همزمان با روزی که مجلس شورای اسلامی در واپسین روزهای دوره چهارساله اش، دو فوریت طرحی با عنوان «مقابله با اقدامات خصمانه رژیم جعلی و نامشروع صهیونیستی علیه صلح و امنیت» منطقهای و بینالمللی را تصویب کرد، فیلا نیز در گزارشی از کشتی ایران، نام رسول خادم را به عنوان یکی از پنج اسطوره بزرگ کشتی ما معرفی کرد؛ هر چند این مصادف شدن به احتمال زیاد اتفاقی بوده، همین موضوع ماجرای خروج خادم از چرخه مدیریت ورزش ایران بر سر سیاست فوق را یادآوری کرد.
به گزارش «تابناک ورزشی»؛ رسول خادم یکی از برجسته ترین ورزشکاران تاریخ ایران در المپیک و یکی از نوادر کشتی ایران و جهان است که اخلاق خاصش همیشه نزد اهالی ورزش زبانزد بود اما ورزش ایران سال گذشته بر سر ماجرای تهدیدهای مکرر اتحادیه جهانی کشتی بابت انصراف گاهگاه ملیپوشان کشورمان از مصاف با حریفان اسراییلی به دلایل و بهانه های گوناگون و فشار بی حد بر دوش رییس فدراسیون کشتی، از خدمات رسول محروم شد.
اختلافی اساسی که طی دو دهه اخیر در چند مقطع موجب بروز شکاف در لایه های تصمیم گیری ورزش کشور شد و بعد از ماجرای جنجالی محمدرضا یزدانی خرم با محسن مهرعلیزاده رییس وقت سازمان تربیت بدنی، یک بار دیگر در مورد رسول خادم تکرار شد و سرنوشتی مشابه یزدانی خرم برای خادم رقم زد.
روند افزایشی فشار بر ورزش ایران با رمز «باید ببازی»
موضوع خودداری ورزشکاران ایران از رقابت با حریفان اسراییلی، با وجود آنکه چهار دهه است، به جز مواردی نادر توسط ملی پوشان ایرانی مورد پذیرش بوده و پیاده می شود، وقتی بیشتر سر زبان ها افتاد که فیلمی از کشتی علیرضا کریمی آزادکار ایرانی در مسابقات جهانی زیر ۲۳ سال لهستان در شبکه های اجتماعی دست به دست شد که در آن صدای یکی از مربیان ایرانی با جمله دستوری «باید ببازی» به گوش می رسید. همین فایل تصویری و صدای همراه آن، باعث ایجاد موج تازه ای از سوی مخالفان سیاست غیررسمی اما شفاهی ورزش ایران پس از انقلاب شد.
این جو روانی با پناهندگی سعید ملایی، ملی پوش جودوی ایران و اظهارات او مبنی بر شکست اجباری اش در مسابقات جهانی توکیو به خاطر احتمال برخوردش با حریف اسراییلی شدت گرفت و ماجرا با مصاحبه های عجیب و ادعاهای ثابت نشده او به یک جنجال تمام عیار بین المللی علیه ورزش ایران تبدیل شد. همراهی فدراسیون جهانی جودو با ملایی و صدور حکم محرومیت جودوی ایران حتی از میدان المپیک، ابعاد رسانه ای موضوع را تقویت کرد و انرژی و زمان زیادی از مدیران کمیته المپیک و وزارت ورزش ایران گرفت.
در این میان واکنش آرش میراسماعیلی، رییس جودوی ایران کاملا با مواضع رسول خادم تفاوت داشت. میراسماعیلی که خود به دلیل عدم رویارویی با حریف صهیونیستی ارزشمندترین مدال دوران حرفه ای ورزش خود را از دست داده بود، به دفاع از خودداری ورزشکاران ایران از تقابل با اشغالگران در حمایت از مردم مظلوم فلسطین پرداخت.
اگر قرار به تصویب قانون بود، چرا رسول رفت؟
پس از چندین بار قهر و آشتی، آخرین کنارهگیری خادم با انتشار نامهای خطاب به مسئولان برای تعیین تکلیف تقابلهای احتمالی کشتیگیران ایرانی با نمایندگان رژیم صهیونیستی و اتخاذ موضعی روشن و رسمی، رخ داد. گویا مواضع وی با سیاست های کلان تطبیق نداشت و ناچار خادم از کار کنار کشید اما پرسش این است که اگر قرار به تصویب رسمی این اقدام در مجلس بود، چرا خادم را ناچار به کناره گیری کردند؟
رسول خواهان شفافیت در مواضع ورزش و نظام ایران در میادین و محافل بینالمللی و برداشتن بار مسئولیت از دوش ورزشکار و مربی و فدراسیون مربوطه بود. به طور مثال آخرین بار حضور مسعود شجاعی کاپیتان تیم ملی فوتبال کشورمان با پیراهن باشگاه یونانی اش مقابل تیمی از رژیم اشغالگر قدس در لیگ اروپا حواشی بسیاری ایجاد کرد و نمایندگان مجلس نیز به شدت به آن موضوع اعتراض داشته و خواستار برخورد شدید بودند. آن موضوع با کنار رفتن مقطعی شجاعی از ترکیب تیم ملی و مرور زمان به دست فراموشی موقت سپرده شد؛ اما شاید همه موارد به همین آسانی از یاد بردنی نباشد.
خادم که این روزها در ورزش گوشه نشین شده، حالا احتمالا موافق به رای گذاشتن این طرح در پارلمان کشور باشد؛ اما اگر خانه ملت و وکلای مردم به اصل موضوع رای مثبت بدهند، میتوان منتظر یک چالش بزرگ پیش از المپیک توکیو بین ورزش ایران و نهادهای بالادستی ورزش دنیا از جمله آی او سی یا همان کمیته بینالمللی المپیک بود و شاید کار به برخی تعلیقهای علنی و محرومیتهای جدی و حتی بلندمدت بکشد.
تصویب قانونی که بدون مذاکره و زمینه قبلی خطرناک است
رییس قبلی فدراسیون کشتی ایران که رشته متبوع او بار اصلی کسب مدال در صحنههای مهم المپیک و بازیهای آسیایی را برای کاروان ورزش ایران بر عهده داشت، خواهان اتخاذ موضعی واحد و مشخص به جای روش غیررسمی و پشت پرده بود اما حالا کارشناسان ورزش ایران هشدار جدی میدهند که اگر ایران بدون مذاکره و زمینهسازی قبلی و توجیه مقامات ارشد ورزش جهان، دست به قانونی کردن کنارهگیری از برخی میادین و مسابقات رسمی بزنند، نمیتوان عواقب و پیامدهایش را در کنترل کامل درآورد و شاید ماه ها برای رفع فضای متشنجی که مخالفان منتظرش هستند، وقت صرف شود که اصلا معلوم نیست تلاش ها برای رفع محدودیت ثمربخش باشد یا خیر؟
حذف از صحنه فوتبال و جام جهانی با یک قانون نسنجیده
در همین حال تبعیت فدراسیونهای ورزشی از اجرای چنین شیوه دستوری که به شکل قانون به آنها ابلاغ شود، مصداق بارز دخالت سیاست در اداره ورزش است و می تواند محرومیت های ویران کننده و آسیب های اعتباری بسیاری برای ورزش در حال توسعه ایران به بار آورد.
دخالت علنی مجلس می تواند به برخورد یکایک فدراسیونهای جهانی با تیم های اعزامی کشورمان منتج شود که به طور مثال حذف تیم ملی فوتبال از مسابقات مقدماتی جامجهانی در صورت پیوستن فیفا به این زنجیره، دور از انتظار نخواهد بود. حال اینکه نه رژیم صهیونیستی در آسیا حضور دارد و نه اینکه فوتبال این کشور حتی توان صعود به جام جهانی را تا امروز داشته است که نگران همگروهیاش با تیم ملی ایران بود اما فیفا همین حالا نیز بر سر پرونده هایی نظیر ماجرای طولانی ورود زنان به استادیوم های فوتبال در رقابت های باشگاهی داخلی و آسیایی ان هم بدون محدودیت، روی فدراسیون ایران زوم و تا کنون چندبن بیانیه هشدارگونه منتشر کرده است.
همچنین در میادین انتخابی المپیک پیش رو نیز باید منتظر عدم صدور ویزا یا دعوتنامه برای سایر رشته های ورزشی ایران بود که اصلا خوشایند مردم و افکارعمومی نیست.
ترمز مجلس را در این چند روز آخر بکشید
هرچند ادامه روال قبلی با روند سفت و سختی که نهادهای بین المللی ورزش، علیه ایران در پیش گرفته اند، نسبت به چهل سال گذشته به طرز مشهودی دشوارتر شده است، قطعا می توان با تداوم سیاست کج دار و مریز زمان خرید و همه برگه های موجود را در این بازی عمدتا رسانه محور به کار گرفت.
اقدامات خصمانه و اشغالگرانه اسراییل علیه ملت های مسلمان منطقه بر کسی پوشیده نیست اما زدن به سیم آخر و به پیشواز خطر رفتن، با اصول هیچ عقل سلیمی همخوانی ندارد و به نظر می رسد، باید ترمز مجلسی ها را در این روزهای واپسین برای تصویب طرحی که می تواند برای مدتها ورزش ایران را تعطیل کند، کشید.
بیشتر ورزشکاران حرفه ای ایران در حال حاضر بدون ابلاغ قانون و دستورالعمل کتبی از این سیاست تبعیت می کنند و ضرورتی ندارد بهانه ای تازه به دست فرصت طلبان داده برای تحریم های تازه داده شود. همچنین ورزشکاران مسلمان زیادی از سایر کشورهای اسلامی بدون بند و ماده قانونی، از تقابل با حریف اسراییلی خودداری می کنند و تماشاگران زیادی نیز در اقصی نقاط دنیا هنگام ورود تیمی از این رژیم اشغالگر به نشانه اعتراض «هو» کرده یا پلاکاردهایی مبنی بر محکومیت اقدامات جنایتکارانه این رژیم در سرزمین های اشغالی را مقابل دوربین ها و رسانه ها به نمایش می گذارند. هیچ یک از آن دولت ها این تمایل ستیزه جویی با ظالم را دلیلی بر تصویب قانونی در مجلس خود قلمداد نکرده اند. آنها مبارزه با اهداف شوم این رژیم در عرصه ورزش را به عهده ذات حق جو و آزادی خواهانه ورزشکاران خود گذاشته اند تا به ندای درونی خود پاسخ داده و آنها را به رسمیت نشناسند.
به نظر می رسد، ضمن حذف این بند از طرح ارایه شده در دو فوریت به مجلس، باید به کارگروه های تخصصی فرصت بررسی بیشتر داد و درها را برای دریافت نظرات مختلف و متضاد باز گذاشت و با خرد جمعی تصمیمی منطقی اتخاذ کرد. شاید بهتر است نمایندگان محترمی که به پایان کار خود نزدیک می شوند اجازه بدهند این موضوع بنیادین و حساس در فرصتی مناسب و فضایی بدون شتابزدگی تحلیل و بررسی شود.
نویسنده: مجید کوهستانی