با وجود آنکه مدتها از ضرب الاجل رئیس سازمان سینمایی برای تشکیل صنف واحد تهیه کنندگان به عنوان صنف مادر سینمای ایران میگذرد، این اقدام رخ نداد و دیگر سخنی از اولتیماتوم نیز مطرح نشد؛ وضعیتی که باعث شد این پرسش مطرح شود چه کسانی توانستند مانع از این اقدام شوند و چه منافعی از پراکندی و چندپارگی تهیه کنندگان سینمای ایران نصیب گروهی میشود که بر آن اصرار دارند؟
به گزارش «تابناک»؛ «اتحادیه تهیه کنندگان سینمای ایران» از اواسط دهه هشتاد به واسطه شدت اختلافات میان تهیهکنندگان از هم پاشید و آهسته آهسته شاهد گسست تهیه کنندگان به چهار گروه «اتحادیه تهیه کنندگان سینمای ایران»، «مجمع فیلمسازان سینمای ایران»، «کانون تهیه کنندگان» و «انجمن تهیه کنندگان مستقل سینمای ایران» بودیم و اکنون آرایش تهیه کنندگان سینمای ایران به عنوان صنف مادر سینمای ایران متشکل از این چهار گروه است؛ چهارگروهی که با تلاشهای یک دهه اخیر برای همگرایی در جایی تحت عنوان «شورای عالی تهیه کنندگان» گرد هم میآیند، اما خبری از وحدت و یکپارچگی نیست.
حسین انتظامی، رئیس سازمان سینمایی در شهریورماه تاکید کرد: «آمادگی داریم تا از اختیارات خودمان به آنها تفویض و به نفع صنف عقب نشینی کنیم مشروط بر اینکه جامعیتی وجود داشته باشد تا نقش آفرینی بیشتر داشته باشند.» و از سوی دیگر اعلام شد که رئیس سینمای ایران ضرب الاجلی برای یکچارچی صنوف تهیه کنندگان و شکل گیری صنف واحد داده، اما مشخص نیست این ضرب الاجل کی به پایان میرسد. در ادامه رئیس سازمان سینمایی نیز اقدام جدی انجام داد و فشاری برای یکپارچی صنوف تهیه کنندگان نیاورد و این اولتیماتوم عملاً لوث شد، اما چرا؟
به نظر میرسد مجموعه سازمان سینمایی دریافته که یکپارچه سازی صنوف تهیه کنندگان با تنشهای جدی و هزینههای قابل توجه همراه است و بدینسان از اعمال حاکمیت در این حوزه عقب نشینی و تحقق یا عدم تحقق این اتفاق مهم را به خود فعالان صنفی واگذار کرده است. اکنون نزدیم ۵۰۰ تهیه کننده سینما در قالب چهار صنف فعال هستند که برای سینمای ایران با سالیانه حداکثر ۱۳۰ فیلم تولیدی، رقم قابل توجهی است. سوای تعداد تهیه کنندگان، نوع فعالیت آنها و کیفیت عملکردشان نیز اسباب حرف و حدیثهای فراوانی است که مقاومتها در قبال یکپارچهسازی از همین جا نشات میگیرد.
در سالهای اخیر از سوی برخی صنوف برای شماری از اشخاص کارت تهیه کنندگی صادر شده که اهلیتی نسبت به سینما نداشتهاند و شائبههای زدوبند مالی در صدور این کارتهای تهیه کنندگی مطرح بوده است. قاعدتاً اگر واقعاً چنین حواشی درباره تهیه کنندگی وجود داشته باشد، با یکپارچه سازی صنوف، امکان صدور کارت برای چنین اشخاصی یا غیرممکن یا بسیار دشوار میشود و با توجه به آنکه گرایشهای فکری متفاوت در قالب یک صنف قرار میگیرند و عملکرد همکارانشان را تحت نظر دارند، امکان وقوع چنین مسائلی به شدت کاهش مییابد.
از سوی دیگر برخی صنوف از عِده و عُده کمتری برخوردارند و در صورت یکپارچهسازی چهار صنف، ممکن است هیچ سهمی در مدیریت صنف واحد تهیه کنندگان نداشته باشند؛ حال آنکه اکنون یک صنف مستقل دارند که سیاست گذاری و مدیریت همه امور آن توسط خود آنها انجام میشود. با این اوصاف چرا باید بدون فشار با انحلال تشکیلاتی که اختیارات وسیع به آنها داده همراهی کنند و از خود سلب اختیار کنند؟! طبیعی است در چنین شرایطی، وحدت صنوف تهیه کنندگان غیرممکن است، مگر آنکه رئیس سینمای ایران جسارت به خرج دهد و کنترل امور سینما را به شکل واقعی به دست گیرد.