به گزارش تابناک به نقل از آنا، شهلا ریاحی بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون کشورمان صبح دیروز در ۹۳ سالگی دارفانی را وداع گفت. وی که متولد ۱۸ شهریور ۱۳۰۵ در تهران بود، از سال ۱۳۳۰ و با ایفای نقش در فیلم «خوابهای طلایی» به کارگردانی معزالدین فکری وارد سینما شد. زندهیاد ریاحی در ادامه فعالیتهای خود حدود دو دهه در نمایشنامههای رادیویی نیز به عنوان بازیگر و و کارگردان فعالیت کرد. وی در سال ۱۳۳۵ با ساخت فیلم «مرجان» اولین کارگردان زن سینمای ایران لقب گرفت.
او پس از انقلاب سریالهایی همچون «در خانه»، «ازدواج پرماجرا»، «این خانه دور است»، «در خانه»، «سنگ و شیشه»، «آتیه»، «درد پنهان»، «فروشگاه»، «مهمانپذیر طوبی» و فیلمهای «دلشدگان»، «گلنار»، «مرگ پلنگ»، «چشم عقاب»، «فرار از جهنم»، «تحفه هند»، «رویای نیمهشب تابستان»، «بچههای طلاق» ایفای نقش کرد.
«بابک بادکوبه» بازیگر، نویسنده و برنامهساز تلویزیون است که در مجموعه تلویزیونی «درخانه» به عنوان یکی از سه بازیگر نوجوان سریال با این هنرمند فقید همبازی بود. این سریال در سال ۱۳۶۵ به کارگردانی بیژن بیرنگ و زندهیاد مسعود رسّام از تلویزیون پخش شد.
وی با ابراز تأثر از درگذشت این بازیگر پیشکسوت گفت: برای انتخاب بازیگران نوجوان این سریال از تعداد زیادی نوجوان تست گرفتند. من هم این تستها را با موفقیت پشت سرگذاشتم و به خاطر شباهت با آقای اکبرعبدی که نقش پدر را بازی میکردند انتخاب شدم.
بادکوبه اظهار کرد: سریال «در خانه» اولین نقش آفرینی خانم ریاحی جلوی دوربین پس از انقلاب بود. ایشان قبل از انقلاب در سینما، تلویزیون و به ویژه رادیو بسیار فعال بودند، اما بعد از انقلاب چند سالی هیچ فعالیت تصویری نداشتند تا این که آقای بیرنگ و رسّام با مدیران صداوسیما صحبت کرده و آنها را متقاعد کردند تا از خانم ریاحی در این مجموعه بهره ببرند.
وی افزود: خانم ریاحی در سریال «در خانه» نقش صاحبخانه و مادربزرگ را بازی میکردند. من و دو بازیگر نوجوان دیگر هم نقش سه بچهای را بازی میکردیم که ماجراهای سریال حول کارها و شیطنت آنان رقم میخورد. علاوه بر ایشان، آقایان اکبر عبدی، اسماعیل پوررضا، اسماعیل محرابی و خانم رویا افشار هم در این سریال بازی داشتند که همه تجارب خوبی در حوزه بازیگری داشتند.
بادکوبه عنوان کرد: با این حال، توانایی بازی و حرفهای بودن ایشان فاصله زیادی با سایر عوامل داشت. به هرحال خانم ریاحی از قدیمیهای تئاتر و سینما بودند و در آن سالها بیش از چهل سال بود که وارد عرصه بازیگری شده بودند. خانم ریاحی با وجود سن بالا به نسبت سایر بازیگران بسیار حرفهای بود؛ خیلی خوب با گروه سازنده کنار میآمد. حتی مثل یک مادربزرگ مهربان به ما که بچههای ده، یازدهساله بودیم و به هرحال مراقبت میخواستیم کمک میکرد. گاهی سر صحنه فیلمبرداری برایمان خوراکی میآورد تا طولانی شدن جلسات فلیمبرداری اذیتمان نکند. همیشه از ما حمایت میکرد تا آسیب نبینیم.
وی گفت: خدا خانم ریاحی را رحمت کند، نوهای داشت که آن موقع در خارج از کشور بود و همیشه به من میگفت: من تو را خیلی دوست دارم، چون شبیه نوه من هستی! این حمایت و مهربانی خانم ریاحی هیچ گاه از خاطر من و سایر عوامل سریال درخانه پاک نمیشود.
این بازیگر سینما و تلویزیون گفت: همانطور که گفتم حرفهای بودن، کاملاً در کار ایشان نمود داشت؛ چون با سختیهای کار با صبوری کنار میآمد. یادم هست در یک سکانس خانم ریاحی باید طول حیاط را با حالت گریه به سرعت طی میکرد و سمت خانه مقابل میرفت و بعد دیالوگ میگفت. دیالوگشان هم اینطور بود که به ساکنان خانه که مستأجرش بودند و از آنان خواسته بود که از آنجا بروند میگفت: از اینجا نروید من اشتباه کردم! در خانه من بمانید. من پشیمان شدم.
بادکوبه در ادامه افزود:، چون ضبط این سکانس روی تراولینگ بود و دوربین حرکت داشت، شاید در پانزده برداشت تکرار شد. یک بار دوربین جا میماند یا ما اشتباه میکردیم؛ یک بار نور خوب نبود و... خانم ریاحی با این که در بازی خودش ایرادی نبود، عین این پانزده یا شانزده برداشت را پابهپای عوامل آمد و اعتراضی نداشت. بالاخره شرایط طوری شد که آقای بیرنگ و رسّام به عوامل گفتند که بیشتر دقت کنید، چون خانم ریاحی باید در هر برداشت با گریه و به سختی این دیالوگها را بگوید. این هماهنگی با شرایط نشان میداد که زندهیاد ریاحی یک بازیگر حرفهای است و عاشق کارش است.
وی بیان کرد: سریال درخانه به نوعی فتح باب حضور ایشان در سینما و تلویزیون بود و بعد از آن به یکی از بازیگران پرکار و خاطره ساز در دهههای ۶۰ و ۷۰ تبدیل شدند.
بادکوبه با اشاره به این که بعد از سریال درخانه ارتباطش با این هنرمند فقید قطع نشد، گفت: من در این سالها هرچند وقت یکبار به دیدنشان میرفتم و خاطرات بازی در این مجموعه را باهم مرور میکردیم؛ البته این اوخر بیماری خانم ریاحی ایشان تشدید شد و پسرشان کار مراقبت از ایشان را به عهده داشتند. آخرین بار دو سال پیش به دیدنشان رفتم که البته در این دیدار آخر دیگر کاملاً درگیر بیماری شده بودند.
این مجری و برنامهساز تلویزیون عنوان کرد: مطمئن هستم لحن مادرانه و مهربان خانم همیشه در خاطر بینندگان تلویزیون و تماشاگران سینما باقی میماند. به هر حال دنیا محل رفت و آمد است؛ آدمها میآیند و میروند و دنیا به این رفت و آمدها عادت کرده است. این ما هستیم که با غم فقدان و خاطرات انسانهای بزرگ سر میکنیم. امیدوارم روح خانم ریاحی عزیز شاد باشد و به خانواده ایشان و جامعه هنری کشور هم تسلیت میگویم.