تقریبا اخبار دست اول محرومیت فوتبال ایران را رسانههای عربستانی داده اند و رسانههای ایرانی عمدتا مسئول ترجمه اخبار آن رسانهها بوده اند. ممکن است گفته شود که عربستان سعودی آغازگر این مساله بوده، لذا پیشگامی او در انتقال اخبار مطلب مهمی نیست و البته میتوان درز این تعداد اخبار قبل از قطعی شدن محرومیت ایران را نوعی جنگ روانی از سوی رسانههای آن کشور دانست که البته این هر دو عذر بدتر از گناه است؛ اینکه ما حتی اطلاع نداشته باشیم بناست چه تصمیمی درباره ما گرفته شود و یا اسیر بازی رسانهای سعودیها شویم، انصافا قابل پذیرش نیست.
مشخص نیست از چه زمانی در کشور ما تصمیم گرفته شده که تصمیمات مهم در مورد کشور و منافع مردم از آنان پنهان نگه داشته شود؛ حتی مشخص هم نیست که این یک ضابطه است یا یک روال که نسل به نسل از مدیری به مدیر دیگر منتقل شده است. آنچه که مشخص و روشن است، اینکه تا رسانههای بین المللی اخبار مهم در مورد مردم و ایران را افشا نکنند در داخل کشور، قصدی برای صحبت کردن درباره آن وجود ندارد. اما همین که رسانههای دیگر در مورد مسائل پنهان نگه داشته شده مرتبط با منافع ایران افشاگری میکنند، تازه مسئولان ایرانی به اکراه و از سر ناچاری در مورد آن صحبت میکنند.
نکته مهمتر این که حتی در مواجهه با تصمیمات مجامع بین المللی -هر چند غلط و اشتباه - مسئولان ایرانی با مردم صادقانه و شفاف سخن نمیگویند و روی احساسات مردم موج سواری میکنند با اینکه از تبعات سخنانی که میگویند، مطلع هستند، اما مردم را در یک گمراهی گرفتار میکنند و البته مجلس شورای اسلامی هم که برای هر چیزی به غیر از مسئولیت اصلی خودش، بیانیه دادنش روان شده و هر بیانیهای بلااثری را که بخواهید میتوانید در انبان مجلس شورای اسلامی پیدا کنید.
در همین یک فقره محرومیت باشگاههای ایرانی ببینید که ما هم عرصه رسانهای را باخته ایم، همه عرصه تصمیم گیری در مورد منافع مان را در مجامع بین المللی و هم فرصت واکنش فعال و منطقی به تصمیمات اخذ شده را از دست داده ایم و در این میان ظاهرا تیم ملی کشورمان هم دارد قربانی میشود.
مشخص نیست پایان این روش مدیریتی کجاست و تا چه زمانی ادامه خواهد داشت؛ غیرت و تعصب و احساس خوب است، ولی قاعده مندی از آن مهمتر است. ما نباید اجازه میدادیم که کنفدراسیون فوتبال آسیا اسیر جو سازیهای سعودیها شود که البته این اجازه را دادیم. اکنون هم با سلاح قاعده مندی یک نهاد بین المللی به مصاف ما آمده اند، با نمایش غیرت ورزی و موج سورای بر احساسات هواداران، بدون تردید ضربه بیشتری به مردم خواهیم زد. به جای سوار شدن بر احساسات مردم، راه حلهای متفاوت را در مقابل کنفدراسیون بگذاریم؛ گزینههای روی میز را متعدد کنیم تا گزینه تک راه حل سعودیها را خنثی کنیم.
متاسفانه یا خوشبختانه در عرصه ورزش، آسیب دیدن منافع ملی خیلی سریعتر و قابل لمستر است و مانند سیاست نیست که آسیبها را به آیندهای حواله دهیم که مشخص نیست در آن آینده نامعلوم چه اتفاقی خواهد افتاد.