فوتبال ایران در آستانه فصل تازهای از تاریخ ۷۰ ساله خود قرار گرفته است. بازگشت به دوره تکیه بر مربیان داخلی و قطع استفاده از مربیان خارجی که طی یک دهه گذشته تاثیری همه جانبه و جولانی غیرقابل انکار در فوتبال ایران داشته اند.
به گزارش تابناک ورزشی، حرفهای اخیر برانکو ایوانکوویچ مبنی بر قطع مذاکرات فشرده اش با فدراسیون ایران بعد از استعفای مهدی تاج، به دلیل تغییر سیاست مسوولان ورزش ایران به استفاده از مربیان بومی، میتواند نخستین نشانه رسمی از آغاز دوران جدید در فوتبال ایران تحت تاثیر شرایط اقتصادی جدیدی باشد که از ابتدای سال هم مشخص بود اما با بی توجهی مدیران عامل دو باشگاه قرمز و آبی و رییس مستعفی فدراسیون همراه شد.
بعد از اظهارنظر دیشب سرمربی موفق کروات که گفته میشد فاصلهای تا سرمربیگری تیم ملی کشورمان ندارد، علوی سخنگوی مهدی تاج با تایید تلویحی ادعای برانکو اعلام کرد که سرمربی تازه و جانشین مارک ویلموتس تا ۹ روز آینده معرفی خواهد شد. وی که بعد از کناره گیری رییس اش هنوز در سمت سابق فعالیت میکند و از طرف فدراسیون حرف میزند، گفت: «در حال حاضر با توجه به ارزیابی شرایط فعلی که در کشور وجود دارد، مربی خارجی نیز حقش را میخواهد و با توجه به محدودیتهایی که وجود دارد قراردادش را فسخ میکند. در حال حاضر رویکرد فدراسیون بر این است که بتواند علوم نوین و پیشرفته مربیگری را در داخل کشور بیاورد...»
این گفتهها به طرز روشنی گزارش رسانههای مختلف درباره تصویب استخدام مربی ایرانی در نخستین جلسه مهم هیات رییسه فدراسیون بعد از خروج تاج را تایید میکند و به نظر میرسد تمامی اطلاعات از انتخاب چهار گزینه نهایی وطنی در این نشست نیز درست بوده است و فوتبال بحران زده ایران که با مشکلات ارزی هولناک و بدهیهای چندین میلیون دلاری مواجه شده است، دیگر جرات مذاکره بدون پشتوانه با گزینههای اروپایی یا آمریکای جنوبی را ندارد.
از شواهد پیداست با افزایش فشار اقتصادی به بدنه جامعه، دولت و مجلس بر سر یکدست سازی نیمکت تیمهای بزرگ باشگاهی و ملی فوتبال و استفاده از سرمربیان داخلی به اشتراک نظر رسیده اند. موج جدایی مربیان خارجی ناشی از ناتوانی ارزی در تامین مخارج آنها بعد از ویلموتس و استراماچونی، به کالدرون در پرسپولیس رسید. اما این جراحی دشوار، میلیونها دلار هزینه حقوقی روی دست ورزش دولتی ایران میگذارد.
این مخارج که می توانست با کمی دوراندیشی ایجاد نشود، از جیب کسی جز مردم است؟ آیا نمی شد این سیاست چندماه زودتر ابلاغ می شد تا اینگونه شاهد اتلاف میلیون ها دلار برای شش ماه کار سه چهار مربی خارجی در فوتبال ایران نباشیم و هزینه های روانی هم در جامعه نپردازیم؟ سوء مدیریت و روزمرگی در مدیریت ورزش ایران تا کجا ادامه خواهد داشت و چرا هیچ نهادی خسارت های وارده از سوی نامدیران را محاسبه و با آنها برخورد نمی کند؟
مهمترین پرسش اما این است که چرا منشا و منبع اصلی اتخاذ این تصمیم برای افکارعمومی و رسانه ها مشخص نیست و ابلاغ کننده این سیاست پررنگ هنوز دلایل و مستندات خود برای پیاده کردن دستور حذف خارجی ها را منتشر نکرده است؟ آیا کار کارشناسی در این زمینه صورت گرفته یا به دهه شصت شمسی و قوانینی همچون حذف بازیکنان بالای 27سال از تیم ملی برگشته ایم؟
جمع بدهی فدراسیون، استقلال و پرسپولیس به مربیان خارجی از ۱۰ میلیون دلار گذشت؟
فوتبال ایران در بازه زمانی بسیاری کوتاهی، با بحران جدایی چندین مربی خارجی سرشناس خود مواجه شده است، اما در هیچ یک از این پروندهها نمیتوان فوتبال ایران را در صورت طرح شکایت در فیفا محق دانست و باید منتظر صدور احکامی سنگین علیه خزانه خالی فوتبال ایران بود.
اکنون ویلموتس، برانکو، شفر، استراماچونی و به احتمال بسیار زیاد کالدرون خواهان تسویه حساب با فدراسیون یا یکی از دو باشگاه سرخابی پایتخت هستند. در کنار آنها بیش از ۱۰نفر دستیار خارجی نیز قرار دارند که در کنار سرمربیان خود دستمزد دلاری یا یورویی خود را طلب میکنند. جمع این مطالبات که هنوز به رای کمیتههای قضایی فدراسیون جهانی نرسیده اند، میتواند از مرز ۱۰میلیون دلار نیز عبور کند. رقمی معادل دو برابر بودجه همه رشتههای ورزش ایران در سال منتهی به المپیک توکیو!
برانکو ایوانکوویچ آغازگر قیام «فسخ یکطرفه قرارداد» خارجیها در فوتبال ایران
مرد آرام و اغلب خوش اخلاقی که فوتبال ایران او را از ابتدای دهه گذشته میلادی میشناسد و نامش به عنوان پرافتخارترین مربی خارجی شاغل در تاریخ فوتبال کشورمان در کتاب نانوشته آمار فوتبال ثبت شده است.
او بعد از کسب هفت جام با پرسپولیس که شامل سه دوره فتح پیاپی لیگ برتر ایران میشود، ناگهان ساز جدایی کوک کرد و در حالی که هنوز یک سال با قرمزها قرارداد داشت در انتقالی مشکوک به الاهلی عربستان پیوست، اما پرفسور از مدتها قبل زمینههای حقوقی کارش را چنان با دقت و استادانه چیده بود که مو لای درز محاسباتش نرفت. او نه تنها برای هفتهها پرسپولیس را با شروطش معطل گذاشت و پیوستن به لیگ کشور متخام را کتمان کرد، بلکه سرانجام ضمن اجرای خواسته اش یعنی کار در تیم متمول سعودی، تمام رقم دستمزد سال آخر کارش را هم طلب کرد! همه اینها به لطف تاخیر مدیران پرسپولیس در پرداخت دستمزد و پاداش برانکو رخ داد. پرسپولیس که درآمد هنگفت ارزی بابت صعود تاریخی اش به فینال لیگ قهرمانان آسیا به دست آورده بود، حتی از پرداخت به موقع پاداش برانکو که با دست خالی تیم را تا بازی نهایی پیش برده بود، امتناع کرد تا اسفندماه گذشته نامهای از بهترین مربی تاریخ باشگاه دریافت کند. نامهای که چندان جدی گرفته نشد تا سرمربی محبوبش را دودستی تقدیم رقیب آسیایی اش در مرحله حذفی لیگ آسیا بکند!
حالا همراه برانکو، برادرش و یک مربی بدنساز کروات نیز هستند که خواهان پول شده اند. در پیروزی برانکو در دادگاه با پرسپولیس تقریبا نردیدی نیست. اویک و نیم میلیون دلار دستمزد معوقه خود را خواسته است و سه مرتبه مذاکره ناشیانه نمایندگان باشگاه با این مربی کار را به جایی کشانده که ایوانکوویچ قرارداد سال آخر خود را نیز طلب کرده است. در اینصورت مجموع بدهی پرسپولیس سر به فلک میزند و شاید چیزی نزدیک به دوونیم میلیون دلار شود.
استراماچونی و دستیاران؛ یک میلیون دلار
در استقلال هم آندره آ. استراماچونی با استفاده از حربه «فسخ یکطرفه قرارداد» به دلیل عدم دریافت حق و حقوقش در موعد مقرر، اکنون میتواند کل دستمزدش تا پایان سال دوم قرارداد با آبیها را دریافت کند. اگر رقم قرارداد ۵۵۰ هزاردلاری استراماچونی ایتالیایی با استقلال درست باشد، او برای دو فصل چیزی حدود یک میلیون و صد هزاردلار دستمزد طلب خواهد کرد. در حالی که تا امروز کمتر از ۳۰۰ هزاردلار به او پرداخت شده و در صورت طرح شکایت وکلای حرفهای او، خسارتهایی شامل جریمه تاخیر در پرداخت و هزینههای وکالت و دادرسی نیز به آن اضافه خواهد شد که مبلغ یک میلیون دلار برای آن، چندان دور از ذهن نیست.
استرا نیز دو دستیار حرفهای همراه خود به تهران آورد که آنها نیز جمعا کمتر از ۲۰۰ هزاردلار دستمزد ندارند. هر چند تا این لحظه مربی جوان ایتالیایی که خودش را خیلی عاشق استقلال معرفی کرده، اما رفتارش با تصمیماتش فاصلهای طولانی دارد، هنوز حرفی از دریافت کل قرارداش نزده است. ولی تجربه نشان داده است که اروپاییها از آخرین برگه اسکناس قراردادشان هم نمیگذرند و سراغش را خواهند گرفت.
ویلموتس؛ بلژیکی بامعرفتِ تاج روی دنده ۷ میلیون یورویی!
اگر مارک ویلموتس طبق ادعای همسر و مدیربرنامه اش موفق شود ادعایش را در فیفا ثابت کند و کل مبلغ قرارداد سه ساله اش را از فدراسیون بگیرد، فوتبال ایران رسما باید اعلام ورشکستگی کند. با وجود تکذیبهای متعدد تاج، باید رقم سه میلیون یورو برای هرسال کار در تیم ملی ایران را که نزدیکان ویلموتس مدعی شده اند، باور کرد. او برای شش ماه کار در ایران دو میلیون دلار به جیب زده و حالا با نامهای که پیش از دیدار با عراق در مقدماتی جام جهانی برای فدراسیون فرستاده است، به دریافت کل ۹ میلیون دلار میاندیشد. اشتهایی که از کمتر مربی تا امروز دیده بودیم، اما واقعیت این است که رییس فدراسیون فوتبال ما برای یک مربی معمولی با دستمزد نهایتا نیم میلیون دلار، قلک فوتبال ایران را شکسته و هر چه در آن بوده را صاف در قرارداد سرمربی بلژیکی نوشته است! رقمی که حتی دو برابر دستمزد کی روش افسانهای در تیم ملی است.
باید منتظر ماند و دید استدلال فدراسیون مبنی بر غرامت سه ماهه به ازای فسخ قرارداد در فیفا به کرسی مینشیند یا ویلموتس با طراحی همسر حقوقدانش بخش قابل توجهی از طلب ایران در فیفا را بالا میکشد؛ درست مثل طلب ۴۵۰ هزاردلاری استقلال از فیفا که توسط یک بازیکن بنجل و سطح پایین حوزه بالکان نقد شد و حالا خرج گشت وگذار او در دور اروپا میشود!
وینفرد شفر؛ یک میلیون دلار استقلال هم در گلوی او گیر کرده
پیرمرد آلمانی و بدون تیمی که با دستمزد 300هزاردلاری وارد فوتبال ایران شده بود، و چیزی نمانده بود که قبل از اتمام بازی های نیم فصل برکنار شود، ناگهان با چند نمایش و نتیجه عالی طغیان کرد و با استفاده از فشار کمرشکن سکوها روی مدیران باشگاه، قراردادی یک میلیون دلاری را به مدیریت ناشی باشگاه تحمیل نمود که حالا صدایش درآمده است.
شفر که فرزند تازه کار و آماتورش را هم به عنوان دستیار و با دستمزد بیش از 100هزاردلار همراه مزابا و پاداش به خورد استقلال داده بود، سه هفته مانده به پایان فصل قبل در تصمیمی عجیب و مشکوک کنار گذاشته شد و حتی به تمرین نیز راهش ندادند تا با ضبط تصاویر و پخش هدفمند آن در فضای مجازی و خبرگزاری ها، کل یک میلیون دلار را برای خودش ذخیره کند. او بعد از جدایی راهی بنی یاس امارات شد و تازه مهمترین ستاره آبی ها یعنی پاتوسی را هم با خودش برد.
گابریل کالدرون؛ اگر پولی از شکایت برانکو بماند!
پرسپولیس برای مرهم گذاشتن روی زخم عمیق جدایی باورنکردنی برانکو، سراغ خوب گزینهای رفت. کالدرون آرژانتینی یک مربی فوق حرفهای با علم روز فوتبال و تجربه کافی کار در حوزه خلیج فارس. گفته میشود رقم قرارداد کالدرون کمی پایین تر از یک میلیون دلار بسته شده و بندهایی در قرارداد هست که مانع غرامت نجومی پرسپولیس در صورت جدایی وی میشود، اما آیا کسی هست بپرسد خسارت ضربه روانی و فنی رفتن سرمربی تیم صدرنشین لیگ چگونه و با چه فرمولی محاسبه میشود؟
گویا خویشتن داری و نجابت این مربی هم مدیران پرسپولیس را به اشتباه انداخت چراکه آنها فراموش کردند این مربیان پیش از هر چیزی برای پول کار میکنند و برخلاف ادعای عشق و وابستگی قلبی با تیمهای ایرانی و هواداران شان، برای کسب درآمد راهی فوتبال نیمه حرفهای ایران شده اند. کالدرون دو دستیار اسپانیایی با خود به تهران آورده بود که با فراخواندن آنها از پرسپولیس، به نظر میرسد کار تمام است.
کالدرون هم پس از شش ماه کار در ایران متوجه شد با «انشالله» و وعدههای مدیران پرسپولیس آبی گرم نمیشود و اینجا امضای قرارداد مدیرعامل تیم بدهکار با مربی و بازیکن خارجی جدید، موضوعی عادی است! باشگاه هرچقدر که میخواهد بدهی داشته باشد، وقتی مدیری بدهی گذشته باشگاه را میپردازد برای خود این حق را قائل میشود که خودش نیز چندهزاردلاری برای مدیر دولتی بعدی بدهی بزاید. هر مدیری که میآید تیم خودش را میآورد و سرمربی خارجی هنوز مبهوت مانده است که چگونه سرپرست و مدیر روابط عمومی و معاون و ... با تغییر یک مدیرعامل یکباره عوض میشوند.
موجی که به بازیکنان خارجی هم رسیده است
اگر فکر می کنید تنها این مربیان خارجی هستند که یکی یکی از قطار فوتبال ایران پیاده می شوند، سخت در اشتباهید چراکه بازیکنان خارجی شاغل در فوتبال ایران هم پی به وخامت اوضاع اقتصادی برده اند و اگر قوانین دست و پای شان را نبندد، همراه مربیان خارجی لیگ ایران را ترک می کنند. هرویه میلیچ نخستین بازیکنی بود که بعد از قطعی شدن جدایی استراماچونی، جدایی اش را اعلام کرد. گفته شده بود که دیاباته هم به تهران برنمی گردد.
بشار رسن دیگر بازیکن خارجی سرخابی هاست که رفتنش تقریبا قطعی شده چرا که او هم هنوز از قرارداد سال قبلش طلب دارد! در این میان شکایت بازیکنانی نظیر بودیمیر مهاجم فصل قبل قرمزها هم بدهی حداقل ششصدهزاردلاری روی دست پرسپولیس خواهد گذاشت. شاید همین ماجراها پاتوسی را از پیوستن به استقلال منصرف کرده است. استقلال البته طلبکاران خارجی زیادی نظیر سرور جباروف ازبک دارد و شنیده می شود یکی دو خارجی دیگر هم در مسیر فیفا هستند. این درحالی است که انصاری فرد با زیرکی مانع شکایت جونیور براندائو شد و قبل از باز شدن پرونده تازه بنام این برزیلی، با پرداخت ارزی نقد مانع شکایت یکی از بنجل ترین مهاجمان خارجی وارد شده به فوتبال ایران شد.
بومی سازی یکپارچه نیمکتها با مربیان داخلی؛ وقتی فوتبال در چنگ دولت است
دو اظهارنظر جدید از سوی مدیران رده بالای وزارت ورزش نشان میدهد دولت که توان اداره و کنترل مدیران ناکارآمد منصوب خود را در استقلال و پرسپولیس نداشته، بر سر به صدا درآوردن زنگ تعطیلی مربیان و بازیکنان خارجی در فوتبال ایران به توافق رسیده اند. در این مسیر نمایندگان مجلس هم در ماههای پایانی دوره وکالت خود در ساختمان بهارستان با وزارتی ها همصدا شده اند تا همگی بر طبل مربی داخلی بکوبند.
جملات مهدی علی نژاد معاون جدید ورزش قهرمانی ایران و همچنین توییت مازیار ناظمی مدیر پرحاشیه ایران با اطلاع رسانیهای جنجالی اش، نشان میدهد که همانطور که در استقلال یک مربی ایرانی هدایت کار را در دست گرفته و تیم ملی نیز به یک سرمربی ایرانی خواهد رسید، پرسپولیس هم با همین دست فرمان پیش میرود. گفته میشود تا ۲۴ ساعت آینده تکلیف نیمکت پرسپولیس مشخص شده و به احتمال بسیار زیاد، یک مربی ایرانی جانشین کالدرون خواهد شد تا برای فوتبال از بالا تصمیم گرفته شود.
فوتبال ایران بعد از مانور یک دهه اخیر مربیان خارجی در سطوح ملی و باشگاهی خود، که دستاورد درخشان و قابل ذکری هم به همراه نداشته، به دوران تازهای گام نهاده است. عصری که باید منتظر ثمره اش نشست و دید که آیا نسل تازه مربیان ایرانی بعد از چندین سال رقابت یا همکاری با مربیان حرفه ای، چیزی آموخته اند یا بار دیگر شاهد عقبگرد در شکل بازی، نحوه آماده سازی، شیوه رفتار با بازیکن، تاکتیکهای مورد استفاده و ... خواهیم بود. آیا با آنها بار دیگر حداقل تا بازی نهایی لیگ قهرمانان آسیا پیش می رویم؟ آیا با رویکرد جدید بهره گیری از مربی ایرانی ، دو صعود پیاپی به جام جهانی فوتبال تدوام خواهد داشت؟ تیمهای ما چه نتایجی در مصاف با غول های متول عربی حاشیه خلیج فارس که پر از ستاره شده اند، کسب می کند؟
نویسنده: مجید کوهستانی