موج اخیر اعتراضات ناشی از افزایش بنزین در کشور فروکش کرد، اما پایان این موضوع به منزله تمام شدن مسئولیت رسانهها در بررسی و تحقیق پیرامون این مساله نیست و از طرفی مسئولان هم حتما وظیفه دارند ابعاد این مساله را با دقت کنکاش و موشکافی کنند و در وهله اول به بهبود وضعیت مردمی که از این شرایط به شدت مورد فشار قرار گرفته اند و معاششان در خطر است، بپردازند.
به گزارش «تابناک»؛ مساله دومی که مسئولان بخشهای مختلف در کشور باید آن را مورد مداقه قرار بدهند، تفکیک معترضانی است که به دلیل فشار اقتصادی بر زندگی شان به تصمیم اخیر برای گرانی بنزین اعتراض کردند با فرصت طلبان آشوبگری که هیچ گاه فرصتی برای بیان اعتراضات واقعی مردم نگذاشته اند و با کشاندن اعتراضات به اقدامات خشونت آمیز، همیشه این مسیر را به بن بست کشانده اند.
هرچند این بار آشوبگران خیلی هدفمند دست به اقداماتی زدند که در بسیاری موارد حکایت از این داشت که آنها پیش از هر اقدام، آموزشهای لازم را در این باره دیده بودند. در حقیقت بستن مسیر دسترسی مردم به نقدینگی از طریق تخریب ای تی امها و آتش زدن بانک ها، با مشکل مواجه ساختن رسیدن مایحتاج روزانه از طریق غارت فروشگاههای زنجیرهای و همچنین هدف قرار دادن دکلها و پستهای مخابراتی، همه نشان از یک برنامه ریزی دقیق داشت که مسئولان به ویژه در بخشهای امنیتی باید در این زمینه هشیار باشند.
به هر شکل، اگر بخواهیم حوادث اخیری که به دنبال «افزایش قیمت بنزین» در کشور رخ داد، دسته بندی کنیم، میتوان سه نتیجه از آن گرفت؛ نخست اینکه بخش زیادی از مردم به ویژه در قشرهای پایین دست و دهکهای پایینی جامعه به این تصمیم اعتراض داشتند و از آن گلایهمند بودند که در جای خود آن را در این گزارش بررسی خواهیم کرد. دومین دسته، فرصت طلبان و جیره خواران سرویسهای خارجی بودند که بر موج اعتراضات سوار شدند و به قصد ضربه زدن به کشور، اقدامات هدفمندی در راستای تخریب اموال عمومی و خصوصی و غارت فروشگاههای تامین مایحتاج مردم انجام دادند.
سومین دسته هم مردمی بودند که شاید بسیاری از آنها زندگی و اقتصادشان از تصمیم اخیر بنزینی متاثر شده، اما مخالف هرگونه اقدامی که منجر به از دست رفتن امنیت کشور و تخریب اموال عمومی بشود، بودند و برای همین هفته گذشته در صفوف به هم فشرده و برای محکوم کردن اقدامات مخرب، تاکید میکنیم ـ «محکوم کردن اقدامات مخرب و حمایت از امنیت کشور» ـ نه اقدامات مسئولان به صحنه آمدند.
«مسیح مهاجری» مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز این روزنامه با تیتر «از انبار باروت تا انبان نان» تحلیلی بر شرایط اخیر داشته و نوشته است: حفاظت از نظام جمهوری اسلامی، که امام خمینی فرمودند: از اوجب واجبات است، با وارد کردن فشار بر مردم، قرار دادن آنها در تنگنای معیشتی و برخوردهای غیرقانونی با آنها تحقق نمییابد. عدهای از مسئولان، این کارها را میکنند و سپس با استفاده از امکانات رسانه ملی تعبیراتی از قبیل: «مردم بسیار خوب ما» و «ملت فهیم و با بصیرت» تلاش میکنند بر کارهای نادرست خود سرپوش بگذارند.
او با ارائه راهکارهایی که میتوانست در ماجرای سهمیه بندی منجر به اقناع افکار عمومی شود، عنوان کرد: «کسی با اقدام شما برای جلوگیری از بالا رفتن مصرف بنزین مخالف نیست، ولی همه درباره چگونگی آن حرف دارند. افزایش تدریجی قیمت بنزین، پرهیز از دونرخیکردن، توسعه ناوگان حملونقل عمومی، مبارزه قاطع با قاچاق سوخت، گرفتن مالیات از مصرفکنندگان بیش از حد متعارفی که با کارت سوخت تشخیص داده میشود، برخورد قاطع با فرارهای مالیاتی، پرهیز از ولخرجیهایی از قبیل: پرداخت حقوقهای میلیاردی به مربیان خارجی ورزش آنگونه که اخیراً در ماجرای ویلموتس پیش آمد، کاهش هزینههای زائد دستگاههای دولتی، فرهنگسازی با پیشتاز شدن خود مسئولان در تحمل ریاضت اقتصادی و دهها راهکار دیگر وجود دارند که میتوانند شما را به اهدافتان برسانند بدون آنکه به مردم لطمه وارد شود و اقشار ضعیف گرفتار تنگنای معیشتی گردند.»
مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی یادآور شده است: «سوال بسیار مهم این است که چرا ترکش تصمیمهای مسئولان ما همیشه به قشرهای ضعیف و مستضعف اصابت میکند و هرگز به مرفهین کوچکترین آسیبی نمیرساند؟ به تجمعات اعتراضی هفته آخر آبان نگاه کنید و از خود بپرسید چرا در مناطق بالای شهر تهران حتی یک نفر برای اعتراض به افزایش قیمت بنزین به خیابان نیامد؟ با این تصمیم شما نه سفرهای خارجی آنها کاهش یافت، نه تفریحات داخلیشان قطع شد، نه مهمانیهای اشرافیشان تعطیل شد، نه بریز و بپاشهایشان تغییر کرد و نه مصرف بنزین شاسیبلندها و خودروهای چند میلیاردیشان کم شد. در مقابل، بسیاری از خانوادههای فقیر از همان نان خالی بخور و نمیر که گیرشان میآمد محروم شدند. آیا همین خطای بزرگ شما کافی نیست که محرومین و پابرهنهها را به صحنه بکشاند و به اعتراض وادارد؟
طبیعی است که در چنین شرایطی، اتفاقات ناگوار هم رخ میدهد، سوءاستفادههایی هم میشود و دشمن هم اهداف خودش را دنبال میکند، ولی چه کسی است که نداند زمینه را تصمیمات شما فراهم کرده است؟»
مهاجری تاکید کرد: «اگر حضرات مسئولان به این واقعیتها توجه کنند به این نتیجه خواهند رسید که ماجرای بنزین فقط یک جرقه بود که به انبار باروت اصابت کرد و انفجار هفته آخر آبان را پدید آورد، انبار باروتی که عملکردهای نادرست ناشی از تصمیمات نادرستتر به وجود آورده است. تصورتان این نباشد که ماجرا تمام شده و دشمنان خارجی ناکام ماندهاند. اشتباه اصلی همین است که دنبال پیدا کردن دشمنان خارجی میگردید.
مگر یادتان رفته که امام خمینی فرمودند: از خارج کسی نمیتواند به این کشور و این نظام آسیبی وارد کند، هر آسیبی وارد شود از داخل خواهد بود؟ سیاستهایتان را عوض کنید و به جای انبار باروت جامعه را به انبان نان تبدیل نمایید، در آن صورت میتوانید مطمئن باشید که به وظیفه خود برای حفاظت از نظام عمل کردهاید. مردم را که داشته باشید، دیگر نیازی به تهدید و تطمیع و سخنرانیهای پرطمطراق این وزیر و آن وکیل و آن فرمانده که فکر میکنند هرچه بلندتر صحبت کنند قدرتمندتر جلوه میکنند، نخواهد بود، عملتان کار خودش را میکند حتی اگر یک کلمه هم نگویید. این را هم بدانید که نان، با خودش دین را هم میآورد، چون فرمودهاند کَادَ اَلْفَقْرُ اَنْ یَکُونَ کُفْراً یعنی وقتی نان باشد، کفر میرود و ایمان میآید.»
این مساله بسیار حیاتی و کلیدی است که مسئولان برای بهبود وضعیت کشور، صرفه جویی در مصرف و همچنین توزیع هرچه بهتر عدالت؛ جدای از تدبیری که باید در تصمیم داشته باشند، حتما باید به سمت گرفتن از غنی و تقسیم آن بین فقرا بروند، هزینههای زائد را کم و آن را برای بهبود وضعیت اقشار کم درآمد و طبقه کم برخوردار مصرف کنند نه اینکه برای یک تصمیم به صورت مساوی دست در جیب برخوردار و غیربرخوردار بکنند.
در روزهای اخیر بحثهای زیادی در خصوص گرفتن مالیات از هنرمندان ـ که در همه جای دنیا به سفت و سختترین شکل ممکن جاری و ساری است ـ شده است، اما در نهایت ممکن است بحث گرفتن مالیات از سلبریتی ها، اینفلوئنسرها و امثال هم نظیر گرفتن مالیات از پزشکان و بستن مالیات بر روی دخانیات و سیگار خیلی سطحی مطرح شود و در نهایت هم به بدترین شکل ممکن که راه را برای دور زدن قانون اخذ مالیات فراهم میکند، این موضوع اجرایی شود.
چطور میشود که رئیس سازمان امور مالیاتی رسما در برنامه زنده تلویزیونی از فرار مالیاتی چند ده هزار میلیاردی افراد متمول، ثروتمندان، کارخانه داران و صاحبان صنایع سخن میگوید؟ قانون اخذ مالیات از پزشکان خیلی نیم بند اجرا میشود و حتی برای استفاده از کارتخوان که حتی فروشندگان دوره گرد و دستفروشان مترو هم به آن مجهزند، در مطب پزشکان هزار، اما و اگر مطرح میشود؛ اما به کارگران، کارمندان، بازنشستگان و حقوق بگیران که میرسد، آنها باید مالیات خود را پیش از دریافت حقوقشان پرداخت کنند؟
این دوگانه هاست که قشرهای ضعیفی را که در تنگنای معیشتی قرار گرفته اند، از وضعیت موجود شاکی میکند. درست است شاید این قشر از جامعه لابیهای سنگینی برای طرح اعتراضات و گرفتن حقوق مسلم خود نظیر آنچه ثروتمندان، صاحبان صنایع، پزشکان، هنرمندان و امثال هم که حاضر نیستند برای درآمدهای افسانهای شان کوچکترین مالیاتی پرداخت کنند؛ ندارند. اما همین مردم هستند که پای انقلاب بوده اند و پای کار کشور مانده و خواهند ماند.
نگاهی به اعترضات اخیر که در پایین شهر اتفاق افتاد و حتی کک بالای شهریها هم نگزید، بیانگر عمق ماجراست. مسئولان محترم اگر سراغ حل این دوگانهها بروند و آنچه باید در مورد ثروتمندان، صاحبان صنایع، پزشکان، هنرمندان و امثال هم انجام بشود، انجام بدهند، بسیاری از گیر و گورها حل میشود و طبیعتا بسیاری از مشکلات کشور هم به ویژه در زمینه اقتصادی و معیشتی برطرف خواهد شد. حتما مردم زیادی در جریانات اخیر اعتراض داشتند که نباید آنها را به فرصت طلبان آشوبگر ربط داد، بلکه باید حرفشان را شنید و برای رفع مشکلاتشان اقدام کرد. بسم الله