جشنواره ملی فیلم فجر در شرایطی سی و هشتمین دوره خود را در پیش دارد که برخی اقدامات ـ که حکم جراحیهای عمیق را نیز ندارد ـ میتواند به اعتبار این رویداد کمک ویژهای کند؛ اقداماتی که برخی از آنها در دوره برگزاری توامان جشنوارههای ملی و جهانی فجر رخ میداد و اکنون میتوان در پی احیایِ آن بود تا این رویداد با سطح کیفی بالاتری برگزار شود.
به گزارش «تابناک»؛ دوره سی و هشتم جشنواره ملی فیلم فجر از دو هفته دیگر با محوریت پردیس سینمایی ملت برگزار میشود و بخش اعظمی از تولیدات مهم سینمای ایران ـ که به لحاظ فنی و هنری جریانساز است ـ در مقابل دیدگان کنجکاو منتقدین و خبرنگاران سینمایی رونمایی خواهد شد؛ بیست و هشت فیلم سینمایی از میان قریب به نود فیلم سینمایی که در موعد مقرر به هیات انتخاب رسیدند و شماری از آنها در بخشهای سودای سیمرغ (مسابقه اصلی) و نگاه نو (فیلم اولی) قرار گرفتند.
همواره انتظار میرود جشنواره فجر به لحاظ کیفیت برگزاری استانداردهای جشنوارههای کن، برلین و ونیز را به دست آورد اما واقعیت آن است که برخی از ملاحظات همواره مانع از چنین اقدامی خواهد شد؛ برای نمونه، هیچ یک از جشنوارههای اروپایی تنها فرصت رونمایی از فیلمهای سینمایی را ندارند، ولی برای اغلب فیلمهای ایرانی، تنها فرصت جدی رونمایی همین جشنواره فجر است؛ بنابراین حضور در جشنواره به دیده شدن اثرشان و موفقیت در گیشه و بازگشت سرمایهشان گره میخورد و عدم حضور یا موفقیت فیلمشان خشمی پی دارد که در هر دوره از سوی گروهی از فیلمسازان شاهدش هستیم.
به همین دلیل با وجود آنکه میتوان جشنواره فجر را با حداکثر پانزده فیلم و به جای دو هفته، طی یک هفته برگزار کرد، چنین اقدامی رخ نمیدهد و اکنون که فقط 28 فیلم بلند داستانی انتخاب شدهاند نیز خشم علنی و غیرعلنی صاحبان آثار بیرون مانده برای اهالی سینما و منتقدین درون فضای سینما مشهود است. دقیقاً در همین راستا، امکان کاهش سالنهای نمایش فیلم برای جشنواره وجود دارد، حال آنکه در جشنوارههای استاندارد معمولاً بیش از سه نمایش برای هر فیلم صورت نمیپذیرد.
در واقع هرچند با عنوان «جشنواره» مواجه هستیم، چه به لحاظ زمان برگزاری و چه نوع برگزاری به ویژه وسعت نمایشها، شبیه به یک «جشن» است؛ هرچند جشن یا جوایز سینمایی معمولاً پس از اکران عمومی فیلمهاست و نمایش فیلم ندارند! با همه این اوصاف میتوان برخی استانداردهای مرسوم در هر جشنوارهای را در این رویداد رعایت کرد تا جشنواره شکل حرفهایتری به خود بگیرد؛ اقداماتی که اغلبشان در این دوره نیز ظرفیت برنامه ریزی و اجرا دارد.
حذف اعلام نامزدهای جوایز
یکی از بخشهایی که معمولاً برای جوایز سینمایی نظیر اسکار اجرا میشود اما برای جشنوارهها شاهدش نیستیم، اعلام لیست نامزدهای جوایز است. در جشنواره فجر از سالهای دور با هدف «ضربه گیری» و کاهش فشار سینماگران نسبت به عدم انتخابشان به عنوان برنده سیمرغها، نامزدها معرفی میشوند تا بدین ترتیب گروهی از سینماگران با جوایز درگیر شده باشند، هرچند برنده این جوایز نشده باشند و بدون سیمرغ به خانه رفته باشند. البته معمولاً نتایج پیش از اختتامیه لو میرود و اغلب نامزدها به مراسم پایانی جشنواره فجر نمیآیند و در برخی دورهها حتی دعوت نیز نشدهاند. حذف نامزدها همچون کاهش شمار فیلمهای سینمایی میتواند با فشارهایی بر روی برگزارکنندگان جشنواره همراه شود اما فضای این رویداد را حرفهایتر میکند.
صاحبان فیلمها، داوران جشنواره و منتقدین در یک سینما
در هیچ جشنواره فیلمی، داوران در سالنی جدا از صاحبان فیلمها و منتقدین و خبرنگاران فیلمها را تماشا نمیکنند، بلکه اتفاقاً همراه با این گروهها فیلم را میبینند و بازخوردی که از آنها دریافت میکنند بر انتخابهایشان تاثیر میگذارد. داوری در خلاء و به دور از در نظر گرفتن فضای عمومی منتقدین و خبرنگاران تخصصی، یکی از اختراعات جشنواره فجر است که حاصل آن در بسیاری از دورهها، برندگانی است که نه عموم مردم آنها را قبول داشتهاند و نه ارتباطی با انتخابهای سینماگران، خبرنگاران و منتقدین سینمایی داشته است. شاید برخی داوران تاکید داشته باشند به دور از سینماگران و منتقدین فیلمها را تماشا کنند تا در معرض لابی یا فشار افکارعمومی قرار نگیرد اما همه این ملاحظات در جشنوارههای بین المللی نیز وجود دارد اما داوران برای تماشای فیلمها «ایزوله» نمیشوند. انتظار این است در همین دوره شاهد حضور داوران در سینماملت در کنار منتقدین و فیلمسازان باشیم.
کاهش جوایز فنی و افزودن جوایزی نظیر سینه فونداسیون
در جوایز سینمایی معمولاً به بخشهای فنی جایزه داده میشود اما در جشنوارههای سینمایی معتبر، اهدای جایزه به صداگذار یا صدابردار مرسوم نیست و اساساً مگر تفکیک این دو در زمان تماشای فیلم سینمایی حتی برای اهالی فنی به سادگی قابل تشخیص است که بتوان جایزهای داد؟! دبیران جشنوارههای فجر در دورههای مختلف کوشیدهاند جوایز را کاهش دهند اما در مقابل فشارهای صنفی از تصمیمشان عقب نشینی کردهاند و بعضاً حتی جوایز را نیز افزودهاند! به نظر میرسد باید تصمیمی شجاعانه گرفت و با حذف جوایز فنی، اهدای این جوایز را به رویدادهایی نظیر جشن خانه سینما سپرد که محملی برای اهدای جوایز از سوی صنوف تخصصی است. در مقابل میتوان جوایزی نظیر سینه فونداسیون که با ابتکار ژیل ژاکوب در جشنواره کن شکل گرفت و در سایر جشنوارهها نیز اجرا شده را داد؛ جایزهای که حلقه وصل دانشجویان سینما با فضای حرفهای از طریق اهدای یک فاند برای ساخت فیلم اولشان است.
بازگشت کارگاههای آموزشی
جشنواره فیلم فجر در دورانی که با عنوان بین المللی برگزار میشود، حاوی مجموعهای از ورکشاپها بود که به افزایش دانش سینماگران نیز کمک میکرد. با تفکیک جشنواره ملی و جهانی فجر، این کارگاهها به جشنواره جهانی رفت و حالا احساس میشود جشنواره ملی نیز باید کارگاههای جدی داشته باشد. این ورکشاپها میتواند در سطح بالا و برای گروههای تخصصی برای انتقال آخرین دستاوردهای حوزههای فنی نظیر فیلمبرداری، صدابرداری، نورپردازی، گریم و... و فرصتی برای انتقال سالیانه تازهترین دستاوردهای سینمای جهان در این عرصهها به سینماگران داخلی باشد و فراتر از کلیگویی یک فیلمساز برای گروهی از مشتاقان یا فیلمسازان تازه نفس باشد. سینمای ایران به چنین کارگاههایی به شدت نیاز دارد.
فروش رایت تصویری به رسانهها
نقش تصویر در جشنواره فجر در یک دهه اخیر آهسته آهسته پررنگتر شده است. در این دوره نیز 72 عکاس و 95 تصویربردار حضور دارند که شماری از آنها قطعاً درآمد قابل توجهی از ثبت این رویداد دارند. در دورههای اخیر جشنواره فجر، آپارات با ساختاری که پشت پرده آن مشخص نیست، حواشی و نشستهای خبری جشنواره را به صورت زنده پوشش میدهد که این یک رانت محسوب میشود، حال آنکه این امکان وجود داشت و دارد که برای پخش زنده و همچنین پوشش تصویری حواشی جشنواره، رایت تصویری فروخته شود و بخشی از هزینه برگزاری جشنواره فجر از محل فروش رایت تصویری تامین شود. این شیوه قطعاً باعث خواهد ریزش گروهی از متقاضیان خواهد شد که به جشنواره فجر به عنوان یک تفریحگاه مینگرند.
برگزاری نشستهای نقد و بررسی
یکی از بخشهای جذاب جشنواره میتواند برگزاری نشستهای نقد و بررسی فیلمها با حضور منتقدین باشد. این نشستها میتواند پس از نشست خبری با حضور دو یا چهار منتقد شناخته شده موافق و مخالف هر فیلم باشد. در برخی دورههای پیشین که جشنواره با میزبانی برج میلاد برگزار میشد، برگزارکننده هر نشست یک منتقد بود که خود او و برخی حاضران نقدهایی نیز به فیلم مطرح میکردند اما محافظه کاری و جلوگیری از تنش نشستها باعث شد، نشستها به «پرسش و پاسخ» محدود شود.
پاسخگویی هیات داوران پس از اهدای جوایز
نشست خبری که در جشنواره فجر، اقدامی پیشینی است، در جشنوارههای معتبری اقدامی پسینی است. در واقع پس از برگزاری جشنواره، عوامل برگزاری اعم از رئیس، دبیر و هیات داوران در نشستی خبری درباره روند برگزاری، منطقشان در انتخابها و ملاحظاتشان پاسخگو هستند. انتظار میرود این رویه در ایران نیز تغییر کند و پس از جشنواره اغلب داوران خودشان را از رسانهها پنهان نکنند و یکی از بخشهای ثابت جشنواره، نشست خبری پس از آن باشد که طبیعتاً همچون نشست خبری دیگر جشنوارهها میتواند با تنشهایی نیز همراه باشد اما این کف پاسخگویی است که از داوران مهمترین رویداد فرهنگی کشور انتظار میرود و فقدانش یک توهین آشکار به صاحبان فیلمها و منتقدین و افکارعمومی است.