستکنندگان در چه حیطهای قرار دارد؟
طی سالهایی که در این حوزه فعالیت کردهام مراجعهکنندگان بین سنین 14 تا 53 سال قرار داشتهاند و نمیتوان سن دقیقی را برای درخواستکنندگان ارائه داد.
افزایش مراجعان تغییر جنسیت در ۶ ماهه نخست سال
در چند سال گذشته چند نفر برای تغییر جنسیت به پزشکی قانونی مراجعه کردهاند؟
تنها در استان تهران ۹۰ نفر مراجعهکننده داشتهایم اما بررسی نشان میدهد در ۶ ماه ابتدایی امسال آمار مراجعهکنندگان ۵۰ درصد بیشتر شده است اما افزایش آمار به معنای افزایش اختلال ترنس نیست بلکه بسیاری از این افراد از اختلال خود آگاهی نداشتهاند و پزشکی قانونی مراجعه نمیکردهاند.
چند درصد این درخواستها توسط شما تأیید میشود؟
بسیاری از افراد مراجعهکننده اختلال جنسیتی ندارند و با آموزشهای غلطی که دریافت کردهاند به این باور رسیدهاند که باید تغییر جنسیت انجام دهند اما ۹۰ درصد مراجعهکنندگانی که توسط کارشناسان ما تحت انجام معاینات روانپزشکی قرار گرفته و از فیلترهای پزشکی قانونی عبور کردهاند مجوز تغییر جنسیت دریافت میکنند و ما در سال گذشته شاهد موافقت ۹۰ درصدی تغییر جنسیت در پزشکی قانونی بودهایم.
به عنوان آخرین سوال چند نفر در سال گذشته تغییر جنسیت دادهاند؟
آمار دقیق این افراد در پزشکی قانونی در دسترس نیست به دلیل اینکه آنها شناسنامه خود را از ثبت احوال دریافت میکنند و باید از این نهاد آمار دقیق را دریافت کنید.