یک سرباز، برای خوب و بد مردمش، برای معتقد و بی اعتقادش، برای سیاه و سفیدش، برای این قومیت و آن قومیتو... میجنگند؛ برای او تفاوتی نمیکند مردمش چه فکری دارند یا در مورد او چه فکری میکنند. او رسالت و سوغاتش برای همه مردمش، امنیت و آسایش است و آنچه میدهد جان است؛ شیرینترین سوغاتی خلقت! سیاستمدار همه چیزش را میدهد برای قدرت! سرباز حتی قدرتش را میدهد برای مردم!
به گزارش «تابناک»؛ فهم سربازی و سربداری سهل و ممتنع است؛ سهل از این بابت که روشن است سرباز جانش را برمیدارد و او را به هنگامه ضرورت تقدیم میکند؛ او از همه تعلقاتش، از پدر و مادر و زن و فرزند میگذرد تا دیگران در کنار زن و فرزند زندگی بگذرانند؛ سرباز فدایی است؛ وجودش نعمت است و نشانه آرامش! فهم سربازی و سربداری از این بابت کار چندان سختی نیست.
ممتنع از این جهت که یک سرباز باید دائم به عقب برگردد و توضیح بدهد. سرباز اگر سرداری باشد در قامت سردار سربدار حاج قاسم سلیمانی، به پیشواز خطر میرود تا خطر به سرزمینش و به مردمش نرسد؛ رزم با دشمن در درون خاک که آرمان سربداری نیست. سرباز تا مجبور نشود در درون خاک خودش با دشمن نمیجنگند چه آنکه میداند مردمی که از جهاد روی برگردانند، خداوند لباس ذلّت بر تن آنان میپوشاند و هر ملتی که در درون خانه اش مورد هجوم دشمن قرار گیرد حتما ذلیل خواهد شد.
میدان سرخ مسکو که میروید مجسمه ژنرال ژوکوف را میبینید که هنوز هم سوار بر اسبش، از مجسمه اش هم حماسه میبارد! ژنرال ژوکوف در مرزهای روسیه نجنگیده است، ژنرال ژوکوف فاتح روسی آلمان است در جنگ دوم جهانی؛ او بود که در صدها کیلومتر آن سوتر از مسکو، برلین را گشود و شکست هیتلر را اعلام کرد و سپس در خیابانهای مسکو رژه فتح رفت!
اصولا یک سرباز تا مجبور نباشد در خاک خودش نمیجنگد؛ سرباز آن سربازی است که در خارج از خانه به استقبال دشمن میرود، چون نیک میداند مردمی که از جهاد روی برگردانند، خداوند لباس ذلّت بر تن آنان میپوشاند و میفهمد این معنا را که هر ملتی که در درون خانه اش مورد هجوم دشمن قرار گیرد حتما ذلیل خواهد شد. سرباز وقتی به راه میافتد و از مرزهایش عبور میکند، روح مردمش را با خود برمیدارد و میبرد آن سوی مرزها؛ سرباز اگر قاسم سلیمانی باشد، وقتی از مرز عبور میکرد روح جمعی و صلح خواهی را با خودش میبرد؛ او فاتح شهری یا گشاینده پایتختی نیست؛ او فاتح دلهاست؛ در کنار مردم و برای مردم!
همه موضوع این گزارش همین یک عبارت است: «سرباز اگر سرباز باشد در درون خاکش نمیجنگند؛ او به استقبال خطر میرود تا خطر به سرزمینش و مردمش نرسد»! تجربه تجاوز به خاک را ما در این سالهای تاریخ معاصر در خرمشهر مقاوم تجربه کردیم؛ سرباز آموخته است که به پیشواز خطر برود!