به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز یکشنبه ۱۷ فرودین ماه در حالی در دومین روز پس از تعطیلات طولانی ابتدای سال ۹۹ چاپ و منتشر شد که ترافیک سنگین روز گذشته در تهران با تیترها و عناوینی همچون ترافیک کرونا در تهران (شهروند)، چراغ سبز به ترافیک کرونایی! (خراسان)، ترافیک مرگ (آفتاب یزد) و خطر (ایران) در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
گزارشهایی که در این زمینه منتشر شده، عمدتا نوک پیکان انتقادها را به سوی دولت نشانه رفته است که محکم نبودن اجرای طرح فاصله گذاری اجتماعی همراه با پالسهای غلط و کم توجهی مردم، شلوغی خیابانهای تهران در روز گذشته را سبب شده است.
با وجود این، تیترهای دیگری از جمله جهان پسا امریکایی بعد از کرونا، دلایل افزایش نرخ ارز و سلسله گزارشها و یادداشتها درباره ایران و جهان پساکرونا در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
چندین یادداشت هم در ضرورت انتشار نسخه کاغذی روزنامهها در روزنامههای امروز منتشر شده و پیشنهاد عدم انتشار نسخه کاغذی جراید توسط مسئولین را نقد کرده اند.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
حسین راغفر، اقتصاددان طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه شرق با عنوان ضرورت تصویب یک بودجه فوری در سران سهقوه نوشت: قانون بودجه ۱۳۹۹ پیش از آنکه کشور با بحران کرونا روبهرو شود هم دچار چالش جدی بود. با توجه به اینکه در لایحه بودجه، بهجای درنظرگرفتن درآمد مالیاتی و حذف معافیتهای مالیاتی، بر فروش یک میلیون بشکه نفت در روز برپایه هر بشکه نفت ۵۰ دلاری، تکیه شده بود، امکان تحقق آن بسیار دور از نظر بود؛ بهواقع چشمانداز آتی کشور بدون کرونا هم قابل ادامه و تداوم نبود، اما این بیماری، بحرانهایی را که گریبانگیر اقتصاد بود، تشدید کرد. مقاومتی که دولت هنوز هم در مقابل قرنطینه و محدویتهایی اینگونه دارد، بیش از هر چیزی به این بازمیگردد که اعمال این محدودیتها را باید در حوزه اقتصاد هم بپذیرد. این در حالی است که بخش قابل توجهی از هزینههای دولت مربوط به حقوق و دستمزد است و با درآمدهایی که برای دولت در نظر گرفته شده، عملا امکان هیچ نوع فعالیت دیگری وجود ندارد. در سنوات قبل، بهویژه در دو سال گذشته، اقداماتی مانند واردات کالاهای لوکس که به نظر با آگاهی و بهمنظور خارجکردن ارز از کشور صورت گرفت، در غیاب سیستم نظارتی و پاسخگویی، موجب ازبینرفتن اعتماد عمومی شد. حذف مستمر مردم از نظام تصمیمگیریها و بهجای آن سیاستگذاری نخبگان اقتصادی، سیاسی و بهدستگرفتن عنان اقتصاد و سیاستگذاریهای کشور برای جامعه بسیار پرهزینه بود.
یکی از ویژگیهای شرایط بحران آن است که مردم ناگزیرند به توصیههای مسئولان تا حدود زیادی عمل کنند و این فرصت دیگری برای نظام حکمرانی ماست که برای بازسازی آنچه در سه دهه گذشته تخریب شده، اقدام کند. برای ادامه کار هم کماکان باید بهنوعی فرصت مشارکت مردم از پایین به بالا و نه دستوری را فراهم کرد. به بیانی دیگر، باید به نقش واقعی احزاب سیاسی، رسانهها و سازمانهای مدنی توجه کرد تا مردم ازطریق تشکلهای خود در اداره جامعه سهیم باشند و بتوانند مسئولان را نسبتبه مسئولیتهایی که دارند، پاسخگو کنند. از آنسو باید فرایندهای سیاستگذاری اقتصادی در کشور شفاف باشد تا مردم شاهد فرایند تولید تا توزیع منافع باشند و بدانند که برندگان و بازندگان این سیاستگذاریها چه کسانی هستند. حاکمیت باید بداند که بدون حمایتهای مردم هیچ سیستمی نمیتواند در مقابل بحرانهای داخلی و خارجی تابآوری داشته باشد.
دولت باید با ایجاد این بستر، به سراغ بخشهایی برود که سودهای بادآوردهای را در چند سال اخیر از طریق افزایش نرخ ارز بدون پرداخت مالیات آن کسب کردند تا بتواند زمینه را برای مالیاتستانی از آنها برای اداره جامعه در شرایط بحرانی کنونی، فراهم کند. برای نمونه، بازار بورس که باید آینه تمامنمای تولید باشد و در صورت سقوط آن، سقوط کند، در ایران با رشد سرسامآوری روبهرو شد که ناشی از مسائلی پیچیده است. درواقع تنها راهحل ممکن درحالحاضر، اصلاح نظام مالیاتی در جهت دریافت مالیات از بخشهای غیرمولد و سفتهبازی و کاهش یا حذف مالیاتستانی از بخشهای مولد اقتصادی است. مالیاتستانی باید از بخشهای سکه، بورس، ارز، زمین و مستغلات، مصرف کالاهای لوکس و درآمد حاصل از بهره بانکی باشد که هزینههای قابل توجهی را بر جامعه تحمیل کردهاند. این قابل قبول نیست که دولت بگوید منابع نداریم و در مقابل، این همه منابع مالیاتی در کشور وجود داشته باشد و هیچ اهتمامی برای کسب آنها نکند. درحالحاضر بسیاری از نهادها، بنیادها و صنایع بزرگ، باوجود دریافت نهادههای ارزانقیمت، اشکال قابلملاحظهای از معافیتهای مالیاتی دارند. در بحران کنونی، دولت باید هزینههای اداره جامعه را بهشدت کاهش دهد و همزمان باقی درآمدهای خود را از دریافت مالیات از بخشهای غیرمولد و نهادها و... کسب کند. در چنین شرایطی کمیته سهنفره سران سهقوه، ضروری است در یک برنامه بودجه جدید برای شرایط بحران، اخذ مالیات از بخشهای نامولد را مصوب و نسبت به حذف معافیتهای مالیاتی غیرضرور همچون آنچه به آن اشاره شد، اقدام کند.
روزنامه شهروند در گزارشی با تیتر جای خالی کارگران در دستورالعملها در شماره امروز خود نوشت: با بالا گرفتن زمزمههای برگشت کارگران به محیطهای کاری و گفتن از بایدها و نبایدها، فعالان این حوزه از نگرانیهایی میگویند که سلامت و امنیت شغلی کارگران را تهدید میکند. آنها میگویند کارگران کارگاههای کوچک در حال بازگشت به کارند و این یعنی دوبرابر شدن خطر برای آنها. علی خدایی، فعال کارگری، نبود امنیت شغلی کارگران قرارداد موقت و روزمزد را مسائلی قدیمی میداند و به «شهروند» میگوید: «نبود امنیت شغلی مسأله همیشگی کارگران قراردادموقت بوده و با شیوع کرونا این نگرانی وجود دارد که با حاضرنشدن در محیط کارشان، شغلشان را از دست بدهند.» شیوع کرونا و واهمه همهگیر شدن و بالا رفتن آمار مبتلایان منجر به تصویب و تدوین پروتکلها و دستورالعملهایی برای تأمین سلامت شهروندان شد؛ پروتکلهایی که هنوز در میزان اجرایی و الزامآور بودنشان تردیدهایی وجود دارد. خدایی با اشاره به اینکه پروتکلهایی برای حفظ سلامت کارگران به کارگاهها و کارخانجات ابلاغ شدهاند، میگوید: «پروتکلهایی ابلاغ شده، اما متأسفانه گزارشهای کارگاههای کوچک از اجرایینشدن آنها خبر میدهند. البته بعضی از کارگاههای تولیدی و صنعتی در دوران کرونا و تعطیلی مراکز مختلف برای تأمین نیازهای اولیه مردم به فعالیتشان ادامه میدادند.»
این فعال کارگری نگرانی عمده این روزها را اجرا و نظارت پروتکلهای ایمنی و بهداشت در کارگاههای کوچک میداند: «نگرانی دیگر امنیت شغلی کارگران است. با وجود شرایط حاکم کارخانجات با کمبود مواد اولیه مواجه هستند، نگرانیای که امید است دولتمردان راهکارهای لازم را برای برونرفت از آن ارایه بدهند. با بازگشایی بسیاری از کارخانجات گرفتن بحث تستهای مختلف از کارگران و اجرای شیوهنامهها در کارخانجات مطرح شده است؛ شیوهنامههایی که اجراییشدنش در کارخانجات بزرگ محتملتر به نظر میرسد تا کارگاههای کوچک.» به گفته خدایی امکان چانهزنی در کارگاهها برای کارگران صفردرصد است: «امنیت شغلی در شرایط عادی بازار اهرمی روی کارگران بوده تا به حق و حقوق قانونیشان نرسند، حالا با موج بیکاری و درگیری دستگاههای مختلف با کرونا نظارت بر مسائل کارگران کاهش یافته و نمیتوان روی قدرت چانهزنی آنها حساب کرد؛ حتی در کارگاههایی که تشکلهای کاری دارند، این قدرت چانهزنی ١٠٠درصد نیست.»
علی بیگدلی کارشناس مسائل بینالملل طی یادداشتی با عنوان گامهای کرونایی اروپا به کجا ختم میشود؟ در شماره امروز روزنامه آرمان ملی نوشت: مطابق منشور سازمان ملل متحد هیچتحریمی نمیتواند مانع ارسال دارو و تجهیزات پزشکی شود. آنچه را که آمریکا اجازه ارسال نمیدهد در گفتار فارغ از این موارد است که سازمان ملل ممنوع کرده است، اما گویا در عمل بهگونهای دیگر است. اینستکس نیز در ابتدا در راستای تبادل این موارد فعالیت خود را آغاز کرد و کشورهای اروپایی قصد داشتند تا از طریق این کانال اقلام ضروری و دارو را با ایران تبادل کنند که آمریکا باز هم با آن مخالفت کرد. در این برهه زمانی شرایط بهگونهای رقم خورده است که تمامی کشورها در گیر و دار کرونا گرفتار شدهاند و بهخاطر این شرایط یک اقدامات حداقلی بشردوستانه از طرف غربیها انجام میشود که ارتباطی به برجام و تحریمها و مقوله مذاکرات ندارد. نوع نگاه اروپاییها به سیاست و تعامل با سایر کشورها با آمریکا متفاوت است. کشورهای اروپایی مقوله اخلاق را در سیاست جای دادهاند، اما این امر در سیاست آمریکا هیچجایگاهی ندارد و حتی در این برهه زمانی که تمامی کشورها گرفتار کرونا شدهاند از سیاستهای خود دست بر نمیدارد. میتوان گفت: اروپا بهنحوی نگاهش به سیاست همچون روسو فیلسوف معروف است. از سوی دیگر به علت اینکه صهیونیستها در دستگاه خارجی آمریکا نفوذ بالایی دارند تبادل مالی کشورهای اروپایی با ایران گامی مثبت در راستای برجام، اینستکس و حتی مذاکرات نخواهد شد و صرفا به یک اقدام بشردوستانه محدود میشود. قطعا ادامه این روند میتواند مطلوب باشد و روابط کشورها را نزدیکتر کند و تاثیرات مثبتی بر سایر حوزهها بگذارد.
اظهارنظرهایی نیز که این روزها از برخی مقامات آمریکایی شنیده میشود تحت فشار همین کشورهای اروپایی، نمایندگان کنگره و نانسی پلوسی است که بارها از دولت ایالات متحده خواستهاند که فشارها را علیه ایران کاهش دهد. این صحبتها بیشتر کاربرد داخلی دارد و در روزهای نزدیک به انتخابات صرفا برای نشان دادن چهره دولت ترامپ برای بهرهبرداریهای انتخاباتی است. در عمل بعید بهنظر میرسد این صحبتهای مقامات آمریکایی به نتیجهای همچون اقدامات اروپاییها برسد. این نتیجهگیری را میتوان از صحبتهای سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نیز داشت زیرا اذعان کرد که ایران منابع مالی خوبی دارد و حکومت این کشور میتواند از این منابع مالی گسترده خود در راستای مبارزه با کرونا استفاده کند و نیازی به کمک سایرین ندارد. زمانی که به مجموع این صحبتها و موضعگیریهای ایران و طرفهای مقابل نگاه کنیم بعید بهنظر میرسد به واسطه کرونا اتفاق جدیدی رقم بخورد و یا در مذاکرات گشایشی حاصل شود. در ادامه نیز اگر ارتباط و یا تبادلی بهوجود آید نیز یک اقدام بشردوستانه خواهد بود و بعید بهنظر میرسد در راستای کاهش تحریمها اروپا و یا ایالات متحده اقدامی جدی انجام دهند. آنچه که مسلم است آمریکا در این زمینه دست از مانعتراشی بر نخواهد داشت و اروپا نیز بدون آمریکا نمیتواند اقدامی فراتر از این موارد جزئی انجام دهد.