۲۰۲۰؛ سال انتخابهای دشوار جهان، دستور حمله به شورای نگهبان توسط پمپئو به روایت کیهان، مسئول آلودگی هوا کیست؟ تجمع معترضان عراقی مقابل سفارت آمریکا، افتتاح با روحانی، مسئولیت با حناچی، ورود دستگاه قضا به مبارزه با فساد در شهرداریها، ۲۰ سال زندان برای یک آقازاده، بازداشت سه قاضی در پرونده طبری؟ چه کسانی باید در انتخابات شرکت کنند؟ فراخوان ترامپ از عراقیها برای ضدیت با ایران و برخی استانداران علیه روحانی، از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز چهارشنبه یازدهم دی ماه در حالی چاپ و منتشر شدند که تجمع معترضان خشمگین حمله آمریکا به مواضع حشدالشعبی مقابل سفارت امریکا در بغداد و توییتهای ضدایرانی ترامپ همراه با تحلیلهایی از وضعیت منظقه پس از اتفاقات اخیر در صفحات نخست تعدادی از روزنامهها به برجستهترین محور خبری تبدیل شده است.
اظهارات روز گذشته رئیس جمهور روحانی با عناوینی همچون مردم باید واقعیتها را بدانند (ایران) لطمه به امید مردم خیانت به کشور است (شهروند) و مشکل آلودگی هوا فقط مخصوص ایران نیست (ابتکار) و این بخش از سخنان وی که گفت: اگر در سال ۹۷ و ۹۸ تحریم نبودیم ۲۰۰ میلیارد دلار در اختیار کشور قرار میگرفت مورد توجه انتقادی یادداشت نویسهای چند روزنامه قرار گرفته است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
مهدی فرشادان، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس طی یادداشتی که در شماره امروز روزنامه ایران چاپ شده، نوشت: کشور ما هم اکنون در شرایط مقاومت است و شکی در این وجود ندارد که بار فشار این مقاومت توسط مردم و کف جامعه به دوش کشیده میشود. کما اینکه پس از اقدام نامتعارف امریکا در خروج از برجام و آغاز دور جدید تحریمها تقریباً اکثر سیاسیون کشور «مردم» را مخاطب تشویق خود برای صبر کردن در برابر این شرایط میدانستند و آنها را دعوت به ایستادگی و تحمل بیشتر میکردند. این خواستهای کاملاً منطقی و عقلانی است، به شرط آنکه طرف دیگر آن معادله نیز از چشم دور نماند. طرف دیگری که ناظر به وظیفه حکومت در قبال همین مردم در چنین موقعیتی است.
هر حکومت و نظامی در دنیای جدید و با پیدایش قواعد حکمرانی دموکراتیک، وظایف و مسئولیتهای گسترده و وسیعی در قبال مردم خود دارد که مهمترین آنها دیدن و به رسمیت شناختن مطالبات آنها و باز نگه داشتن راه انعکاس صدا و انتخاب آنها در زمینه حکمرانی است. اتفاقات آبان ماه اخیر در کشورمان هر چند بدون شک متأثر از دخالتها و نفوذ خارجی بود، اما نمیتوان از این واقعیت چشمپوشی کرد که بستر آن بر زمینه نارضایتیهای عمومی و مشکلات زندگی روزمره مردم ما بنا شده است. جامعه ما در حداقل ۱۵ سال اخیر به جز مدت کوتاهی در فاصله اجرای برجام تا خروج امریکا از این توافق به طور مداوم و مستمر زیر بار فشارها و تحریمهای خارجی بوده که تأثیر آن مستقیم در اقتصاد، معیشت و زندگی روزمره تک تک مردم منعکس شده است.
همین موضوع به تنهایی کافی است تا زمامداران ما را بر آن بدارد که حتی بیش از نظامهای متعارف دموکراتیک برای تحقق انعکاس صدا و حق انتخاب جامعه بکوشند. اما در کنار این باز هم عامل دیگری وجود دارد که بار این مسئولیت در قبال مردم و ضرورت توجه به آن را دوچندان میکند. مردم ما در شرایطی این فشارها را تحمل کردهاند که در مقابل در سطوح بالای قدرت و متنفذین سیاسی نیز شاهد بروز تخلفات، فسادها و سوء استفادههایی بودهاند که امروز نه تنها کسی منکر وجود آن نیست بلکه تقریباً تمام ارکان عالی حاکمیت به وجود آن اذعان کردهاند.
در این فضا در حالی که جامعه ما سالهاست در حال تحمل فشارهای مختلفی است، هیچ منطقی حکم نمیکند که از ابتداییترین حقوق خود در فرآیند انتخابات محروم بماند و نتواند از نتایج آن منتفع شود. در واقع محدود شدن گزینههای قابل انتخاب برای جامعه در فرآیند انتخابات پاسخی نیست که جامعه در حال مقاومت و تحمل فشارهای تحریم را به ادامه این مسیر تشویق کند. این وضعیت خواه ناخواه بخش مهمی از جامعه را به این نتیجه خواهد رساند که حاکمیت بدون مشروعیت دادن به حق انتخاب او تنها مردم را برای مقاومت در برابر تحریمها میخواهد، بی آنکه مطالبه و صدای آنها را بشوند و به رسمیت بشناسد. ارسال چنین سیگنالی هم به متن جامعه و هم به فضای بینالمللی در شرایط فعلی به هیچ عنوان رفتاری مدبرانه نیست.
مهدی مطهرنیا کارشناس مسائل بینالملل طی یادداشتی در روزنامه جهان صنعت با عنوان آمریکا به دنبال محاصره تهران نوشت: آنچه که هماکنون در صحنه عراق دیده میشود، ایجاد نوعی محاصره منطقهای در اطراف تهران از حالت محاصره منطقهای غیرفعال به محاصره منطقهای فعال است. قبل از روی کار آمدن ترامپ در ایالات متحده آمریکا اساسا دکترین آمریکا به سمت و سوی ایجاد فضایی در جهت محدود کردن همکاریهای بینالمللی ایران و محاصره منطقهای تهران رقم میخورد.
اخیرا در حملهای که به منطقه سبز بغداد شد یک پیمانکار آمریکایی کشته شد و سپس ما شاهد حمله وسیع آمریکا به پایگاههای نظامی نیروهای وابسته به ایران در عراق بودیم که منجر به تحریک این نیروها برای اشغال سفارت آمریکا در بغداد شد. پیش از آن آمریکاییها با پیشبینی همین موضوع، سفارت را کاملا خالی کرده و تنها نیروهای محافظ و امنیتی در سفارت حضور داشتند و مقابل تظاهرکنندگان در واقع دفاعی نکردند و بدین ترتیب زمینههای ایجاد فضای ضدآمریکایی در بغداد را برای شکل دادن به یک حرکت جدید در پرتاب کردن نظام جمهوری اسلامی دنبال میکند، به همین دلیل است که ترامپ در توئیت خود نوشته است که ایران مسئول حمله به سفارت آمریکا در عراق است و در این ارتباط دولت عراق را مسئول حفاظت از سفارت آمریکا در عراق دانسته است.
به نظر میرسد با رخدادهای اخیر در عراق محاصره غیرفعال علیه تهران در منطقه در آیندهای نزدیک به محاصره فعال و حتی رسیدن به مرزهای یک جنگ گرم تمایل پیدا میکند. آمریکاییها بد نمیدانند که بتوانند زمینههای ایجاد فضای مساعد برای به صفر رساندن امکان صدور نفت ایران را فراهم کنند و در صورت ادامه این حملات و درگیریها در عراق، امکان حمله به مناطق نفتی ایران و پالایشگاهها مدنظر قرار میگیرد و بدین ترتیب آمریکاییها میتوانند با ایجاد نقصان در صدور نفت ایران، جلوی قاچاق نفت و دور زدن تحریمها را از مبدا بگیرند، چراکه با ایجاد یک فضای ضدایران و حمله به مناطق نفتی، استخراج نفت و احیانا زمینههای تسلط بر این مناطق را به صورت مستقیم یا نیابتی فراهم و بدینترتیب گلوگاه اقتصاد ایران را نیز مسدود میکنند.
به هر تقدیر اکنون عراق روی شن روان قرار دارد؛ شن روانی که در حواشی خود نیز دچار لغزندگی شده است. ایران از عراق پس از حمله آمریکا به عراق، در جهت ریزش نظام تمامیتخواه صدام حمایتهای جدی به عمل آورد تا بتواند زمینههای همکاری بیشتر میان تهران و بغداد با توجه به وجود جمعیت قابل قبولی از شیعیان در عراق را داشته باشد و بتواند زمینههای این همگرایی را از طریق معبر عراق، نزدیکی به ملتهای عربی و گسترش سطح مقاومت و بالطبع نفوذ ایران در کشورهای منطقه در چارچوب محوریت مقاومت ایجاد کند که به هر تقدیر با چالشهایی، چون چالش بحران سوریه، رودررویی عربستان با ایران در یمن و گسترش آن به حوزه لبنان روبهرو شد و بدین ترتیب ما شاهد یک جنگ نیابتی سخت میان ایران و قدرتهای رقیب منطقهای و قدرتهای فرامنطقهای بودیم که در برابر نوعی اتحاد نانوشته میان ایران و روسیه شکل گرفت و مقاومت و جبهه موافقتی را که قبلا نام گذاشتهام، تشدید کرد، بنابراین جبهه موافقت آمریکا تحکیم بیشتری پیدا کرد.
آمریکاییها خود را از درگیری مستقیم در یمن کنار کشیده شاهد رودررویی عربستان با ایران و دیگر کشورهای دولتهای عربی موافق با عربستان با کش و قوسهای متفاوتی در این سالها بودهایم که بحران سوریه در مرکز ثقل آن قرار داشت. بهمن سوریه از قلههای این کشور به دو سمت لبنان و عراق سرازیر شد و اکنون دامنههای آن در حال گذر از مرزهای عراق به سمت خاک ایران و درون ایران در حال نشانه گرفتن است، بنابراین باید گفت: این بازی خطرناکی است که اگر به زودی کنترل نشود، میتواند زمینهساز گسترش هیجانات ناشی از این محاصره، از وضعیت محاصره به رودررویی شود.
جواد غیاثی در یادداشت روز امروز روزنامه خراسان با موضوع قرار دادن بخشی از سخنان روز گذشته رئیس جمهور با عنوان فرض کنیم ۲۰۰ میلیارد دلار داریم، چه میکنیم؟! نوشت: رئیس جمهور دیروز در مراسم افتتاح قطار برقی هشتگرد به انتقادها از دولت در خصوص مدیریت ضعیف این گونه پاسخ داد که طی دو سال ۹۷ و ۹۸ در مجموع ۱۰۰ میلیارد دلار درآمد نفتی و ۱۰۰ میلیارد دلار منابع اعتباری خارجی از دست رفته است و تصریح کرد: وقتی آب نیست و غذا نیست، طرف هرچه قوی باشد در خطر قرار میگیرد». با یک محاسبه ساده معلوم میشود که چنان چه طی دو سال اخیر دو میلیون بشکه در روز از صادرات نفت کشور از دست رفته باشد و متوسط قیمت نفت را هم دست بالا ۶۰ دلار در نظر بگیریم کل درآمد نفتی از دست رفته ۴۴ میلیارد دلار در سال خواهد بود. حالا بماند که قطعا طی این دو سال دو میلیون بشکه در روز از دست نرفته است. چرا که تحریم نفتی از آبان ۹۷ شروع شد و طی ماههای قبل از تحریم هم، بسیاری از مشتریان بیش از میزان معمول خود خرید کردند؛ بنابراین متوسط سالانه در حد معمول بوده است. بعد از آن هم تا اردیبهشت ۹۸ مشتریان اصلی معافیت داشتند و اکنون هم صادرات صفر نیست!
از این موضوع هم بگذریم که در سالهای ۹۵ و ۹۶ که درآمد نفتی جهش کرد و هر روز از برقراری خطوط اعتباری چند ۱۰ میلیارد دلاری از کشورهای مختلف خبر میرسید و ارزهای آزادشده در طول مذاکرات هم در اختیار کشور بود، چه تحولی رخ داد؟ مگر در همان سال ۹۶ برخی از مردم به خاطر مشکلات معیشتی به خیابان نیامدند؟
به این هم کاری ندارم که با یک جست وجوی ساده، میتوان اظهاراتی از خود ایشان یافت که ناقض اظهارات فوق است. آن جا که تحریمها را فرصتی برای رشد یا فرصتی برای انسجام توصیف کرده بودند یا آن جاکه پیش از ریاست جمهوری، ضعف مدیریت داخلی را علت اصلی و تحریمها را مشکل فرعی کشور دانسته بودند. به این هم کاری ندارم که انگیزه رئیس جمهور از این گونه اظهارات چیست؟ واضح است که ایشان در موقعیت فعلی، مجبور است در برابر منتقدان و جناح رقیب (که البته بین آنها منصف هست و غیرمنصف هم هست) از خود دفاع کند؛ بنابراین ورود به این موضوع، ورود به دعوایی است که به ما مردم، ربطی ندارد!
به هر کدام از موضوعات فوق که بپردازیم، تکرار مکررات و بازی کردن در زمینی است که گرهی از مشکلات کشور باز نخواهد کرد. مطرح کردن موضوعات جنجالی، حربه اهالی سیاست است برای انحراف افکار عمومی. به این هم کاری ندارم که چطور شده اهالی سیاست هنوز در دهه ۷۰ و ۸۰ سیر میکنند و شگردهای قدیمی را در برابر جامعهای استفاده میکنند که به این بازیها واقف است و با یک جست وجوی ساده تناقضات گفتار و رفتار افراد را در موقعیتهای متفاوت، پیش چشم میبیند. میخواهم به یک موضوع مهمتر بپردازم که شاید یک گام به پیش باشد.
همین الان فرض کنیم که تحریمها رفع و لوایح FATF (به عنوان موضوع دیگری که مدت هاست محل دعوای سیاسی است و قطعا به اندازهای که محل بحث و جدل است مهم نیست) تصویب شده است. همه درآمدهای معمول برقرار شده و نه تنها سالانه ۲۰۰ میلیارد دلاربلکه هزار میلیارد دلار بر درآمد بخش عمومی کشور افزوده شده است. آیا تضمینی هست که تحولی رخ دهد؟ این منابع سرشار در مسیر کدام برنامه توسعه مدون استفاده خواهد شد؟ مگر در نیمه دوم دهه ۸۰ درآمدهای سرشاری نداشتیم، چه شد؟ آیا سیاست گذاری کلان اقتصادی به نحوی تغییر کرده است که شرایط پیشین تکرار نشود؟
آیا اصلاحی در سیستم بوروکراسی کشور رخ داده است که میزان زیادی از منابع را تلف نکند و حجم بیشتری را فراری ندهد؟ در این نظام حکمرانی اقتصادی که مسائل پیچیده و مهم اقتصادی را در یک جلسه شبانه بررسی میکند و به تصمیمی فاجعه بار میرسد، چه تضمینی وجود دارد که منابع حاصل، مثل سالهای ۹۲ تا ابتدای ۹۷، صرف سرکوب بازارها و ایجاد رکود و توزیع رانت و تشدید فرار سرمایه نشود؟