در یکی دو هفته گذشته قیمت خودرو و مسکن از سایتهای خرید و فروش اینترنتی حذف شده است. اتفاقی که با توجیه بازگرداندن آرامش به بازار افتاد اما پس از حذف قیمتها هنوز هم آرامش به بازار برنگشته است. اما سوال اصلی که گوشه ذهن مخاطبی که این روزها با سایتهای خرید و فروش آنلاین، زندگی راحتتری برایش رقم خورده بود، باقی میماند، این است که اعلام قیمت به زیان چه کسانی است و چه کسانی از حذف قیمتها سود میبرند؟ واقعیت این است که التهاب بازار چیزی فراتر از درج چند قیمت در سایت های خرید و فروش آنلاین است، اما آن دسته از کسبوکارهای سنتی و گروهان سودجو همیشه به دنبال مقصر جلوه دادن روش های مدرن و البته راحت برای مردم هستند.
*سنگ اندازی جلوی پای مشتری
بازار محلی برای جدل درباره قیمت و کشف آن است و معامله مثل نفس کشیدن از کارهای روزمره آدمهاست. ظهور پدیدههای مثل سایتهای خرید و فروش آنلاین امکان کشف قیمت را برای مردم سادهتر کرده است. این سایتها مثل دماسنجی برای بازار عمل میکنند و آیینهای برای نمایش قیمت محسوب میشوند. با وجود سایتهای خرید و فروش آنلاین که امکان گفت وگوی مردم و اعلام قیمت در آن وجود دارد، به مراجعه حضوری مشتریان به بازارهای فیزیکی نیازی نیست و میتوان با صرف چند دقیقه وقت از حدود قیمت در مورد کالاهای مختلف آگاهی یافت. در فصل هایی از سال که با دستور قضایی، اعلام قیمت در سایتهای خرید و فروش اینترنتی ممنوع شده، متقاضیان دوباره مجبور شدند کفش آهنی به پا کرده و برای رصد قیمتها به بازارهای فیزیکی مراجعه کنند. در مورد مسکن این مسئله مشکلات بیشتری ایجاد کرده است. فصل بهار، فصل جابه جایی مستاجران است. به دلیل حذف قیمتها از سایتهایی مثل دیوار، مردم مجبور به صرف وقتی برای مراجعه حضوری به بنگاههای املاک یا تماس تلفنی برای یافتن حدود قیمت شده اند. این مسئله نه فقط برای آنها بلکه برای دیگران هم زیان آور است. رشد مصرف بنزین، تشدید آلودگی هوا و ترافیک از پیامدهای مستقیم افزایش تحرک فیزیکی در ماههای آغاز سال است. غیر از این، با توجه به همه گیری کرونا نباید از آسیبهای افزایش این تحرکات در بیشتر شدن مبتلایان به این بیماری هم گذشت.
*یک علامت اشتباه
بنگاههای معاملات املاک همان بازار فیزیکی مسکن است که با حذف قیمت، بیش از گذشته مورد مراجعه مردم قرار گرفته است. بنگاههای معاملات املاکی از بازیگران عمده در تعیین قیمت هستند. گزارشهای ماهانه و سالانه نهادهای رسمی از بازار مسکن با توجه به آنچه در این بنگاهها میگذرد، تهیه می شود. با ظهور سایتهای خرید و فروش آنلاین در ایران، بنگاههای معاملات املاک هم به کاربران آن پیوستهاند و آگهیهای خود را در این سایتها قرار میدهند و با اعلام قیمت معامله را برای فروشنده و مشتری واقعی جوش میدهند. اما حذف قیمتها باعث چه تغییری در روند کار این بنگاهها شده است؟ زمانی که قیمتها در سایتها درج شود، افزایش مراجعه متقاضیان بالقوه و بالفعل مسکن، به حباب قیمت دامن می زند. بنگاههای معاملات املاک به تصور رشد تقاضا به ویژه در مناطقی ذخیره مسکن این بنگاهها بالاست، مثل حومههای شهرها، قیمتها را به طور کاذب بالا میبرند. به این ترتیب حذف قیمتها نه تنها کمکی به کاهش التهاب بازار نمیکند بلکه به حباب آن هم میدمد.
*گروههای زیرزمینی
فضای مجازی هم مثل فضای فیزیکی برگرفته از کنشگران پیدا و پنهانی است. بعضی بازیگران در این فضا خط قانون را دنبال می کند و بعضی تن به آن نمیدهند. سایتهای خرید و فروش آنلاین در فضای مجازی از گروه اول است. این سایتها از سوی نهادهای قانونی رصد میشوند و به عنوان کسب وکارهای شناسنامه دار و فناوری محور، به دنبال بهبود شرایط کار خود هستند. توسعه هوش مصنوعی برای حذف قیمتهای نجومی یک نمونه از تلاش برای بهبود خدمات رسانی آنهاست. در کنار این سایتها، رسانههای اجتماعی دیگر مثل تلگرام و اینستاگرام امکان راه اندازی کانال برای تبلیغ و معامله انواع کالا را فراهم کرده است اما چه نظارتی بر فعالیت کاربران در این شبکهها وجود دارد؟ حذف قیمت از سایتهای رسمی، شناخته شده و شناسنامه دار در فضای اینترنت به معنای توسعه فعالیت کانالها و حسابهای کاربری غیرقانونی است. کانالهایی که با حذف قیمتها و افزودن به ابهام فضا، به مثابه دشمن شفافیت عمل میکنند و به مشتریان هر قیمتی که میخواهند، می گویند.
*آب از سرچشمه گل آلود است
آسیبهای حذف قیمت از سایتهای خرید و فروش آنلاین، چه به طور مقطعی و چه به طور دائمی مثنوی هفتاد من کاغذ است. بازگشت به روشهای سنتی برای آگاهی از قیمت در بازارهایی مثل مسکن، یک عقب گرد بزرگ برای توسعه ایران است. سردرگمی، ابهام و کاهش سطح شفافیت از عمدهترین پیامدهای حذف قیمت در این سایتهاست و پیامدهای دیگری مثل رشد حباب قیمت در بازار و ورود کنشگران غیرحرفهای و گسترش دلال بازی خارج از سایه نظارت، از ریز پیامدهای آن است. سایتهای خرید و فروش آنلاین مثل دیوار در ایران، درحالی به عنوان ابزار دست قیمت سازان در بازار مسکن معرفی میشوند که برای سالیان، بی تعادلی عرضه و تقاضا در بخش مسکن، زمینه رکود و رونقهای دورهای آن را فراهم کرده است.