جزئیات ورود صدها «شاتگان» به کشور، اجتماع مردم تیر خلاص به تلاشهای امریکا، پخش تصاویر تخریبی علیه دولت و مجلس از صدا وسیما، موافقت روحانی با استعفای وزیر کشاورزی، سکوت دولت درباره اختلاف وجه واریزیها، ورود میلیاردر دموکراتها برای شکست ترامپ، هشدار برای جلوگیری از شیوع آنفلوآنزا در کشور، پخش اعترافات تلویزیونی از منظر قانون، حواشی بیانیه جعلی منتسب به اصلاح طلبان و لغو جام جهانی کشتی فرنگی در تهران، از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز سه شنبه پنجم آذرماه در حالی چاپ شدند و بر روی پیشخوان مطبوعات قرار گرفتند که استعفای محمود حجتی پیش از استیضاح و قبول آن توسط رئیس جمهور از یک سو و بازتاب تجمع مردم تهران در میدان انقلاب در محکومیت اغتشاش با تیترها و تصاویر مختلف در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شد.
ادامه تحلیلها درباره اعتراضات اخیر، ماجرای استعفای ویلتموس سرمربی تیم ملی فوتبال و گزارشها از شنیدهها درباره استیضاح وزیر نفت و وزیر کشور از دیگر مواردی است که در صفحات نخست امروز روزنامهها مورد توجه سردبیران قرار گرفته است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
عباس عبدی روزنامهنگار طی یادداشتی با عنوان به کجا چنین شتابان؟ در مطلبی کنایه آمیز و انتقادی نسبت به صحنه سیاست امروز ایران نوشت: هنگامی که صحنه سیاست در ایران را نظاره میکنیم، دچار تعجب فراوان میشویم. آیا این همان جامعهای است که انقلاب کرد؟ آیا این همان جامعهای است که ۸ سال جنگید؟ این ناپایداری سیاسی که از خاتمی به احمدینژاد برسد و سپس به روحانی بازگردد از کجا ریشه میگیرد؟ آیا این تعارضات درونی جامعه است که اینچنین بازتاب پیدا میکند یا آنکه دستکاریهای رسمی در امور جامعه است که موجب بروز این تعارضات میشود؟ به نظر میرسد که سیاستگذاران جامعه ایران توجه چندانی به اثرات زیانبار این حد از ناآرامی و اغتشاش روحی و روانی ندارند. متأسفانه صبر و بردباری جامعه را به گونه دیگری تفسیر و تحلیل میکنند و از همه بدتر اینکه نسل جدیدی از میان ساختار نزدیک به قدرت پا به عرصه سیاست گذاشته است که در انجام رفتارهای بیپروا و تند، هیچ محدودیتی برای خود قائل نیست و موقعیت و نزدیکی خود به ساختار قدرت را با جایگاه اپوزیسیونی و براندازی قاطی کرده است و چهارنعل در مسیر ضد دولتی گام برمیدارد و هیچ خط قرمزی را نیز برای خود قائل نیست. دیگر نیازی نیست نگران شبکههای معاند و برانداز آن سوی آب و مرز بود، رسانههایی رسمی در داخل هستند که رسانههای برانداز به گرد آنها نیز نمیرسند. به قول معروف باید از قید گرفتن مارادونا گذشت، زیرا غضنفرهایی در داخل هستند که خطر آنان برای زدن گل به خودی بسیار بیشتر از امثال مارادونا است. مایه تأسف است که دیگر نیروهای داخلی نیز همچنان در حال پاس دادن به این غضنفرها هستند!
سطح سیاست و ادبیات سیاسی در حال نزول و حتی ابتذال است. روندی که پس از سال ۱۳۸۴ آغاز شد، بیوقفه ادامه یافته است و سیاست را به پایینترین سطح قابل تصور رسانده است. البته بخشی از این روند جهانی است، وجود شبکههای اجتماعی و ساختار غالب بر این رسانهها، در کنار فوایدشان، موجب این سقوط اخلاقی و رفتاری و ادبی شده است و ترامپ نیز یکی از مهمترین محصولات این فرآیند است.
اگرچه سطح امید اجتماعی و حتی امید فردی مردم در حال کاهش است؛ سطحی که پیشتر نیز کم بوده است، به همین علت یکی از اولین پرسشهایی که با امثال بنده طرح میشود، این است که چه خواهد شد؟ پاسخی که شایسته است داده شود این است که دوست داریم چه بشود؟ در واقع پرسش چه خواهد شد، ناظر به انفعال پرسشکننده است که گویی سرنوشت ما خارج از دستان ما رقم خواهد خورد، در حالی که سرنوشت ما را باید خودمان رقم بزنیم. پس بپرسیم که چه باید بشود و متناسب با این خواست برای تحقق آن مشارکت و فعالیت کنیم در غیر این صورت دیگرانی سرنوشت ما را تعیین میکنند که هیچ خیری در آن نیست.
محمد محمودی شاهنشین طی یادداشتی که روزنامه اعتماد در شماره امروز خود منتشر کرد نوشت: در حالی که بحث از لزوم شنیدن صدای شهروندان به عنوان یکی از مباحث داغ این روزهای فضای سیاسی- رسانهای کشور مورد توجه افکار عمومی قرار گرفته است، نکتهای که باید همواره مدنظر قرار داد، بسترهایی است که... برای تحقق این مهم ضرورت دارد. در این میان شاید یکی از مهمترین الزامات، بحث امنیت باشد. امنیتی که به واقع تنها در صورت تحقق آن به صورت تام و تمام، امکان بیان اعتراض و تحقق آزادیهای مدنی شهروندان محقق خواهد بود.
از دیگر سو بحثی که در تمامی نقاط جهان از جمله در کرسیهای مختلف دانشگاهی و پژوهشگاهی به آن توجهی ویژه شده و میشود و از آن به عنوان یکی از شاخصهای اساسی تعیین میزان توسعهیافتگی کشورها و دولت- ملتها یاد میشود نیز همین بحث امنیت است. به نحوی که میزان توسعهیافتگی هر کشور از طریق سنجش شاخص و پارامترهای متعدد برآورد میشود که در این میان شاخص امنیت همواره مورد توجه بوده و هست. چنانکه بسیاری از چهرههای برجسته علم مدیریت نیز به این شاخص توجهی ویژه داشته و آن را پس از نیازهای جسمانی و روانی، سومین مؤلفه و شاخص در تعیین میزان توسعهیافتگی و کیفیت مدیریت کلان در کشورها به حساب میآورند. در این میان جامعه ایران نیز مستثنا نبوده و اگر امنیت سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و مواردی از این دست فراهم نباشد، آزادیهای فردی نیز میسر نخواهد بود و در تحقق حقوق شهروندی به مشکل برمیخوریم. فراموش نکنیم تا زمانی که امنیت و بسترهای لازم برای تحقق این مهم فراهم نباشد، دستیابی به آزادیهای فردی و شهروندی در حد کلام باقی مانده و جامه عمل به تن نمیکند.
در مجموع به نظر میرسد امنیت، آن هم برای همه اقشار و گروهها، لازمه تحقق آزادی است و در این رهگذر هر تبعیضی میتواند دستیابی به آزادیهای فردی و اجتماعی شهروندان را با چالشی جدی و اساسی مواجه کند. همان طور که اگر این مهم یعنی «امنیت برای همه» محقق شود و نگاهی به دور از تبعیض در این راستا مد نظر مسوولان باشد، میتوان نسبت به تحقق آزادیهای فردی و اجتماعی شهروندان نیز امیدوار بود.
محمد ایمانی در ستون یادداشت روز امروز کیهان در بخشی از مطلبی با عنوان نقشآفرینان بلوای ۹۲ و ۹۸ چگونه به هم رسیدند؟ نوشت: مردم غیور و با بصیرت تهران دیروز در برابر فتنهانگیزی پیچیده دشمن که کانون تهاجم خود را ایجاد تحیر و سر در گمی و رعب و انفعال افکار عمومی قرار داده، به میدان آمدند و ضمن خلق حماسهای کم سابقه از شور و شعور، تار و تور عنکبوتی دشمنان را از هم گسیختند. مشابه این حماسههای تاریخ ساز ظرف چند روز گذشته در شهرهای بزرگ و کوچک کشور خلق شد و باید قدرشناس چنین مردمی بود. مردم واقعی، همین حماسه آفرینانی هستند که بیش از همه از سوء مدیریت برخی مدیران شاکی هستند، اما میدانند نباید خود را دشمن شاد کرد بلکه برای بازدارندگی و دفع فشارها باید ایستاد و دشمن را به نقطه نا امیدی رساند.
- کسی که از مردم است، اتوبوسها و مترو را که مهمترین امکان تردد عمومی است، به آتش نمیکشد و اموال مردم را غارت نمیکند. آشوبگران جنایتکار که هزاران میلیارد خسارت وارد کردند، همقطاران داعش بودند نه معترض. ما در اواخر دهه ۵۰ تا میانه دهه ۶۰، در ایران داعش داشتیم، در حالی که هنوز داعشی وجود نداشت. سازمان جنایتکار منافقین در کنار گروهکهایی مانند کومله و دموکرات، مشغول جنایتهای وحشیانه علیه مردم عادی بودند و بعدها شگردهای آنها در ترور و رعب افکنی، به داعش منتقل شد. در چند سال اخیر هم سرویسهای جاسوسی متخاصم، مشترکا تلاش دارند تا معجونی از همه آن خباثتها را باز تولید کنند و با همان هراس افکنی و تخریب و ترور و جنایت، مردم و نیروهای امنیتی را منفعل سازند. تمام این تقلاهای مذبوحانه، به خاطر هفت هزار میلیارد دلاری است که ظرف بیست سال در چهارگوشه غرب آسیا با هدف ریشهکنی مقاومت کردند، اما بر عکس، موجب قدرتمندتر شدن جمهوری اسلامی و متحدانش شدند.
ماجرای اخیر، مانند تزریق واکسن (میکرب ضعیف شدهای) بود که هر چند با تب همراه شد، اما موجب تجربه اندوزی و واکسینه شدن افکار عمومی خواهد شد. این، یک رزمایش عمومی بود و دشمن دست پاچه، به خیال اینکه نباید فرصت را از دست داد، شبکه سالها تدارک شده خود را به بدترین شکل ممکن نیمسوز کرد.
- آنچه در این میان موجب تردید و سوءظن بیشتر میشود، اصرار برخی مدیران ناکارآمد و سیاسیون و رسانههای حامی آنهاست بر این گزاره که «اعتراض، حق مردم است». بله اعتراض حق مردمی است که، ولی نعمت مسئولان هستند، اما آیا حق مردم، منحصرا اعتراض است یا اصالتا حق دارند از معیشت سالم و با ثبات (اشتغال، ازدواج و مسکن) برخوردار باشند؟! بر مبنای» اعتراض حق مردم است»، همین مدیران که موجب فشار بر مردم شدهاند، باید مواخذه شوند و عوام فریبانی هم که در انتخابات گندمنمایی و جو فروشی کردند، باید مورد بازخواست قرار بگیرند، اما با رندی، ادای غمگساری برای مردم را در میآورند. البته همین جا باید حساب انبوه مدیران خدوم و دلسوز را از معدود مدیران کج فهم و کج رفتار جدا کرد
انجام اصلاحات اقتصادی با رویکرد بسیج ظرفیتهای متعدد رونق اقتصادی و شفاف سازی نظام کسب درآمد و توزیع ثروت، یک ضرورت است و در کنار آن، باید تاخیر یک دههای در راهاندازی شبکه ملی ارتباطات و اطلاعات را جبران کرد. مجمع تشخیص مصلحت، مجلس، قوه قضائیه و شوراهای عالی ذی ربط، هر یک باید جداگانه این ضرورتها را از مدیران مسئول مطالبه کنند. ضمنا عنایت داشته باشیم که در میانه جنگی دوران ساز قرار داریم و اگر به دشمن ضربه نزنیم، باید منتظر باشیم که ضربه بخوریم. امام خمینی ۲ فروردین ۱۳۶۸ به عنوان یک راهبرد همیشگی فرمودند: «امروز بیشتر از هر زمانی کینه و دشمنی استکبار علیه اسلام ناب محمدی (ص) برملا شده است... غرب و شرق تا شما را از هویت اسلامی تان- به خیال خام خودشان- بیرون نبرند، آرام نخواهند نشست... همیشه با بصیرت و با چشمانی باز به دشمنان خیره شوید و آنان را آرام نگذارید که اگر آرام گذارید، لحظهای آرامتان نمیگذارند». رژیمهای خبیث آمریکا، انگلیس، اسرائیل، فرانسه و عربستان، آشکارا با کشور و ملت ما معارضه میکنند؛ بنابراین باید با گزینههای متنوعی که در اختیار داریم، ضربات بازدارنده و پشیمانکننده به آنها وارد کنیم. همزمان باید بدون ملاحظه و ترحم، سرانگشتان شبکه نفوذ را زد.