محمدحسن انصاری فرد در آخرین روزهای سال 98 ، از مدیرعاملی پرسپولیس استعفا داد و بعد از این اقدام، مصاحبه های تندی در رسانه ها علیه هیات مدیره انجام داد و حملاتی را متوجه برخی از اعضا کرد.
به گزارش تابناک ورزشی، درباره دلیل جدایی انصاری فرد گفته می شد که برکناری قدوسی از سوی هیات مدیره باعث این اتفاقات شد اما ماجراهایی که توسط مهرداد هاشمی عضو هیات مدیره پرسپولیس مطرح شده است نشان می دهد موضوع بسیار عمیق تر از اختلاف بر سر عزل مدیر روابط عمومی پرسپولیس بوده و تا امروز هیچ وقت دلیل اصلی برای مردم گفته نشد.
بخشی از صحبت های مهرداد هاشمی را که به ورزش سه مطرح شده بخوانید تا متوجه جزییات اختلاف انصاری فرد با هیات مدیره پرسپولیس شوید:
کار من این است که به رهبران مدیریت مشاوره بدهم. البته مدیریت را با پوست و گوشتم درک کردم و ۲۳ سال مدیر بودم و از یک جایی سه طلاقه کردم و گفتم برای رهبر تربیت کنم. اولین جلسهای که ایشان را دیدم بعد از تبریک و خیرمقدم به او گفتم که خواهش دارم اولین و بدیهیترین و ابتداییترین کاری که مدیرعامل در زمان ورود به شرکت باید انجام دهد، از شما خواهش میکنم به عنوان برادر کوچکتر پیشنهادات خود را برای اختیارات و ساختار به ما بگویید. اساسنامه را مطالعه کنید. من مدیرعامل، و رییس هولدینگ بودم و کمی در شرکت داری تجربه بدی ندارم. شما در زمین و فوتبال مسلط و اسطوره ای، اما ما هم ۲۳ سال کار اجرایی کردیم و لطفا پیشنهادات و اختیارات خود را در جلسه بیاور تا ببینیم چه باید کنیم.
فکر کنید این پیشنهاد که در اولین جلسه مدیرعاملی ایشان انجام شد و تا زمانی که این اختیارات تفهیم نشود هیچ مدیرعاملی نمیتواند هیچ قدمی بردارد و نه ایشان که هر مدیرعامل و در هر شرکتی و این یک قانون است. شاید ریشه اولین اختلاف از اینجا شروع شد که دو جلسه بعد یک نامه آوردند که در چند بند آن به چالش رسیدیم. دو سه بندی که ما درباره آن صحبت کردیم یکی از آنها بند مربوط به عقد هرگونه قرارداد است. بند چهارم آن پیشنهاد این بود: عقد هر نوع قرارداد و تغییر و تبدیل و فسخ و اقاله آن با نظر مدیرعامل بود که من آن را تغییر دادم. یعنی شما قرارداد ببندی و بعد خودت هر وقت خواستی فسخ کنی. این بند از بندهایی است که به هر مدیرعاملی بدهید مفسده برانگیز است. نهادهای بازرسی میتواند ما را محاکمه کنند که چرا این را دادید و ما نوشتیم که با نظر هیات مدیره و در هیات مدیره بررسی شود. وقتی بخواهی یک قرارداد چند میلیاردی ببندی و بعد خودت بخواهی آن را فسخ کنی مشخص است که هیچ هیات مدیرهای قبول نخواهد کرد و حتی اگر من هاشمی هم مدیرعامل شدم هیچ هیات مدیرهای نباید آن را بپذیرد.
شروط را باید در روز اول با رییس مجمع مطرح کنید. شما با کسی که با شما مذاکره میکند صاحب رای است و صاحب اختیار است و با کسی که مذاکره میکنید میگویید که من مدیرعامل میشوم در صورتی که اعضای هیات مدیره را خودم معرفی کنم یا فلانی نباشد. من اختیار تام میخواهم درباره نفراتی که باید افراد کنار خودم را انتخاب کنم. بله، این کار میشد انجام شود، اما نه در هیات مدیره و بالاتر از هیات مدیره باید تصمیم میگرفت. اگر در هفته اول در خصوص اختیارات صریح میگفتی که باید در تمام امور خودم تصمیم بگیرم بحث میشد. شما همان موقع سه حکم معاونت زدید که غیرقانونی بود. شما باید نامه میزدید که من میخواهم ساختار را تغییر دهم و این معاونان را انتخاب کنم و بعد از مصوب این احکام را اعلام میکردی و نفرات را معرفی میکردی.
ما به عنوان عضو هیات مدیره باید از رسانه متوجه انتخاب یک عضو در باشگاه شویم یا اینکه بازیکنی بیاید و برود را متوجه شویم. موضوع اختیارات یکی از چالشهای ما در مدیریت باشگاه بود. موضوع را عمدا باز گذاشتند تا بعد یک توجیه جالب داشته باشند. باشگاه که نمیتواند کارش روی هوا باشد و من باید جواب هوادار را بدهم. من برای اینکه امورات جاری بگذرد یک نفر را آوردم و یک حکمی زدم و این مساله را مسکوت گذاشتم تا زمان رفتنم. بعد از شش ماه حضور نه ساختار را مشخص کردند نه اختیارات را.
شما جای من؛ ۱۰ بار درباره شیوه ارائه توضیح دادم، اما ایشان هر ۱۰ بار همین ساختار بدون توضیح را در هیات مدیره آوردند و هیچ توضیحی درباره آن نمیدهد. مگر فکر میکنید در مجلس لایحه بودجه را میآورند و میروند و هیچ توضیحی نباید درباره آن داد؟ ما از آقای انصاریفرد پرسیدیم و ایشان گفتند همینی که هست و امضا کنید. ما گفتیم لطفا از این ساختار دفاع کنید. چه کسی تهیه کرده؟ گفت: آقا و خانم ایکس؟ گفتیم خب به همانها بگویید بیایند آن را توضیح دهند و دفاع کنند، ولی گفتند که امروز نیستند! مگر قرار نبود در جلسه هیات مدیره درباره این موضوع صحبت کنیم و چرا گفتید پس بروند؟ شما باید با یک ساز و کار به دنبال چشم انداز یک شرکت باشید.
من در جلسهای که ۱۰ بار یک حرفی را بزنید و به این شکل ساختار ناقصی بدانید آن را اهانت میدانم به شعور خودم و هیات مدیره. من این را گفتم که آدم یا سواد یک کار را دارد و میآید درباره آن صحبت میکند و رگ گردنش هم برای دفاع از آن باد میکند و حرف کارشناسی خودش را به کرسی مینشاند. یا اینکه سوادش را ندارد و از کسی که در آن حوزه شناخت دارد استفاده میکند تا بیاید توضیح بدهد. من این را گفتم، اما ایشان (انصاریفرد) صدایش بلند شد که آقای رسول پناه ایشان به من گفتند بی سواد! آقا اینجا مگر کودکستان است و اگر این معنایش توهین است بله، من توهین کردم. شما چندین بار چیزی که خواسته شد را ناقص آوردی و این معنایش توهین است. من اگر میگویم این موضوع را با اصول بیاور قصد بی احترامی ندارم و اینکه شما توجه نمیکنی یک توهین است.