اما چرا این پیشرفت، به تزریق ماهوارههای ایرانی به مدار منجر نمیشود؟ بعد از آنکه سال گذشته پیام به کمک ماهواره بر سیمرغ پرتاب شد و نتوانست در مدار آرام گیرد، وزیر ارتباطات دلیل ناکامی اش را نرسیدن به سرعت کافی در زمان جدا شدن ماهواره از موشک خواند. اطلاعاتی که بعدتر با اظهارنظر دیگر مسئولان تکمیل شد تا مشخص شود سرعت ماهواره تا ۶۲۰۰ متر بر ثانیه رسیده و در این سرعت، عایق کاری سیمهای داخلی موشک آسیب دیده و پروژه دچار اختلال شده است.
اکنون اگر بدانید ماهواره بر سیمرغ در پرتاب روز گذشته به سرعت ۶۵۳۳ متر بر ثانیه رسیده، احتمالا با ما هم نظر خواهید بود که گامی ولو کوچک به جلو برداشته شده است. روندی مثبت که باید امیدوار باشیم با سرعت بیشتری پی گرفته شود تا ماهواره بعدی به سرعت حداقل برای قرار گرفتن در مدار یعنی سرعت ۷۴۰۰ متر بر ثانیه برسد و جای خالی ماهوارههای ایرانی در فضا را پر کند؛ جایی که مدت هاست خالی مانده و با پر کردنش آن هم در این مدارهای بالاتر، جایگاه کشورمان در این عرصه بسیار بالاتر خواهد رفت.
با این یادآوری ها، احتمالا خواهید پذیرفت که بهبود در عملکرد موشک ماهواره بر و فرایند پرتاب ماهواره به مدارهای بالای ۵۰۰ کیلومتر، دومین دلیلی ست که مجابمان میکند پرتاب دیروز شکست نخورده است؛ پرتابی که به سرعت ۶۵۳۳ متر بر ثانیه هم رسید که اگر بدانید بالغ بر ۲۳۵۱۸ کیلومتر بر ساعت (بله درست خوانده اید: بیست و سه هزار و پانصد و هجده کیلومتر بر ساعت) هم رسید، در شرایطی که محمولهای با نام ظفر را همراه داشت که ۱۱۳ کیلوگرم وزن داشت و از موشک ماهواره بر کاملا ایرانی برای انجامش بهره برده میشد.
برای درک بهتر ماجرا بهتر است به این نکات دقت کنید آیا تصورش را میکردید که اینقدر در عرصه فضایی پیش رفته باشیم که بتوانیم موشکی با چنین سرعتی تولید کنیم که در چند دقیقه از آسمان کشورمان فراتر رفته و چنین ارتفاعی را برایمان در دسترس قرار دهد؟ دقت کنید درباره تکنولوژی سخن میگوییم که بیست، سی برابر جتهای مسافربری پیش رفته سرعت دارد و ماهواره را به ارتفاعی میبرد که بلندپروازترین پرندههای ساخت بشر هم توان رسیدن به آن ارتفاعها را ندارند.
سومین دلیل برای اثبات این نکته که پرتابهای اخیر فضایی کشورمان از جمله پرتاب ظفر شکست نخورده، از دل توضیحات بالا استخراج میشود. اینکه مسئولان و دست اندرکاران حوزه فضایی در کشورمان به دنبال تکرار موفقیتهای قبلی نیستند و نمیخواهند برای بار دیگر موجود به فضا بفرستند یا حتی میکروماهوارههای ساده در مدارهای پایینی قرار دهند، بلکه میکوشند به مدارهای بالاتری دست یافته و ماهوارههای بزرگتر و کاربردی تری را در مدار قرار دهند؛ نقشه راهی که ادامه اش نیز تا حدود زیادی مشخص است.
این را میشود از تلاش برای ساخت ماهواره بر سریر دریافت که بزرگ تر از سیمرغ است و توان حمل محمولههای سنگین تری را دارد. یا برنامه ریزیهای ابتدایی برای ساخت ماهواره بر سروش که بخشی از طرحی بزرگتر است که در سایه تحقق آن، خواهیم توانست ماهوارههای با وزنهای چندین برابر ظفر را در مدارهایی بسیار فراتر از ۵۰۰ کیلومتری زمین قرار دهیم؛ دورنمایی که راه رسیدن به آن همین پرتابهایی است که در دستور کار قرار داده ایم و کمک میکنند، گامهایی موثر ولو کوچک در این مسیر برداریم.
مسیری طولانی که در کنار آن، حوزه بهره برداری از پیشرفتهای فضایی کشورمان هم شفافتر میشود. مثل تاکید مسئولان فضایی ـ پیش از پرتاب ظفر به فضا ـ بر این نکته که قرار است اطلاعات دریافتی از این ماهواره به رایگان در اختیار کسب و کارهای فضاپایه در کشورمان قرار گیرد. دورنمایی که پیشتر برای عموم مردم ترسیم نمیشد تا مشخص نباشد که فرجام پرتاب امثال ظفر به فضا چیست و چه سودی برای عموم مردم دارد. وعدهای که شرایط برای تحققش فراهم نشد، اما بی انصافی است اگر بر آن چشم ببندیم و تاکید کنیم که ظفر شکست خورد، چون میدانیم روزی که ماهواره مشابه ظفر در مدار قرار گیرد، توقع میرود که اطلاعاتش در دسترس عموم قرار گیرد و مدلهای مختلفی برای استفاده از آنها تعریف شده و به کار بسته شوند.