کنسرت آنلاین همایون شجریان با استقبال گسترده و غیرمنتظرهای مواجه شد که ظرفیت این بستر را به خوبی نشان داد و این پرسش را بیش از پیش، به میان کشید که چرا صداوسیما از چنین ظرفیت مشروعی برای جذب مخاطب استفاده نمیکند و این عرصه را به شبکههای ماهوارهای فارسی زبان واگذار کرده است؟ آیا وقت آن نرسیده که در این زمینه شاهد تجدیدنظر باشیم و از این بستر برای بهره برداری بهتری هم برای جذب مخاطب و هم ترویج موسیقی اصیل بهره برداری کرد.
به گزارش «تابناک»؛ کنسرتهای آنلاین یکی از رویدادهایی بود که پس از تعطیلی اماکن فرهنگی برای کنترل کرونا شکل گرفت و برخی مراکز و برندها با پرداخت مبالغی به برخی خوانندگان، زمینه برگزاری این کنسرتها را فراهم کردند. در همین راستا همایون شجریان نیز به تازگی کنسرت آنلاین داشت و در یکی از وی او دیهی وابسته به ایرانسل با اسپانسری ایرانسل پخش شد و استقبال گسترده و متفاوتی را نسبت به دیگر کنسرتها در پی داشت.
بستر در نظر گرفته شدن برای تماشای این کنسرت آنلاین، پاسخگوی تعداد مخاطبان نبود و وب سایت لنز از دسترس خارج شد. به ادعای ایرانسل، بیش از هفتصد هزار نفر همزمان در حال تماشای کنسرت همایون شجریان بودند که با توجه به قیمت بلیت ده هزار تومانی برای مخاطبان خارج از این اپراتور و با فرض اینکه ۳۰ تا ۵۰ درصد مخاطبان این کنسرت نیز مشترک این اپراتور نبودهاند، درآمد بسیار کلانی از این کنسرت برای برپاکنندگانش به دست آمده است و آی پی تی ویها چه بازار ویژهای دارند و چرا صداوسیما به دنبال کنترل این بازار است.
سوای این مباحث اقتصادی، چنین اتفاقی، نشان میدهد موسیقی چه ظرفیت بالایی دارد که صداوسیما خودش را از آن محروم کرده و با استفاده از موسیقی اصیل ایرانی که نسبت به موسیقی پاپ مخاطبان کمتری دارد نیز میتوان شاهد چنین استقبالی بود و حتی منافع مالی قابل توجهی نیز تحصیل کرد. از قضا یکی از ابزارهای رقابت شبکه های ماهواره ای فارسی زبان موسیقی است و برخی از این شبکهها به پوشش موسیقی سنتی ایران نیز میپردازند و این تمرکز در کنار موسیقی محدودی که تلویزیون ایران پخش میکند، این بخش را به مزیت رقابتی رقبای تلویزیون ایران تبدیل کرده است.
صداوسیما در روزگاری نه چندان دور و به ویژه در دوره ریاست علی لاریجانی و سالهای نخست ریاست عزت الله ضرغامی، توجه ویژهای به موسیقی داشت و به طور خاص با پخش موسیقی سنتی با حضور خوانندگان برجسته، ذائقه سازی میکرد و آن گونه که عبدالحسین مختاباد چندی پیش در گفت و گویی اشاره کرده بود، پس از پخش یکی از آلبومهایش در صداوسیما، فروش این آلبوم در زمان کوتاهی از چند هزار نسخه عبور کرده بود و این چهرهها به تاثیر تلویزیون در ترویج موسیقی اصیل ایرانی اذعان داشتند.
یکی از دلایلی که علیرضا افتخاری در آن دوران به ستاره موسیقی تبدیل شد، همین بستری بود که در آن دوران فراهم شده و زمینه شنیده شدن آثار درخشان تا متوسط این خواننده را فراهم ساخته بود. این فضا تب موسیقی اصیل را در میان گروههای مختلف از جمله گروه بزرگی از جوانان بالا برده بود و شرایط شبیه این روزها که یکهتازی موسیقی پاپ، عرصه را بر موسیقی اصیل ایرانی تنگ کرده، نبود. این اتفاق نیز نه با فشار که صرفا با دعوت از این خوانندگان و پخش آثار اصیل موسیقی بود.
شاید بهتر باشد دست کم برنامه های موسیقی سنتی نظیر «با کاروان شعر و موسیقی» که در سال های دور با اجرای سهیل محمودی و اجرای علیرضا افتخاری، سراج، مختاباد و... پخش می شد و یا برنامه مشابهی که از شبکه پنج سیما پخش میشد، احیا شود. این برنامهها در آن مقطع علاوه بر رونق موسیقی سنتی، گرایش به ادبیات و به ویژه شعر را در نسل جوان افزایش داده بود و به شماری از پربینندهترین برنامههای تلویزیون تبدیل شده بود و شاید اتفاقی که برای همایون شجریان رخ داد، پیامی برای تصمیم گیران رسانه ملی برای احیای این برنامهها باشد.