ویروس کرونا در کشور فراگیر شده است، اما نظرسنجیها نشان میدهند هنوز درصد بالایی از مردم مسئله را جدی نگرفته اند. گو یا بسیاری از مسئولان نیز از ابعاد واقعه بی خبرند. پیشتر در دو یادداشت هشدارهایی ارائه شد، اما به نظر میرسد هنوز مهمترین مسئله -جهت ایجاد بسیج عمومی موثر-روشن ساختن جدیت و خطیر بودن موضوع، شناخت مسیر پیش روی و پیشبینی رخدادهای آینده است. تنها با چنین شناختی میتوان با واقعیت مواجه شد تا با شکل گیری تصمیم استراتژیک، مدیریت استراتژیک و اقدام استراتژیک برای برخورد با شیوع کرونا و عوارض آن گرفتار یک سونامی تلخ و پیامدهای باورنکردنیتر آن نشویم. از این روی مواردی تقدیم میشود:
الف. – آماده شدن بر مبنای بدترین سناریو: مرکل صدر اعظم آلمان دیروز اظهار داشت که در صورت انجام ندادن اقدامات لازم و غیر قابل کنترل شدن ویروس کرونا، حدود ۷۰ درصد حمعیت آلمان یعنی حدود ۵۸ میلیون آلوده به ویروس خواهند شد. روز ۲۵ فوریه روزنامههای انگلیس در خبری شوکه آور به نقل از منابع امنیت ملی این کشور نوشتند که در بدترین سناریو در صورت فراگیری ویروس کرونا احتمالا ۸۰ درصد جمعیت انگلیس آلوده شده و میتواند تا ۵۰۰۰۰۰ هزار -بله نیم میلیون قربانی- بگیرد! این خبر زلزلهای در جامعه انگلیس ایجاد کرد. مردم شنابناک خود را برای پیشگیری از وقوع فاجعه آماده کردند. همزمان پیامهای آموزشی بهداشتی به شکل همه جانبهای منتشر شد و دولت نیز اعلام کرد خود را برای همه مراحل آماده ساخته است تا سرعت فراگیری ویروس و عوارض و تلفات احتمالی را به حداقل ممکن تقلیل دهد. این یعنی آماده سازی بر اساس احتمال رخ دادن بدترین سناریو. این در حالیست که تا امروز انگلیس ۳۲۰ مبتلا و شش قربانی داشته و پیشس بینی میشود در دو هفته آینده با افزایش معنی داری مواجه شود. اما همین تاکید و برنامه ریزی بر أساس بدترین سناریو، در رفتار مردم نقش مهمی خواهد داشت و بالتبع میتواند در کاهش فراگیری تاثیر جدی داشته باشد. به یاد داشته باشیم موفقیت کامل وقتی حاصل میشود که سرعت تصمیم گیری و عمل دستکاهها و مردم از سرعت نشر ویروس بیشتر باشد.
در ایران، اما به عکس از ابتدا نگاه خوشبینانهای بر فراگیری این ویروس و آثار انسانی اش حاکم بوده است. عملا این رویکرد تاثیرات مثبتی در آمادگی ملی و اجتماعی و حتی حکومتی نداشته است. با توجه به میزان جمعیتی و وسعت سرزمینی درگیر در موضوع کرونا متاسفانه باید گفت: غفلت کنیم چین دوم میشویم. چین یک استان با حدود پنجاه و هشت میلیون در معرض ویروس قرار کرفتند و در ایران، تقریبا تمام استانها و دهها میلیون ایرانی در معرض ویروس قرار دارند (تاکید میشود که در معرض بودن ضرورتا به معنای بیمار شدن نیست).
با توجه به الگوهای بدبینانه این اپیدمی ها، این ویروس ظرفیت آن را دارد که در ایران جمعیتی چند صد هزار نفری را بیمار، و دهها هزار و حتی بیشتر قربانی بگیرد و یک فاجعه تمام عیار بیافریند. اما خوشبختی آن است که اگر اقدامات استراتژیک کنترلی و درمانی همه جانبه و به هنگامی صورت بگیرد آمار نهایی بیماران و قربانیان بسیار بسیار کمتر از این موارد خواهد بود.
گفته شده رییس حمهور ریاست ستاد مقابله با کرونا را عهده دار خواهد شد که خبر خوبی است، اما مهمتر آن است که بدانیم کنترل شیوع و انجام اقدامات استراتژیک تنها به شرطی ممکن است که وسعت، عمق و شدت فاجعه احتمالی پیش روی به درستی دیده شود؛ و این شناخت به درستی به مردم، کادر مدیریتی و درمانی و همه دستگاهها منتقل شود. برای جلوگیری از یک فاجعه باید از ساده انگاری دست برداشت و مردم اقدامات پیشگیرانه را بسیار بسیار جدیتر گرفته و حکومت با تصمیم و اقدام استراتژیک و بسیار فوری بر اساس ایجاد آماد گی در برابر بدترین سناریو همه امکانات -تاکید میشود همه امکانات- موجود داخلی و جهانی را با تسهیل روابط بین الملل به عرصه بیاورد، کمکهای واقعی را بپذیرد و مدیریت کلان این بحران را با قویترین مجموعههای دارای اندیشه راهبردی و توانمندترین تیمها و نهادها به همراه کادر مدیریتی و درمانی بهداشت و درمان به پیش ببرد. با اتخاذ چنین رویکردی میتوان از یک سو تعداد مبتلایان را به حداقل رساند و از سوی دیگر با ارائه خدمات درمانی مناسب، تعداد قربانیان رابه حداقل رساند. فراموش نکنیم که در شرایط استاندارد حدود پانزده تا بیست درصد مبتلایان نیازمند خدمات بیمارستانی هستند و با خدمات درمانی مناسب تعداد قربانیان را میتوان از ۵ درصد بیماران حتی به یک تا دو درصد تقلیل داد.
ب. – پیش بینی روند بحران: متخصصان باید نگرش مناسبی نسبت به مسیر پیش روی و آینده ارائه دهند تا هم حکومت و هم مردم بدانند چگونه خود را برای مواجهه با این واقعیت آماده سازند؛ و عموم جامعه بدانند چه زمانی از مرحله کنونی خارج خواهند شد. این موضوع از جنبه اقتصادی و نهادهای آموزشی نیز حائز اهمیت است. در پیشبینیها هم خطا و هم تاخیرجدی داشته ایم، اما الان جدیترین اقدام ممکن، دیدن واقعیت و پیش بینی بدترین سناریوی احتمالی پیش روی است. اگر از ابتدا دولت برای پیشگیری بر مبنای بدترین سناریو عمل میکرد، طبیعتا مهار و کنترل و نیل به بهترین سناریو ممکنتر و سهلتر میشد.
در حال حاضر به نظر میرسد که متاسفانه زمانبندی روشنی برای کنترل اپیدمی کرونا در جهان وجود ندارد. صرفا احتمالات و امیدی وجود دارد که فراگیر شدن بیماری مصونیتهایی ایجاد کند و یا با ساخت واکسن ویروس و یا آمدن فصل گرما نظیر رفتاری که سارس نشان داد به نقطهی افول این ویروس برسیم. اما اگر بخواهیم واقع نگرانه عمل کنیم باید تجربه چین را مد نظر قرار دهیم. در چین با توجه به مجموعه اقدامات صورت گرفته پس از حدود سه ماه کنترل نسبی و کاهش تعداد ابتلا به کرونا اعلام شد. بر این اساس، میتوان گفت که لازم است خود را برای چندین ماه (حداقل پنج ماه) آماده سازیم. با توجه به مدل چین و با توجه به تخمین زمان ورود ویروس به کشور (قم یا تهران)، ایران اینک حدودا در هفته هفتم یا هشتم به سر میبرد و ۴ تا شش هفته آینده اوج مشکلات ناشی از کرونا خواهد بود. البته استانهایی که با تاخیر با ویروس مواجه شده اند هفته هفتم تا سیزدهم آنها نیز اندکی تاخیر خواهد داشت. بر این أساس میتوان امیدوار بود که ان شاء الله بعد از چندین هفته، تعداد مبتلایان نیازمند به بستری از تعداد بهبود یافتگان و تختهای آزاد شده کمتر شده و به تدریج از اواخر فروردین تا پایان خرداد روز به روز وضعیت بهتری داشته باشیم و به تدریج به زندگی اجتماعی طبیعی بازگشته و با شروع تابستان کرونا به یک بیماری حاشیهای تبدیل شود. اما به یاد داشته باشیم میزان لطمات وارد شده پس از این چند ماه، به میزان تلاشها و آمادگیهای امروز بستگی دارد.
ج: بیان درست واقعیتها و پیام واحد: از امروز باید واقعیتها را درست و کامل گفت. گذشتهها را میتوان فعلا به کناری گذاشت. وبعدها میتوان – والبته ضرورت دارد- که از صفر تا صد این تجربه را بررسی و حساب خادمان را از آنان که هشدارها را جدی نگرفتند، جدا و از آن درسها آموخت. اما مهمترین نکته چند هفته اخیر عدم شفافیت بود که باید اصلاح شود تا مسیر درست طی شود.. اطلاع رسانیها و پیامهای متناقض از سوی مسئولان هرج و مرج ایجاد میکند و به درک متناقضی از موضوع کرونا دامن خواهد زد. نتیجه این عدم شفافیت و تناقض این شده است که اکنون برخی آنچنان وحشت کرده اند که زندگیشان به کلی مختل شده است و برخی آنچنان ساده گرفته اند که هم خود و هم جامعه را در معرض فراگیر شدن بیشتر بیماری قرار داده اند. همین ترس از یک سو و ساده گیری و بی مبالاتی از سوی دیگر موجب آثار منفی بر فضای ارتباطی و حتی رخ دادن بداخلاقیهایی نیز شده است که حمله به خودرو مسافران و یا ممانعت از دفن برخی قربانیان و برخی صحنههای زشت دیگر از آن جمله است. در حالیکه موضوع را میتوان به شکل بهتری مدیریت کرد و البته قاطبه مردم با فرهنگ ایران از آن مبری هستند.
دادن اطلاعات متقن و روشن ضرورتی است که میتواند در این مسیر راهگشا باشد. متاسفانه تجربه نشان داده است که از مصائب سیاستمداران کشور ما عجله در اظهار نظر و تحلیل موضوعات است. در موضوع کرونا نیز ایراد سخنان غیر دقیق و ناپخته و حساب نشده و غیر علمی از سوی مسئولین امر آثار منفی فراوان داشته و موجب بی اعتمادی وسیعی شده است. نتیجه این قبیل اظهارات این بوده است که با آن که اقدئامات شبانه روزی و خوبی به ویژه از سوی کادر درمانی هم شده است، ولی به دلیل همان اظهارات غیر دقیق، امروز حتی خدمات انجام شده نیز که در نوع خود فوق العاده است، دیده نمیشود. ضرورت مبارزه موفق با این بیماری در این شرایط حیاتی، داشتن عزم، موضع و صدا و اقدام واحد در حکومت و نهادهای حکومتی است.
د. – صیانت کرامت و اصول انسانی: بسیاری از مردم نیازمند به دلیل درد لاعلاج اقتصادی مجبور به آمدن به خیابان شده اند. برای شکستن این چرخه، باید فکری عاجل کرد. یک راه این است که بستههای حمایتی جامعی را برای طبقات نیازمند و کم درآمد برای سه ماهه آتی فراهم شود. همچنین مردم نیز همدیگر را به همیاری و همدلی و مساعدت دعوت و به مهر هر نوع مطالبه از یکدیگر را یا کناربگذریم یا به حداقل اکتفا نمایند.
همچنین متاسفانه گروهی از هموطنان عزیزما قربانی این اپیدمی هستند و داغ ایشان بر دل خانواده های ایشان و یکایک ما سنگینی میکند. در کنار تلاشهایی که باید برای حفظ سلامت و نشاط روانی به انجام رساند، باید کرامت اجساد درگذشتگان و بیماران و خانواده هایشان حفظ و یاد این قربانیان گرامی داشته شود. باید تدفینها با احترام بیشتری صورت پذیرد و مردم با بیماران مراعات بیشتری داشته باشند. فردا ممکن است نوبت ما باشد.
این موضوع در خصوص کادر درمانی که در این مدت شهید شده اند نیز قابل توجه است. لازم است نهادهای ذیربط رسانهای و فرهنگی و شهری هر چه سریعتر برای گرامیداشت و یابود این عزیزان فکری کنند تا هم یاد و خدماتشان گرامی داشته شود و هم تسلی مناسبی برای خانوادههای ایشان و مردم شریف باشد و هم یادآور رخدادی باشد که با هشیاری میتوانستیم ابعاد آن را کمتر و کمتر سازیم.
در نهایت، مجددا تاکید میشود کرونا میتواند فاجعه بسیار بزرگی با پیامدهای بزرگتر بیافریند که گریبانگیر همه خواهد شد. به جای ساده سازی و ساده گیری، برای مبارزه موفق با کرونا، لازم است بر مبنای بدترین سناریوها و بدبینانهترین احتمالات اقدامات و تمهیدات و پیشبینیهای پیشگیرانه و درمانی طراحی شود. جان هزاران هزار تن از هموطنان در میان است، جای ساده اندیشی نیست. آقایان هر جه میشود کرد، کنید و تسریع کنید، حفظ ملت از اوجب واجبات است.