فیلم سینمایی «تیغ و ترمه» در شرایطی آنلاین عرضه شد که نسخه تازه ارائه شده در اکران آنلاین، تفاوتهای چشمگیری با نسخه به نمایش درآمده در جشنواره ملی فیلم فجر دارد؛ تفاوتیهایی که متاثر از بازنگری کیومرث پوراحمد در نسخه پیشین فیلمش و توجه به نظریات منقدین و برآیند نظریات تماشاگران است و هرچند این فیلم با سقف توانایی فیلمسازی پوراحمد فاصله دارد، نسخهای به مراتب بهتر از آنچه اغلب منقدین تماشا کردهاند، محسوب میشود.
«تابناک»، مهدی خرم دل؛ «تیغ و ترمه» تازهترین فیلم کیومرث پوراحمد در مقام کارگردان و متکی بر فیلمنامهای اقتباسی است. پوراحمد متکی بر فیلمنامهای که بیجنجال بود، اثری ساخت و در سی و هفتمین جشنواره ملی فیلم فجر به نمایش درآورد که نقدهای گسترده در پی داشت و به اعتقاد برخی ناظران از استاندارد کیفی و فنی سینمای پوراحمد فاصله داشت. پوراحمد در این داستان اقتباسی کوشیده بود روایتی چند لایه ارائه دهد؛ اما این درام کار نمیکند و فلش بک نیز اثر را نجات نمیداد و این اثر را به فیلمی چون «شب یلدا» نزدیک نمیکرد.
داستان فیلم ترمه دختر بیست و شش سالهای است که با عموی خود زندگی میکند با آمدن مادرش از خارج از کشور اتفاقاتی رخ میدهد و رازی نمایان میشود. او در کودکی پدرش را از دست داده است و مادرش نیز اندکی بعد ترکش کرده و در خارج از کشور زندگی میکند. فیلم دو نیمه دارد. یک نیمه به درگیری های ترمه با دوست و استاد خیانتکارش میپردازد و بخش دیگر به داستان ترمه و مادرش و مرگ رازآلود پدرش در کودکی. ترمه در نیمه اول فیلم متوجه خیانت دوستش امیر شده و با همدستی منشی عمویش، کارگاه و تابلوهای نقاشی او را به آتش میکشد.
پوراحمد پس از شنیدن نقدها در جشنواره فیلم فجر، بر آنچه ساخته اصرار نورزید و کوشید اثر بهتری خلق کند و به همین دلیل دوباره پای میز تدوین نشست و به همراه خشایار موحدیان نسخه تازهای خلق کردند که تفاوتهای چشمگیری با نسخه اول داشت. هرچند در یک اکران خصوصی این نسخه تازه به نمایش درآمد، عمده نگاهها بر اساس آنچه در جشنواره فجر به نمایش درآمده بود، شکل گرفت و قاعدتاً نقدها به این فیلم بیرحمانه بود. این از خاصیتهای جشنواره فیلم فجر است که به سرعت با صدور حکم درباره فیلمها همراه میشود و تغییر این حکم صادره از سوی منتقدین و تماشاگران حرفهای جشنواره فجر درباره فیلمها حتی پس از تدوین مجدد یک فیلم نیز تقریباً ناممکن است.
نسخه تازه که در روزهای اخیر اکران آنلاین شد، به مراتب قابل دفاعتر از نسخه پیشین است؛ هرچند با سقف تواناییهای فیلمسازی کیومرث پوراحمد فاصله قابل توجهی دارد، هنوز میتوان امید داشت پوراحمد آثاری درخشانتر را خلق کند و این امیدواری از نگاه نقدپذیر و اصلاحگر پوراحمد سرچشمه میگیرد. پوراحمد در حدی که در توانش بوده، کوشیده نسخه بهتری از فیلم را خلق کند و این روحیه در سینمای ایران نادر است. نگاه غالب اصرار بر ساخته و نفی هرگونه نقد و حتی توهین به منتقدین است که متاسفانه از سوی برخی فیلمسازان پیشکسوت به زنندهترین شکل ممکن رخ داده است.
در چنین فضایی، حفظ نگاه نقدپذیر و بازنگری در اثر، یک امتیاز بزرگ محسوب میشود که کارگردان «تیغ و ترمه» دارد. البته شاید نقدها به این فیلم بیش از آنکه متوجه کارگردانی یا فیلمبرداری باشد، برآمده از بازیهاست. تیم بازیگری این فیلم نتوانستهاند به خوبی نقش آفرینی کنند و در سکانسهایی آنچنان اگزجره بازی میکنند که برخلاف کاسنپت، تماشاگر را به خنده وامیدارد. بیشک بازیگردانی و تنظیم حس و روابط بازیگران در مقابل دوربین جزو وظایف کارگردان است؛ اما این توانایی نسبت مستقیمی با بضاعت حرفهای بازیگران نیز دارد و نمیتوان از هر بازیگر توقع داشت در حد مارلون براندو بازی کند!
شاید محدودیت سرمایه دست پوراحمد و تیمش را بسته؛ اما در هر حال اگر او به دنبال ساخت فیلم قویتری است، باید به ترکیب بازیگران بهتری فکر کند. یکی از دلایلی که «کفشهایم کو» بیشتر مورد توجه قرار گرفت، علاوه بر کارگردانی باحوصلهتر نسبت به این اثر، بازی درخشان رضا کیانیان بود یا در فیلم پرزحمت «اتوبوس شب»، آن ترکیب درخشان بازی ها باعث دیده شدن کوششهای پوراحمد در مقام کارگردان شده بود. از این منظر به کارگردانهای پیشکسوت نظیر پوراحمد باید توصیه کرد، صرفاً با بهترین کستینگ فیلم بسازند و ریسک نکنند.