سلطانی معتقد است: رانت هایی چون گاز ارزان، نفت ارزان، برق ارزان و سنگ معدن بسیار ارزان که دولت به بنگاه های صنعتی و معدنی که عمدتاً خصولتی هستند می دهد را قطع کند حدود 400 هزار میلیارد تومان (برابر با بودجه دولت) درآمد نصیبش خواهد شد.
به گزارش تابناک اقتصادی، هشت روز از آغاز سهمیه بندی و افزایش قیمت بنزین می گذرد اما همچنان حرف و حدیث ها پیرامون این تصمیم ادامه دارد. عده ای بر این باورند که دولت به یکباره دست به اتخاذ و اجرای چنین تصمیمی زد و عده دیگری معتقدند که دولت از گذشته برنامه ریزی های لازم را جهت پیاده سازی چنین تصمیمی انجام داده بود.
احسان سلطانی پژوهشگر و کارشناس مسائل اقتصادی جزء کسانی است که معتقد است دولت از گذشته تصمیم به انجام چنین کاری را داشت و اجرای سیاست افزایش قیمت بنزین برنامه ریزی شده بوده است.
سلطانی در گفتگو با خبرنگار تابناک اقتصادی گفت: برخلاف صحبت هایی که مسعود نیلی مشاور سابق رئیس جمهور در امور اقتصادی انجام دادند و گفتند که اقتصاد ایران اقتصاد شانسی است باید در پاسخ گفت که هیچ چیز در ایران شانسی نیست و همه چیز از سال 1392 برنامه ریزی شده بوده است.
وی در مورد دلایل خود مبنی بر اینکه این سیاست برنامه ریزی شده بوده است، گفت: دلیل اصلی افزایش قیمت بنزین، کسری بودجه دولت بوده است و این دلیل پشت ژست حمایتی دولت از طبقه محروم و متوسط مخفی شده است.
وی افزود: هم اکنون طبق گفته دولت 80 تا 90 درصد مردم طبقات متوسط و ضعیف می باشند که دولت قصد دارد از طریق افزایش قیمت بنزین و کسب درآمد و توزیع آن بین این 80 درصد به آن ها کمک کند. ولی با فرض اینکه دهک دهم که ثروتمندترین دهک جامعه می باشد بیشترین بنزین را مصرف می کند، باید گفت این 80 درصد مردم حدود 80 درصد بنزین کشور را مصرف می کنند. پس این تصمیم برخلاف گفته دولت به نفع طبقات ضعیف و متوسط نیست و افزایش قیمت بنزین بر روی این طبقات بیشتر از دهک های ثروتمند تاثیرگذار است.
سلطانی ادامه داد: در استان های محروم کشور که بخش قابل توجهی از جمعیت کشور را در خود جای داده اند، وسایل حمل و نقل عمومی به آن شکل وجود ندارد و مردم این مناطق کاملا به بنزین وابسته هستند. وابستگی آن ها به بنزین هم به این صورت است که بر سر زمین های کشاورزی خود حاضر شوند، محصولات کشاورزی خود را جابجا کنند و به شهر بروند و مواد غذایی خود را تهیه کنند.
وی گفت: اگر درآمد خانوارها در این مناطق را حساب کنیم به صورت متوسط ماهانه دو الی سه میلیون تومان می باشد که با این افزایش قیمت بنزین هم اکنون هزینه بنزین، 15 تا 20 درصد درآمدهای آن ها را خواهد بلعید ولی این افزایش قیمت بنزین یک درصد هم هزینه های زندگی افراد ثروتمند را افزایش نداده است. پس در اینجا بی عدالتی تشدید می شود و همان گونه که تجربه نشان داده است این مالیات تورمی جدید باعث ضعیف تر شدن طبقات محروم جامعه خواهد شد.
سلطانی با اشاره به اینکه افزایش قیمت بنزین هدفی جز تامین کسری بودجه دولت ندارد، گفت: طبق آمار گمرک در سال گذشته 118 میلیون تن (به ازای هر ایرانی 1.5 تن) صادرات غیرنفتی داشتیم. 40 میلیون تن از این صادرات غیرنفتی، خاک، شن، ماسه و مواد معدنی با ارزش صادراتی کمتر از 50 دلار در تن بوده است. یعنی عملاً 40 میلیون تن صادرات غیرنفتی را به قیمت بسیار ارزانی داده ایم. ما حساب کردیم که تنها یارانه سوخت حمل و نقل این 40 میلیون تن صادرات غیرنفتی بیش از درآمد 30 هزار میلیارد تومانی است که دولت قرار است از محل افزایش قیمت بنزین به دست آورد. اگر دولت همین رانتی که به شرکت های صادراتی از طریق یارانه سوخت جهت حمل و نقل کالاها را می دهد قطع کند بیش از 100 هزار میلیارد تومان درآمد کسب خواهد کرد. از سوی دیگر، کسی که صادرات این کالاها را انجام داده است به دلار و ارزهای خارجی درآمد کسب کرده است و دولت باید از این افراد مالیات بگیرد نه اینکه با افزایش قیمت بنزین از جیب مردمی که درآمد آن ها با تومان و ریال است هزینه خود را بردارد.
این کارشناس اقتصادی ادامه داد: نکته دیگر این است که رئیس جمهور بیان می دارد که قیمت بنزین در کشورهای همسایه چندین برابر قیمت آن در داخل کشور است و مبنای محاسبات وی دلار یازده هزار تومانی است در حالی که دولت دلار 4200 تومانی را به رسمیت می شناسد! دولتی ها یک نرخ بالای دلار را به اقتصاد ایران تحمیل کردند و حالا تمام محاسبات خود را بر مبنای همین قیمت دلار تحمیلی انجام می دهند و می سنجند. از سوی دیگر وقتی به تعیین دستمزدها می رسد مبنای محاسبه نرخ دیگری می شود و دستمزدها سرکوب می شوند.
احسان سلطانی گفت: رانت هایی چون گاز ارزان، نفت ارزان، برق ارزان و سنگ معدن بسیار ارزان که دولت به بنگاه های صنعتی و معدنی که عمدتاً خصولتی هستند می دهد را قطع کند حدود 400 هزار میلیارد تومان (برابر با بودجه دولت) درآمد نصیبش خواهد شد.
این پژوهشگر اقتصادی گفت: یکی دیگر از منابعی که دولت می توانست برای خودش درآمد قابل ملاحظه ای کسب کند پایه های مالیاتی از جمله مالیات بر ثروت بود. ما محاسبه کردیم که اگر دولت به اندازه دولت چین مالیات از املاک و مستغلات دریافت کند آنگاه به اندازه نصف بودجه کنونی دولت (200 هزار میلیارد تومان) درآمد خواهد داشت. حالا باید از دولت پرسید که چرا از کسی که ویلای لوکس دارد مالیات نمی گیرید؟ حتی دولت می توانست از سفته بازان مالیات بگیرد و درآمدی در حدود 100 هزار میلیارد تومان نصیبش می شد.