سیاستهای پولی و مالی تعاریف و ساز و کارهای متفاوتی از یکدیگر دارند که در نتیجه، کارکرد این دو سیاست گذاری نیز در اقتصاد متفاوت خواهد بود.
به گزارش ایبِنا، سیاستگذاری پول در جامعه از طریق کاهش یا افزایش دادن حجم پول موجود در دست مردم، صورت میگیرد که از آن با تعبیر «سیاست انقباضی» یا «سیاست انبساطی» نیز یاد میشود.
فرض کنید به علت چاپ اسکناس، قیمتها افزایش یافته است. در این صورت، دولت باید نوعی سیاست کاهش حجم پول یا «سیاست انقباضی» را اعمال کند. این کار، چندین راه دارد.
یکی از راههای آن که معمولاً در جامعه ما اتفاق میافتد این است که دولت، اوراق مشارکت (یا اوراق قرضه) منتشر میکند و مردم با خریدن آنها، باعث کاهش حجم پول در جامعه میشوند.
اما سیاستگذاری مالی، از طریق افزایش یا کاهش دادنِ مالیات یا خریدهای دولتی صورت میگیرد. مثلاً یک سیاست انبساطی مالی این است که دولت، مالیاتها را کاهش دهد تا قدرت خرید مردم بالا رود و اقتصاد، به کنترل درآید.
مهم ترین اهداف سیاستهای کلان اقتصادی به طور اعم و سیاستهای پولی، ثبات قیمتها، رشد اقتصادی و سطح مطلوب اشتغال است. از آنجایی که دستیابی به اهداف نهایی به طور مستقیم برای سیاستگذاران قابل حصول نمیباشد، لذا معرفی اهداف میانی و ابزارهای متناسب ضرورت دارد.
سیاست پولی یا monetary policy چیست؟
در مورد سیاست پولی مسئله انتخاب هدف میانی غالباً در انتخاب بین کنترل نرخ سود و عرضه پول خلاصه میشود. در بانکهای مرکزی دنیا با پیروی از سیاست پولی مبتنی بر کنترل کل های پولی، تلاش میشود ضمن تامین نقدینگی مورد نیاز بخشهای تولیدی و سرمایهگذاری، از انبساط پولی نامتناسب با اهداف نقدینگی و تورم مندرج در برنامههای توسعه جلوگیری به عمل آید.