چهارشنبه های بی قرار بازار سرمایه تمامی ندارد. در آخرین مورد تغییرات جدیدی در خصوص حجم مبنا و توقف و بازگشایی نمادها اتخاذ شده که نه تنها صدای اعتراض سهامداران را درآورده، بلکه مخالفت اعضای شورای عالی بورس را نیز در پی داشته است.
به گزارش بورس تابناک، بی ثباتی قوانین در بازار سرمایه در شرایط جنگ اقتصادی که بورس محلی برای آرام گرفتن نقدینگی و جلوگیری از سرازیر شدن آن به بازارهای دیگر است، بسیار عجیب و نگران کننده است.
به طور خلاصه و بر اساس قوانین جدید، در تغییرات ۲۰ درصد نماد به جای ۶۰ دقیقه، یک روز متوقف میشود، پیش از این، اطلاعیه شفاف سازی اختیاری بود و از این به بعد الزامی میشود. به نظر میرسد ناشر دیگر نمیتواند به پاسخ و اینکه عرضه و تقاضا بوده بسنده کند و باید دلایل مشخص در رابطه با سود آوری و سایر عوامل درونی شرکت اعلام کند، وگرنه حجم مبنا برای یک دوره ده روزه دو برابر عدد فعلی میشود.
همچنین در توقف برای کنفرانس پس از رشد ۵۰ درصدی، حداکثر زمان توقف از دو روز به چهار روز افزایش مییابد و تفاوت آن این است که اگر شرکت به سوالات کنفرانس درست جواب ندهد! و دلایل درستی نیاورد و یا به سوالات پاسخ ندهد، برای ده روز حجم مبنا سه برابر وضعیت قبل خواهد بود.
در بازگشاییهای بدون محدودیت نوسان پیش از این حجم مبنا یک بود که از این به بعد حجم مبنای عادی لحاظ میشود، همچنین وقتی نمادی با گره معاملاتی مواجه میشود، در پنج جلسه معاملاتی اخیر متوسط حجم معاملات کمتر از ۵ درصد حجم مبنا خواهد بود و در شرکتهایی که بازارگردان دارند، حجم مبنا بر اساس ضوابط مصوب هیات مدیره بورس و فرابورس خواهد بود.
این دستورالعمل موجب کاهش سرعت روند رو به رشد بازار خواهد شد و به نظر میرسد از سوی دو گروه با دو دیدگاه این تغییرات با هدف کاستن از سرعت رشد بازار اتخاذ شده، گروهی که معتقد به وجود حباب در بازار هستند و میخواهند از بزرگتر شدن حباب فرضی جلوگیری کنند و گروهی دیگر از بازار عقب افتاده اند و چنین تصمیمهایی میتواند عقب افتادگی آنها را از بازار جبران کند.
به هر روی، خرد جمعی تصمیمات در اتاق در بسته را نمیپذیرد و شاهد هستیم که اعضای شورای عالی بورس با این موضوع مخالفت کرده و آقای قالیباف نیز آنچنان که از شنیدهها برداشت میشود، از این تغییرات ناراضی هستند.
در پاسخ به گروه نخست که معتقد به وجود حباب در بازار هستند، توصیه میشود نگاهی به ارزش معاملات نمادهای مختلف در هفته گذشته و ارزش معاملات ۱۰،۰۰۰ میلیارد تومانی روز چهارشنبه و عدم عرضه حجم مبنا در بعضی از شرکتهای سرمایه گذاری و هلدینگها و سایر نمادها داشته باشند، چنانچه در بازار حباب وجود دارد چرا سهامداران عمده حقوقی و حقیقی در این شرایط حاضر به عرضه نیستند؟
برخی صنایع در بازار سرمایه فراموش شده بودند و البته برخی نمادها نیز مغضوب و از درگاه رانده هستند، از سوی پایین بودن ارزش بازار بعضی از شرکتها در مقایسه با شرکتها و سایر صنایع مشابه نگاه عمیق تری را میطلبد.
پس حباب دانستن کلیت بازار در چنین شرایطی اشتباه بوده و در صورتی که ریسک سیستماتیکی از طرف دولت و قوه مقننه و حوادث غیر قابل پیش بینی در بازار اتفاق نیفتد که در این شرایط چنین ریسکی نیز پیش بینی نمیشود، بازار به راه خود ادامه خواهد داد.
در همین خصوص روح الله حسینی مقدم، عضو شورای عالی بورس در صفحه اینستاگرام خود نوشت، وضع مقررات باید کارا و اثر بخش باشد، کارشناسان زیادی از رشد شتابان سهام برخی شرکتها که پتانسیل سودآوری ندارند، ابراز نگرانی میکنند و همه علاقهمند هستند با اقبال سرمایه گذاران و جریان نقدینگی به بورس، بازار سرمایه عمق بیشتری یافته و به تولید و اقتصاد ملی کمک کند.
حسینی مقدم از درخواست از وزیر اقتصاد برای بررسی مصوبات اخیر سازمان بورس در شورای عالی بورس خبر داده و از موافقت وزیر برای برگزاری این جلسه در روز شنبه خبر داده است.
این عضو شورای عالی بورس شب گذشته نیز در صفحه اینستاگرام خود این تغییرات را نتیجه تفکر مسموم قیم مآبانه دانست و نوشت: وضع مقررات جدید بدون در نظر گرفتن مهمترین خواسته هر سرمایه گذار (نقدشوندگی) حتما با انتقاد همراه خواهد بود.
وی بر این موضوع که وضع هر قانونی که نقدشوندگی را از بین برده یا کاهش دهد از اساس باطل است، تاکید کرد.
در همین خصوص، مهدی دلبری، کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با خبرنگار بورس تابناک در پاسخ به این پرسش که آیا وجود حباب در بورس، چنین تصمیماتی را توجیه میکند و با بیان اینکه اطلاق عبارت حباب به کل بازار بسیار سنگین است، اظهار کرد: در همه بازههای زمانی، ممکن است سهمی از ارزش ذاتی فاصله گرفته و بالاتر یا پایینتر قیمت گذاری شود و در شرایط فعلی قطعاً برخی سهام فاصله زیادی با ارزش ذاتی پیدا کردند.
وی در پاسخ به این که در صورت وجود حباب در بازار، چرا سهامدار عمده حاضر به فروش در برخی نمادهای سرمایه گذاری، هلدینگ ها، پتروشیمیها و غذاییها نیستند، گفت: عدم تمایل سهامدار عمده به فروش به دلیل این است که در یک سال گذشته، تمام فروشندگان سهام پشیمان شدند و به همین دلیل، سهامداران عمده شرکتهای بورسی ـ که باید عمدتاً به سهامداران اصلی خود پاسخگو باشند ـ رغبتی به فروش ندارند و اکنون در این قیمتها، اقدام به فروش سهم نمیکند؛ از طرفی ورود نقدینگی به بورس، اهداف بالاتر را برای بازار ایجاد کرده است.
دلبری در خصوص تغییرات حجم مبنا و قوانین توقف و بازگشایی نماد نیز گفت: واقعیت این است که هدف و ساختار اصلی بازار سرمایه کشف قیمت بوده و قواعد معاملاتی باید به افزایش نقدینگی و کاهش دامنه نوسان کمک کند و دامنه نوسان و حجم مبنا متغیرهای بنیادی نیستند و هدف از این قوانین باید افزایش نقدشوندگی بازار و کاهش نوسانات بازار باشد.
وی با بیان اینکه سازمان بورس به دنبال این است که روند قیمتی را کنترل کرده و به هیجانات بازار زمان بدهد و اصطلاحا برای بازگشت آرامش به بازار وقفه زمانی ایجاد کند، ولی دستیابی به این هدف بعید است، چون ورود منابع به بازار بسیار پرقدرت است، افزود: در سال ۹۸ حدود ۵ هزار و ۸۰۰ میلیارد تومان عرضه اولیه در بازار سرمایه رقم خورده، در حالی که تنها در سه هفته ابتدایی فروردین امسال، بیش از حجم کل عرضه اولیه سال ۹۸، ورود نقدینگی در بازار را شاهد بودیم و این نشان میدهد که عرضههای اولیه جوابگوی تقاضا در بازار نیست.
دلبری تصریح کرد: از طرف دیگر، سهامداران عمده نیز به دلیل افزایش قیمت بالای سهام، علاقه مند به افزایش سرمایه از محل آورده نیستند، چون باید تعهد بدهند که حق تقدم و در واقع سهام باقی مانده را بخرند که تعهد گرانی است؛ بنابراین، برای ورود منابع باید چاره اندیشی بهتری داشته باشیم.
وی ادامه داد: برعکس سالیان گذشته که معمولاً در اسفندماه بنگاههای اقتصادی فروش بالاتری را ثبت میکردند، در اسفند ماه و بهمن ماه کاهش جزئی در فروش شرکتها را شاهد بودیم که عمدتاً به دلیل بیماری کرونا بود، چون این ویروس از مرحله خوشبینی عبور و به یک اپیدمی تبدیل شد، اثرات این پاندومی جهانی بر قیمتهای جهانی را میبینیم.
دلبری با تاکید بر اینکه به نظر میرسد، گزارش فروردین و اردیبهشت شرکتها ضعیفتر خواهد بود، افزود: پیشبینیهای اقتصادی با ابهام مواجه بوده و اکنون در مرحله ابهام اطلاعاتی قرار داریم، گزارش ماهانه و سالانه شرکتها با تأخیر منتشر شده و به احتمال زیاد مجامع با تاخیر و تنفس مواجه خواهند شد، این دوره ابهام به نظر من ریسک بازار را افزایش میدهد و منجر به آن میشود که سهامداران کمتر به گزارشها دقت کرده و با ریسک و تحلیل خود اقدام به خرید و فروش کنند.
وی در پایان با تاکید بر نقش تعیین کننده منابع و جریان پول در بازار، حجم بالای معاملات، ورود مداوم پول به صندوقهای سرمایهگذاری، صف خرید قابل توجه در نمادها و نبود فروشندههای قوی در بازار، گفت: با توجه به ابهام و کاهش انتشار اطلاعاتی همچنان منابع و پول تعیین کننده روند بازار هستند و به دلیل تاخیر در مجامع خواه و ناخواه انتشار اطلاعات خیلی ضعیفتر از سالیان قبل خواهد بود.