هفتمین روز جشنواره فیلم فجر با رونمایی از فیلمهای بلند داستانی «لباس شخصی»، «خروج» و «آتابای»، فیلم مستند «زندگی میان پرچمهای جنگی» و فیلم کوتاه «مادر برفی» همراه بود که از میان این آثار «آتابای» بهترین فیلم این روز و یکی از بهترین فیلمهای جشنواره بود اما حاشیه پررنگ تر از متن نشست خبری جنجالی فیلم «خروج» و انگشت اتهام حاتمی کیا به سمت جشنواره به تقلب در آرای مردمی بدون ارائه سند بود؛ با این حال مهمترین حاشیه جشنواره کوشش رسانهای برای توجیه قانون شکنی متولیان جشنواره با توسل به یک توجیه متکی بر دروغ است.
به گزارش «تابناک»؛ جشنواره فجر سی و هشتم از شنبه دوازده آغاز شد تا بیست و دوم بهمن با نمایش و داوری 28 فیلم بلند داستانی در دو بخش اصلی و نگاه نو، ده فیلم کوتاه داستانی و ده مستند همراه خواهد بود. همچون چند دوره پیشین، سینمای خبرنگاران سینمایی و منتقدین فیلم، سینماملت تعیین شده است. در این دوره با کاهش خبرنگاران غیرفعال یا غیرمرتبط، عوامل فیلم ها در کنار اهالی رسانه در پردیس سینمایی ملت حضور دارند و میهمانان و هنرمندان در پردیس سینمایی چارسو به دیدن فیلمها خواهند نشست.
اگر جزو تماشاگران جشنواره در سینماهای مردمی هستید، راهنمای کامل فیلمها جشنواره را مشتمل بر مشخصات تمامی فیلمها از اینجا میتوانید ببینید.
راه دادن فیلمهایی که خارج از زمان بندی در جشنواره پذیرفته شدهاند، از جمله «روز صفر» به کارگردانی سعید ملکان و «خورشید» ساخته مجید مجیدی به عنوان یک اقدام خلاف قواننین جشنواره فجر، نقدهای جدی را در پی داشته است؛ مسئلهای که باعث اقدام عجیبی برای توجیه چنین رفتارهایی شده است.
یکی از رسانههای همسو با جشنواره فجر گزارشی در دفاع از قانون شکنی منتشر کرد که عیناً در وب سایت جشنواره فجر بازنشر شد. در این مطلب قانون شکنی در جشنواره، اینچنین توجیه شده است: «بر اساس آیین نامه سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر، در بخش مقررات عمومی مسابقه سینمای ایران، تفسیر و رفع ابهام از مقررات و اخذ تصمیم نهایی درباره موضوعات پیش بینی نشده به عهده دبیر جشنواره است. بنا بر این بند، دبیر جشنواره از اختیار بالایی در رابطه با فیلمهای حاضر در جشنواره بهرهمند است و طبق اختیاری که دارد، میتواند بنابر صلاحدید و شرایط موجود تصمیم گیری کند. اگر دبیر جشنواره بنا بر این اختیار، تصمیمی بگیرد که شائبه عدم رعایت قانون یا پایمال شدن حقوق فیلمسازان را داشته باشد و یا مورد نقد قرار بگیرد، بیشتر متوجه اصلاح این بند از آیین نامه و اختیارات دبیر است و در واقع دبیر کاری خلاف آیین نامه انجام نداده است.»
این در حالی است که برخلاف ادعای مطرح شده، دبیر جشنواره اختیار شکستن قانون به تشخیص خودش را ندارد و در فراخوان جشنواره نیز به صراحت آمده است: «تفسیر و رفع ابهام از مقررات و اخذ تصمیم نهایی درباره موضوعات پیشبینی نشده به عهده دبیر جشنواره است» و این در حالی است که نرسیدن یک یا چند فیلم به جشنواره فجر، اتفاق مبهم یا موضوع پیش بینی نشدهای نیست که دبیر بتواند با استفاده از آن، هر اقدامی دوست داشت انجام دهد.
از قضا تکلیف این موضوع به صراحت در آیین نامه مشخص شده و تاکید شده است: «آخرین مهلت تحویل نسخه نهایی فیلم (انتخاب شده توسط هیئت انتخاب) با استاندارد فنی، (DCP) و پوستر مربوطه روی سی دی، ۲۵ دی ماه ۱۳۹۸ است.» بنابراین اینکه عنوان شده ابهامی یا موضوع پیش بینی نشدهای در آیین نامه بوده، خلاف واقع است. اگر قرار باشد هر اقدام خلاف قانونی در جشنواره رخ دهد و بعد به این بند رفع ابهام متوسل شد، چه چیزی از قوانین جشنواره باقی میماند و اساساً در این شرایط، چرا باید آیین نامه وجود داشته باشد؟!
انتظار میرود متولیان جشنواره سی و هشتم فجر دست کم مسئولیت پذیر باشند و اگر دست به قانون گریزی زدهاند، کوشش نشود با دروغ ابعاد ماجرا وسعت داده شود. اگر قرار باشد تلاش برای خروج از چاله قانون گریزی با سقوط در چاه ویل دروغ، اتفاق تلخی است که نباید رخ دهد.
نتیجه شمارش آرای فیلمهای نمایش داده شده در روز ششم جشنواره فیلم فجر (1398/11/17) توسط ستاد انتخاب فیلم برگزیده از نگاه تماشاگران جشنواره فیلم فجر اعلام شد و در نهایت این فیلمها باقی ماندند: شنای پروانه، درخت گردو، آبان یازده 60، دو زیست، مغز استخوان، روز بلوا، روز صفر. لازم به توضیح است فهرست فیلم ها بدون اولویت است.
هفتمین روز جشنواره فیلم فجر با نمایش فیلم «لباس شخصی» به کارگردانی امیرعباس ربیعی، «خروج» اثر ابراهیم حاتمی کیا و «آتابای» به کارگردانی نیکی کریمی، فیلم مستند «زندگی میان پرچمهای جنگی» به کارگردانی محسن اسلام زاده و فیلم کوتاه «مادر» اثر مرجان خسروی همراه شد.
کارگردان: امیرعباس ربیعی
تهیهکننده: حبیب والینژاد
نویسنده: امیرعباس ربیعی
بازیگران: مهدی نصرتی، توماج دانش بهزادی، مجید پتکی، میلاد افواج، عماد درویشی،نجلا نظریان، مهیار شاپوری، احمد لشینی، کیوان محمود نژاد،شهاب بهرامی، روزبه رئوفی، علی فرهاد زاده و ماهمنیر بیطاری
خلاصه داستان: «بهترین حربه برای ضربه، دوستی است. چون پیچیدگی در سادگی اوست. به لباس شخصیها بیشتر شک کن!» روایتی از دستگیری سران حزب توده در روزهای پرهیاهوی دهه شصت
کارگردان: ابراهیم حاتمیکیا
تهیهکننده: حبیباله والینژاد
نویسنده: ابراهیم حاتمیکیا
بازیگران: فرامرز قریبیان، پانتهآ پناهی ها، جهانگیر الماسی، گیتی قاسمی، محمدرضا شریفی نیا، کامبیز دیرباز، مهدی فقیه، سام قریبیان، محمد فیلی، آتش تقی پور، اکبر رحمتی، فرزاد حسنی، رامین پور ایمان و محسن صادقی نسب
فیلمبردار: وحید ابراهیمی
تدوین گر: عماد خدابخش
خلاصه داستان: بر اساس بارش و سیل، محصول پنبه گروهی از کشاورزان از بین میرود. آنها پس از آنکه موفق به دریافت خسارتشان نمیشود، با تراکتور به مقابل نهاد ریاست جمهوری میآیند تا اعتراضشان را مطرح کنند.
کارگردان: نیکی کریمی
تهیهکننده: نیکی کریمی
نویسنده: هادی حجازیفر
بازیگران: هادی حجازیفر، جواد عزتی، سحر دولتشاهی و دانیال نوروش
فیلمبردار: سامان لطفیان
تدوین گر: حسین جمشیدی
خلاصه داستان: آتابای 40 ساله به همراه پدر و خواهرزادهاش در روستای پیرکندی(خوی) زندگی میکنند. او سالها پیش، دانشجوی معماری در دانشگاه هنرهای زیبای تهران بوده و یک سال مانده به فارغالتحصیلی، به علت مشکلات روحی ناشی از عشق نافرجام به هم دانشگاهیاش، ترک تحصیل کرده و به زادگاه خود بازگشته است... .
کارگردان: محسن اسلامزاده
تهیهکننده: محسن اسلامزاده
داستان: مستندساز که پیشتر روایتهایی نسبتاً همدلانه با طالبان ساخته بود، این بار تلاش کرده روایتی درباره داعش بسازد.
کارگردان: مرجان خسروی
تهیهکننده: سیدشهابالدین طباطبایی
نشست خبری فیلم «لباس شخصی» مطرح شد:
حذف سه سکانس به دلیل فشارها
نشست خبری فیلم «لباس شخصی» پس از نمایش این فیلم برگزار شد؛ فیلمی که به صراحت بدنه حزب توده را ناآگاه از جاسوسی میداند و همه چیز را به رهبر حزب توده و یک شاخه محدود میکند و در عین حال به صراحت روحانیت را نشانه رفته است. در ابتدای این نشست ربیعی گفت که برای این فیلم زحمت بسیار کشیده شده است. 3 سال تحقیقات آن و 6 ماه پیش تولید و تدوین آن به طول انجامید.
خوشخو منتقد فیلم درباره لباس شخصی گفت: این فیلم در ادامه پروندههای دهه 60 نوری میتاباند به ماجراهای آن دوران و منجر به مباحثی خواهد شد و این خود نکته مهمی در سنیما است. این فیلم بسیار پرزحمت و پر وسواس ساخته شده است و در فضای ماجرای نیمروز است. البته مزیتی که دارد در این است که صداقتی که در بازگویی جزئیات پنهان پرونده است و ترسی از خطوط قرمز ندارد و کارگردان لکنتی درگوفتن حرفهای تاریخ معاصر ندارد.
ربیعی در پاسخ به خبرنگاری که درباره سکانسهای حذف شده گفت که سه سکانس از فیلم حذف شده است که دلایلش را نمی توانم خیلی بگویم اگر بود فیلم خیلی بهتر بود. همینطور چند دیالوگ هم حذف شده است. ممیزی زیادی نخوردیم و با گفتوگو آن سکانسها را حذف کردیم و فشارهای وارد باعث حذف شد. این اظهارات باعث شد این پرسش مطرح شود که دقیقاً فشارها از کدام ناحیه بوده که در اینجا والی نژاد سعی کرد گاف کارگردان جوان را جمع کند!
تهیه کننده درباره این موضوع گفت که درباره این دست فیلم ها ما با مجموعهای از قصه های مختلف روبرو میشویم که باید در بازه زمانی کوتاهی کار را پیش ببریم بعد از تدوین با افرادی که میتوانند کمک کنند مشورت کردیم به این نتیجه رسیدیم که چند سکانس حدف شود که با حذف آنان تدوین فیلم بهتر شود و اگر نه باید چیزهای دیگر هم تغییر میکرد و تدوین و فیلم دچار تغییراتی میشد.
ربیعی در این وضعیت سعی کرد حرفش را تغییر دهد و گفت که بین من و والینژاد اختلاف نبود ولی برای چیزی که دیده شد باید تصمیم میگرفتیم که سکانسهایی را حذف کنیم.
گبرلو به شوخی گفت که فیلم بازجویی دیدید و عوامل را دارید بازجویی کنید.
ربیعی درباره شباهت بازی نصرتی به محمدزاده گفت که نوید محمدزاده بازیگر درجه یک است و اگر بازیگر فیلم من را با بازی او قیاس میکنند افتخار من است اما در تمرینها هیچ نگاهی به بازی ایشان نداشتم. کاراکتر نصرتی تنها شبیه نوید محمد زاده است و ظرافت نصرتی و هوش او آینده روشنی در فیلم ها خواهد داشت.
نصرتی نیز در ابتدای سخنانش در این باره گفت که تعمدی ندارم شبیه هیچ کس باشم. در این که محمدزاده بازیگر خوبی است شکی ندارم اما این نقش را با مطالعات خودم انتخاب کردم و تمام جزئیات آن متعلق به خودم است.
ربیعی درباره شباهت فضای فیلمش با ماجرای نیمروز گفت: اتمسفر فیلم ما شبیه ماجرای نمیروز است و دههای را تصویر می کند که راجب به آن فیلم ساخته است. با طراح صحنه و تدوینگر خواستیم به واقعیت دهه 60 خودمان را نزدیک کنیم. دوربین من همیشه روی ریل است اما دوربین ماجرای نیمروز روی دست است و سبک فیلمسازی من متفاوت است.
وی در پاسخ به سوالی درباره فضاسازی دهه 60 گفت که خیابان انقلاب را ما با لانگ شات گرفتیم والبته بخشی از آن دکور و پرده سبز است. ماشینها هم واقعی و دقیمی است. همینطور وی درباره سوال دیگر ما درباره ایده ساخت فیلمهای امنیتی در سالهای اخیر گفت که ژانر سیاسی گونه مورد علاقه من است اما فعلا سوژه خاصی را در این زمینه ندارم.
مطروحی طراح جلوههای ویژه فیلم نیز اشاره کرد که فضای دهه 60 خیلی دور نیست و لانگ شات ها با کمک عوامل فیلم و فیلمبردار سعی شده تا آن فضا و گرافیک را ایجاد کنیم. بارزترینش هم سفارت شوروی بود که در بندر انزلی گرفته شد و حجم زیادی از آن به صورت 3D ساخته شد. خیابان انقلاب هم شبیه سازی شده است.
ربیعی کارگردان فیلم در بخش دیگری گفت که اگر مستدل به این میرسییدیم که جواد واقعاً نفوذی است در فیلممان او را به عنوان نفوذی طراحی میکردیم. بعد از این حادثه بدنه فرهنگی و سیاسی نفوذیها کشف نشد اما بدنه نظامی آن کشف شد.
در این هنگام یکی از حضار کارگردان را محکوم به این کرد که منظور شما نویسنده ها و فرهنگیان است که نفوذیاند؛ عنوانی که در انتهای فیلم مطرح میشود و بسیار عجیب است.
ربیعی درباره مشاوره حاتمیکیا گفت که حاتمیکیا منت سر من گذاشت و مشاور من شد. البته ایشان دیر به جمع ما رسید زیرا ما حتی پروانه ساخت را گرفته بودیم. اما ایشان در بخش کارگردانی زحمت کشیدند و در محتوای فیلمنامه خیلی کمک کردند و ممنون ایشان هستم.
وی همینطور درباره انتخاب بازیگران تئاتر برای فیلم خود گفت: در مرحله فیلمنامه تصمیم گرفتم که به دلیل محتوا و فضای آن از بازیگرانی انتخاب کنم که بگ کراندی درباره آن ها وجود نداشته باشد. بازیگران تئاتر را میشناختم و دوست داشتم که از آنان انتخاب کنم.
نصرتی درباره نقشهای خود گفت که من در تئاتر نقشهای زیادی بازی کردم و جوایز زیادی گرفتم که هیچ شباهتی به نوید محمدزاده نیست.
خیرالله تقیانی پور بازیگردان فیلم گفت که یادمان نرود که میگفتیم که نوید محمد زاده شبیه بازی دیگران است و همینطور قبلی ها به قبلیترها شباهت دارند.
در نشست خبری جنجالی فیلم سینمایی «خروج» رخ داد؛
متهم کردن خانه سینما به تقلب در آرای مردمی جشنواره فجر
خداحافظی فرامز قریبیان از بازیگری و افشاگری درباره سیمرغ نوید محمدزاده
پرخاش حاتمی کیا به خبرنگاران
نشست خبری فیلم سینمایی «خروج» ساخته ابراهیم حاتمیکیا پس از نمایش فیلم برگزار شد و به جنجال کشیده است.
در ابتدای این نشست خسرو نقیبی منتقد فیلم درباره این فیلم بیان کرد: حاتمیکیا فیلمسازی است که مؤثرترین فیلمساز بعد از انقلاب نام گرفته است. جایگاه وی در این سالها جایگاه تثبیتشدهای است و فکر نمیکنم که تردیدی در این باره داشته باشیم. بعد از سهگانه اکشن او در چندسال گذشته فیلم تازه او تغییر جهت و راه تازه او است. این فیلم یادآور دوره دیگر و ماقبل از این فیلمهای اخیر است. خروج رگههای وسترن و قهرمانی دارد. فیلم قوتش را از حضور قریبیان میگیرد. سکانسهای نزدیک تهران شبیه فیلمهای قبلی او است. بهنظرم نسبت به سه فیلم قبلی حاتمیکیا خشم خود را واضحتر نشان میدهد و به خود فیلم راه پیدا کرده است.
بعد از این بخش حاتمیکیا در ابتدا درباره این نشست گفت: هرچه سن بالا میرود توقعات من کارگردان هم از این جلسات بالا میرود.
سام قریبیان درباره نقش خود و همراهی با پدرش گفت: این فرصتی بود که حاتمیکیا فراهم کرد که کنار پدرم باشم. کمی هم نگران بودند که چون با هم پدر و پسر نیستیم شاید باورپذیر نباشد اما خدا را شکر بازی خوبی انجام شد.
پانتهآ پناهیها درباره نقش خود در فیلم گفت: نگران این بودم که نقشی شبیه نقشم در فیلم نفس باشد. سعی کردم نقشم را با تغییراتی انجام بدهم.
حاتمیکیا درباره پایانبندی فیلم خود گفت: پایانبندی این فیلم انتخاب خودم بوده است.
وی درباره حس خود از سیمرغهایی که گرفته است گفت: تا ابد هر سیمرغی بگیرم در خانه خود نگه میدارم.
وی درباره این سؤال که "آیا دولت دیگری هم بود شما این فیلم را میساختید؟"، گفت: هر دولتی باشد باز همین فیلم را میساختم. همه فیلمهای من در ادامه همدیگر است. ایده ساخت فیلم برای من جذاب بود و البته بازی کردن با بازیگران خوب این فیلم برایم جذابیت خاصی داشت. سفر با تراکتور از خاطرم نمیرود و از این همراهی لذت میبرم.
فرامرز قریبیان درباره نقش خود گفت: نقشهای معترض را دوست دارم چون خودم هستم. اعتراض به ارباب در فیلمهایم همیشه است مانند فیلم سناتور، ترن و...، بهعقیده من خودم هم یک بخشی از اعتراض هستم.
کارگردان خروج درباره این که "احتمال دارد فیلم شما توقیف شود" گفت: این همه فیلم ساختم که توقیف شد و خوشحال میشوم که حتی آن را توقیف کنند، عادت دارم به این رویکرد.
وی درباره لهجههای مختلف در فیلم گفت: بهجهت اینکه زمینها تعاونی است اقلیمهای مختلفی در آنجا حضور دارند، ترکیبی است از لهجههای گوناگون.
حاتمیکیا در ادامه درباره خروج فیلمش از آرای مردمی در جشنواره فیلم فجر گفت: نبودن این فیلم در آرای مردمی را شوخی میدانم. ایکاش هیأتی تشکیل بشود و این روش را تحقیق کنند، این قانونی است که با روشی ساده اما مهندسی بهشدت پیچیده انجام شده است. تحمل دوستان بسیار پایین آمده است. من همه را به زمان ارجاع میدهم. از این مشتی که دوستان ضربه زدند لذت میبرم. همیشه این انتقادات به من وجود دارد. فیلمی مثل خروج را برخی دوست دارند و برخی نه، اما بیادبی که به این فیلم شده است، زشت است.
وی در واکنش به برخی از سؤالات خبرنگاران گفت: چرا دادگاه تشکیل میدهید؟ برای منی که سربازم که زبانم و لحنم مشخص است، آیا از این نوع رفتار لذت میبرید؟ از این فضا دلخورم. من بیست بار اینجا آمدم و هر سال سختتر میشود؟ چرا؟ اینجا مانند فشار اول قبر است. عمرم را برای هر فیلم میگذارم. بهنظر ساخت این فیلم ساده میآید اما عریانگری تا این اندازه بد است. ما سربازان فرهنگی این نظامیم.
وی همینطور درباره گونه جادهای و وسترنی فیلم خود گفت: فیلم جادهای را دوست دارم و این اتفاق در فیلم رخ داد. 12 تراکتور را فیلم گرفتم که بسیار کار دشواری بود. باورم نمیشد که آقای قریبیان آنقدر دقیق و روی اصول تمرین کنند. برخی بازیگران حتی نمیخواهند کوچکترین همراهی را بکنند؛ تراکتور خشن است اما ایشان همهجوره در این مورد همکاری کردند.
ایشان هضم در صحنه شدند و واقعاً استادند. این فیلمنامه 3 بار نوشته شده و هر بار بهصورتی پایان گرفته است اما بار آخر دیدم این شیوه بسیار زیبا و واقعی و مستند است و باید مانند واقعیت ساخته شود.
قریبیان در بخش دیگری از سخنان خود گفت: در این سالها پیشنهادات زیادی داشتم و دوست داشتم همیشه با کاری که دوست دارم، حرفهام را خاتمه بدهم. من حتی سالها بود که به شهرستان نرفته بودم. این نقش را دوست داشتم و فکر میکنم که بهترین فیلمم بود. از این جهت دیگر بازی نمیکنم که حوصله غرضورزی مدیران سینمایی را ندارم.
کارگردان آژانس شیشهای درباره تنوع آثارش گفت: من همیشه این تنوعات را دوست دارم از آژانس تا فضایی با 3 نفر بازیگر. سینما مسأله من است. برای هر پلان این فیلم زحمت کشیدیم و واقعاً مفهوم سینما را دوست دارم. تجربه سینمایی برای من قشنگ و زیبا است.
وی درباره اینکه نظرش درباره عدم انتقال درست اعتراضات مردمی به مسئولین چیست گفت: نتوانستیم کاری کنیم که اعتراضات را بهگونهای ساماندهی کنیم که جایی برای آن درست باشد که به گوش مسئولین برسد. مطالبهگری باید در کشور باشد. خوشحالم که نقشی داشته باشم در مطالبهگری. ساختن این فیلم بسیار سخت است و میشد فیلمی ساخت که از بودنمان در ایران پشیمان باشیم اما کشورم را دوست دارم.
وی درباره ساخت فیلمی با موضوع شهید سلیمانی گفت: نمیدانم بسازم یا نه، آرزوی من این است که فیلمی درباره ایشان بسازم.
در بخش دیگر او در واکنش به سؤال خبرنگاری منوط به اینکه چرا نظرش را درباره معترضین آبان ماه نمیگوید گفت: بنده فیلمسازم و هر وقت که باید حرف بزنم نظرم را در قالب فیلم میگویم. بنده همیشه درباره اتفاقات سیاسی مملکت حرف زدم. توجهم با فیلمم هست و از این طریق کارم را میکنم.
در ادامه به سؤال خبرنگار معترضی دیگر به شیوه فیلمسازی گفت: معلوم نیست که پشت شما بیفتم و فیلم بسازم چه میشود، آخرتم را نمیفروشم که چیزی بشود که شما میخواهید.
حاتمیکیا درباره اینکه با همکاری اوج فیلم سفارشی ساخته است گفت: یک فیلم سفارشی نساختم. حتی به اوج گفتم که بروم و بیرون فیلم بسازم اما خودشان قبول کردند و حتی یک نقطه هم از متن کار را عوض نکردند. چرا با من، من را میزنید؟ هرچه خواستم ساختم با تمام قوا.
او نیز درباره اینکه اکران فیلم «گزارش یک جشن» را در سازمان سینمایی برای خبرنگاران ممنوع کردند گفت: دروغ محض است که گفتند که نمیگذارند فیلم گزارش یک جشن را اکران کنم.
اوج چه عصبیتی ایجاد کرده است و چه نانی را از شما گرفته است؟ این همه فیلم دارد ساخته میشود یکی هم اوج بسازد، مشکل شما چیست؟ انصاف داشته باشیم. چهکار کنم؟ با تهیهکنندههای میلیاردر بسازم که بعداً تقش دربیاید؟
فرامرز قریبیان درباره اینکه چرا این نقش را بازی کرده است گفت: بهدلیل اینکه دوست داشتم این فیلم را بازی کردم. روزهای اول این فیلم را تحویل گرفتند و بعد هم منتقدین دولتی فیلم را نقد کردند. اگر فیلم در آرای مردمی جای ندارد چرا پس سانس فوقالعاده میگذارند؟ قبلاً هم این کار را کرده بودند؟ برای همین سالها به جشنواره نیامدم. به آقای صالحی وزیر فرهنگ هم گفتم در جشنواره نمیآیم ولی این بار که دیدم این دو سه روز این اتفاق افتاده است آمدم.
قریبیان درباره دست بردن در آرای مردمی گفت: در دورهای که فیلم عصبانی نیستم در جشنواره حاضر بود شاهد بودم که رأیها را عوض میکنند. دیدم داورها دارند پچپچ میکنند و بعد تصمیم گرفتند که جایزه را به نوید محمدزاده ندهند، فهمیدم که این اتفاق از طرف مجلس افتاده است، به مجلس چه ربطی دارد؟ برای همین من هم تصمیم گرفتم که با این حساب در این سینما نباشم.
حاتمیکیا در این لحظه وارد صحبت شد و گفت: امیدوارم قریبیان همچنان مال این سینما بماند و بازی کنند و کنار جوان ها باشند و رسانهها هم این حرف را ندیده بگیرند.
در نشست خبری فیلم «آتابای» مطرح شد؛
چرا فیلم با زبان آذری نسازیم؟
پس از نمایش فیلم سینمایی «آتابای»، سومین میزگرد خبریِ پرحاشیه هفتین روز از جشنواره فیلم فجر در سینما ملّت برگزار شد. امین منتقد سینما در ابتدا درباره فیلم و نکات مثبت آن گفت که جزئیات فیلم مکمل یکدیگر است و هیچ چیز از فیلم خارج نیست. همه چیز در فیلم توجیه میشود و فضای فیلم بسیار آرام است اما کند نمیشود و از ریتم نمیافتد. هیچ جای خالی در فیلم حس نمیشود. امیدوارم که فیلم در اکران موفق باشد.
حجازیفر درباره عارضه قلبی خود در فیلمبرداری گفت که فکر میکردم که فقط در فیلمهای اکشن مصدوم میشوم اما در این فیلم در یک روز معمولی به خاطر فشار بالای کار در فیلم مشکل قلبی برای من ایجاد شد و دو روز در بیمارستان بستری بودم.
همینطور وی درباره فیلمنامه گفت که هنگام سریال ممنوعه اجازه گرفتیم که چیزهایی را به نقش اضافه کنیم. در آن سریال متوجه شدم که خانم کریمی کاری را دارند انجام میدهند که من هم اجازه گرفتم که طرحی را به آن کاراضافه کنم . یک سال صحبت کردیم و درباره تمام سکانسها فکر کردیم. لطف کردند و در این زمینه همکاری کردیم.
آقای درویشیان صاحب اصلی فکر و ایده این داستانند که درباره عشق یک پسر شهرستانی به دختر شهری است که در این فیلم جای آن برعکس شد. در نهایت با همکاری هم تغییراتی را انجام دادیم و نتیجه این فیملنامهای شد که دیدید.
کریمی درباره شباهتهای زیاد فیلم به فیلمهای نوری بیگله جیلان کارگردان ترکیهای گفت که فیلمهای زیادی وجود دارد که میان فیلمهای من و ایشان فضای مشترک دارد، به علت اینکه من و ایشان فیلمهای یکدیگر را دنبال میکنیم. حجازیفر هم در این باره گفت که فهم اساطیری و افسانهای خوی و آذربایجان با مناطق شرقی ترکیه بسیار زیاد است و همین باعث شده است که میان این فیلم و فیلمهای جیلان شباهت زیادی باشد. دوستان زیادی هم دارم که در آن مناطقند که در شکلگیری بهتر از روستاها نقش داشتند.
کرمی اضافه کرد: رمان فصل نان و دیگر رمانهای رئال و رئالیزم جادویی را خوانده بودم و بعد از اینکه آقای درویشیان را پیدا کردیم و صحبت کردیم قرار شد که فیلم رمان ایشان را بسازیم. آقای حجازیفر هم تواضع میکنند و سلیقههای ما به هم نزدیک بود و با صحبتهای مفصل به نتیجه رسیدیم.
کریمی درباره اقتباسی بودن فیلمش گفت که چون تغییرات زیادی کرده است دیگر شامل فیلمهای اقتباسی نمیشود.
حجازیفر درباره محتوای ضد اخلاقی و ضددینی ما نند فمینیستی بودن فیلم گفت که واقعیت این است که شاید ما دوست نداریم برخی از این واقعیتها را باور کنیم اما برخی از این واقعیتها نیز در آن جغرافیا وجود دارد. ما باید درباره شخصیتهایی فیلم میساختیم که وجود داشته باشد. این نوع نگاه در کنار این همه شاعرانگی را درک نمیکنم و این موضوعات هم آنجا رخ میدهد. این نگاه خیلی بدبینانه است. خانم کریمی سیاه نمایی را میخواست که اتفاقاً وجود نداشته باشد.
کریمی نیز اضافه کرد که ما داریم درباره بخشی از اساطیر و قصهها صحبت میکنیم. با اینکه فیلم من مردانه است زنان بسیاری در این فیلمند که قویند.
کریمی در بخشی از سخنان خود گفت که فیلم من بازیگردان نداشت و به آن اعتقادی ندارم. چیزی که مهم بود این بود که بازیگران تئاتر که بی نظیرند در این فیلم بازی کنند و همینطور نابازیگران بازی کنند، که اتفاقاً نقش جیران همین گونه از میان فراخوان ما پیدا شد. در آخر این بخش نیز وی اضافه کرد که این فیلم، فیلم زندگی است تا بازی کردن.
امین منتقد فیلم نیز اشاره کرد که بحث درباره محتوای فیلم و ارتباط آن با جهان خارج از فیلم و عالم خارج هیچ لطفی برای سینما و فیلم ندارد. سینما سالها از نگاه فرامتنی ضربه خورده است.
حجازیفر درباره نقش آفرینی جواد عزتی گفت که نقش آفرینی او در فیلم بسیار خوب بود. با اینکه آذری نبود و شاید معنای برخی از واژگان را نمیدانست همه آنها را به خوبی بیان کرد.
وی به شوخی گفت که بخشی از بدنه روشنفکری سینما در مواجهه با من میگفتند که لابد من از یکی از پایگاههای نظامی آمدم که با خنده حضار مواجه شد.
کریمی نیز درباره بازی حجازیفر گفت که بعد از بازی او در ایستاده در غبار به داوران فجر آن سال گفتم که بازی او فوق العاده است تا اینکه با یکدیگر همبازی شدیم. بازی او در مرز واقعیت اما بسیار خوب است.
کریمی نیز درباره زبان آذری فیلم گفت که اتفاقاً باید درباره اقلیمهای دیگر فیلم ساخت. حجازیفر نیز که از این پرسش که چرا باید فیلم با بان آذری ساخته شود عصبانی شد و اشاره کرد که به عنوان یک ترک باید بگویم که این دیدگاه که نباید زبان ترکی در فیلمها باشد دیدگاه فاشیستی است. زبان آذری یکی از زبانهای رسمی ما است که باید با آن فیلم ساخت.
«محمدرضا فرجی» مدیر امور سینماهای جشنواره فیلم فجر در گفتوگو با ستاد خبری جشنواره درباره سانسهای فوقالعاده روز هفتم جشنواره سی و هشتم گفت: فیلمهای روز صفر (سعید ملکان) در سینماهای مگامال، آزادی (سه سالن) و راگا، درخت گردو (محمدحسین مهدویان) در سینماهای آزادی (دو سالن)، فجر اسلامشهر و گالریا، خورشید (مجید مجیدی) در سینماهای ایرانمال و فرهنگ یک، شنای پروانه (محمد کارت) در سینماهای استقلال و کیان و سه کام حبس (سامان سالور) در سینما کوروش به سانس فوقالعاده رسیدند