این اولین بار نیست که فوتبال ایران از نحوه قرارداد با بازیکنان و مربیان خارجی متضرر میشود و آخرین بار هم نخواهد بود!
به گزارش تابناک، خبرورزشی نوشت: به این دلیل که نه باشگاهها و نه فدراسیون فوتبال برای تنظیم قراردادها از مشاور حقوقی بهره نمیبرند! به یاد داریم ژوزه به خاطر ماهها و سالها کار نکردن در پرسپولیس چندین میلیارد تومان پول گرفت و دست آخر یک دلار هم به پرسپولیس تخفیف نداد. ماجرای مهدی طارمی و تیم ریزاسپور ترکیه را که به یاد دارید. به او گفتند برگردد به تیمت! هیچ خطری تو را تهدید نمیکند، اما در پایان هم مهدی طارمی محروم شد و هم تیم پرسپولیس. الان هم قرارداد مارک ویلموتس به گونهای بسته شده که چه ما قرارداد را فسخ کنیم و چه مارک ویلموتس، ما باید به او غرامت بدهیم. صد رحمت به قرارداد ترکمنچای.
قرارداد بستن یک دانش و یک تخصص است. برای خوب قرارداد بستن باید علم مذاکره داشت. برای استراماچونی چک بردند، اما او نه اجازه داد وکیل حقوقی اش این چک را دریافت کند و نه وکیل حقوقی مدیر برنامه اش و گفت: من تنها در صورتی این چک را دریافت خواهم کرد که مشاور حقوقیام به من اجازه دهد. راستی مشاور حقوقی فدراسیون فوتبال کیست. یا مشاور حقوقی باشگاه استقلال. چرا اینها الان نیستند تا در مورد قراردادها صحبت کنند؟
سادهلوحانه است که مهدی تاج و حتی آدمهایی بزرگتر از مهدی تاج از پس وکلای حقوقی مارک ویلموتس برآیند. حالا خوب است فدراسیون فوتبال به دنبال این بود که نقصانهای قرارداد کارلوس کیروش را برطرف کند. اگر چنین نیتی نداشت ما باید همه دستمزد مارک ویلموتس را به او میدادیم. با اینکه تنها ۴ بازی روی نیمکت تیم ملی نشست.
من و شما شاید اطلاعات حقوقی نداشته باشیم که نداریم، چون کارمان وکالت نیست. قرارداد را باید کسی ببندد که درس حقوق خوانده باشد و مشاور حقوقی باشد. مارک ویلموتس یک مربی درجه دوم و شاید هم درجه سوم در فوتبال اروپاست، اما چند وکیل و مشاور حقوقی دارد و وقتی درخصوص فسخ قرارداد او خبر به میان آمد، گفت: فدراسیون فوتبال ایران با وکلای من در حال مذاکره هستند. مارک ویلموتس از وکلای حقوقی حرف زده است. یعنی نه یک وکیل بلکه چند وکیل. وکلای فدراسیون فوتبال چه کسانی هستند؟ بعید به نظر میرسد متون قراردادی که از سوی خارجیها تنظیم میشود توسط ایرانیها مطالعه شود. در غیر این صورت سخت است تصور کنیم باشگاهها و فدراسیون فوتبال به چنین قراردادهایی راضی شوند مگر اینکه پای چیزهای دیگری در میان باشد که ما از آن مطلع نیستیم و در اینباره مدرکی نداریم.
صد رحمت به قرارداد ترکمنچای. قراردادهایی که این روزها با فوتبالیها بسته میشود، بدتر از قرارداد ترکمنچای است. نمونه اش ایزد سیفالله پور، قائممقام باشگاه نساجی دیروز درخصوص قراردادهای عجیب بازیکنان این تیم گفت: «ما تا الان ۲۵ درصد به تعهداتمان عمل کردیم. نمیگویم ایدهآل است، اما خیلی از باشگاهها و حتی تیم ملی ما مشکل مالی عدیده دارند. باشگاههای نفتی، پرسپولیس و استقلال و خیلی از تیمها از این بابت مشکل دارند؛ حالا حکایت سپاهان و فولاد جداست، اما متأسفانه با همین شرایط قراردادهای این مدلی دردسرساز شده و زمزمههایی هم به گوش میرسد که بازیکنان ما را به تیم جدیدشان ببرد. قراردادها واقعاً عجیب است و حتی در آنها قید شده اگر فلان مربی نباشد بازیکن میتواند جدا شود.»
فدراسیون فوتبال و باشگاهها به هر شکلی دوست دارند قرارداد میبندند، اما آیا نباید یک نهاد نظارتی بالای سر اینها باشد که این همه بودجه و امکانات دولتی را حیف و میل نکنند؟