یک معامله بزرگ در جریان است که بر اساس آن، یک گروه بزرگ از سالنهای سینما به مجموعه دیگر ملحق میشود و این مجموعه بزرگ تعیین کننده جهتدهی جریان اکران در سینمای ایران خواهد بود؛ اقدامی که بدون ورود نهادهای نظارتی و متولیان امر در حال وقوع و خطر بزرگی را پیش روی سینمای ایران قرار داده است.
به گزارش «تابناک»؛ هرچند سینمای ایران از بیش از سیصد سالن سینما برخوردار است، شمار سالن های اصلی که سهم عمده فروش را در تهران و شهرستان در اختیار دارند، آنچنان پرتعداد نیست. اکنون مجموعهای تازه در حال شکل گرفتن است که با توجه به کیفیت پخش و مشخصاتش میتواند بخش قابل توجهی از فروش سینمای ایران را در اختیار بگیرد و جریان تازه در حوزه اکران باشد؛ اما در این شرایط یک جریان مشهور در بدنه سینما، در پی کنترل این مجموعه سینمایی است که شمار سالنهای آن در بلندمدت مشتمل بر چند ده سالن سینماست.
این مجموعه به گروهی دیگر به عنوان اداره کننده سپرده شده بود و مالکان این مجموعه عظیم از سالنها که سرمایه گذاری قابل توجهی برای ساخت و تجهیز آن کردهاند، دست رد به سینه متقاضیان پیشین زده بودند؛ اما اکنون جریان کلیدی حوزه اکران با این مجموعه سینمایی جدید تا پای قرار رفته و شنیدههای «تابناک» حکایت از آن دارد که این واگذاری قریب الوقوع است. «تابناک» چندی پیش در گزارشی کوتاه، خطر شکلگیری تراست در سینمای ایران را هشدار داده بود و اکنون به نظر میرسد این خطر شاهرگ حیات سینمای ایران را تهدید میکند.
اگر این معامله بزرگ رقم بخورد و جریان کلیدی در حوزه اکران سینمای ایران بتواند این مجموعه بزرگ از سینما را نیز در اختیار بگیرد، بیشک عنان جهتگیریها و اقتصاد سینما در اختیار این جریان قرار میگیرد و آنها تعیین خواهند کرد چه کسی چه فیلمی را با چه مضمونی در چه زمانی بسازد و در چه نوبتی با چه کیفیتی اکران کند. واضح است که این شرایط سینمای ایران را به نقطه بدون بازگشت سوق خواهد داد و هرچند پخش کنندههای دیگری حضور دارند و «تراست» کامل به وجود نیامده، در عمل مابقی پخش کنندهها و سینماداران، حاشیهنشینان جریان اکران و اقتصاد سینمای ایران و دنبالهرو این جریان کلیدی خواهند بود.
«تراست | Trust» به اتحاد چند شرکت که کالایی مشابه به هم تولید میکنند و سهم عمدهای از بازار را دارند به وجود میآید و انحصار را در عرصه یک کالا پدید میآورد. این اقدام ابتدا از طریق روشهایی چون دامپینگ و ارزانفروشی کاذب به قصد بر زمین زدن رقبای ضعیفتر و همچنین ارائه عمده با امکاناتِ خاص برخی از اقلام از یک گروه محصولی شکل میگیرد. با حذف رقبا، بازار کامل به دست تراست میافتد و این زمانی است که تراست تعیین میکند، چه محصولی با امضای کدام تولیدکننده در چه بازاری و با چه قیمتی عرضه شود.
این اتفاق در سالهای پیش از انقلاب به گونه دیگری رخ داده بود و برخی فیلمسازان و بازیگران، همان صاحبان سالنهای سینما بودند و برخی صاحبان سالنهای سینما نیز خودشان سفارش فیلم میدادند و آن را به شیوهای که دوست داشتند، اکران میکردند، اما این وضعیت به شکل گسترده و فراگیر رخ نداد و سینمای ایران محصول مدیریت چند شخص خاص در حوزه سینماداری نشد. در این شرایط انتظار میرود شاهد چاره اندیشی مسئولان امر در این عرصه باشیم، چون اگر قوانین ضد انحصار در سینمای ایران برقرار نشود، دیر یا زود اساساً حاکمان سینما همان سینماداران هستند، کما اینکه امروز نیز تا حدودی شاهد قدرت نمایی سالن داران هستند.
قانون ضد تراست شرمن در ۱۸۹۰ در امریکا تصویب شد؛ اما در کشورمان نه در سینما و نه در دیگر عرصهها قوانینی برای مقابله با تراست نداریم و بیشک این موضوع در آینده نه چندان دور به شدت چالش زا خواهد شد و آن گاه اعمال قوانین ضدتراست به مجموعههای تجاری عظیمی که اجازه شکل دهی تراست به آنها داده شده، برای اقتصاد کشور و عرصههای تخصصی که در آن فعال هستند، از جمله سینما، هزینههای بسیار گستردهای در پی خواهد داشت.