یک روانشناس درباره پیامدهای کنترل کردن همسر توسط یکی از زوجین توضیحاتی داد.
به گزارش باشگاه خبرنگاران، مهرسا حسینی روانشناس خانواده و زوج درمانگر درباره کنترل دائم همسر اظهار کرد: بزرگترین آفت زندگی زناشویی کنترل کردن دائم همسر است. معمولا یکی از زوجین میگویند که من تقصیر ندارم، همسرم عامل تمام مشکلات زندگی است و من وظیفه دارم با کنترل او برای تغییر و اصلاح رفتارهایش هر کاری انجام دهم.
وی با بیان اینکه معمولا افراد برای تغییر رفتار فرد دیگر از رفتارهای مخربی مانند انتقاد، سرزنش، شکوه، تهدید، تنبیه و تحقیر کردن استفاده میکنند، بیان کرد: تا زمانی که فکر کنیم عامل اصلی مشکلات زندگی ما، طرف مقابل است و نه خود ما، هیچ تلاشی برای تغییر خودمان انجام نمیدهیم، پس باید اول در رفتار خودمان تغییر ایجاد کنیم تا رابطه ما بهبود پیدا کند. اغلب زوجها روی خشنود کردن یکدیگر تمرکز نمیکنند و فقط دنبال آن هستند که همسرشان آنها را راضی کند.
حسینی افزود:گاهی در رابطه زناشویی، زوجین برآورده کردن نیازها و خواسته های خود را وظیفه طرف مقابل میدانند، در حالی که از این غافل هستند که هر دو طرف نسبت به هم مسئول هستند و وظایفی بر عهده دارند که اگر قرار است در رابطه آنها بهبودی حاصل شود، باید تغییر کنند.
وی گفت: در این میان تنها راه حل مشکلات زناشویی در ابتدا یادگیری شیوه گفتوگو با هم است و ما فقط میتوانیم رفتارهای خود را کنترل کنیم و بالاخره عادتهای مهرورزی و پیوند دهنده را جایگزین آن رفتارهایی کنیم که رابطه را تخریب میکنند.
این روانشناس درباره رفتارهای پیوند دهنده زوجین، گفت: گوش کردن، اعتماد کردن، احترام گذاشتن، حمایت کردن، تشویق، پذیرفتن فرد همان طوری که هست و بالاخره گفتوگوی همیشگی بر سر اختلافات از جمله رفتارهای پیوند دهنده هستند، بنابراین تنها کسی که میتوانیم کنترلش کنیم خود ما هستیم،
وی با اشاره به اینکه اگر رابطه ناموفقی داریم، باید فکر کنیم و ببینیم خود ما چه کاری میتوانیم انجام دهیم که باعث بهبودی رابطهمان شود و نه اینکه سعی کنیم دیگری را با کنترل کردن تغییر دهیم، تصریح کرد: تقریبا در تمامی موارد هنگامی که دست از کنترل بیرونی برمیداریم، همسرمان هم تغییر میکند و در این میان باید تا جایی که امکان دارد به همسرمان کمک کنیم تا نیازهایش را هم ارضا کند و همان طور که قبلا گفتیم برای دستیابی به این هدف لازم است تا عادتهای مهرورزی و پیوند دهنده را جایگزین رفتارهایی کنیم که رابطه را تخریب میکنند.
حسینی تصریح کرد: تجربه نشان میدهد حتی زمانی که احتمال میدهیم کمترین اختلافی وجود دارد، باید قبل از هر اقدامی، فکر کنیم و اولین فکرمان این باشد که تا جای ممکن از به کارگیری رفتارهای مخرب اجتناب کنیم، زیرا میدانیم که استفاده از این رفتارها ما را بیشتر از هم دور میکند و بر مشکلات ما اضافه میکند و بعد از آن برای رفع اختلافهایمان رفتارهای مهرورزانه به کار ببریم. این کار بسیار ساده به نظر میرسد، اما عملی کردن آن خیلی دشوار است، مگر آن که همواره به یاد داشته باشیم که با اعمال رفتارهای مخرب تا چه حد به زندگیمان صدمه وارد میکنیم. به محض اینکه حرفی از دهانتان بیرون آمد یا حالت چهره تان عوض شد، دیگر نمیتوانید آن را پس بگیرید، حتی اگر این رفتارها واقعا همسرتان را از شما نراند، به احتمال زیاد او تصمیم میگیرد بیش از پیش از شما فاصله بگیرد.
این روانشناس با بیان اینکه تنها راه حل مشکلات زناشویی گفتوگو با زبانی پیوند دهنده و مهرورزانه است، گفت: اکثر گفت و شنودها در دنیای واقعی عمیقا ریشه در کنترل بیرونی دارد، اما در گفتوگوی مهرورزانه هیچ یک از طرفین قصد ندارد بر دیگری فشار آورد تا خارج از انصاف عمل کند.
وی افزود: در زندگی زناشویی، یک گفتوگوی مناسب میتواند به این شکل باشد که به عنوان مثال زن از شوهرش انتظار داشته باشد که هر شب وقت شام به منزل بیاید، مرد هم میگوید که اگر این کار را هر شب انجام دهد، کارش را از دست میدهد. حال اگر کنترل بیرونی در این زندگی اعمال شود، زن به نق زدن هایش ادامه میدهد و مرد سعی میکند حتی دیرتر به خانه بیاید و لج همسرش را در بیاورد تا شاید زن دست از نق زدن بردارد، در چنین شرایطی این زوج میتوانند با گفتوگوی مهرورزانه این مشکل را حل کنند. به این صورت که مرد پیشنهاد دهد هفتهای دو شب موقع شام به منزل بیاید و سه شب دیگر را هم سعی کند زودتر بیاید. زن هم پیشنهاد دهد که از این به بعد سعی کند جانب انصاف را نگه دارد، شرایط شوهر را درک کند و دست از نق زدن بردارد. مرد به قدری از فروکش کردن این نقها لذت میبرد که حتی سعی میکند بیشتر شبها هرجور شده خودش را برای شام به خانه برساند. این راه حل ممکن است ساده و پیش پا افتاده به نظر رسد، اما همین مقدار به ظاهر ناچیز عشق و لذت بیشتری برای هر دو به ارمغان میآورد و زن میتواند از این به بعد شبهایی را که همسرش در محل کار میماند راحتتر بگذراند و مرد هم مشتاقتر باشد تا زودتر به خانه بیاید.