تحریریه تابناک جهان: خاورمیانه و نظام سیاسی، امنیتی و اجتماعی آن تا چه اندازه تحت تاثیر ویروس کرونا قرار خواهد گرفت؟ در واقع، خاورمیانه پساکرونا، چگونه خاورمیانهای خواهد بود؟ این سوالی است که شاید بسیاری از کارشناسان و محققان خاورمیانه، جوابی برای آن نداشته باشند و یا تمایلی به پرداختن بدان ندارند.
در همین راستا، موسسه کارنگی بدان پرداخته است. این موسسه آمریکایی در مطلبی در این باره نوشته است: شرایط شیوع کرونا ویروس در خاورمیانه، پیچیدهتر از سایر مناطق جهان است. کشورهای منطقه ترکیبی از دولتهای غنی و فقیر با تولید ناخالص داخلی و زیرساختهای سلامت گوناگون هستند و بیثباتی سیاسی و تنش از ویژگیهای بارز آنهاست. جنگ و خشونت زیرساختهای سلامت در بسیاری از کشورها را تضعیف کرده است. موج مهاجرتها از طریق مرزها به چالشهای مرتبط با مراقبتهای سلامتی میافزاید. این منطقه، روابط ژئوپولیتیکی و اقتصادی با چین و ایران، کانونهای اصلی شیوع ویروس کووید-۱۹ در خاورمیانه دارد.
به دلیل پنهانکاری و عدم آمادگی برای تستهای دقیق، آمار واقعی از شمار مبتلایان و قربانیان کروناویروس در منطقه ارائه نمیشود. مثلا سوریه و یمن به رغم روابط نزدیک با ایران هنوز هیچ آماری ارائه نکردهاند. به نظر میرسد نظام سلامت شکننده این کشورها از کشف موارد ابتلا و پاسخ به اپیدمی بازماندهاند. ایران که پس از چین بیشترین آمار قربانیان را دارد، به دلیل انتخابات مجلس، واکنشی دیرهنگام به شیوع ویروس نشان داد.
کشورهای خاورمیانه در مقابله با تهدید جهانی کروناویروس مشارکت چندانی نداشتهاند. مثلا اتحادیه عرب در این باره هیچ اقدامی انجام نداده و سکوت کرده است. کشورهای عربی خاورمیانه نتوانستهاند بر شکافهای سیاسی غلبه کنند و برای مهار گسترش ویروس در منطقه همکاری نزدیک داشته باشند. هنوز برای همکاری کشورهای ثروتمند منطقه و فراهم کردن مساعدت فنی، اصولی و مالی به کشورهای همسایه دیر نشده است.
باسم الشاب، نماینده پیشین مجلس لبنان و متخصص جراحی عمومی و قلب میگوید: «پاسخ به اپیدمی کروناویروس در خاورمیانه مشابه پاسخ منطقه به هر فاجعهای است. در حالی که رنجهای انسانی در سایر مناطق جهان، همدلی و همکاری را به همراه دارد، در خاورمیانه به تشدید تنشهای فرهنگی و فرقهای میانجامد. در حالی که ایران با این ویروس دست به گریبان است، مصر و ترکیه موارد اندکی از ابتلا را گزارش دادهاند. هیچ گونه همکاری یا تبادل اطلاعاتی در میان نوزده کشور منطقه شامات صورت نمیگیرد. پاسخ منطقه به کروناویروس نیز همانند هر بحران دیگری با تکذیب، پاسخهای دیرهنگام، انتشار خرافات، فرقهگرایی و تئوریهای دسیسهآمیز همراه است.»
بدرالسیف، عضو مرکز خاورمیانه در موسسه کارنگی در بیروت نیز میگوید: «شیوع کروناویروس یادآور این حقیقت است که خاورمیانه با سایر مناطق جهان تفاوتی ندارد. کروناویروس تمایلات از پیشموجود در منطقه را تشدید کرده است؛ جایی که نظامها به شدت از هم فروگسستهاند. شیوع این ویروس باعث آشکارتر شدن ضعفها، ابهامات و سیاستهای ناپایدار دولتی شده است.»
کمبود مدیریت بحران و شفافیت به شدت احساس میشود و بیاعتمادی شهروندان به قابلیت دولتها در حفاظت از آنها به اوج رسیده است. در بسیاری از کشورها ملاحظات سیاسی بر اقدامات پزشکی ضروری برتری یافته، مثلا ادامه پروازها به لبنان از ایران و سفر مصریان به کویت، که شهروندان را با خطر بیشتری روبه رو کرده است. برخی موارد استثنا مانند عربستان سعودی هم وجود دارند که شیوع کروناویروس و واکنش مردم به آنها را مدیریت کردهاند.
پاسخها از ترس تا تکذیب، طیف گوناگونی دارند. برخی آن را حاصل یک دسیسه میدانند و سایرین درباره ماهیت آن اطلاعات اشتباه دارند. ویروس به برخی بدنامیهای نژداپرستانه نیز دامن زده است. جناح ضدایرانی در منطقه با چشمپوشی از تاثیر تحریمهای آمریکا بر شیوع این ویروس در ایران، بیمسئولیتی و خدمات ضعیف جمهوری اسلامی را مورد انتقاد قرار میدهد و برخی حتی با اغراق و افراط گرایی ویروس را پدیدهای شیعی تلقی میکنند که با هدف مبتلا کردن اکثریت سنی خاورمیانه منتشر شده است.
پاسخ سومی هم در میان افرادی که نگاه ایدئولوژیکی ندارند، وجود دارد که معقولتر به نظر میرسد. این افراد عبارتند از: صاحبان مشاغلی که درباره تاثیر اقتصادی شیوع ویروس نگران هستند؛ جلای وطن کردگانی که به دلیل ممنوعیت سفر از بازگشت به خانههایشان بازماندهاند؛ خانوادههایی که نمیخواهند تحصیل فرزندانشان تحت تاثیر تعویقهای ناشی از شیوع ویروس قرار بگیرد و سیاستسازان معقولی که در پی پاسخهای مشترک و هماهنگ هستند. شیوع کروناویروس کمبودها و کوتاهیهای مردم خاورمیانه را به یادشان آورد. آنها صبورانه منتظر دستاوردی هستند که به شیوع کروناویروس پایان بدهد؛ بنابراین، میتوانند همچنان بر سایر مشکلاتی متمرکز شوند که مدتهاست منطقه را به ستوه آورده است.
آینده خاورمیانه در دوران پساکرونا
در این رابطه، موسسه واشنگتن نوشت: کماهمیت جلوه دادن تاثیر بیماریهای همهجاگیر، پدیدهای رایج در میان کارشناسان خاورمیانه است که در پیشبینیهایشان تمایل دارند، بیشتر روی خطرات جنگ و تروریسم تمرکز کنند. اما گسترش کرونا ویروس در بسیاری از قدیمیترین و بزرگترین تمدنهای جهان، تحولی مهم است که پیامدهای بلندمدت برای منطقه و جهان دارد. بیماریهای همهجاگیر به زودی هم بسیار رایج و هم پیشرانی کلیدی برای آیندهی جامعه خواهند شد.
یکی از اصلیترین ایدهی آینده نگران این است که بیماریهای همهجاگیر، ابعاد جهانیسازی را کاهش و یا حتی آن را متوقف خواهند کرد. اکنون نشانههایی از این افول را میتوان در خاورمیانه دید. جنگ، فساد، خدمات ضعیف سلامت و بهداشت و رژیمهای فریبکاری که تلاش میکنند گسترهی همهجاگیریهای آینده را پنهان کنند، خاورمیانه را ضعیف کرده است. اردوگاههای آوارگان بسیار آسیبپذیر هستند. پناهندگان و سایر مهاجران که کنترل نشده به اروپا سرازیر میشوند، عوامل ریسک دیگری برای گسترش همهجاگیریها از طریق خاورمیانه هستند. ارتباطات اجتماعی باز و جوامع فاقد کنترلهای سختگیرانه در معرض همهجاگیریهای آینده، مانند کروناویروس، خواهند بود.
یکی از ویژگیهای جهانی شدن این است که ما در دنیایی زندگی میکنیم که هر لحظه کوچکتر میشود، یعنی سفر و سفارش کالا آسانتر، سریعتر و ارزانتر می شود؛ اما اگر جهانیشدن تحت تاثیر بیماریهای همهجاگیر محدود شود یا از بین برود، در منطقهای مانند خاورمیانه تا زمانی که به هیدروکربنها نیاز است جریان کالاها ادامه خواهد داشت، چرا که ادامهی فعالیت بخش نفت و گاز با حداقل نیروی انسانی به خوبی محافظت شده امکان پذیر است و کارشناسان انرژی، تقریبا هیچ ظرفیتی برای پذیرش ریسک سرایت بیماری ندارند.
برعکس، تحرک مردم کاملا دگرش خواهد یافت که تاثیرات اجتماعی و اقتصادی عمیقی در برخی از بخشهای منطقه خواهد گذاشت. مثلا محدودیت جریان زائران به مکه، مهاجرت تکنوکراتهای تبعیدی از دبی و پایان مهاجرت کارگران آسیایی به خلیج فارس شاهدی بر این ادعاست. بسیاری از جوامع بر پایه سفر بنا شدهاند. در صورت محدودیت تحرک مردم، بسیاری از پادشاهیهای خلیج فارس باید قوانین شهروندی خود را دگرش دهند.
یکی دیگر از چالشهای کشورهای خاورمیانه، بومیسازی اقتصادشان خواهد بود. این عاملی خواهد بود برای کشورهای خاورمیانه تا از وابستگی وارداتی رهایی یافته و به کارآفرینی روی آورند. به این ترتیب، محدودیتهای گسترش بیماریهای همهجاگیر میتواند افزایش ملیگرایی، بومی گرایی و حمایت از تولیدات داخلی را افزایش دهد. در این صورت از بین رفتن تفاوتهای فرهنگی و ایجاد فرهنگی غالب در تمام مناطق دنیا که یکی از پیامدهای احتمالی جهانیشدن بود، از بین میرود.
در آیندهای که بیماریهای همهجاگیر عاملی تعیین کننده هستند، دولتهای ملی در خاورمیانه و سایر نقاط جهان قویتر خواهند شد، چون آنها به روشنی تعیین میکنند چه کسانی میتوانند بر مبنای ملیتشان به کشور وارد و یا از آن خارج شوند و همچنین این دولتهای ملی از مرزهایی برخوردار خواهند بود که به خوبی از آنها حفاظت و نگهبانی خواهد شد. در عین حال، دولتها فقط زمانی مشروعیت پیدا خواهند کرد که هنگام بروز همهجاگیریها و سایر تهدیدات کارایی خود را ثابت کنند.