زهیر توکلی با بیان اینکه کتابهای درسی خیلی ضعیف هستند، مشکل را ساختار نظام آموزشی میداند و نیاوردن شعر شاملو و فروغ در این کتابها را حاشیهای عنوان میکند که برجسته شده است.
به گزارش «تابناک» به نقل از ایسنا، این شاعر و معلم زبان و ادبیات فارسی در پی انتشار فهرستی با عنوان «حذفیات کتابهای درسی ادبیات فارسی» که در فضای مجازی دست به دست میشود و از حذف شعرها و داستانهایی از ادبیات معاصر و کلاسیک و جایگزین کردن متنهایی دیگر حکایت دارد، اظهار کرد: در کتابهای درسی ادبیات دوره جدید متنهایی آوردهاند که خیلی ضعیفاند. در حوزه ادبیات پایداری و ادبیات مقاومت، داستانهایی آوردهاند که اگر نمیآوردند بهتر بود.
او درباه حذف داستانی از غلامحسین ساعدی هم بیان کرد: داستان «گاو» ساعدی واقعا برای دانشآموزان غیرجذاب بود، حتی در مدرسههای ممتاز و دانشآموزانی هم که خانوادههای اهل کتاب دارند، با آن ارتباط برقرار نمیکردند. این داستان، داستان مناسبی نبود.
توکلی اظهار کرد: اینکه گفته میشود ارادهای از پیش تعیینشده برای حذف نام روشنفکران از کتابهای درسی وجود داشته، به نظرم چنین چیزی در کار نبوده است، زیرا در کتابهای درسی از نیما، اخوان و سهراب شعر هست و اینطور نیست که از روشنفکران شعر و یا متنی نباشد. مسئله این است که کتابهای درسی ضعیف تألیف میشوند، اما اینکه فکر کنید جریان ایدئولوژیکی وجود دارد که از بالا فشار میآورد که این شعرها نباشد، اینطور نیست. البته ممکن است روی تکوتوکی از چهرهای معاصر حساسیتهایی وجود داشته باشد، اما اینکه گفته شود جریان حسابشدهای هست که از بالا ابلاغ کرده روشنفکران را حذف کنید، غلط است.
او سپس با تأکید بر ضعیف بودن کتابهای درسی بیان کرد: مهمترین ضعف این کتابها این است که بخش تاریخ ادبیات را حذف کردهاند؛ مثلا متنی از «بهارستان» جامی آمده که هیچ توضیحی ندارد، اینکه جامی چه کسی بوده و «بهارستان» چه کتابی است. مهمترین آسیب کتابهای درسی جدید، حذف توضیحات تاریخ ادبیات است، یعنی هیچ بیوگرافیای وجود ندارد تا دانشآموزان بدانند صادق هدایت، محمدعلی جمالزاده، حافظ، سعدی و عطار که بودهاند. این ضعف مهمتر و بزرگتر از این است که دانشآموری «گاو» ساعدی را بخواند یا نخواند.
این شاعر درباره اینکه حذف متنها چقدر بر سلیقه ادبی دانشآموزان تأثیر میگذارد، گفت: دفتر تألیف تصمیمگیرنده نیست؛ دانشآموز کشش ندارد. دانشآموزان کشش همین کتاب را هم ندارند تا بخوانند. مشکل فراتر از این حرفهاست، اما یک مشت آدم کوتهنظر فکر میکنند اگر شعر احمد شاملو و فروغ فرخزاد را در کتابهای درسی بیاورند مشکلات حل میشود. اینها نمیفهمند که مشکل ساختاری است. مانند این است که بنایی از زیرساختش مشکل دارد و شما بگویید چرا پنجرهاش این مدلی است. دانشآموزان کشش همین کتاب درسی را هم ندارد.
او درباره چرایی این موضوع گفت: دفتر تألیف باید به سلیقه معلمان و دانشآموزان نگاه کند. معلمان اصلا حوصله ندارند؛ معلمی که شغل دوم دارد و مسافرکشی میکند به کتاب درسی توجهی ندارد. یا دانشآموزی که میخواهد سر به تن آموزش و پرورش و معلم نباشد و فقط میخواهد به نوعی از کنکور رد و در دانشگاه قبول شود و از طرف دیگر امیدی به آیندهاش ندارد، نه شاملو برایش اهمیت دارد و نه قزوه. موضوع اینها نیست که بُلد کردهاند؛ اینها حاشیه است. اصل کار این است که این شیوه تعلیم و تربیت مبتنی بر آزمون و کنکور با تعداد درسها و سالهای زیاد منسوخ شده است و دیگر جواب نمیدهد.
این شاعر و معلم با تأکید بر اینکه مشکل اصلی در ساختار نظام آموزشی است، بیان کرد: دانشآموز مدرسه میآید، اما نمیداند چرا باید این درسها را بخواند و این درسها به چه دردش میخورد. اصلا درس عروض و قافیه به درد دانشآموز رشته انسانی میخورد؟ حالا میپرسند چرا شاملو حذف شده است؟ ۹۰درصد دانشآموزان علوم انسانی نمیخواهند در دانشگاه ادبیات بخوانند. کسانی که سراغ رشته ادبیات میروند به عروض و قافیه نیازی ندارند، پس چرا عروض و قافیه در دبیرستان تدریس میشود؟ مشکل این است که دانشآموز نمیداند برای چه درس میخواند، به اجبار مدرسه میآید، به اجبار درس میخواند، به اجبار کنکور میدهد و به اجبار دانشگاه میرود و لیسانس میگیرد و بعد میخواهد ببیند چهکاره میخواهد بشود. این نظام آموزشی تعطیل است و برایش فرقی نمیکند از احمد شاملو شعری بیاوری یا از علیرضا قزوه و علی معلم.
او ادامه داد: مشکل اینهاست. حالا هرچقدر هم کتاب درسی را جذاب کنید، فرقی نمیکند. زمانی که وضعیت معیشتی معلم خراب است و آخر ماه هشتش گرو نهش است، انتظار دارید برای معلم مهم باشد که در کتاب درسی شعری از شاملو آمده یا علی معلم؟ این معلم فقط میخواهد درسش را بدهد و برود. مشکل ما اینها است. مشکل این نیست که اتاق فکر و توطئهای وجود داشته و از بالا اعلام کند که حق ندارید شعر فلانی را در کتاب درسی بیاورید. چنین چیزی نیست.
زهیر توکلی سپس اظهار کرد: در کتاب درسی جدید، شعر ضعیفی درباره شهید حججی آوردهاند؛ درست است که شاعرش قوی است، اما شاعر قوی هم ممکن است شعر ضعیف بگوید. یا از این همه کار قشنگی که مرحوم نادر ابراهیمی نوشته، بخشی از رمان سفارشی او را درباره امام خمینی (ره) آوردهاند که متن ضعیفی است. البته این متن در کتابهای قدیم هم بود که اشتباه است. مرحوم ابراهیمی در این کتاب خواسته امام خمینی را بالا ببرد، اما ناخودآگاه مدرس را کوبیده است. نادر ابراهیمی کتاب «آتش بدون دود» و «چهل نامه عاشقانه به همسرم» را دارد؛ چرا از اینها نیاوردهاند؟
او در پایان با تأکید بر اینکه در حوزه دفاع مقدس متنهای ضعیفی انتخاب کردهاند، گفت: اگر دفتر تألیف کتابهای درسی سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی بیخیال حوزه دفاع مقدس شود و چیزی نیاورد بهتر است. من از اینور انتقاد دارم. من از اینکه چرا از احمد شاملو و فروغ فرخزاد شعری نیاوردهاند، انتقاد ندارم، زیرا دانشآموزی که ادبیات دوست داشته باشد، اولین کسانی که سراغشان میرود این شاعران هستند. اما ادبیات پایداری و مقاومت جنبه ملی دارد و دانشآموزان باید با آن آشنا شوند.
ضرر اینکه دانشآموز با ادبیات پایداری با متنهای ضعیف آشنا شود بیشتر از این است که دانشآموز با شاملو در کتاب درسی آشنا نشود. این متنهایی که از حوزه ادبیات دفاع مقدس در کتابها آوردهاند بیشتر مایه آبروریزی است، زیرا ضعیفترین و غیرجذابترین متنهای ممکن را انتخاب کردهاند.