اکنون، و پس از این که زمان طلایی مقابله با کرونا را بیشتر کشورهای جهان از دست دادند، این حقیقت هویدا شد که مردم جهان نمیتوانند تا سال ۲۰۲۲ در قرنطینه بمانند؛ آن گونه که گزارشهای علمی مؤسسههای آمریکایی، امیدوارانه مطرح کردند؛ ضمن این که هشدار دادند که این ویروس از بین نخواهد رفت و همه باید با آن همزیستی کنند. این اطلاعات به نظر میرسد به واقعیت نزدیکتر باشد؛ تا زمانی که تولید واکسن حد أقل یک سال زمان لازم دارد و مداوای این بیماری هنوز با مشکلات اساسی رو به رو است. خوشبینانهترین سناریوهایی که توسط دانشمندان تا کنون ارایه شده است به ما وعده میدهد که فصل استراحتی در تابستان خواهیم داشت، و با آغاز فصل پاییز مجدداً شاهد جهش بیماری کرونا خواهیم بود. حتی این آتش بس مؤقت، محل شک و تردید است. همچنین، داستان «مصونیت جمعی» که برای آن کلی تبلیغ شده، و بیهوده به آن دل بستند، در آزمون خونینی که اروپا و آمریکا شاهد آن بوده است، اعتبار خود را از دست داد، به ویژه این که ثابت شد این «مصونیت»، کوتاه مدت است و به عنوان «واکسن طبیعی» نمیتوان به آن اطمینان کرد.
به همین دلیل، و در سایة سقوط اقتصادی در بیشتر کشورهای جهان و امتناع علاج، اگر این ویروس برای مدت طولانی باقی بماند، جهان باید آمادة همزیستی با آن باشد. از این رو، مردم جهان باید برای کسب رزق و روزی از خانه هایشان بیرون بیایند، تا زمانی که کشتن این ویروس در افق نزدیک قابل تصور نیست. بنابر این، مبارزه با این «دشمن ناپیدا» از دو راه امکان پذیر است: با مخلوط کردن راه کارهای خیلی ابتدایی مانند «فاصله گذاری جمعی» و «روپوشانی» با جدیدترین آنها که با استفاده از آخرین فن آوریها مانند دستگاههای رایانهای هوشمند و رباتهای خیلی با نشاط، صورت میگیرد. به ویژه پس از این که این دستگاهها در بحران کرونا، قابلیتهایی از خود نشان داده اند، از جمله، در کشورهای خاوردور مانند سنگاپور و چین و کره جنوبی است.
شاید، پس از دورهای بسیار طولانی از اصرار و انکار، بودجههای زیادی باید برای مطالعات علمی و علمای ریاضیات، علوم اجتماعی، شیمی و فیزیک و پیش از آنان به علمای زیست شناسی، اختصاص داده شود، تا جایگاه واقعی علم و عالم پس از سالها هجران و نسیان، بازیابی شود. اگر بحران ناشی از همه گیری ویروس کرونا نبود، شاید رئیس جمهور فرانسه به «مرسیلیا» برای ملاقات «دیدیه رائول»، دانشمند فرانسوی صاحب روش درمان با «کلوروکین» نمیرفت و با تیم علمی ایشان آشنا نمیشد و با آنان گپ نمیزد و دربارة سن و ملیت و حالشان نمیپرسید. حتی شاید نخست وزیر لبنان هم با دانشجویان لبنانی عضو تیم یادشده فوق، تماس نمیگرفت، حتی وقتی خبردار میشد که تعداد آنان در تیم زیاد است؛ و شاید از آنان درخواست نمیکرد که به اوضاع کشور خودشان گوشه چشمی داشته باشند.
بحران کرونا باعث شد سازمان ملل متحد متقاعد شود که فوریترین قضایای جهان در علم و اختراعات است؛ نه در درگیریهای مسلحانه و مسابقههای تسلیحاتی است. به همین دلیل، دارد سعی میکند تمام توان خود را در این راه بگذارد و از طریق ویدئو-کنفرانس با پژوهشگران و طراحان و دانشمندان علوم مرتبط، نشستهایی مجازی برگزار کند و از آنان بخواهد بر کوششهای خود برای یافتن راه کارها و روشهای درمان مورد نیاز فوری بشریت، بیافزایند.
امروزه به تجربه، همه دریافتند که آنچه به واسطة عزلت گزینی جمعی تعطیل میشود، مراودات اینترنتی میتواند، حتی اگر در حال حاضر به مقدار اندکی، راه بیاندازد. تدریس از راه دور و دورآموزی، گرچه هنوز دارد مراحل ابتدایی خود را تجربه میکند، اما موفقیتهای بزرگی از راه تجربههای انبوه دارد کسب میکند. آنچه تا حالا اتفاق افتاد، درسهای بزرگی در همکاری فراقارهای بین پزشکان و کادر پزشکی و تأمین نیازهای درمانی، و همکاری مجدانه برای یافتن راه کارهای جدید علاج از طریق اختراعات جدید به منظور کاهش شدت بحران ناشی از این بلای بزرگ، دست آوردی بزرگ به حساب میآید. حتی نشست «اوپک»، و مذاکرات اعضای اتحادیه اروپا در شرایط فعلی، بدون نعمت اینترنت مقدور نبود؛ و بسیاری از نزاعها در سطح جهان، با استفاده از تکنولوژی ارتباطی نوین مورد بررسی قرار گرفت. همچنین، در زمانی که صنعت گران، در اوج بحران ناشی از همه گیری کرونا به کارخانههای خود باز میگردند و افزون بر آن از داوطلبان نیز بهره میگیرند تا فعالیت آزمایشکاههای تشخیص پزشکی به کار خود رونق بدهند، شرکتهایی که با روش کهنه اداره میشوند، میلیونها نفر از کارکنان خود را اخراج کرده اند.
شاید زود به نظر برسد، أما صاحبان اندیشدههای بکر و دانشمندان بلنداندیش به خوبی درک کردند، زندگی بشر نه تنها آمیخته به بیماریهای واگیر، بلکه با دنیایی که برای خود ساخته ایم، بحرانهای ناشی از رخدادهای طبیعی و انسان ساز، به طور بی سابقه ای، هر روز، زندگی ما را به مخاطره میاندازد. بنابر این، چارهای نیست مگر این که همه جوامع بشری، میزان آمادگی خود برای یافتن «پاسخهای علمی» با یاری جستن از فن آوریهای نوین، بالا ببرند.
هم اینک، دست آوردهای خوبی در مبارزه با واگیری ویروس کرونا داشتیم؛ برای نمونه، رباتهایی که خیابانها و خودروها را ضدعفونی میکنند و یا پهبادهایی در آسمان شهرها میچرخند و مراقبتهای ویژه انجام میدهند و آنهایی که به ویروس کرونا مبتلا هستند را تشخیص میدهند و به مراجع درمانی معرفی میکنند. حتی دستبندهای هوشمند که برنامههایی در آنها تعبیه شده است برای سنجش اوضاع صاحبانشان و مخابره آنها به مراکز پزشکی، میتوانند در بازگشت به حالت نسبتاً عادی زندگی میلیونها انسان در سرتاسر جهان کمک کنند. البته این همه تجهیزات و اقدامات، برای کاستن از هزاران مرگ و میر کافی نیست و به همین دلیل سازمان ملل متحد با جدیت هرچه تمامتر از تمام مؤسسهها و افراد دارای توان یا استعداد خاصی که میتواند به حل سریع بحران و جلوگیری از تلفات بیشتر کمک کند، دعوت به همکاری کرد. بدیهی است در چنین شرایطی و با چنین دعوت هایی، توانهای فکری و استعدادهای بشری برای ابداع و ابتکار، بیش از پیش شکوفا خواهد شد.
یادآوری میشود که فن آوری چاپ سه بعدی، با کمکهای انساندوستانه که شرکتهای سازنده با گذشت کردن از حقوق انحصاری خود، انجام دادند، به جوانان تمام کشورهای جهان اجازه داد هزاران دستگاه تنفس مصنوعی بسازند و هزاران بیمار با حالتهای بیماری شدید را معالجه کنند. با نعمت فن آوریهای نوین، حتی تیمهای صنعتی کوچک توانستند دستگاههای تنفس بسازند و افراد عادی توانستند أنواع حتی پیچیده از «ماسک» تولید کنند. آنچه، در حقیقت، واگیری سریع ویروس کرونا انجام داد، سرعت بخشیدن به گونهای غیرقابل تصور به جهش فن آوریهایی که شاید در حالت عادی، به چند سال نیاز داشت.
حتی انگیزههای مادی هم کمکهای شایانی کرده است؛ چرا که کشورهای بزرگ، میلیاردها دلار برای مبارزه با واگیری ویروس کرونا تخصیص دادند و اعتبارات آن را از صرفه جویی و عدم انجام طرحهای جاه طلبانه و مسابقههای تسلیحاتی که در دورة پسا جنگ جهانی دوم، به آن عادت کرده اند، برای هزینه کردن در زمینههای فن آوری به ویژه در بخش ارتباطات هوشمند، تأمین کردند. پیش از بحران کرونا، فن آوری ارتباطات هوشمند را دولتهای بزرگ، برعهده بخش خصوصی گذاشته بودند. افزون بر این، نباید از انگیزههای غیرمادی و احساسات انسان دوستی غافل ماند، چرا که صنعتگران به خوبی آگاهند آنچه میسازند برای نجات جان همنوعان خود به کار میرود.
از گذشته گفته میشده است هیچ چیز بهتر از جنگ نمیتواند زندگی را متحول سازد. جنگ با ویروس کرونا از بزرگترین جنگهایی که بشر تا به حال وارد آن شده است، بزرگتر است؛ چرا که همة مساحت جهان را درنوردیده و بزرگترین بانکها و امپراتوریهای مالی و سازمانهای بورس جهان را متزلزل کرده است. تا تصویر نوینی از دنیای دیجیتال ارایه دهد که در آن تنها «قهرمان» و «نجات دهنده» در سال پیش رو، ارتباطات هوشمند است که بشر را با ذائقههای دیگرگونهای از تعاملهای اقتصادی و مراودات اجتماعی آشنا سازد.
أما کشور چین که در حال حاضر، درگیر جنگ کلامی و تهمت پراکنی با آمریکا بر سر منشأ واگیری ویروس کرونا و مسئولیت انتشار سریع آن است؛ به صورت شتابان اعلام میکند که بر ویروس کرونا پیروز شده است. این پیروزی، در ادعای چین، مدیون استفاده از خدمات «نسل پنجم» است که در آن، ید طولایی دارد. در این رابطه، چین اعلام کرده است اگر پیشرفتی که در این زمینه به دست آورده، نبود، نمیتوانست بیمارستانی که به سرعت در یوهان ساخت، به سرانجام برساند و در آن خدمات پزشکی بی مانندی ارایه دهد. در ساخت این بیمارستان معادل پنج میلیون دلال هزینه کرد و ۳۰ مهندس متخصص به کار گرفت تا نیازهای بیمارستان به فن آوریهای استثنایی را تأمین کند.
شاید جهانگیری ویروس کرونا، باعث فراموشی بعضیها شده باشد که آمریکا تا همین اواخر مذبوحانه در جهت محدود کردن سرعت پیشرفت اختاپوسی شرکت «هواوی» و طرح «نسل پنجم» بسیار پیشرفته چینی، شده باشد. أما شرایط اخیر باعث شد کشور بریتانیا و دیگر کشورهای همپیمان آمریکا از این سیستم استفاده کنند. پیش بینی میشود در آینده نزدیک، این جهش دیجیتالی، نیاز به زندگی هوشمندانهتر را ضروریتر خواهد ساخت و مداوای از راه دور که امروز مورد نیاز شدید است را با استفاده از دستگاههای هوشمند، دقیقتر سازد، به مخالفت مخالفان.
شاید بعضیها چین را دوست نداشته باشند، أما چه کار باید کرد وقتی که آمریکا، حد أقل، در خوشبینانهترین حالت، سه سال زمان لازم دارد تا فن آوری مشابه «نسل پنجم» را به بازار عرضه کند؟ از الآن تا آن زمان، کشورها اختیار خواهند داشت بین این که با روند پیشرفت چین همگامی کنند و در مقابل، از برخی ویژگیهای خود در برابر تحریمهای آمریکا؛ یا این که در کنار جاده حرکت آمریکاییها به انتظار بنشیند، که این شرایط بسیار سختتر است.
نوشته: سوسن الأبطح؛ استاد دانشگاه لبنان.
ترجمه: دکتر شریف مطوف؛ گروه سوانح و بازسازی، دانشگاه شهید بهشتی.
جمعه- ۱۷ آوریل ۲۰۲۰ (۲۹ فروردین ۱۳۹۹)