صرف نظر از اینکه چگونه یک پزشک به ویروس کرونا مبتلا شده (که شاید در مجالی دیگر روایتش کنیم)، گفتگو با فردی که یکی دو هفته با کووید ۱۹ دست به گریبان بوده و حالا با رهایی از آن به محل کارش در صف مقدم مبارزه با کرونا بازگشته، احتمالا نکات جالب توجه زیادی برایتان داشته باشد، پس از دستش ندهید.
به گزارش «تابناک»، به رغم آنکه آمارهای رسمی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی حکایت از ابتلای قطعی حدود ۶ هزار تن از هموطنانمان به ویروس جدید کرونا و جان باختن ۱۴۵ تن از ایشان دارد، برخی از مردم به کل خطر را احساس نکرده و به زندگی روزمره خود مشغولند و حتی مترصد فرصتی هستند تا به جاده زده و خودشان را به مناطق خوش آب و هوا برسانند.
البته این تنها یک سمت ماجراست و در سمت دیگر، ترس از ویروس نوپدید آن چنان به جان برخی افتاده که عملا ایشان را از کار و زندگی انداخته و حتی در مواردی مراجعه افراد به مراکز درمانی را موجب شده است. هول و هراسی چشمگیر که اگر میشد بخشی از آن را به افراد مشتاق به سفر در این روزها منتقل کرد، بی شک مهار سریع شیوع کرونا در کشورمان محتملتر جلوه میکرد.
اما برای رهایی از این ترس چه باید کرد؟ برای یافتن پاسخ این سوال و انبوه سوالات مرتبط به سراغ پزشکی رفتیم که نه تنها به این ویروس جدید مبتلا شده و با پشت سر گذاشتن دوران نقاهت و قرنطینه، سلامتش را بازیافته و به محل کارش در خط مقدم مقابله با کرونا بازگشته، که یکی از درگیریهای این روزهایش، آن افرادی هستند که خطر را هیچ انگاشته و سفر را در پیش گرفتهاند.
گفتوگو با دکتر محمد پنبهچی، معاون توسعه مدیریت، منابع و برنامه ریزی دانشگاه علوم پزشکی مازندران که به مانند بسیاری از همکارانش نگران موج مسافرتها و بیاحتیاطیهاست نه ویروس نوپدیدی که کووید ۱۹ را رقم میزند و به کابوس شبانه روزی برخی از ساکنان کره خاکی تبدیل شده است. ویروسی که پنبه چی تاکید دارد راه ریشهکنی آن یکیست؛ پیشگیری از طریق خودقرنطینهسازی و رعایت اصول مراقبت فردی!
* بگذارید با این سوال شروع کنیم؛ ابتلای یک پزشک به کرونا اتفاقی معمولی است یا نتیجه اشتباه و خطا؟
من اگر مبتلا شدم، شک نکنید که حتما یکی از نکات بهداشتی را رعایت نکردهام. شاید به دلیل اینکه عینکی هستم، چشمانم خیلی وقتها خسته میشوند و نیاز است ماساژشان دهم و یا عینک را روی صورتم جابجا کنم، ناخودآگاه با دست آلوده این کار را کرده و مبتلا شده باشم.
* دوره قرنطینه درمانی چند روز است؟
قاعدتا دو هفته. البته این سیر بیماریست که مهم است و بر این اساس ممکن است دوره درمان خانگی یا قرنطینه برای افراد مختلف متفاوت باشد. اتفاقا یک نکته مهم که کمتر به آن توجه میشود، همین طول درمان این بیماری است که موجب میشود مقابله با آن دشوارتر باشد چراکه امکانات ما محدود است و شدت و سرعت شیوع بیماری بالا.
بگذارید برای ملموستر شدن ماجرا مثال بزنم. در دانشگاه علوم پزشکی مازندران حدود ۳۵۰۰ تخت بیمارستانی داریم؛ که قاعدتا حداقل ۳۰ درصد این ظرفیت صرفا برای اطفال و بخشی نیز اختصاصا برای بیماریهای اورژانسی و... مشغول خواهد بود. حال اگر همزمان شمار بیماران کرونایی که نیاز به بستری دارند از ۷۰ درصد ظرفیت عبور کند، طبیعتا ما نمیتوانیم به همه خدمت بستری ارائه دهیم و امکان پذیرش بیماران مازاد بسیار سخت میشود؛ در نتیجه، این بیماران ممکن است بطور غیربهداشتی در جامعه بمانند و دیگران را آلوده کنند.
* با این حساب، چه باید کرد؟
باید استراتژی ما این باشد که به هر شکل ممکن جلوی سرعت بالای انتشار را بگیریم تا بتوانیم در آلودگی جامعه تاخیر بیاندازیم و زمان بخریم تا امکان پذیرش پذیرش بیماران بستری در مراحل بعدی مهیا شود. اینگونه که مردم رعایت نمیکنن، باید بدانیم که بسیاری از مردم مبتلا خواهند شد، اما میتوانیم با خانه نشین کردن مردم و رعایت مسائل مراقبت فردی، به هرشکلی که این اهداف حاصل شوند، زنجیره انتقال و انتشار بیماری را پاره کرده و اگر هم موفق به انجام این کار نشدیم، لااقل بتوانیم سرعت شیوع را کند کرده و زمان بخریم تا بتوانیم از عهده اش بر آییم.
* اما برخی از مردم نشان دادهاند که تمایلی به خانه نشینی و رعایت مراقبتهای پیشگیرانه ندارند!
حتی اگر به زور هم شده، باید مردم را در خانه نگهداشت چراکه در صورت افزایش مهارگسیخته شمار بیماران، هیچ کشوری امکان و توان لجستیکی مورد نیاز را در اختیار ندارد و قطعا کشور ما هم در این زمینه مستثنی نیست. درست است که ۸۰ درصد موارد ابتلا با علائم خفیف بروز میکند که حتی نیاز به درمان سرپایی ندارد، ۱۰ تا ۱۵ درصد ممکن است نیاز به درمان سرپایی داشته باشند و کم و بیش شاید حدود ۵ درصد نیازمند بستری هستند، اما اگر چند میلیون نفر از هموطنانمان بعلت عدم رعایت بهداشت فردی، بطور همزمان؛ مبتلا شوند و تنها یک میلیون نفر نیازمند بستری باشند، نه فضای مورد نیاز برای بستریشان را در اختیار داریم، نه تجهیزات مورد نیاز برای این کار و نه نیروی انسانی و داروی مورد نیاز را. در واقع هیچ کشوری چنین امکانات و ذخیرهای در اختیار ندارد.
این تازه در حالی است که ممکن است بسیاری از کادر درمانی ما هم با بیماری دست به گریبان شوند و بالاجبار چند هفته از دور خدمترسانی خارج میشوند و همچنین شرایط دشوار خدمت در این روزها هم موجب میشود این افراد به سرعت دچار استهلاک و خستگی جسمی و روحی مفرطی شوند و هر چه استهلاک افزایش پیدا کند، قدرت و توان ما برای مقابله کاهش پیدا میکند.
* به عنوان یک پزشک، آن هم پزشکی که به کووید ۱۹ مبتلا شده و بهبود یافته، چه نسخهای برای آنهایی که به شدت از ابتلا به این بیماری هراس دارند و این ترس به شدت ضعیف و حتی شکننده شان کرده میپیچید؟
پیش از توضیح در این باره بهتر است که یادآور شوم که به رغم آسیب رسان بودن این میزان ترس، اساسا در حال حاضر "ترس" بد که نیست حتی این روزها نیازمندش هستیم. همان گونه که ظاهرا به تازگی انجمن جراحان ایران بیانیه داد و مفهومش این بود که کار از مرحله آگاهی رسانی جامعه گذشته و میبایست مردم را از عواقب شیوع سریع کرونا ترساند!
البته ترس از یک حدی که فراتر برود، خود بیماریست و بایستی که درمان شود و بهتر هم هست که روانشناسان و روانپزشکان در این باره نظر بدهد، اما مشکل اصلی ما در حال حاضر نه ترس، که کروناست و در آستانه بحران انتشار سریع و گسترده کرونا قرار داریم. بر این اساس، به نظر من؛ اگر مردم بترسند و دچار کرونا نشوند، خوب هم است چراکه آن ترس در نهایت ممکن است در زندگی شخصی شان اختلال ایجاد کند و حتی زندگی روزمره شان را فلج کرده که به حضورشان در منزل منجر شود که اشکال چندانی به وجود نمیآورد و از نظر مقابله با ابتلا به ویروس خوب هم هست.
البته باز باید یادآوری کنم که اگر شدت ترس به اندازهای باشد که کارایی فرد را مختل کند، این خود بیماری است و نیازمند درمان، اما در بدترین حالت، اگر این بیماری درمان نشود و فرد در خانه بماند و از معرض ویروس در امان قرار گیرد، بعدها مجال برای درمان وی وجود دارد.
* آیا اساسا ویروس جدید کرونا ترسناک است؟
خود ویروس به تنهایی و حتی بیماری ناشی از آن برای یک فرد که نه ابدا ترسناک نیست، چراکه بیماریها و ابتلاهای دیگری داریم که احتمال مرگ و میرشان بسیار بالاتر از این ویروس است. آنچه موجب ترس ما میشود، انتشار سریع و گسترده این ویروس است. اینکه یک فرد میتواند در زمانی کوتاه حتی دهها نفر را آلوده کند، درصورتیکه جلوی آن را نگیریم؛ میزان انتقال و آلودگی، طبیعتا هر سیستم درمانی را فلج میکند و از کار میاندازد چرا که در هیچ نظام درمانی امکان و توان پذیرش و بستری همه مبتلایان وجود ندارد.
اینجاست که احتمال اوج گرفتن بیماران نیازمند حمایت تنفسی و در نتیجه احتمال افزایش شمار مرگ و میر زیاد میشود و این نکتهی ترسناک ماجراست، وگرنه خود این ویروس ترسناک نیست و حتی راحتتر از خیلی ویروسهای دیگر بسیاری را مبتلا میکند و تمام میشود و تنها برای گروههای دارای بیماری و ناراحتیهای زمینهای خطر وخامت حال عمومی و یا احتمال مرگ در پی دارد. مگر دیابت تلفات ندارد؟ مگر خود بیماریهای قلبی مرگ ندارد؟ مگر خود کهولت سن مرگ ندارد؟ تفاوت اینجاست که تلفات بیماریهای دیگر بطئی و آرام است، اما این ویروس انتشار انفجارآمیز در جامعه دارد.
* برای آنهایی که همین دست اطلاعات موجب ترس شدید و فلج کننده شان میشود چه توصیهای دارید؟ آیا میشود توصیه کرد که قرنطینه صد در صدی نیاز نیست و میشود با رعایت موارد بهداشتی گاه از خانه بیرون زد؟
این حوزه تخصصی من نیست، اما دیده و شنیده ام که روانشناسان در این روزها در این خصوص توصیههای متعددی داشتهاند. البته باز لازم است که تاکید کنم اگر افراد موارد بهداشتی را رعایت کنند و خود را در منزل قرنطینه کنند حتما مبتلا نمیشوند. اگر من مبتلا شدم، حتما چیزی را سهوا رعایت نکرده ام.
مثلا ممکن است من نوعی، بر اساس عادت برای تمیز کردن دندان، دست به دهان ببرم یا هنگام سرفه، دستم را جلوی دهانم بگیرم یا لقمهای یا حبه قندی را دست آلودهای که در تماس با دست آلوده دیگری و یا دستگیره دری یا ... داشتم به دهان برده بودم و یا عادتهای اشتباه دیگر از خودم نشان دهم. باید بدانیم که وقتی حواسمان به خودمان جمع نیست و در جای دیگری است، عادت هایمان را تکرار میکنیم و نه آموختههامان را که ممکن است این عادات، رفتار درستی هم نباشند. درست مانند عطسه کردن که روش درست آن استفاده از دستمال و یا آستین لباس است، اما عادت اغلب ما عطسه در دستانمان است. به این دلیل است که توصیه به ماندن در منزل میشود.
* البته توصیه به ماندن در منازل برای همه کارایی ندارد چراکه نمیشود همه جا را تعطیل کرد و حضور برخی از افراد در محل کارشان در این روزها بسیار ضروری است؟
بله، نمیشود مراکز عرضه غذایی و خدمات عمومی به مردم را تعطیل کرد و تنها کاری که میشود کرد، نظارت بر اجرای اصول مقابله با کرونا است که برای همه مشاغل دستورالعملهای ویژه دارد؛ اینکه مثلا در نانوایی و یا در پمپ بنزین و ... یک نفر متصدی دریافت وجه باشد، چگونه کارت کشیده شود، نان گرفته شود و... .
بر این اساس در صف مقدم مبارزه با کرونا فعالیتهای دیگری هم جز فرایندهای درمانی در جریان است. به عبارت بهتر، دو گروه مشغول به خدمت هستند؛ یک گروه پزشکان و پرستارها و کادر درمانی که در خط مقدم درمان در مراکز درمانی مشغول به خدمت هستند و گروه دیگر، نیروهای مراقبت بهداشت و سلامت ما در مراکز بهداشتی که در خط مقدم پیشگیری فعالیت شان چندبرابر شده است. از جمله وظایفشان در این روزها، ارائه دستورالعملهای بهداشتی به مشاغل مختلف، نظارت بر اجرای آنها و در صورت لزوم، برخورد است.
این کار آنقدر جدی است که در روزهای گذشته یک درمانگاه در یکی از شهرستانهای استان مازندران پلمب شده است چراکه دستورالعملها و تذکرها را جدی نگرفته بودند و به رغم آنکه در این ایام نیاز فراوانی به دایر بودن این مراکز داریم، ولی برای به مخاطره نیفتادن سلامت مردم ترجیح دادیم این درمانگاه را ببندیم تا خود کانون شیوع بیماری نشود.
البته مردم باید بدانند که به رغم حضور ما با حداکثر ظرفیت و بالاترین توان در میدان، به شدت نیازمند کمکشان هستیم و میتوانند با تذکر دادن و مطالبه کردن، اجرای دستورالعملها و نکات بهداشتی را از تمامی فروشگاهها و مراکز خدمات عمومی مطالبه کرده و مانع از شیوع ویروس شوند. باید بدانیم که وارد نبردی چند ماهه و نه چند روزه شده ایم و برای پیروزی دراین نبرد باید همه همت کنیم.
* نظرتان درباره هجوم مسافر به دیار شما در روزهای اخیر چیست؟ آیا استفاده از دماسنجهای حرارتی در مبادی ورودی شهرها برای شناسایی مبتلایان را روش ایمنی میدانید؟
با استفاده از این دماسنجهای غیرتماسی میشود فقط افرادی که تب دارند و تب بر میل نکردهاند را شناسایی کرد. بعد از میان این افراد، میشود آنهایی که مشکوک هستند را شناسایی کرد و در نهایت شاید چند نفر از این افراد مبتلا به کووید ۱۹ باشند. این به عنوان یک اقدام اولیه در راستای غربالگری مفید است، اما اقدام کافی نیست.
باید بدانیم این اقدام، اولین قدم از مراحل شناسایی و پیشگیری از شیوع ویروس است و بجز آن، سلسله اقدامات تشخیصی دیگری هم در دستور کار قرار خواهد گرفت. شاید بهتر است به این نکته اشاره کنم که به باور بنده و همکارانم، تفاوت ما با کانونهای بحرانی فعلی کرونا تنها کمتر از دو تا سه هفته است. یعنی ممکن است ما هم به زودی در نقطهای قرار بگیریم که اکنون در آن شهر یا آن استان، در آن نقطه قرار دارند و برای عبور از آن دیگر مجبورن بیمارستان سیار دایر کنند، فراخوان جذب کادر درمانی تازه نفس دهند و... .
* و فرجام ماجرا را چه میبینید؟
نمیدانم، اما ظاهرا پیش بینیها این است که این روند میتواند تا یکی دو ماه ادامه داشته باشد. فارغ از اینکه چه اتفاقی رخ خواهد داد و چه وقایعی ممکن است رخ دهد، به شخصه خودقرنطینگی افراد و خانوادهها را توصیه میکنم و به نظرم بهترین گزینه برای رقم زدن پایان خوب ماجرا، همین است.
جملهای که در این روزها به همه میگویم این است که با یا بدون ابتلا به کرونا که میبایست قرنطینه شوید، پس چه بهتر که خودتات حرمت خودتان را حفظ کنید و تا مبتلا نشده اید، رعایت کرده و به قرنطینه بروید؛ به شوخی هم تاکید میکنم که نباید همیشه زور بالای سرتان باشد!